واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سومين مردي که مورد ظن پليس قرار گرفت مرد 50 ساله يي به نام محمود بود که بعد از مدت ها زندگي مشترک با زهرا وي را طلاق داده بود. اعتماد: مردي همسر سابقش را به خاطر ازدواج مجدد خيانتکار تشخيص داد و در جنايتي هولناک او را کشت. اين جنايت در آخرين روزهاي آذرماه رخ داد و کارآگاهان جنايي بعد از تحقيقات گسترده متهم 50 ساله را بازداشت کردند و اين مرد جرمش را پذيرفت. ساعت 30/10 صبح روز 25 آذرماه مردي که خودش را کيوان معرفي مي کرد با پليس 110 تماس گرفت و از مرگ همسرش در بيمارستان خبر داد. پس از اعلام اين گزارش گروهي از ماموران کلانتري نبرد به بيمارستان رفتند و وقتي از زبان پزشکان شنيدند زن 41 ساله بر اثر اصابت ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده است موضوع را به محمدحسين شهرياري-بازپرس جنايي- اطلاع دادند. به اين ترتيب جسد به پزشکي قانوني منتقل و تحقيقات پليسي آغاز شد. هنگامي که کارشناسان پزشکي قانوني اعلام کردند اين زن به علت پارگي عروق و خونريزي شديد کشته شده و آثار اصابت 26 ضربه چاقو روي پيکرش مشهود است، فرضيه جنايت به قصد انتقامجويي قوت گرفت و کارآگاهان ابتدا کيوان را که شوهر صيغه يي زهرا و آخرين فردي بود که اين زن را زنده ديده بود، بازداشت کردند ولي وي اتهام قتل را نپذيرفت و گفت نمي داند چه کسي همسرش را کشته است. در ادامه افسران جنايي به مردي به نام مجيد مظنون شدند اما هيچ مدرکي عليه وي نيز وجود نداشت و اين مرد کشتن زهرا را نپذيرفت. سومين مردي که مورد ظن پليس قرار گرفت مرد 50 ساله يي به نام محمود بود که بعد از مدت ها زندگي مشترک با زهرا وي را طلاق داده بود. اين مرد نيز مانند دو نفر قبلي آدمکشي را انکار مي کرد اما هيچ دليل موجهي براي رهانيدن خودش از زير بار اتهام نداشت به همين دليل بازجويي ها از وي ادامه يافت تا اينکه بالاخره محمود ديروز قتل زهرا را گردن گرفت. او در اعترافاتش گفت؛ من و زهرا با هم اختلافات زيادي داشتيم به گونه يي که ديگر نمي توانستيم با هم زندگي کنيم براي همين تصميم گرفتيم طلاق بگيريم تا به دعواهاي هر روزه مان پايان بدهيم. مدتي بعد از جدايي بود که فهميدم زهرا با مرد ديگري زندگي مي کند. از نوع رابطه آن دو خبر نداشتم ولي اين فکر به ذهنم رسيد که زهرا به من خيانت کرده و به خاطر رسيدن به آن مرد زندگي مشترک مان را تباه کرده است. اين فکر خيلي آزارم مي داد و نمي توانستم آرام بگيرم. بعد از مدت ها فکر کردن بهترين راه را در انتقام گيري ديدم. متهم به قتل ادامه داد؛ من از طريق مسافرکشي مخارجم را تامين مي کردم. روز حادثه ساعت 8 صبح مسافرم را به مقصد رساندم. در راه برگشت از نزديکي محل کار زهرا رد مي شدم که به فکر افتادم تصميم خود را عملي کنم. در حالي که به شدت عصباني و ناراحت بودم سراغ زهرا رفتم. ما با هم درگير شديم و حين مشاجره با چاقو چندين ضربه به وي زدم و سپس فرار کردم. بعد از اعترافات محمود، پرونده در اختيار بازپرس شهرياري قرار گرفت تا او تحقيقات قضايي از اين مرد را آغاز کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]