واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: كتاب انديشه - حق و حقوق همسر
كتاب انديشه - حق و حقوق همسر
بينظير بوتو / ترجمه: آرش عزيزي:علاوه بر اصول پوشش، اعمال اسلامي ديگري هم در رابطه با رفتار زنان موجود است. در بعضي كشورهاي اسلامي، همچون عربستان سعودي، زنان اجازه ندارند بدون همراه مرد از خانه خارج شوند اما اين ممنوعيت قرآني نيست. اين را علماي مسلمان بعدها آوردهاند. اين نمونه ديگري است كه علماي مسلمان بر اساس تفسيرهاي خود از قرآن فعاليتها يا محدوديتهايي تجويز ميكنند كه تحت تاثير جامعه و فرهنگي است كه در آن زندگي ميكنند و مورد توافق ساير علما نيست. در نتيجه با اينكه قرآن چنين محدوديتي براي زنان قائل نشده بعضي علما اين محدوديتها را بسته به محيطي كه خود در آن زندگي ميكنند، اضافه كردهاند. تنوع تفسير در اسلام به پيدايش چهار مكتب اصلي در تفسير حقوق اسلامي انجاميد: حنفي، شافعي، مالكي و حنبلي.
علماي معاصر مسلمان ميتوانند اين چارچوب فكري را براي جامعه معاصر نيز به كار بندند. اما در گذر سالها پويايي جوامع مسلمان كه شكوفايي بحث آزاد و عقلاني را مجاز ميشمرد با پيشروي استبداد عقب رفته است. الله مدام در قرآن مسلمانان را دعوت به تفكر ميكند و جاي جاي كلامالله پر از چنين اشاراتي است. اما سير طويل حاكمين مسلمان توانستهاند (و در بعضي كشورها هنوز ميتوانند) هر آنچه غير حكم حاكم است، ممنوع كنند. سقوط بغداد كه نشان پايان امپراتوري عباسي در قرن سيزدهم بود در ضمن نشان پايان عصر طلايي اسلام بود. در عصر طلايي اسلام، رياضيات، فلسفه، علم و الهيات اسلامي همه در بالاترين سطح جهان مورد مطالعه قرار گرفت. انديشه تفكر شكوفا شد و تكثرگرايي هم در انديشه و هم در ساختار جامعه تشويق شد. سقوط امپراتوري عباسي به دست مغولها دورهاي از استبداد را رقم زد كه جهان اسلام هنوز درگير آن است. اين استبداد سياسي همراه با استبداد مذهبي بود. دروازههاي اجتهاد (تفسير قرآن) را بستند و بر حفظ قرآن و مطالعه تفسيرهاي موجود تاكيد شد. همين سركوب مدارا، تكثرگرايي، دانش، خرد و حق مجادله، مباحثه و رسيدن به اجماع بود كه به زوال قدرت و افتخار مسلمانان انجاميد كه در اوج رنسانس اسلام شاهد آن بوديم. الهيات آزاد و اجتهادي جاي خود را به تحجر داد كه معمولا با قدرت دادگاه و ارتش حمايت ميشد. ميتوان گفت سركوب روح دموكراتيك موجود در الهيات آغاز پايان سالهاي طلايي اسلام بود. مسلمانان اندلس نماز ميخواندند و روزه ميگرفتند اما در عين حال مينوشتند و اختراع ميكردند. ميگويند كتابخانه بزرگ بغداد كه دستجات مغول در سال 1258 آن را غارت كردند بيش از يك ميليون دستنوشته داشته است، كتبي در مورد تمام معرفت آن زمان از فلسفه تا پزشكي و تاريخ و فيزيك. امپراتوريهاي عثماني و مغول به فتوحات خود ادامه دادند و بسيار ثروتمند شدند اما گسترش دانش را تشويق نكردند. چاپ در سال 1455 اختراع شد اما سلطان عثماني، بايزيد دوم (1512-1481)، حاضر به راه يافتن آن به امپراتورياش نبود. امپراتور مغول نيز راه او را پي گرفت. چاپ تا سال 1727 در سرزمينهاي مغول مجاز نبود و اينگونه جهان اسلام در دانش عقب ماند و آموزش و مباحثه در اروپا گسترش يافت.
طرفه آنجاست كه جوامع مسلمان رهبري فكري خود بر جهان را از دست دادند و ارزشهاي مباحثه و مجادله هر روز بيشتر توسط جوامع غربي اختيار ميشد. چرخشي فكري، چرخش از گذشته. در اروپاي قرون وسطي، مباحثه پزشكي و علمي اغلب كفر شمرده ميشد و مجاز نبود و در عين حال دانشمندان و متفكران بزرگ مسلمان به كاوش در عقايد جديد ميپرداختند. براي مثال محمد ابن موسي الخوارزمي، رياضيدان مسلمان كه در بغداد قرن نهم كار ميكرد، را يكي از پدران جبر ميدانند و در واقع خود كلمه «جبر» از عنوان يكي از كتابهاي الخوارزمي آمده. در قرآن درسهاي خوبي در مورد شيوههاي تازه تفكر پيدا ميشود. در قرآن اغلب ميبينيم مرداني كه پيام خدا را نميپذيرند اين كار را بدين خاطر انجام ميدهند كه پدرانشان چنين تفكري نداشتهاند. اما قرآن از اينگونه تفكر انتقاد ميكند و تاكيد ميكند كه نبايد چيزي را تنها بهخاطر متفاوت بودنش بلافاصله كنار گذاشت. مهندس علياصغر، از الهيدانان معاصر مسلمان، موافق است و باور دارد كه «ما بايد از اين دور باطل فرار كنيم» و در چارچوب تجربي خودمان و در پرتوي ارزشها و اصولي كه قرآن اعلام كرده، تازه فكر كنيم. روشن است كه راه رشد و دستاورد از ارزشهاي مدارا، خرد و تكثرگرايي ميگذرد، ارزشهايي در قلب اسلام. قلب قرآن جستوجوي دانش است. هيچ جاي كلامالله نميبينيم كه ناداني بخشوده شود. كلامالله مشخصا حقوق و امنيتهاي ضعفا را ترسيم ميكند، مثلا بيوهها و يتيماني كه از خانوادههاي فقير ميآيند و يا اقوام مذكر به زور اموالشان را تصاحب كردهاند. داراييهاي يتيماني كه بالغ نشدهاند بايد در اختيار بزرگان خانواده قرار ميگرفت. قرآن عليه هرگونه تملك دارايي و بهخصوص دارايي يتيمان هشدار ميدهد. در ضمن به مرداني كه با مونثان يتيم ازدواج ميكنند هشدار داده شده كه مبادا بهخاطر پول ازدواج كنند و سپس داراييها را صاحب شوند. قرآن به روشني بيان ميكند كه داراييها، حتي پس از ازدواج، متعلق به زن است و نبايد به بهانه پيوندهاي زناشويي توسط شوهر تملك شود:
«درباره زنان از تو فتوا خواهند، بگو: خدا و آنچه از آيات كتاب او بر شما تلاوت شود هم در حق زنان و دختران يتيمي كه مهر و حقوق لازمه آنها را ادا نكرده و مايل به نكاح آنان هستيد و هم در حق فرزندان ناتوان فتوا خواهد داد، و نيز درباره يتيمان عدالت پيشه گيريد، و هر كار نيك به جاي آريد خدا بر آن آگاه است.». (سوره نساء آيه 127)
در زناشويي شوهر بايد حق همسرش را بهخاطر بارداري فرزند و تغذيه آن بهجا آورد. به بيان ديگر، پرورش فرزندان و امور خانهداري مسووليت طبيعي زنان نيستند. اينها مسووليتهايي مشترك است. اگر زني بيش از حد معمول و بيش از سهم خود كار ميكند، مرد بايد اين را جبران كند چراكه زن فراي مسووليت خود كار كرده و مسووليت شوهر را هم به جا آورده. جامعه مدرن غرب امروز حقوقي براي زنان حاملهاي كه كار ميكنند در نظر گرفته. متاسفانه اين به ندرت در جهان اسلام اعمال ميشود و همينجاست كه بايد حق زنان حامله به رسميت شناخته شود. باضافه در جوامع مدرن غرب دولتها هر روز بيش از ديروز قوانيني در تضمين مرخصي والدين براي پدران و مادران براي دورهاي پس از تولد فرزند تصويب ميكنند. بنابراين پرورش اوليه فرزند مسووليت مشترك مادران و پدران شمره ميشود. وقت آن رسيده كه اين مسئله و مسائل بسيار ديگري در رابطه با جايگاه زن در جامعه مدرن مورد بازبيني قرار گيرند. «به زنان مطلقه اگر حامله باشند تا وقت وضع حمل نفقه دهيد آنگاه اگر فرزند شما را شير دهند اجرتشان را بپردازيد و ميان خود به نيكي مشورت و سازش كنيد.» (سوره طلاق، آيه 6).
آنچه خوانديد بخشي از آخرين كتاب بينظير بوتو، سياستمدار فقيد پاكستاني با عنوان «آشتي: اسلام، دموكراسي و غرب» است كه در روزهاي زوج هفته در صفحه كتاب انديشه كارگزاران منتشر ميشود. ترجمههاي قرآن اين بخش از الهي قمشهاي است.
چهارشنبه 13 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]