واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: فلسفه حجاب
بانوان گوهرهاي گرانبهايي هستند كه بايد با دقت هر چه تمامتر از تيرس صيادان نامحرم و نامحرمان صياد دور و مصون نگه داشته شوند و لباس پوشيدن، شأني از شئون انسان است و پديدهاي است كه تقريباً به اندازه طول تاريخ بشر سابقه و به قدر پهنه جغرافيايي امروزي زمين گسترش دارد. اين پديده با خصوصيات مختلف فردي و اجتماعي انسان در ارتباط است و ميتوان آن را از ديدگاههاي مختلفي از قبيل روانشناسي، اخلاق، مذهب، اقتصاد و... مورد مطالعه قرار داد. ريشه بيشتر انحرافات ديني و اخلاقي نسل جوان را در لابلاي ا فكار و عقايد آنان بايد جستجو كرد. علاوه بر اين بدحجابي و رعايت نكردن حريم پوشش كافي چه از سوي مردان و چه از طرف زنان نيز در اشاعه فساد و فحشا سهم به سزايي دارند.
حجاب چيست؟
از مجموعه تحقيقاتي كه به عمل آمده، مسلم شده كه لباس دستكم پاسخگوي سه نياز آدمي است: يكي اينكه او را از سرما و گرما و برف و باران حفظ ميكند، ديگر اينكه در جهت حفظ عفت و شرم به او كمك ميكند و بالاخره به او آراستگي و زيبايي و وقار ميبخشد. منشأ اصلي پيدايش لباس، نياز به محفوظ ماندن، عفيف ماندن و زيبا بودن است. اما اشتباه است اگر تصور كنيم كه ميتوانيم اين همه اختلاف و تنوع را كه در لباس افراد جوامع مختلف و در دورانهاي مختلف ديده ميشود تنها با درنظر گرفتن اين سه اصل توجيه كنيم.
طبقات مختلف اجتماع با توجه به وضع اقتصادي و درآمد خود لباسهاي گوناگون ميپوشند. لباس زنان، مردان، كودكان، شهرنشينان و روستاييان، افراد كارمند و غيركارمند همه و همه با هم تفاوت دارند.معمولاً مذاهب هم درباره نوع لباس دستوراتي دارند، چنانچه در اسلام نيز درباره پوشش تن، قواعد و دستوراتي وجود دارد و اصطلاح «حجاب» در جامعه امروز ما، گوياي همين نوع پوشش اسلامي است.
رابطه لباس و فرهنگ
معني لباس را همه ميدانيم، اما فرهنگ عبارت است از كليترين بينش و نگرشي كه در يك جامعه نسبت به جهان وجود دارد. رابطه لباس و فرهنگ به اندازهاي قوي است كه وقتي يك خارجي و غريبه وارد محيطي ميشود، نخستين علامتي كه او را ميشناساند، همان لباس اوست. گويي انسانها با لباس خود با يكديگر صحبت ميكنند.
انسان بسته به اينكه براي جهان چه معنايي قائل باشد، خود را چگونه موجودي بشناسد، چه سرنوشتي براي خود تصور كند و سعادت خود را در چه بداند، لباس پوشيدنش متفاوت است.
به طور كلي منظور اين است كه اگر در جامعهاي مثل جوامع امروز غربي، مذهب در خصوص نوع لباس ساكت باشد و مصالح اجتماعي نيز قانوني براي اندازه و شكل لباس مردم وضع نكرده باشد، باز چنان نيست كه قاعده و ملاكي بر كيفيت پوشش مردم حاكم نباشد.
لباس انسان نخستين تابع فرهنگ جامعه اوست و سپس تابع سليقه او. جامعه غربي امروز با لباسي كه بر تن دارد، با ما سخن ميگويد. اگر به اين سخن گوش فرادهيم، فلسفه و فرهنگ غرب را خواهيم شنيد.
تاريخچه حجاب
با توجه به بيانات استاد مطهري در كتاب مسأله حجاب، در ايران باستان و در ميان قوم يهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است. اما در جاهليت عرب وجود نداشته و به وسيله اسلام در عرب پيدا شده است.
رابطه حجاب با فرهنگ اسلامي
اگر انسان بر حسب فرهنگ غربي، موجودي است كه معنويت فرع و روبناي زندگي مادي اوست، در فرهنگ اسلامي موجودي است كه معنويت كمال مطلوب و غايب و نهايت زندگي اوست.
معنويت كمالي است كه با مراقبت و تلاش و با دقت در به كارگيري و بهرهوري به اندازه از همه مواهب جسمي و روحي براي انسان حاصل ميشود.
نكته مهم اين است كه در اسلام، معنويت و روحانيت به هيچروي در مقابل ماديت و جسمانيت قرار نگرفته است و چنان نيست كه انسان مجبور باشد براي رسيدن به حقيقت معنوي واقعيت مادي خويش را نابود كند، بلكه براي آن است كه به اندازه بياموزد تا بتواد با حفظ اعتدال از افراط و تفريط مصون بماند.
فلسفه پوشش اسلامي
چهار دليل عمده را ميتوان به عنوان فلسفه پوشش در اسلام برشمرد كه عبارتاند از:
الف ـ آرامش رواني، ب ـ استحكام پيوند خانوادگي، ج ـ استواري اجتماع، د ـ ارزش و احترام زن
پرواضح است كه هرگاه حريم عفاف و پوشيدگي طبق اصول مطروحه در اسلام و حدود مشخص شده از سوي قرآن به درستي رعايت شود، آرامش رواني بر فرد و جامعه حكمفرما و پيوندهاي خانوادگي مستحكم و جامعه استوار خواهند بود و زنان نيز حرمت و جايگاه واقعي خود را كسب و حفظ خواهند كرد.
سلامت اخلاق اجتماعي
علاوه بر مسئوليتي كه تكتك افراد نسبت به نگهباني از مرزهاي اخلاقي جامعه دارند، نظام حكومتي هر جامعه و زمامداران آن نيز مسئوليتي مضاعف در ترقي، انحطاط، شكست و پيروزي ملتها دارند. نقش موازين اخلاقي و ملكات نفساني را نبايد ناديده گرفت. حجاب عفاف اجتماعي را تقويت كرده و عفاف اجتماعي نيز در تنظيم و سلامت اخلاق اجتماعي نقش موثر دارد.
استحكام بنيان خانواده
سلامت خانواده نقش موثر و مستقيمي در سلامت جامعه دارد. زيرا گفتهاند خشت نخست بناي جامعه خانواده است و هرگاه اين خشم محكم و استوار باشد، ساختمان جامعه نيز محكم و مستقيم برپاي خواهد ماند.
اسلام خانواده را كانون عشق و محبت و فضاي بسيار مناسبي براي رشد استعدادها و خلاقيتها ميداند، لذا در تحكيم بنيانهاي اين مجموعه مقدس، هر عاملي را كه موجب صميميت بيشتر و محبت افزونتر بين زن و مرد شود، مفيد ميداند و حجاب نيز در اين زمينه نقش بسيار مهم و مفيدي را ايفا ميكند.
زينب بهمدي
شنبه 16 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]