واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: چلسي و اسكولاري در فصلي تازه دردسرهاي همكاري با يك ميلياردر روسي
جام جم آنلاين: لوئيس فليپه اسكولاري، سرمربي برزيلي و جديد تيم فوتبال چلسي انگليس در شروع فصل تازه ليگ برتر اين كشور معتقد است كه تصميمش در خصوص پيوستن به اين باشگاه بسيار متمول شهر لندن اقدامي درست بوده است.
چندي پيش كه او با رومن آبراموويچ، مالك ميلياردر روسي و نهچندان عاقل چلسي در كشتي مدرن متعلق به اين سرمايهدار بزرگ در سواحل موناكو ديدار و گفتگو كرد، در جريان گفتگوها مطمئن شد كه همكاري فيمابين مثمرثمر خواهد بود. درست يا غلط بودن اين تصور فقط در ماههاي آتي مشخص خواهد شد.
اما اين مساله از حالا روشن است كه فيل بزرگ (لقب اسكولاري 59 ساله) كارش را بسيار جدي شروع كرده و مطمئن است كه ثمر خواهد داد. در ميان گزينههاي موجود و كساني كه آبراموويچ ميتوانست به آنها روي بياورد، اسكولاري از بهترينهاست.
او باهوش، زرنگ و قدرتمند است، فوتبال مدرن و سنتي را به يك اندازه ميشناسد و بلد است كه وقتي جنگ اعصاب بر فن سايه مياندازد، چطور تيمش را از مهلكهها عبور دهد. باقي ماندن فرانك لمپارد در لندن و قرارداد 5 ساله جديدي كه او با چلسي در اواخر هفته پيش بست، به اين معناست كه كاركنان و نيروي انساني در دسترس در استمفورد بريج و بواقع لشكر كوچك در اختيار اسكولاري، گروهاني بسيار مجهز و كارساز است.
تاجر فوتبالنشناس
اما مشكلاتي كه براي خوزه مورينيو، مربي بسيار موفق سابق چلسي وجود داشت و او را با وجود فتح 5 جام عمده در 3 فصل از لندن فراري داد، براي اسكولاري نيز وجود خواهد داشت و يكي از آنها توقعات بيش از حد از چلسي براي فتح تمامي جامهاي پيشرو و ديگري وجود آبراموويچ است كه به عنوان يك تاجر موفق (ولي فوتبالنشناس درجه اول) شيوه همكاري با حريفان منتخب خود را نميشناسد و آنها را معذب ميكند. او حتي قوه فهم اين مساله را ندارد كه بيلان كار مربيانش تا چه حد موفقيتآميز يا تا چه ميزان توام با ناكامي بوده است.
در نتيجه هر تصميم وي درخصوص اين مربيان ميتواند باشگاه را دچار حاشيه و بحرانهاي خود ساخته كند و طرز برخورد وي با مورينيو، بزرگترين نمونه و نشانه اين مساله و سند عدم اشراف وي بر مسائل فوتبالي بوده است.
بواقع استقلال راي كامل مورينيو و عدم وابستگي او به مديران باشگاه كه سرانجام باعث جدايي وي درعين موفقيت از استمفورد بريچ شد، خصلتي است كه در فيل بزرگ نيز وجود دارد و بعيد است كه كاراكتر استوار او در تقابل با خواستههاي آبراموويچ كه بيشتر مربياني فاقد استقلال و تسليمپذير را ميخواهد، مشكلات لاينحلي را براي خود او و تيمش ايجاد نكند.
اگر اين وجوه بزرگ را ناديده بگيريم (كه البته قابل چشمپوشي هم نيست) آبراموويچ با گزينش اسكولاري به عنوان سرمربي جديد تيم خود انتخاب درستي داشته است. از يك سو فيل بزرگ با پيشينه درخشانش در زمان سرمربيگري تيمهاي ملي برزيل و پرتغال و پيش از آن باشگاههاي برزيلي ثابت كرده است كه راههاي كسب موفقيت را ميشناسد و از طرف ديگر، اسكولاري اين اطمينان را يافته است كه مالك باشگاهش و بواقع هر آنچه تحت نام چلسي ميشناسيم حاضرند هر قيمتي را براي كسب موفقيت بپردازند و از آن رويگردان نيستند.
يك مشكل آبراموويچ اين است كه معيار توفيق و آرزوي شغلياش ارائه چيزي است كه خود او همسو با برخي تحليلگران رمانتيك، فوتبال زيبا مينامد. او همانند همفكرانش نميداند كه در 30 ساله اخير اكثريت با تيمهايي بوده است كه جامهاي عمده را با فوتبالهاي غيرزيبا و حساب شده و تدافعي بردهاند.
در نتيجه او با سادهانگاري هرچه بيشتر فوتبال سازماندهي شده از سوي مورينيو را طي 3 سال و 3 ماه زمامداري اين اعجوبه پرتغالي در استمفورد بريج درك نكرد و فقط زماني به اشتباه خود در قطع همكاري با اين چهره بسيار كاريزماتيك پي برد كه جانشين بيهويت و ضعيف وي، چلسي را براي اولين بار ظرف 4 سال اخير بدون حتي يك جام و مقام قهرماني به نقطه پاياني فصل رساند و جام قهرماني ليگ انگليس و باشگاههاي اروپا را دودستي به منچستر يونايتد تقديم كرد.
ترديد اساسي
فشار آن شكستها و ناكاميها كه از رويكرد صددرصد غلط آبراموويچ به مربي بيدانش و بسيار ضعيفي همچون آورام گرنت برميخاست، به حدي بود كه او چارهاي جز بركناري وي در پايان فصل و انتصاب فيل بزرگ و جدا كردن وي از تيم ملي پرتغال در پايان 6 سال همكاري مثمر ثمر او با پرتغاليها نداشت، نوع نگرش اسكولاري به فوتبال به گونهاي است كه بيشتر از مورينيوي نظمگرا و معتقد به كار تشكيلاتي ميتواند فوتبال زيباي دلخواه آبراموويچ را به وي و تيمش ارزاني دارد، بخصوص كه كوچهاي وسيع مطرح شده در اخبار شكل نگرفته و لمپارد و ديگر ناراضيان بزرگ ماجراي جدايي مورينيو، در لندن ماندهاند، اما اين كه او بتواند به اندازه مربي سابق پورتو و رهبر فعلي اينترميلان جام و عنوان براي چلسي به ارمغان بياورد. در معرض ترديد اساسي قرار دارد.
شايد به دليل دشواري فراوان ماموريت فتح جامها با ارائه فوتبال زيبا است كه فيل بزرگ كوشيده است در هفتههاي اخير در تقابل با خبرنگاران در انگليس بر اين نكته تاكيد ورزد كه فتح جامها همچنان هدف اول باشگاه است و اگر اين امر چيزي جز ارائه فوتبالي چشمنواز را طلبيده ميتوان اين را پذيرفت و طبيعي شمرد.
او حتي سعي كرده است اين باور و ايده را نزد ديگران جا بيندازد كه آبراموويچ هم پذيرفته رسيدن به هدف بر راههاي رسيدن به آن رجحان دارد و هواداران اسكولاري دائما روي اين نكته مانور ميكنند كه او ذاتا آدمي نيست كه به مالكان باشگاههاي محل كارش باج بدهد؛ اما به عنوان مردي كه اولين مربيگرياش را در سطح باشگاههاي اروپا تجربه ميكند و از 10 سال پيش به اينسو فقط مربي تيمهاي ملي (برزيل و پرتغال) بوده، هيچ پيشينه و تضميني در اين خصوص وجود ندارد و نميتوان اسكولاري را در راهي ثابتقدم فرض كرد كه پيشتر اصلا به آن گام نگذاشته و نوع نگرش ناقص آبراموويچ به مقوله فوتبال و حتي حضور صرف او هم ميتواند آن را پر از سنگلاخ كند.
غيرممكن
يك مشكل خاص ديگر كه اسكولاري را در لندن آزار خواهد داد، محبوبيت افسانهاي مورينيو در آنجا و وجود اين باور محو نشدني نزد طرفداران چلسي است كه هيچكس و هيچچيز با اين مربي كوچ كرده برابري نميكند و او براي محو اين باور بايد برد، در پي برد و جام به دنبال جام براي آبيهاي لندن به ارمغان بياورد و اين چيزي است كه در فوتبال مدرن غيرممكن مينمايد.
گرنت بر اساس ميراث درخشان بر جاي مانده از زمان مورينيو، چلسي را در فصل گذشته در يك قدمي فتح سه جام ديد، اما ضعفهاي بزرگ شخصيتي و حرفهاي او و نداشتنايدههاي فني قابل اعتنا باعث شد، چلسي در ليگ انگليس، جام اتحاديه اين كشور و جام قهرمانان باشگاههاي اروپا، فقط به مقام دوم برسد و بيش از پيش قدر مورينيويي را بداند كه به محض آمدنش به لندن به صبر 50ساله چلسي براي فتح ليگ انگليس پايان داد، هميشه بوي فتح جامها را ميداد و يك استراتژيست برجسته و موفق بود.
اشتهاي سيريناپذير
مهمتر از آن ميزان توانايي فيل بزرگ در راضي كردن لمپارد و دروگبا و بخصوص دومي براي ارائه بهترين بازيهايشان در فصل تازه براي چلسي است. يك در ميان بازي كردنهاي دروگبا از دلايل عمدهاي بود كه كمر چلسي را در فصل گذشته شكست!
علاوه بر اين مسائل، اسكولاري بايد اشتهاي سيريناپذير الكس فرگوسن، سرمربي اسكاتلندي منچستريونايتد به كسب يك عنوان قهرماني ديگر در ليگ انگليس را نيز جواب گويد و قهرمان دو سال گذشته اين مسابقات را سركوب كند كه با توجه به استادي اين مربي 67 ساله و ديرپا در كسب نتايج مورد نظرش كار اصلا آساني نخواهد بود.
درست است كه آرسنال و ليورپول هم باز در صحنه حاضرند، اما تضعيف آرسناليها پس از جدايي سه هافبك كليديشان گيلبرتو، فلاميني و هلب و استمرار نداشتن ليورپول تحت هدايت رافا بنيتس اسپانيايي در پيكارهاي داخلي به اين معناست كه چلسي باز منچستر را حريف اصلي خود خواهد ديد.
مترجم: وصال روحاني
منبع: Guardian
سه شنبه 12 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]