پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850052554
چطور با طرد شدن عشقی کنار بیاییم!
واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: همه در طول زندگی خود گاهی طرد می شوند. برای من هم اتفاق افتاده است به خاطر همین می دانم که بدترین احساس روی زمین است.
افرادیکه طرد شده باشند معمولاً شدیداً شوکه و عصبی می شوند. تعجب می کنند که آیا می توانند به قسمت دیگری از زندگی خود اعتماد کنند یا نه چون این طرد شدگی قضاوت خود آنها را هم زیر سوال برده است. واقعاً موقعیت بدی است.
خیلی وقت ها ارباب رجوع هایم که برای مشاوره می آیند، با تمام شدن رابطه شان کنار آمده اند و طوری به نظر می رسند که انگار در حال بهبودی از یک عمل جراحی بسیار جدی یا تصادف اتومبیل هستند.
از دست دادن کسی که دوستش دارید، خلائی سنگین در دل شما باقی می گذارد. این عذاب باعث می شود انتظار روزهایی را بکشید که زندگی برایتان آسانتر شود و همچنان امیدوار می مانید که طرفتان برگردد، گاهی اوقات حتی بعد از سالها زندگی مجردی.
تفکر اشتباه
همچنین ممکن است حس کنید که اگر طرفتان برنگردد، دیگر هیچکس نمی تواند آن خلاء را در زندگی شما پر کند و دیگر نمی توانید عاشق کسی شوید. این حرف کاملاً پوچ است اما غم و اندوه باعث می شود نتوانیم درست فکر کنیم.
چندین و چند بار پیش آمده که بیمارانم به من گفته اند: "زندگی من هم اینطور بود دیگه. من دیگه نمی تونم کسی رو پیدا کنم. هیچکس دیگه عاشق من نمیشه".
اگر من بعنوان مشاور سعی نکنم که خلاف آنرا به آنها بفهمانم هیچوقت متوجه نخواهند شد. اینکه به خودتان بگویید که زندگی عشقی شما به پایان رسیده به هیچ وجه کمک حالتان نخواهد بود. فقط بدبختیتان را بیشتر می کند. واقعیت این است که همین حالا، در بدترین شرایط ناامیدی، همه ما فکر می کنم که هیچ اتفاق خوبی دیگر برایمان نمی افتد اما چون اینطور احساس می کنیم دلیل بر آن نیست که حقیقت داشته باشد!
پس تلاش کنید، باوجود تمام درد و غمتان تلاش کنید تا در آن موقعیت هم کمی منطق داشته باشید.
یعنی هر طوری که شده به خودتان بگویید، "حالم خیلی بده و از اینکه ولم کرده خیلی ناراحتم" اما دیگر به آن اضافه نکنید که، "و دیگه هیچکس منو دوست نخواهد داشت و من باید تا آخر عمر تنها بمونم". اگر اینکار را بکنید فقط مغزتان را با بدبختی های بیشتر پر می کنید و این کار درستی نیست چون در آن لحظه خودش به اندازه کافی بدبختی دارد!
قبول کنید که همه چیز تمام شده است
خوب حالا باید ببینیم چطور می توانید با این درد کنار بیایید؟ چطور می توانید یاد بگیرید که به زندگی خود ادامه دهید؟ چطور می توانید به این وضعیت تجرد خود بعنوان فرصتی استثنایی و عالی نگاه کنید نه مجازات؟ چطور می توانید حس دوست داشته نشدن و ناخواسته بودن و اینکه سرنوشت تعیین کرده که تا پایان عمر تنها بمانید و با بدبختی زندگی کنید را از ذهنتان بیرون کنید؟
اولین قدم به سمت آینده ای روشن و مثبت این است که قبول کنید شریک زندگیتان رفته است و دیگر برنمی گردد.
این یعنی با غم و اندوهتان روبه رو شوید و به خودتان اجازه دهید برای غم از دست دادن او و همه امیدها و آرزوهایتان تا می توانید گریه کنید. البته این واقعاً شرایطی دردآور است.
مهمترین چیزی که باید به یاد داشته باشید این است که این نیز می گذرد. می دانم شاید در آن لحظه اینطور به نظر نرسد اما تا بوده همین بوده باور کنید.
خسته شوید، بهتر شوید
دومین مسئله مهم این است که به دوستانتان تکیه کنید و تا زمانیکه دیگر حتی یک کلمه هم برای گفتن نداشته باشید درمورد شریک زندگی سابقتان با آنها حرف بزنید.
وقتی بفهمید که دیگر حوصله خودتان هم از این حرف های تکراری سر رفته است، بهتر خواهید شد. حرف زدن رمز بهتر شدن است. وقتی درمورد غم و غصه هایمان حرف می زنیم، آنها قدرتی که روی ما داشتند را کم کم از دست می دهند و حال ما بهتر می شود.
اما در آن لحظات دردناک خیلی مهم است که حسابی مراقب خودتان باشید. درواقع، باید مثل یک آدم علیل و ناتوان با خودتان برخورد کنید و به همان اندازه از خودتان مراقبت کنید که یک فرد ناتوان مراقبت لازم دارد.
حمام گرم و طولانی بکنید، به موسیقی گوش دهید که کمک کند احساساتتان را بیرون بریزید و خودتان را با غذاهای مورد علاقه تان وسوسه کنید و به دیگر اجازه دهید که نزدیکتان شوند و از شما مراقبت کنند.
ورزش کردن هم ایده خیلی خوبی است. ورزش و فعالیت جسمانی حال و روحیه را بهبود می بخشد. ورزش به افزایش مواد شادی زا در مغر که همان اندورفین ها هستند کمک می کند. همچنین پیامی بسیار مهم به مغز می فرستد که یعنی ما مراقب خودمان هستیم.
این مسئله مراقبت کردن برای مردهایی که رابطه شان را از دست داده اند اهمیت بیشتری دارد چون خانم ها خیلی راحت تر به دوستانشان زنگ می زنند و درمورد غم و غصه هایشان درد و دل می کنند اما اینکار برای آقایان سخت است. آنها عادت دارند که به تنهایی از پس غم و ناراحتی هایشان برآیند که خیلی سخت است.
فرایند بهبودی
این فرایند را سالها پیش برای یک برنامه تلویزیونی درست کردم. خیلی خوشحالم که از آن موقع تاحالا به افراد بیشماری کمک کرده است که گذشته شان را پشت سر بگذارند و به سمت خوشبختی بروند. شاید بتواند به شما هم کمک کند.
ل برای لیست
لیستی از همه چیزهایی که به شریک زندگی گذشته تان مربوط می شود که دوست نداشته اید تهیه کنید. می تواند از چیزهای خیلی کوچک شروع شود اما کم کم که پیش بروید به چیزهای مهمتر هم می رسید.
یادتان می آید که چطور همیشه یکسری جوک تکراری تعریف می کرد؟ یا در مهمانی ها همیشه بیش از حد مست می کرد؟ یا در محل کار مدام جلو بقیه ضایعتان می کرد؟ یا اینکه هیچوقت به سرگرمی ها و علایقتان توجه نشان نمی داد؟
همه آنها را روی کاغذ بیاورید و با خواندن دوباره آن خواهید فهمید رابطه ای که از دست دادید چندان هم برایتان خوب نبوده است.
الف برای انتظار
بعد از تمام شدن یک رابطه، فکر می کنیم که هیچوقت دیگر کسی دوستمان نخواهد داشت. درست است که این حقیقت ندارد اما در آن لحظه احساسمان همین خواهد بود.
واقعیت این است که احتمال خیلی زیادی وجود دارد که دوباره دوست داشته شوید. اما نه توسط همان شریک زندگی سابقتان. دیگر آن چیزهایی که در آن رابطه داشتید را به دست نخواهید آورد اما می توانید همان احساس خاص و مهم را با کس دیگری هم داشته باشید.
بنابراین، یک حس تازه لزوماً آن تجربه ای که با شریک زندگی قبلی داشتید را تکرار نخواهد کرد اما متوجه خواهید شد که یک عشق تازه به اندازه همان تجربه قبلی شیرین خواهد بود یا حتی از آن هم شیرین تر.
ت برای تمجید
منظورم تمجید از خودتان است.
باید به خودتان در آینه نگاه کنید و روی بهترین ویژگی ها و خصوصیاتتان متمرکز شوید و برای داشتن آن ویژگی ها به خودتان تبریک بگویید.
کار مفید دیگر این است که لیستی از 50 چیزی که درمورد خودتان دوست دارید بنویسید. اینکار ممکن است که وقت بگیرد اما فواید زیادی برایتان خواهد داشت.
وقتی کسی ما را طرد می کند سعی می کنیم همه تقصیرها را به گردن خود بیندازیم. از نظر ذهنی خودمان برای اینکه چرا باهوش تر یا جذاب تر نیستیم خودمان را سرزنش می کنیم. باید دست از این تفکر مخرب بردارید و اجازه بدهید که خوبی های خودتان را ببینید. پس زمان هایی را یاد بیاورید که به کسی کمک کردید یا با غریبه ای مهربان بودید.
اینکه یاد بگیرید ارزش های خود را قبول کنید و برای مهربانی، زیبایی و استعدادهای خود ارزش قائل باشید خیلی کمکتان می کند.
ب برای بازترتیب
متاسفانه وقتی یکدفعه مجرد می شوید، اکثر دوستانی که شما و طرفتان را می شناختند معمولاً زوج هستند. خیلی از این دوستان الان مثل یک طاعون از شما دوری خواهند کرد چون فکر می کنند اگر دور و بر آنها باشید روابط خود آنها هم به خطر می افتد.
اما حتی اگر دوستان قدیمی باشند که هنوز کنارتان هستن باز هم نیاز دارید که گروهی از دوستان جدید را هم مرد هم زن برای خود پیدا کنید. دوستانی که شریک زندگی قبلی شما را نشناسند.
م برای ممنوعیت رابطه جنسی با همسر سابقتان
گاهی اوقات وقتی چندین ماه است که جدا شده اید، شریک زندگی سابقتان ناگهان تصمیم می گیرد و متوجه می شود که مرغ همسایه به هیچ وجه غاز نیست. یا شاید هم حس کند که شما دارید به زندگیتان نظم و ترتیب دوباره می بخشید و این باعث حسادت او شوید. به خاطر همین ممکن است فیلش یاد هندوستان کند و بدش نیاید که بعد از این مدت دوباره رابطه جنسی با شما داشته باشد.
مشکل اینجاست که رابطه جنسی و نزدیکی باعث می شود که موقتاً تصور کنید که دوستتان دارد و اینبار حسرت و اندوه بیشتری برایتان به جای بگذارد. پس به هیچ وجه چنین کاری نکنید تا جاییکه به نقطه ای برسید که بتوانید تصمیم بگیرید که می توانید او را ببخشید یا نه پس تا آن موقع چنین کاری نکنید.
درمان
آخر از همه اینکه، برای خیلی ها از دست دادن شریک زندگیشان خیلی دردناک است چون احساس بی ارزش بودن و بی اعتمادی را به آنها می دهد. اگر این اتفاق برای شما هم افتاده پس احتمالاً با دو درد و غصه دست و پنجه نرم می کنید:
•انتهای رابطه تان
•باری که از قدیم بر دوشتان بود
این آسان نیست. این ناراحتی الان تمام ناخوشی ها و خاطرات بد گذشته را به یادتان می آورد.
طرد شدن شدیداً آنچه هستید و آنچه باور دارید را متاثر می کند و این افکار جلوی بهبودی شما را می گیرد.
در چنین مواقعی، درمان و مشاوره راه خیلی خوبی است. پس اگر فکر می کنید که خیلی قت است که بهبودیتان طول کشیده، می توانید برای سرعت بخشیدن به آن نزد روانشناس بروید.
منبع: بر اساس یک ایمیل!
شکست عشقی اگه واقعی باشه دیگه توش هیچ برگشتی نیست و زخمی هست که تا آخر عمر همراه انسان باقی میمونه و درمانش هم با دارو و ورزش و روانشناس شاید مقداری در بهتر کردن شرایط کمک کنه اما هیچوقت فراموش نمیشه
زخمی هست که هر وقت دهن باز میکنه به صاحبش رحم نمیکنه قلب و دل آدم رو میسوزونه
و به انسان احساس محبت توام با نفرت رو میده !!
مردها معمولاً عاشق نمیشن
اونهایی که میگن عاشق شدیم 85% شون اصلاً نمیدونن عشق چیه
عشق عاشق چشم و ابرو شدن نیست
وقتی انسان عاشق کسی میشه روحش با روح و شخصیت و هویت طرف دیگه درگیر و گرفتار میشه
قلبش به تپش می افته
و نوسانات قلبی و روحی غیر قابل تصوری از خودش بروز میده
به حدی که بعضی مواقع مرتکب واکنش های جداً خلاف عقل میشه و حس موقعیت شناسیش رو از دست میده
من نمیدونم شاید کسایی بودن که تونستن با این مسئله کنار بیان و مشکلشون رو برطرف کنن ولی عموماً افراد که شکست عشقی (منظورم عشق اگزوزی نیست یک عشق ناب واقعی هست ) میخورن به سه مسیر میرن :
1- هرگز دیگه به گذشته فکر نمیکنن و انسانهایی فوق العاده خشن و بی روح میشن که هیچکس حتی تصور همچین چیزی را از اونها نداره و مرد و زن هم نداره مخصوصاً در زنها خدا اون روز رو نیاره که زنی سنگدل بشه !
2- منزوی میشن و با عالم و ادم قهر میکنن و آخر و عاقبت اسفناکی خواهند داشت
3- به زندگی عادی برمیگردن و تشکیل خانواده میدن اما همچنان زخم قدیمی رو در سینه هاشون خواهند داشت تا آخر عمر
به خاطر همین میگن عشق درد بی درمان هست و طبیبی نداره جز مرگ
البته نه خودکشی
البته مجبور شدم از دست آقای حامد پست و ویرایش کنم
آخه من کی گفتم خودکشی ؟؟ حرف مارو میپیچونی الکی !
آخرین راهش که هر کس و ناکسی میگه، خودکشیه.
این وسط بهتره به هزار و یک راه موجود اکتفا کرد.
ساده ترین راه اینه که یک فنجون قهوه بنوشی و به خوت بگی Hey Boy Take It Easy
زندگی همیشه ادامه داره
شاید فردا روز بهتری باشه با آدم های جدید - دوستان جدید - لینک های جدید- روابط جدید-بیزینس جدید
http://www.niksalehi.com/new/khabar/502918417749401241601084425107110113197215.jpg
اگر احساس می کنید دل شکسته اید، تنها نیستید. هر فرد به نوعی سوگ را تجربه می کند، سوگی که ما آن را دل شکستگی می نامیم. شاید برخی از شما به دفعات در سراسر زندگیتان دچار دل شکستگی شده اید. گاهی اوقات احساس می کنید همه ی ترانه هایی که درباره قلب های شکسته، سروده شده با موقعیت شما هماهنگی دارد. امور زیادی باعث دل شکستگی می شوند. ممکن است فرد هنگامی که دوست صمیمی اش از او دور می شود احساس دل شکستگی کند. با وجود این که علل ممکن است متفاوت باشد، احساس فقدان یکسان است. خواه این فقدان، از دست دادن چیزی واقعی باشد یا از دست دادن چیزی که امیدوار بودید آن را به دست آورید. افراد دل شکستگی را به صورت احساس سنگینی، پوچی و غمگینی وصف می کنند.
گرچه هزاران سال است که شاعران در مورد رنج دل شکستگی نوشته اند، وقتی این واقعه برای شما روی می دهد، احساس می کنید تا به حال هیچ کس دیگری در دنیا چنین احساسی نداشته است. اگر دچار این حالت هستید، راهکارهایی وجود دارند که می توانید برای کاهش این رنج و درد انجام دهید.
برخی پیشنهادهای زیر ممکن است به شما کمک کند:
* احساساتتان را بیان کنید
برخی افراد درمی یابند که صحبت کردن درباره احساساتشان با کسی که مورد اعتماد آن هاست و احساس آن ها را درک می کند برایشان مفید است. گاهی حتی گریه کردن بر شانه یکی از دوستان یا اعضای خانواده کمک کننده است. برخی دیگر با استراحت و انجام دادن کارهای لذت بخش احساس آرامش می کنند ، مثل تماشای یک فیلم یا رفتن به کنسرت. گاهی برخی افراد نمی توانند عمق درد و رنج شما را درک کنند و ممکن است سعی کنند با عباراتی شما را دلداری دهند
.
چه کنم با قلب شکست
این افراد احتمالا سعی می کنند با تنها روشی که به ذهن شان می رسد، به شما کمک کنند. اما اگر احساس می کنید این افراد نمی توانند وضع شما را درک کنند یا احساساتتان را جریحه می کنند، فرد دیگری را پیدا کنید که برای صحبت کردن همدلی بیشتری داشته باشد ، اما به هر حال احساستان را با کسی در میان بگذارید.
* از خودتان به خوبی مراقبت کنید
دل شکستگی می تواند بسیار پراسترس باشد، پس اجازه ندهید بدنتان نیز دچار شکستگی شود. خوب بخوابید، غذاهای سالم بخورید و به طور منظم ورزش کنید تا استرس و افسردگی را کاهش دهید و عزت نفس تان را بالا ببرید.
* نکات خوب و مثبت خودتان را یادآوری کنید
گاهی اوقات افرادی که دل شکسته اند، خود را سرزنش می کنند. ممکن است خودشان را آزار دهند و تقصیر و اشتباهشان را اغراق آمیز جلوه دهند و فکر کنند سزاوار این ناراحتی هستند. اگر این حالت برایتان اتفاق می افتد، فورا جلوی آن را بگیرید. ویژگی های خوبتان را به خود یادآوری کنید و اگر دل شکستگی نگرش شما به مسائل را تیره و تار کرده و نمی توانید به این ویژگی ها فکر کنید، از دوستانتان کمک بگیرید تا نکات مثبت شما را یادآوری کنند.
*خودتان را سرگرم کنید
گاهی اوقات مشغول نگه داشتن خود به هنگام مقابله با غمگینی و سوگ دشوار است، اما باید بدانید که مشغول بودن واقعا کمک کننده است. فرصت خوبی است که تزئینات اتاقتان را تغییر دهید و سرگرمی جدیدی را آغاز کنید. این بدان معنی نیست که نباید درباره آنچه برایتان اتفاق افتاده فکر کنید. اشتغال ذهنی با این موضوع، بخشی از فرآیند بهبودی است. این فقط بدان معنی است که باید روی امور دیگری نیز تمرکز کنید.
افراد دل شکستگی را به صورت احساس سنگینی، پوچی و غمگینی وصف می کنند
* به خودتان فرصت دهید
برای از بین رفتن غمگینی زمان لازم است. تقریبا همه فکر می کنند که دیگر به حال طبیعی باز نمی گردند، اما توانایی انسان شگفت انگیز است و تقریبا همیشه دل شکستگی بعد از مدتی التیام می یابد. اما چقدر طول می کشد؟ این امر بستگی به این دارد که چه چیزی باعث احساس دل شکستگی شده، چگونه با این فقدان مواجه شدید و تا چه حد تمایل دارید بر این مشکل چیره شوید. بهبود قلب شکسته ممکن است چند روز تا چند هفته و گاه حتی ماه ها طول بکشد.
برخی احساس می کنند هیچ چیزی آن ها را دوباره خوشحال نمی کند. عده ای دیگر احساس خشم می کنند و می خواهند به خودشان یا دیگری صدمه بزنند. این گونه افراد به خود آسیب می رسانند تا از واقعیت یک فقدان فرار کنند، آن ها تصور می کنند درد و رنجشان را کاهش می دهند، ولی این احساس صرفا موقتی است. فرد واقعا با این رنج مقابله نمی کند، بلکه روی آن سرپوش می گذارد و به این ترتیب احساساتش نهفته می ماند و احساس غمگینی مدت زیادی ادامه می یابد.
صبور باشید و اجازه دهید فرآیند التیام آغاز شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-