تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دعايى كه با بسم اللّه  الرحمن الرحيم شروع شود، رد نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816814326




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سفره‌هاي افطاري و گرفتاري!


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: سفره‌هاي افطاري و گرفتاري!
اخيراً قول يكي از خطيب‌هاي نماز جمعه در مطبوعات منعكس شده است: كساني هستند كه در سراسر ماه مبارك رمضان، همين رمضاني كه ماه معنوّيت و همدردي با فقرا معرفي شده ست، توانايي فراهم كردن يك وعده غذاي تهيّه شده با گوشت گوسفند را ندارند. بلكه حتي تهيه شده با گوشت، مطلقاً، گاو، گوسفند، گوساله!

بله، راهكار اصلي در اين باب، يا همان افزايش درآمد طبيعي در خانواده است كه آرزوي همگان است، يا كاهش توّرم غيرطبيعي در جامعه است كه ورد زبان پير و جوان است. و البته اين هر دو را در بستر رونق اقتصادي و گسترش توليد و اشتغال‌زاييِ متناسب با نيازهاي گسترده‌ي كنوني بلكه متجاوز از ميزان نياز، بايد جستجو كرد. امّا تا به آنجا برسيم و نرسيم، آيا نبايد عواطف مذهبي و ملّي و انساني خود را به سمت و سويي سوق دهيم كه گره‌گشاتر و كارسازتر از اين باشد؟ آيا نبايد با بسيج فرهنگي و رسانه‌ايِ معقول و تأثيرگذار، زشتي‌زدايي كنيم و نشان دهيم كه در پسماندهاي غذاي افطار و عروسي و حتي اخيراً غذاي عزامان حشره‌ي چه تبذيري مي‌لولد و كرمِ چه اسرافي وول مي‌زند؟ خداش بيامرزاد كه چندي است اين سنّت را در برخي از مجالس ترحيم پايه‌گذاري كرده و بعضي از سوگواران را كم و بيش وادار به تبعّيت كرده است كه آهسته آهسته اعلام كنند "هزينه هفتم و چهلم در امور خيّريه صرف خواهد شد".

صرف‌نظر از اينكه اميدواريم اين وعده وجداني، در هيچ موردي فراموش نشود و از حرف به عمل در آيد، و صرف‌نظر از اينكه همين امور خيّريه‌مان هم معلوم نيست چيست و با چه كم و كيف عالمانه يا عاميانه‌اي مورد توجه قرار مي‌گيرد، باز هم اصل موضوع را مي‌توان غنيمت شمرد. اي كاش در بابِ بخشي از هزينه سفره افطار نيز با چنين هوش و حواسي به ميدان مي‌آمديم و شيوه‌هاي خداپسندانه‌تر و درمان‌كننده‌تري را به كار مي‌گرفتيم. البته سفره افطاري را گشودن و گستردن، في‌نفسه كاري است زيبا و ارزشمند. و نمي‌توان آن را به عنوان سنّت سازنده و ميراث ممدوح ناديده گرفت. امّا اگر سفره افطاري‌مان سفره اطعام مساكين ميلياردر باشد، چطور؟!

دو طايفه از ما، در اين خصوص مسئول خواهيم بود و هستيم. يكي آنان كه با سياست‌گزاري‌هاي نادرست بر سير صعودي منحني توّرم (افزايش پي در پي و فاجعه‌افزاي بهاي ارزاق و كالاهاي عمومي) بيفزايند و ديگر آنان كه با گستردن سفره‌هاي غذاي افطار و عروسي و عزا نيمي از ميليون‌ها تومان اطعمه و اشربه‌ي رنگارنگ را در شكم بي‌نيازان و نيمي از آن را در زباله‌داني‌هاي گربه‌پذير و سگ‌پرور فرو ريزند. هر دو گروه در قيامت، قيامتي خواهند داشت "في‌حرامها عِقاب و في‌حلالها حساب". آنكه سوءنيّت داشته است با سوء‌نيّتش و آنكه حسن‌نيّت داشته است با همان حسن نيّتش مجازات خواهد شد! البته مجازات‌ها متفاوت است و همجنس و همسنخ نيست، امّا بعيد است كه بتوانيم با ادّعاي عدم تقصير و عدم قصور در تشديد معضلاتي كه فاجعه‌هاي بسيار مي‌تواند به بار آورد، مأموران حساب‌كش و حسابگر بارگاه الهي را قانع كنيم و برويم پي‌كارمان. البته "دريچه" با اجازه حضرت حافظ مي‌گويد:

تا گرفتاري ما سفرة افطاري‌ماست

"واي اگر از پس امروز بود فردايي"!

انواع افطاري‌هاي قربتاً الي‌الله (!) را به خورد بي‌نيازان مي‌دهيم و انبوه پسمانده‌هاي افطاري و عروسي و عزا را بلانسبت به خورد سگ‌ها و گربه‌ها و گاو‌ها و گوساله‌ها مي‌دهيم، آنگاه انتظار استجابت دعا داريم. گاه مساكين ميلياردر، چندان اطعام مي‌شوند كه به خوف و خطرِ سكته‌هاي ناقص و كامل و مليح و قبيح گرفتار مي‌آيند و گويي در مغز و معده‌ي خويش مين‌گذاري مي‌كنند! آنگاه در چنين حالتي انتظار داريم كه سوزدلي براي "ني ـ ناله"يي از سر عشق و درد، باقي‌مانده باشد؟ افسوس كه با اين مين، هزارمين آمين هم كاري نمي‌تواند بكند!

نشنيده‌‌ايد كه گفته‌اند صوفي صاحب اشتهايي ساعتي بر سر سفره‌اي تلاش مي‌كرد و عرق مي‌ريخت، مريدانش را وحشت گرفت، "نجات ـ غريق"‌ش شدند و به كناري كشيدندش، آنگاه محض احتياط پرسيدند سير شديد؟ نفس آخر را كشيد و گفت سير كه چه عرض كنيم، لكن خسته شديم. و اين كلام حافظ را زنده كرد كه:

صوفي ار باده به اندازه خورد نوشش باد

ورنه انديشه اين كار فراموشش باد!

و نشنيده‌ايد كه عبيد مي‌گويد دو تن بر سر سفره‌اي به مسابقه برخاسته بودند، شكم يكي از آن دو تركيد و بر زمين غلتيد، صاحبخانه آمد و از آن كه هنوز زنده بود پرسيد سير شدي؟ و او بلافاصله اشاره كرد به همكار مرحومش و گفت: من سير نشده‌ام، "او" سير شد!

راستي را، آيا با چنين حال و احوالي مي‌توان در اندرون خويش نور معرفت را ديد؟ و آيا با اين وضعّيت نمي‌توان گفت حق با سعدي است كه گفته است "اندرون از طعام خالي دار، تا در او نور معرفت بيني"؟ و حالا حكايت گلستانش نيز آيا پربار و معنادار نيست؟، آنجا كه مي‌گويد "عابدي را حكايت كنند كه شبي ده من طعام بخوردي و تا سحر ختمي در نماز بكردي. صاحبدلي شنيد و گفت اگر نيم ناني بخوردي و بخفتي، بسيار فاضل‌تر بودي.

اندرون از طعام خالي‌دار

تا در او نور معرفت بيني

تهي از حكمتي به علّت آن

كه پري از طعام تا بيني!

اگر سفره‌هاي افطاري ما پر از طعام و تهي از حكمت باشد، نه تنها نور معرفت را كه قرار است محصول روزه و رمضان باشد به ارمغان نخواهد آورد، بلكه نفرين سفره‌هاي توّرم‌زده‌يي را كه تهي از نفت و عدالت باشد نيز در پي خواهد داشت. انصاف را، چنين سفره‌هايي (چه پر از پسماندهاي بي‌نيازان و چه تهي از حقوق اوّليه‌ي نيازمندان) سفره افطاري است يا سفره گرفتاري؟! افطار است يا اخطار؟

و شيرين‌تر از همه اينكه گفته‌اند: سخنراني‌، ساعتي را به طرح و شرح نامه عتاب‌آميز امام علي (ع) خطاب به عثمان بن حنيف گذراند: "چرا بر سر سفره‌ي چربي نشسته‌يي كه نيازمندان غايب بوده‌اند؟" ... و چون سخنراني تمام شد و تكليف به پايان رسيد، خود بر سر همان سفره نشست!




 دوشنبه 18 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 189]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن