واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: بدترين معاونان رؤساي جمهور تاريخ آمريكا
خبرگزاري انتخاب : به دنبال معرفي جوزف بايدن به عنوان معاون باراك اوباما و سارا پالين به عنوان معاون مك كين هفته نامه آمريكايي تايم اقدام به چاپ و انتشار معرفي بدترين معاونان رؤساي جمهور آمريكا در طول تاريخ اين كشور نموده است كه بشرح ذيل ارايه مي شود.
به دنبال معرفي جوزف بايدن به عنوان معاون باراك اوباما و سارا پالين به عنوان معاون مك كين هفته نامه آمريكايي تايم اقدام به چاپ و انتشار معرفي بدترين معاونان رؤساي جمهور آمريكا در طول تاريخ اين كشور نموده است كه بشرح ذيل ارايه مي شود.
آرون بار، معاو ن رئيس جمهور توماس جفرسون 1805-1801
وي سومين معاون رياست جمهوري آمريكا بود كه با وجود قدرت و نفوذ كافي از رؤساي مقتدر سنا قبل از معاونت بود. اما غرور و نخوت بيش از اندازه او در دو توطئه جنايي بزرگ، طومار سياسي وي را در هم پيچيد. يكي از آنها، دوئل او با اسلحه در ويهاوكن واقع در ايالت نيوجرسي بود كه آرون بار با شليك به سوي رئيس خزانه داري آمريكا وي را به قتل رساند، الكساندر هميلتون مقتول، پدر و بنيانگذار اولين روزنامه فدرالي بود كه اقدام به نوشتن مقالاتي عليه شخصيت «بار» معاون رئيس جمهور نمود.
دومين توطئه آرون بار، در سال 1807 بود كه او به خيانت براي ترتيب دادن حمله به مستعمره مكزيكو متهم شد كه هدف از آن جدا كردن ايالات غربي و آزاد سازي آنها براي تشكيل امپراتوري خودش بود. حتي جفرسون رئيس جمهور آمريكا از وي هيچ دفاعي نكرد و سرانجام از كار بركنار شد.
آلكس آلتمن البريج گري 1814-1813 معاون رياست جمهوري جيمزمديسون
البريج گري با وجود آنكه پيمان مشروطه را امضا كرد، اما از امضاي مفاد قانون اساسي به دليل آنكه بر اساس نظر او نگاشته نشده بود، خودداري كرد. گري، به عنوان فرماندار ماساچوست به دليل آنكه مرزبنديهاي منطقه اي را بر اساس منافع خود ترسيم كرده بود، وقتي براي معاونت رئيس جمهور كانديدا شد، نتوانست بيشتر از نفر سوم بالاتر برود. در اين ميان «دو وايت كلينتون» و «جان لانگ داون» نفرات اول و دوم، از پذيرش پست معاونت امتناع كردند و سپس حزب جمهوريخواه اين پست را به گري پيشنهاد كرد و او نيز پذيرفت.
اما پس از 20 ماه كار نه چندان مطلوب تحت رياست جمهوري جيمز مديسون كه از بيماري كليه رنج مي برد، در حالي كه كالسكه اي را مي راند دچار سانحه شد و در دم جان سپرد.
كلرسودات جان. سي. كالهون معاون رؤساي جمهوري چون جان كوئينسي آدامز 1829-1825 و آندرو جكسون 1832-1830.
اگر چه او از ويژگيها و خواستگاههاي رسيدن به بالاترين قدرت حكومت آمريكا برخوردار بود، اما همزمان دريافته بود كه بهتر است همچنان به عنوان نفر دوم در حكومت ظاهر شود. كالهون آن چنان مشتاقانه از سوي كوئينسي آدامز و اندرو جكسون كه عليه يكديگر تبليغات و افشاگري مي كردند، مورد حمايت واقع شده بود كه در تاريخ ايالات متحده سابقه نداشت. وقتي آدامز در انتخابات پيروز شد، كالهون به عنوان معاون وي برگزيده شد.
كار احمقانه كالهون اين بود كه به تمام ايالتها اختيار داد تا هر كدام از ايالتها در دفاع از بهره برداري و مخالفت با القاي بردگي، مصوبات و قوانين كنگره را ناديده بگيرند تا از اين طريق همچنان بردگي را در جنوب گسترش دهد. اما اين دستور وي توسط جنوبي ها و حتي شمالي ها، رد شد. وقتي آندروجكسون به رياست جمهوري رسيد، او نيز وارد كابينه شد و پست معاونت رياست جمهوري را پر كرد.
كالهون فراموش كرد كه بايد با ارباب خود هماهنگ و در حفظ شأن و شخصيت و خوشحالي او بكوشد. اما روابط او با رئيس جمهور زماني به هم خورد كه كالهون زني را به دليل كهولت در واشنگتن از كار بركنار و به محل نامعلومي تبعيد كرد. و اين مسأله خشم مردم آمريكا و تحريم اجتماعي سراسري را عليه رئيس جمهور جكسون برانگيخت. اندروجكسون نه تنها تمام كابينه خود را مجبور شد بركنار كند، بلكه كالهون را با لگد از كاخ سفيد اخراج كرد.
ريچارد. ام جانسون، معاون رياست جمهوري مارتين ون بوردن 1841-1837
شهرت جانسون زماني فراگير شد كه او در نبرد معروف «تامس» در 1813 يكي از رهبران سرخپوستان شائوني از قبيله تيكومسه را به قتل رساند سپس وارد رقابتهاي معاونت رياست جمهوري آمريكا شد. او با شعار «پاكسازي شهر از آشغالها» و به پشتوانه و كمكهاي سنا، تمام افراد قبيله تيكومسه را قلع و قمع كرد. سپس توانست رقباي خود را كنار زده و به معاونت رياست جمهوري مارتين ون بوردن دست يابد.
او با سفر به قطب شمال اقدام به حفر سوراخهاي عميقي در سطح زمين نمود تا ثابت كند كه كره زمين سوراخ است. اما اين نظريه با شكست مواجه شد و همين امر باعث گرديد كه ون بوردن براي دور دوم او را تحمل نكند.
ويليام روفوس كينگ، معاون رياست جمهوري فرانكلين پي يرس 1853-1853
اينكه نام كينگ در فهرست بدترين معاونان رؤساي جمهوري تاريخ آمريكا ذكر شد نه براي ويژگي و يا امتيازات خاص وي مي باشد، بلكه به دليل اين واقعيت كه اين آدم بدبخت و بيچاره تنها معاون رئيس جمهوري است كه فقط 6 هفته در اين مسؤوليت باقي ماند قبل از آن كه به بيماري سل از دنيا برود. كينگ توانست شخصيت قوي براي خود در سنا دست و پا كند. او تنها معاون رياست جمهوري آمريكا بود كه همچون رايس مجرد بود و با جميز بوچنان تنها رئيس جمهور مجرد آمريكا زندگي مي كرد كه بيش از يك دهه اين اشتراك زندگي ادامه داشت و مردم از آنها با نام دوقلوهاي به هم چسبيده ياد مي كردند.
جان بركينزيچ معاون رياست جمهوري جميز بوچنان 1861-1857
او به عنوان جوانترين معاون رياست جمهوري آمريكا در سن 36 سالگي به معاونت جميز بوچنان منصوب شد. و قبل از آن كه او تنها به عنوان اولين و آخرين معاون رئيس جمهور باشد كه مجبور شد به دليل اتهام خيانت به كشور فرار كند، در واقع به دليل معروفيت از سوي قوه قضاييه ايالت كنتاكي به عنوان عضو سنا برگزيده شد تا يكسال و نيم باقي مانده از معاونت رياست جمهوري اش را به پايان ببرد.
«هانيبال هاملين» معاون رياست جمهوري ابراهام لينكلن 1865-1861
چهره برجسته اي كه هيچ كاري با سياست نداشت، در واقع معاون رئيس جمهور ابراهام لينكلن بود تا از دفتر و موقعيت خود براي ملاقاتهايي با دلايل جغرافيايي استفاده كند. آنها به سياستمداري از سواحل شرقي نياز داشتند تا ريشه هاي تاريخي لينكلن در غرب ميانه را توازن و تعادل بخشند. لذا، انتصاب هاملين به معاونت رياست جمهوري به عنوان كسي كه نه عضو كنگره بود و نه پيشينه قانونگذاري داشت از او يك فرد نامطمئن ساخت. او قبل از نامزديش براي معاونت رياست جمهوري، هرگز با ابراهام لينكلن ملاقات نكرده بود در طول جنگهاي داخلي بر سر مسأله بردگي و القاي آن، او كه بايد در كوران اين حوادث باشد، بيشتر اوقات خود را با خانواده اش در ايالت مين گذراند. سرانجام در 1864، او به جنگ ملحق شد و مدت سه ماه به عنوان مسؤول ستاد مشغول به كار شد و پس از آن از كار بركنار شد.
لينكلن در دور دوم انتخاباش، سناتور ايالت تنسي اندروجكسون را در 5 آوريل 1865 بجاي او برگزيد و اين اتفاق، درست صبح فرداي 5 آوريل رخ داد كه آبراهام لينكلن مورد سوءقصد قرار گرفت و اندروجانسون به عنوان جانشين فرماندهي كل سوگند ياد كرد.
توماس. اي. هندريكس معاون رئيس جمهور گيروور كليولند 1885-1885
معاون رئيس جمهور قرن نوزدهم تحت رياست جمهوري كليولند به بيماري مرموزي حدوداً، 9 ماه پس از معاونت در دفتر كارش درگذشت.
او معتقد سرسخت بردگي و برده داري و مخالف حقوق سياهان آمريكا بود و حتي عليه اصلاحيه قانون اساسي كه ضد بردگي بود رأي داد. پس از مرگ هندريكس در 25 نوامبر 1885 پست هاي سخنگويي كاخ سفيد و رياست سنا، خالي ماند تا آنكه كنگره قانوني گذراند كه پس از مرگ معاون و رياست جمهوري هر يك از وزيران كابينه مي توانند جانشين او شوند.
توماس مارشال تحت رياست جمهوري ودرو ويلسون 1921- 1913
توماس مارشال، تحت تأثير پست معاونت رياست جمهوري واقع نشد. در خلال صحبت و سخنراني سالانه اش او قول داد كه .وضعيت و جايگاه معاونت رياست جمهوري را ارتقا ببخشد. به عنوان نفر دوم بعد از رئيس جمهور ويلسون از اينكه كسي به اين مسؤوليت اهميتي نمي دهد، شكايتهاي بسياري كرد. حتي به محافظينش گفته بود، شغل من بي اهميت است زيرا هيچكس به معاون رئيس جمهور فحش و ناسزا نمي گويد. در حالي كه ويلسون شخصيتي تجاري و شبه بازرگاني داشت، مارشال همواره در حال دست دادن ها و دست تكان دادن هاي يك طرفه بود بدون آنكه كسي توجهي به او بكند. او از رفتن به اولين جلسه كابينه خودداري كرد و دستور داد تا دفترش را در جايي دور از كابينه قرار دهند كه بتواند پاهايش را دراز كند و سيگار بكشد.
ويلسون او را در دور دوم انتخاباتش به معاونت خود برگزيد. مارشال پس از پايان جنگ اول جهاني به اروپا سفر كرد تا در لابيگري براي تشكيل «جامعه ملل» وارد عمل شود.
كالوين كوليچ، معاونت رياست جمهوري واردن هاردينگ 1923-1921
وقتي كوليچ از سوي هاردينگ به معاونت رياست جمهوري منصوب شد همسرش از او خواست كه اين پست را بپذيرد، او به تفريح و سرگرمي بسيار علاقه داشت و با رفتار خود جايگاه معاونت رياست جمهوري را نابود كرد. پس از آنكه هاردينگ در تابستان 1923 درگذشت، كوليچ در ساعت سه بعدازظهر در حالي كه با خانواده اش به مسافرت مي رفت به عنوان جانشين وي سوگند ياد كرد.
هنري والاس، معاون رياست جمهوري فرانكلين دلانو روزولت 45-1941
يكي از چهره هاي سياسي آمريكا درباره ولاس مي گويد، او همچون فردي است كه در حال پاسخ دادن به تلفن هاست كه هيچكس و حتي ما صداي او را نمي شنويم.
تنها آرزويش اين بود كه دنيا را براي كشاورزان ذرت امن كند.
در 1944 دموكراتها با كنار گذاشتن والاس، هري ترومن را به عنوان معاون رياست جمهوري آمريكا برگزيدند و والاس به عنوان وزير بازرگاني منصوب شد.
ريچارد نيكسون، معاون رياست جمهوري دووايت آيزنهاور 1960-1953
در خلال رقابتهاي انتخاباتي 1952 نيكسون به عنوان معاون رئيس جمهور دووايت آيزنهاور معرفي شد كه آغاز ورود به كانون توطئه بود.نيكسون پس از پايان دوران رياست جمهوري آيزنهاور، در انتخابات به پيروزي رسيد. اما نگاه افكار عمومي نگاهي چپ گرايانه به وي بود.
اسپيرو آگنويي، معاون رياست جمهوري نيكسون 1973-1969
با وجود آنكه او پست معاونت رياست جمهوري نيكسون را بر عهده داشت اما همچنان از منتقدين جنگ ويتنام بود، پرونده فساد مالي او در 1973 به عنوان فرماندار مريلند، توسط دادستاني آمريكا مورد پيگرد قضايي به دليل دريافت رشوه قرار گرفت و طي آن محكوم به پرداخت 10 هزار دلار جريمه نقدي و بركناري از معاونت رياست جمهوري نيكسون شد. بركناري آگنويي به رئيس جمهور اين كمك را كرد كه يكسال بعد، تحت فشار نيكسون به استعفا وادار شد.
دن كووايل، معاون رياست جمهوري جورج بوش «پدر» 1993-1989
ديك چني، معاون بوش پسر 2001
ديك چني به عنوان عضو كنگره، رئيس كاركنان كاخ سفيد، وزير دفاع و رئيس شركت بزرگ گازي هاليبرتون، در سال 2001 وارد كابينه بوش پسر شد. از او به عنوان سايه جنگ در كابينه ياد مي كنند كه منجر به حمله به عراق و افغانستان و چالشهاي جهاني عليه آمريكا شد. افزايش كشته هاي آمريكا در عراق و افغانستان و بحران اقتصادي داخلي آمريكا ديك چني را به عنوان يكي از بدترين معاونان رؤساي جمهوري آمريكا نزد افكار عمومي مطرح كرد.
سه شنبه 12 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]