واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: گفتگو با تام هنكس، صداپيشه «قصه اسباب بازي 3»
ورود به دنياي جادويي
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1389/04/20/100880135385.jpg
تام هنكس صداپيشه اصلي مجموعه انيميشن كامپيوتري «قصه اسباببازي»، تنها بازيگر تاريخ سينماست كه 2 بار پي در پي جايزه بهترين بازيگر مرد را براي فيلمهاي «فيلادلفيا» و «فورست گامپ» گرفت. اين بازيگر در قصه اسباببازي به جاي وودي گاوچران و كلانتر صحبت ميكند كه در راس عروسكها و اسباببازيهاي پسر 7 سالهاي به نام اندي قرار دارد. او همراه با اسباببازي ديگري به نام باز فضانورد و بقيه عروسكهاي اندي، زمينهساز يكسري ماجراجويي هستند كه خط اصلي قصه اين مجموعه انيميشني را تشكيل ميدهد.
چرا فكر ميكنيد كه قصه اسباببازيها حكم يك كار كلاسيك را دارند؟ چه چيزي آنها را از بقيه فيلمهاي خانوادگي مجزا ميكند؟
سومين قسمت اين مجموعه فيلم انيميشن، شما را به همان دنياي قديمي دوستداشتني، آشنا و شاد برميگرداند كه حسن اين فيلم است. اما در ارتباط با پرسش شما بايد بگويم هر 3 قسمت قصه اسباببازي دقيقا همان كاري را انجام ميدهند كه تمام آثار كلاسيك و بيزمان تاريخ سينما با آن هدف ساخته شدهاند: كاراكترهاي معصوم و بيگناهي كه مجبورند با يكسري ماجراجوييهاي هيجانانگيز و بيپايان روبهرو شوند. همه ما با كاراكترهايي مثل وودي گاوچران و باز فضانورد بخوبي آشنا هستيم و همه ما در اين نكته حيران هستيم كه اگر قرار بود تبديل به عروسك شويم، شبيه چه چيزي ميشديم. اين همان منطق بزرگي است كه جان لستر خالق مجموعه فيلم قصه اسباببازي، لي اونكريچ كارگردان قسمت سوم و دارلا اندرسن هنگام نوشتن فيلمنامه فيلم انجام دادند تا تماشاگران هنگام ديدن فيلم احساس راحتي و آرامش كنند. به اين ترتيب، تماشاگران امكان ورود به يك دنياي جادويي را پيدا ميكنند. سازندگان فيلم خيلي خوب تماشاگران خود را وارد اين دنيا ميكنند و نحوه انتقال آنها، يكي از جاذبههاي اصلي اين فيلم است. اين همان كاري است كه هر اثر كلاسيك سينما انجام ميدهد، كار باشكوهي كه در اين فيلم هم صورت گرفته است.
اين سومينبار است كه به وودي گاوچران با صداي خود جان ميدهيد. فكر ميكنيد چه چيزي او را اين قدر دوست داشتني و عزيز ميكند؟
وودي موجودي سرشار از احساس و زندگي است كه دوست دارد خودش را درگير هر چيزي كند و در هر حركتي حضور داشته باشد. به مجرد اين كه او به صورت غريزي ميگويد «من مجبورم به آنها كمك كنم» يا «من مجبورم فرار كنم»، اين كار را با صددرصد اطمينان و تعهد انجام ميدهد. اين نكتهاي است كه شما در وجود هر كس كه ببينيد دوست خواهيد داشت و آن را تحسين خواهيد كرد. مساله اصلي و بزرگ اين است كه من دارم از اعتبار شخصي كاراكتري استفاده ميكنم كه ارتباطي به خودم ندارد.
من خودم بچههايي دارم كه اكنون در مدرسه مشغول تحصيل هستند. آنها به سراغم ميآيند و ميگويند: «وقتي تو در قصه اسباببازي به آن بچه همسايه گفتي كه خوب و درست بازي كند، اين جمله براي ما اهميت خيلي زيادي دارد.» شنيدن چنين چيزي از بچههايم برايم لذتبخش است.
در هر 3 قسمت انيميشن، ما شاهد ارتباطي قوي بين وودي و باز فضانورد هستيم. فكر ميكنيد اين روابط در فاصله بين قسمتهاي جديد فيلم كه ساخته ميشود، چه تحولي پيدا كرده است؟
خب، شروع آشنايي آنان با يك خصومت و دشمني خالص بود. ولي هر دوي آنها در طول قصه اين مجموعه فيلم ياد گرفتند كه تواناييهاي يكديگر را قبول كنند و از شكستهاي همديگر چشمپوشي كرده و نسبت به هم مهربان و با گذشت باشند. به اين ترتيب، آنها ياد گرفتند كه بايد به يكديگر احترام بگذارند. اما در عين حال اختلاف نظرها و مخالفتهاي اين دو با يكديگر، همان چيزي است كه قصه را جذاب كرده و بيننده را به سمت خودش ميكشاند. من خودم روابطي را كه بين آنان درحال تكوين و رشد است خيلي دوست دارم.
دوستي اين دو با هم خيلي جالب است و كارهايشان باعث سرگرمي تماشاچي ميشود. اما اگر نقش وودي را در اين مجموعه فيلم نداشتيد، دلتان ميخواست جاي كدام يك از كاراكترهاي آن ميبوديد؟
سوال خيلي خوبي است. اگر بخواهم صادقانه پاسخ بدهم، دوست داشتم جاي سگ قصه و ماجرا يعني اسلينكي باشم. اسلينكي ميتواند به مكانهايي برود كه هيچ يك از ديگر اسباببازيها توان و امكان رفتن به آن مكانها را ندارند. در عين حال، او توانايي انجام كارهايي را دارد كه بقيه امكان انجام آنها را ندارند. علتش هم اين است كه او توانايي كشيده شدن را دارد و فنرهاي بدن او كمك ميكند تا بتواند تمام اين كارها را انجام دهد. اسلينكي كاراكتر بسيار بانمكي است و باعث تفريح تماشاگران ميشود.
همكاري با يك پروژه انيميشني چگونه است؟ شايد بهتر باشد بپرسم كار در فيلمي كه توسط شركت كامپيوتري پيكسار تهيه شده چطور است؟ سطح كار آنها واقعا بالاست.
مدت زماني طولاني است كه با فيلمهايي كه پيكسار ميسازد همكاري دارم. هر بار كه آنها كار تازهاي ارائه ميدهند، من هم شگفتزده ميشوم و برايم خيلي جالب است كه آنها هر 4 سال يك فيلم جذاب خلق ميكنند. وقتي اولين قسمت قصه اسباببازي را بازي كردم دو بچه داشتم و حالا كه سومين قسمت آن اكران عمومي شده، 4 بچه دارم! (ميخندد)
بله. يك واقعيت اين است كه بسياري از بچهها و آدمها با اين مجموعه فيلم رشد كرده و بزرگ شدهاند. طبيعي است كه ما لذت تماشاي آن را با بچههايمان تقسيم ميكنيم. در همين رابطه فكر ميكنيد راز دروني شركت پيكسار در خلق يك چنين فيلمهاي جذاب و فوقالعادهاي در چيست؟ اين فيلمها در عين سرگرمي، ارزشهاي هنري و اخلاقي زيادي دارند و موردپسند آدمهايي در سنين مختلف قرار ميگيرند.
فكر ميكنم يك دليل مهم اين است كه آنها با طبع و ذائقه عموم تماشاگران آشنا هستند و همين باعث ميشود تا محصولاتي خلق كنند كه من و ديگران را شگفتزده كنند. آنها بخوبي ميتوانند به سراغ سوژهاي بروند كه بسيار معمولي به نظر ميرسد و بعد آن را تبديل به يك كار بزرگ كنند. قصههاي آنها بار معنايي زيادي را همراه خودش دارد. اين قصه در همان حال كه سرشار از ماجراجويي، عشق و شوخطبعي است، طرحكننده مجموعه اي از اصول و ارزشهاي انساني و اخلاقي نيز است. كاراكترهاي متنوع اين فيلمها سرشار از ابعاد انساني هستند. نميدانم آنها اين كار را چگونه انجام ميدهند، ولي ميدانم كه آن را با نهايت دقت انجام ميدهند و حاصل كار، هميشه چيزي است كه بيننده را به حيرت واميدارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]