واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: محمدرضا فروتن؛ او يك ستاره است
http://www.tehranpic.net/images/38288e7mjw7hzyrxgtih.jpg
بازي فروتن در نقش يك جوان عصبي و پرخاشگر در قسمتي از سريال «سرنخ» به كارگرداني كيومرث پوراحمد، نخستين تجربه حرفهاياش نبود. او پيش از اين تجربه بازي در فيلمي سينمايي هم داشت اما بازياش در اين مجموعه، هم نمايشگر استعداد و توانايياش بود و هم سينماي ايران را با چهره تازهاي روبهرو كرد؛ چهرهاي كه شباهتي به ستارههاي شيك و رمانتيك نداشت. پيش از ورود فروتن، ستارههاي سينما را بازيگران مسني تشكيل ميدادند كه عليرغم سن بالايشان، باز از آنان دعوت ميشد تا نقش جوان اولهاي فيلمها را بازي كنند. ورود فروتن همزمان شد با ورود چهرههاي تازه ديگر، كه آنان نيز مانند او نماينده نسل خود بودند.
ويژگي مهمتر فروتن و عامل تمايز او با ستارههاي پيش از خودش، توانايياش در ايفاي نقشهاي گوناگون بود. اگر چه بعدها برخي كارگردانان او را در همان تيپ آشناي جوان عصبي مورد استفاده قرار دادند اما بازياش در آثاري ديگر و در نقشهاي متفاوت و غير قابل انتظار، از او ستارهاي ساخت كه هنوز ميتواند عامل محبوبيت و فروش فيلمها شود.
بدون شك همكاري فروتن با مسعود كيميايي در سالهاي اوليه فعاليتش، نقش موثري در موفقيت و محبوبيتش داشت. «مرسدس»، «فرياد»، «اعتراض»، «سربازهاي جمعه» و بعدها «محاكمه در خيابان» حاصل همكاري اين زوج كارگردان و بازيگر بود. معروف است كه ميگويند كيميايي مهارت عجيبي در شناخت ستارههاي جوان دارد و ميتواند بازيهاي ماندگاري از آنان بگيرد. اين اتفاق درباره بسياري از بازيگران طراز اول سينماي ايران افتاده است و فروتن نيز كه بيشترين همكاري را با كيميايي داشته از اين قاعده مستثني نيست.
در پي موفقيت فروتن در ميانههاي دهه 70، فريدون جيراني با فيلم «قرمز» او را در موقعيتي قرار داد تا هم از جلوههاي آشكار تيپهاي معروفش استفاده كند و هم در موقعيتهاي خوب فيلمنامه ثابت كند كه بازيگر قابلي است. اين اتفاق افتاد و بازي زوج فروتن و هديه تهراني منجر به اعطاي سيمرغ بلورين بهترين بازيگر به آن دو شد. همزمان تهمينه ميلاني نيز از او در «دو زن» استفاده كرد و سيل پيشنهادها به سوي اين بازيگر جوان سرازير شد زيرا هر دو فيلم ياد شده در زمان نمايششان به فروش بسيار خوبي دست يافتند. به اين ترتيب درخشش ستارههايي مانند فروتن و تهراني باعث شد تا تهيهكنندگان سينما ديگر به سراغ چهرههاي سالخورده سينماي تجاري نروند. فروتن متعلق به دورهاي است كه از ستاره سينما انتظار حركات اكشن نميرود و او همچنين لازم نيست كه در ملودرامهاي احساساتي اشك تماشاگر را درآورد. فيلمهايي كه فروتن در آنها درخشيد، معرف سينمايي هستند كه با الهام از وقايع اجتماعي و در ارتباط با اقشار گوناگون اجتماعي ساخته ميشدند. در ميان فيلمهاي ضعيف و قوياي كه او در آن سالها بازي كرد، ميتوان جهتگيري اجتماعي و رئاليستيشان را به وضوح ديد. يكي از شانسهاي فروتن اين بود كه استعداد و محبوبيتاش اين امكان را به او داد كه با فيلمسازان مطرح و صاحبسبك سينما همكاري كند. علاوه بر كيميايي و ميلاني و جيراني، احمدرضا درويش، ماني حقيقي، حسن فتحي، رخشان بنياعتماد، مازيار ميري، سيروس الوند، ابراهيم حاتميكيا، ايرج كريمي، عليرضا رئيسيان، كيومرث پوراحمد، پرويز شهبازي و... نيز در فيلمهايشان از بازي فروتن بهره گرفتند.
مهمترين عامل ماندگاري يك ستاره در سينماي ايران، اول دورياش از حاشيهها است و سپس داشتن استعدادي تا در هر برهه زماني بتواند پاسخگوي نيازهاي تماشاگران سينما باشد. در كنار اينها انتخاب نقشها و بررسي پيشنهادهاي مختلف نقش مهمي در آينده حرفهاي يك بازيگر دارد. فروتن از ابتداي فعاليتش عادت به بازي در نقشهاي اصلي داشت و اين عادت را هنوز فراموش نكرده است. با اين كه بيش از يك دهه از شروع دوران محبوبيتش ميگذرد اما همچنان در انتخاب نقشها وسواسهاي خاص خود را دارد. كساني كه ميدانند او طي اين سالها چه پيشنهادهايي را رد كرده و دليلش براي اين كار چه بوده، به خوبي متوجه هوش بالاي او هستند. بسياري از بازيگران را طي اين سالها ديدهايم كه در مقطعي كوتاه ستارهشان درخشيدن گرفت و سپس بهزودي خاموش شدند و از يادها رفتند. يك دليل بسيار مهم اين امر، ذوقزدگي بازيگر و پركاري براي ارضاي حس جاهطلبي و شهرت است. فروتن در كنار توجه به وجه ستارگياش، به اعتبار بازيگري نيز فكر كرد. در شرايطي كه در اوج محبوبيت بود، با تجربهاي چند ساله در سينما، به توصيه عزتالله انتظامي گوش سپرد و فن بيان در تئاتر را فراگرفت. سپس زير نظر علي رفيعي استاد نمايش ايران، در تئاتر «رومئو و ژوليت» بازي كرد كه نمايش آن براي مردم، تجربه تازهاي براي اين بازيگر بود. فروتن برعكس بسياري از همدورهايهايش به مرور زمان بر كيفيت كارش افزود و پسرفت نكرد. مثلا پس از بازي خوبش در «قرمز» كه به خاطرش جايزه هم گرفت، خودش را وقف اين نقشها نكرد و ريسك بازي در قالبهاي تجربهنشده را به جان خريد و انصافا در بسياري موارد هم موفق بود. يكي از اوجهاي كار او، بازي در فيلم مهجور اما تاثيرگذار «شب يلدا» بود. اين فيلم از آن دسته فيلمهايي است كه روي كاكل بازيگر ميچرخد. يعني چنانچه بازيگر كمي لنگ بزند فاتحه فيلم خوانده است. فروتن اما در اين فيلم واقعاً خوش درخشيد و اي بسا اگر «شب يلدا» در جشنواره نمايش داده ميشد، ميتوانست افتخار تازهاي را نصيب اين بازيگر كند. اتفاقي كه چند سال بعد به خاطر حضور موثرش در فيلم «بهآهستگي» افتاد و به خاطر اين فيلم جايزه بهترين بازيگر بخش بينالملل جشنواره فجر را گرفت. اما اين پايان كار او نبود.
يك بازيگر بزرگ كسي است كه اولاً برايش كوتاهي يا بلندي نقشها تفاوت زيادي نداشته باشد و ثانيا قدرت اين را داشته باشد تا در فيلمي معمولي و حتي ضعيف گليمش را از آب بكشد. درست است كه محمدرضا فروتن حالاحالاها در سينماي ايران فرصت براي بازيگري دارد و سابقهاش نشان ميدهد كه اهل غلتيدن در واديهاي غيرحرفهاي نيست، اما دربارهاش بايد گفت كه بازياش در فيلمهاي كارگردانهاي سرشناس با بازياش در فيلمهاي معمولي كارگردانهاي ساده سينما، تفاوتهاي چشمگيري دارند. مثلا بازي بسيار سنجيده و دقيق او را در فيلم «عيار 14» كه هماكنون روي پرده است را مقايسه كنيد با بازياش در فيلم ضعيف «برباد رفته» يا «زن دوم». او كسي است كه در فيلمهاي كارگردانهاي سرشناس، با هوش و درايت خود، شيوههاي گوناگون كار را ميآموزد و همين روحيه پوياي اوست كه ميتواند تا سالها در سينماي ايران ماندگارش كند. با اين كه سال گذشته شايسته دريافت جايزه بهترين بازيگر به خاطر بازي در فيلم پرويز شهبازي بود، اما اين اتفاق برايش نيفتاد و او حدود يك سال بعد اين جايزه را از انجمن منتقدان سينماي ايران گرفت و اعلام كرد كه طعم اين جايزهاي كه از دست منتقدان ميگيرد برايش شيرينتر از جوايز رسمي است.
فروتن از آن دسته بازيگراني نيست كه تصور كند بازي در نقشهاي كوتاه ممكن است اعتبارشان را خدشهدار كند. نهتنها او چنين اعتقادي ندارد، كه گاه داوطلب بازي در چنين نقشهايي نيز شده است. اين اتفاقها زماني براي او ميافتند كه بيش از هر زماني در كانون توجههاست و امكان بازي در نقشهاي اصلي را دارد. مثلا بازي او در «دموكراسي تو روز روشن» با اين كه چندان اتفاق مهمي در كارنامهاش نبود اما نشان داد كه استعداد بازي در فيلمهاي كمدي را هم دارد. همچنين بايد از حضور موفقش در «اتوبوس شب» ياد كرد كه در كنار مرحوم خسرو شكيبايي و جوان آيندهدار سينماي ايران مهرداد صديقيان خوش درخشيد. نكته مهم شخصيتي فروتن اين است كه باز بر خلاف بسياري از همكارانش كه شهرت و اعتبارشان نيمي از شهرت و اعتبار فروتن نيز نيست، متن دلخواهش را با گاردي باز ميپذيرد و برايش مديومي كه در آن كار ميكند چندان مهم نيست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]