تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس با يقين بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت كند، كوه‏ها به همراه او تسبيح م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816431300




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دیدار شورانگیز مادر و فرزند پس از 50 سال+تصاویر


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: مادر تبریزی پس از 50 سال چشم انتظاری در میان انبوهی از بهت و ناباوری و با چشمانی اشكبار سرانجام توانست فرزند خود را یافته و او را در آغوش كشد.

به گزارش مهر، عفت مادر "حمید معیّر" 50 سال پیش در پی جدایی از همسرش در مراغه از فرزند خود دور افتاد اما در این مدت مدام چشم انتظار فرزندش بود تا شاید با او دیدار كند كه این انتظار پس از نیم قرن به سرانجام رسید و این مادر 75 ساله هفته گذشته چشمش به دیدن پسر گمشده اش روش شد.

حمید كه ساكن ایالت میشیگان ایالت متحده است با سفر به ایران و به محض دیدن مادر پیر خود، بر دستان پرمهر او بوسه زد و اشك دلتنگی ریخت.

حمید معیّر كه اكنون 53 سال دارد، به یادآورد: "تقریباً دو یا سه ساله بودم كه به سبب جدایی پدر و مادرم در مراغه از مادر جدا شدم و تا 12 سالگی كه در تهران ساكن بودیم نمی دانستم با مادر ناتنی زندگی می كنم اما دراین موقع بود كه پی بردم ناهید، مادر واقعی من نیست."

[تصویر: 657942_orig1.jpg]


وی به خبرنگار ما گفت: "وقتی بزرگ تر شدم می شنیدم كه ناهید شش فرزند دارد؛ اما هنگامیكه تعداد برادران و خواهران ناتنی ام را می شمردم متوجه می شدم من هفتمین فرزند خانواده ام، ضمن اینكه همیشه رفتار ناهید با من مانند یك مادر واقعی نبود."

وی گفت: "پس از گذشت سال ها و هنگامی كه در سن 18 سالگی عازم خدمت سربازی میشدم پدرم كه یك ارتشی دیكتاتور بود درگذشت و من در جریان انجام خدمت، به جهت تمرد از دستور فرماندهانم كه در بحبوحه انقلاب اسلامی فرمان تیراندازی علیه مردم بی دفاع را می دادند، فرار كردم اما بالاخره پس از پیروزی انقلاب و سپری شدن خدمت سربازی، ابتدا به تركیه و سپس به آلمان و از آنجا به آمریكا رفتم."

وی اضافه كرد: "پس از ناكام بودن ازدواجم در آلمان كه ثمره آن یك دختر بود، در آمریكا تشكیل خانواده داده و اكنون با دختر 16 و پسر 12ساله زندگی خوب و خوشی داریم."

او بیان اینكه پیدا كردن مادرش یكی از دغدغه های همیشگی اش بوده است، اظهار داشت: "با وجود فراز و نشیب های فراوان زندگی ام، در ماه های اخیر با همكاری پسرخاله فرزند یكی از فامیل های بسیار دورم برای یافتن مادرم تلاش زیادی كردم و توانستم یك قطعه عكس به همراه كپی شناسنامه مادرم را از طریق ایمیل دریافت كنم."

او افزود: "با دیدن عكس مادرم بعد از 50 سال نور امیدی در دلم شعله ور شد و تصمیم گرفتم به هر شكل ممكن مادرم را پیدا كنم؛ بنابراین با همكاری دفتر جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن دی سی، پاسپورت آمریكایی ام را تمدید كردم و با برگه عبور، راهی خاك ایران شدم."

[تصویر: 657940_orig2.jpg]


حمید گفت: "پس از رسیدن به فرودگاه بین المللی امام خمینی(ره) به شمال رفتم ؛ چند روزی كه آنجا و در ساحل دریا بودم با امواج صحبت می كردم كه آخر، جریان چیست؟ چرا من نمی توانم پس از سپری كردن همه اتفاقات تلخ و ناگوار، مادرم را پیدا كنم؟ از امواج می پرسیدم با وجود اینكه من همه اطلاعات را دارم چرا هنوز درها به رویم باز نمی شود؟"

وی افزود: "بالاخره در راه بازگشت از شمال به تهران، به دوستم گفتم نمیدانم چرا اما یك حالت خاصی دارم؛ مرا به میدان آزادی تهران ببر تا با اتوبوس به تبریز بروم."

وی ادامه داد: "در طول مسیر سفر به تبریز با یك فرهنگی آشنا شدم و از او پرسیدم كه اگر كسی گمشده ای داشته باشد چكار باید بكند؟ او هم در حالیكه ورقه هایی را تصحیح می كرد به من گفت باید به ثبت احوال مراجعه كنی؛ با همكاری او و در حالیكه چمدان ها در دستانمان بود به اداره ثبت احوال آمدیم."

حمید افزود: "رئیس اداره ثبت احوال تبریز كه ابتدا می گفت فقط با مجوز قضایی می تواند نشانی مادرم را در اختیارم قرار دهد، پس از شنیدن قصه زندگی ام متاثر شد و قول داد تا دو ساعت دیگر مشكل را حل كند."

وی اظهار داشت: "سرانجام با همكاری این مقام مسئول و نیز كمك گرفتن از طریق اطلاعات شبكه بانكی ایران، توانستم آدرس دقیق مادرم در تبریز را بیابم."

[تصویر: 657946_orig3.jpg]


حمید گفت: "بالاخره به در خانه مادرم رسیدم و وقتی از در وارد شدم همه فامیل های درجه اولم در منزل بودند؛ مادرم آن وقت چادر به سر داشت و عینك هم زده بود و من نمی دانستم كدامیك مادر من است؛ مانده بودم كه چكار كنم، بعد دیدم كه این خانم [اشاره به مادرش] می گوید بالام بالام( فرزندم، فرزندم) كه بی درنگ بطرفش رفتم و پس از بغل كردنش همه، اشك دلتنگی ریختیم."

او كه اصرار زیادی بر ذكر اسامی یاری كنندگانش در پیدا كردن "عفت" دارد، گفت: "كوروش، رعنا و قاسم سخی نیا، پرویز و نیر معیّر، نادیا، شاهرخ نوبهار و آقای علیپور رئیس اداره ثبت احوال تبریز در پیدا كردن مادرم كمك زیادی به من كردند و لازم است از طریق این خبرگزاری از آنها تشكر كنم."

"عفت رضاپور فرهنمند" مادر حمید هم گفت: "از سال ها پیش به هر دری زدیم تا فرزندم را پیدا كنیم اما نشد كه نشد؛ سال ها بعد همسر دومم خیلی تلاش كرد؛ حتی با رئیس جمهور وقت در این باره نامه نگاری كرد اما بخاطر اینكه حمید در خارج از كشور بود، همه تلاش های این خدابیامرز هم بی نتیجه ماند."

وی گفت: "چند روز پیش موقعی كه یكی از فیلم های تلویزیون، صحنه پیداشدن مادر و فرزندی را نشان می داد بسیار متاثر شدم؛ آن شب به شدت گریه كردم و گفتم خدایا این چه دردی است كه درمان ندارد؛ پس از اندكی راز و نیاز به دلم افتاد كه به زودی حمیدم را پیدا خواهم كرد."

[تصویر: 657934_orig4.jpg]


این مادر پیر درباره لحظه های دیدار با حمید هم گفت:"وقتی خبر دادند كه او قرار است بیاید اصلاً باور نمی كردم اما هنگامی كه اعضای خانواده دور هم جمع بودیم، ناگهان در خانه باز شد و در عین ناباوری فرزندم را پس از 50 سال دوباره دیدم؛ لحظه های بسیار عجیبی بود از یك سو به شدت دلتنگش بودم اما از سوی دیگر دلم گواه نمی داد كه او را بغل كنم؛ با خودم می گفتم نكند مرد دیگری باشد و خدای نكرده من گناه كنم؛ با همه اینها وقتی فرورفتگی چانه حمید كه از بچگی نشانه او بود را دیدم كمی آرام شدم و آغوش خود را گشودم و فرزندم را در حالیكه اشك دلتنگی می ریختم، بغل كردم."

او افزود: "هنوز درباره اینكه واقعاً فرزندم را می بینم، كمی تردید داشتم اما با نشان دادن عكس های شوهرم و مادر ناتنی اش و صحبت كردن درباره برداران و خواهرانش همه تردیدهایم رنگ باخت و مطمئن شدم كه حمید، همان فرزندی است كه آرزوی دیدنش قبل از مرگ را داشتم."

او گفت: "گردهمایی دوباره خانواده بسیار با هیجان بود؛ همه همینطور به بغل كردن یكدیگر ادامه می دادند و هر كس، دیگری را در آغوش می كشید و این ماجرا حیرت آور بود."

[تصویر: 657937_orig5.jpg]


حمید كه طراح داخلی ساختمان و ساكن آمریكاست، درباره برنامه آینده اش هم گفت: "كمبودهای زیادی در زندگی داشته ام و اكنون نمی خواهم فرزندانم را از دست بدهم؛ باید در آمریكا بمانم اما سعی می كنم مادرم را به آنجا ببرم."

عفت هم با بیان اینكه دوری مجدد از فرزند برایش غیرقابل تحمل است، هرگز پیشنهاد سفر همیشگی به آمریكا را نمی تواند قبول كند و می گوید: "پایان زندگی ام نزدیك است و خوب نیست كه در آمریكا بمیرم؛ می خواهم واپسین روزها و سال های زندگی را در خاك خودم باشم و پس از مرگم پیش دوستان مومن و در وطن خودم دفن شوم."

گزارش: حامد عاطفی فر
عكس: علی عباس پور

منبع: آینده نیوز







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن