واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: مقاله بررسي چيستي مرگ از ديدگاه افلاطون و ملاصدرا در آخرين شماره فصلنامه «قبسات»
گروه انديشه: مقاله «بررسي چيستي مرگ از ديدگاه افلاطون و ملاصدرا»، نوشته «رضا اكبريان» و «عليرضا فاضلي» در آخرين شماره از فصلنامه علمي ـ پژوهشي «قبسات» منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، سخن از مرگ از مقتضيات همين زندگي انسان است؛ يعني انسان است كه مرگ آگاه است و با مرگ زيست ميكند و به مرگ اعتنا دارد. فيلسوفاني كه نفس انساني را باقي و مجرد ميدانند، لازم است در باب حقيقت مرگ نظريهاي ارائه دهند؛ زيرا اگر نفس پاينده باشد، مرگ معنايي جز نابودي خواهد داشت. اين مقاله در پي روشن كردن چيستي مرگ از ديدگاه افلاطون و ملاصدرا است. مفهوم مرگ در آنها برجستگي خاصي دارد.
براي روشن شدن مطلب، نخست بايد به پيشفرضهاي هر كدام توجه كرد، به ويژه افلاطون كه آبشخور اسطورهاي دارد. همچنين بايد، مباني فلسفي آن دو و به ويژه نفسشناسي آنها كه «مرگ»، مربوط به آن است در نظر آيد.
در انديشه افلاطون گرچه نظريه سياسي ـ اجتماعي وجود دارد، ولي اين تغافل از ابديت نيست، بلكه شايد اتوپياي او در عالم محسوس صورت تحقق نپذيرد و بناي اصلي آن در عالم ايدهها است. اين توجه به ابديت و خلود، مقتضياتي دارد كه يكي از آنها تعريف نشدن مرگ به نابودي محض است. در اين نوشتار بنيانهاي هركدام از اين دو فيلسوف پي گرفته ميشود تا در پس اين شباهت ظاهري به مراد هر كدام از آن دو پي برده شود.
روش اين مقاله نخست توصيف هر فيلسوف به شكل جزئي از يك كل است؛ يعني كوشيده شده است مسأله مورد نظر در پرتو نظام كلي يا پارادايم آن فيلسوف بررسي شود. سپس ميان آن دو مقايسه و تحليل انجام ميگيرد. گفتني است از تقدم تاريخي افلاطون نبايد تأثر ملاصدرا را نتيجه گرفت. چه بسا مسلمانان افلاطون تاريخي را نميشناختند و از رسالههاي او جز اندكي به عربي ترجمه نشده بود. ملاصدرا از همين اندك نيز نتايجي متناسب با فهم خويش ميگيرد و او را چون خويش موحد ميانگارد؛ او از خدايان به نيكي ياد ميكند و چه بسا به آنان باور دارد.
اشتياق و تمناي موت در افلاطون و ملاصدرا وجود دارد. اين نوشتار ميكوشد با تحليل محتواي علمالنفس معطوف به مرگ افلاطون و ملاصدرا، ويژگيهاي مرگ انساني را بررسي كند تا به وجوه تشابه و تمايز آنها راه يابد. مرگ در انديشه افلاطون با ارسطو پيوند خورده است. همچنين او به وجود پيشين نفس معتقد است كه در وجود پيش از بدن مشاهده حقايق كرده است. در صدرالمتألهين نيز مفهومي به نام مرگ طبيعي برخاسته از حركت جوهري و حدوث جسماني نفس وجود دارد.
در پايان بيان ميشود افزون بر پيشفهمهاي زمانهاي، تفاوت مباني نفسشناسي نيز سبب شده است كه به رغم شباهتها، افلاطون و ملاصدرا فهم متفاوتي از مرگ داشته باشند. افلاطون مرگ را بازگشتي به عالم حقايق ميداند؛ چون مرگ جدايي از عالم شدنهاست و فيلسوف مشتاق آن است؛ حال آنكه در انديشه ملاصدرا مرگ، مرحلهاي از تكامل است كه پيشتر با حركت جوهري آغاز شده است و عالم ماده زمينهساز معرفت حقيقي است.
آخرين شماره فصلنامه علمي ـ پژوهشي «قبسات» در حوزه فلسفه دين و كلام جديد با صاحب امتيازي و مدير مسئولي «علياكبر رشاد» و سردبيري «محمد محمدرضايي» روانه بازار نشر شده است.
شنبه 16 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2435]