واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
یک دختر تهرانی در حال گلف بازی در مجموعه ورزشی انقلاب( شمال شهر تهران)
شنا کردن در کانال آب غیر بهداشتی در جنوب تهران
هوای گرم شهر همه را یاد آبتنی انداخته، اما خیلی ها پول رفتن به استخر را ندارند.
اینجا در جنوب تهران کسانی تن به آب می زنند که پول تو جیبی و حتی پس انداز قلکشان به اندازه خرید بلیت هر روز استخر یک استخر معمولی هم نیست.
شیرجه در عمق کانال
درست در قسمت جنوب شرقی میدان بسیج، کنار دیواره پارکینگ اتوبوس های شرکت واحد، کنار چشم راننده های خطی و عابران پیاده ، عده ای بی خیال از همه جا همه کس مشغول آب تنی در کانال آب هستند!
.
آبی برای زمین های کشاورزی
یکی از کارمندان روابط عمومی اداره بهره برداری از شبکه های آبیاری استان تهران درباره آب اینجا می گوید: « این آب جزو آلوده ترین نوع آب هاست. کسی که در آب کانال آب تنی می کند دچار بیماری های پوستی می شود. از کنار کانال سنگ ریزه وارد آب می شود
عمق کانال حقیر است. یعنی یک آدم متوسط که وسط کانال بایستد، آب تا بالای زانویش می رسد. گرچه آنجا حس می کنید مردم در عمیق ترین قسمت یک استخر بزرگ مشغول شنا هستند. در انتهای کانال نیز یک تابلو سیمانی قرار دارد . رو تابلو نوشته شده : « شنا کردن ممنوع ، خطر ابتلا ! به بیماری های پوست .»
ساعات شلوغی
در فاصله کمتر از ۲ کیلومتر در پارک پامچال چند سالیست شهرداری استخر سرپوشیده و مجهز به سونا و جکوزی و سالن بدنسازی ساخته و اینجا در تمام ایام سال میعادگاه شنا آنهایست که در این گوشه از شهر به جای آب تنی در کانال به استخر می آیند.
ولی امسال به خاطر تعمیرات استخر ، جوانان اینجا بدون استخر شده اند حال چند نفر از آنها مشتری کانال شده اند خدا می داند.«محسن خسروی» ، مسئول سابق استخر باید پیش از همه از کانال متنفر باشد که مشتری هایش را می بلعد. اما نه ، این افراد مشتری های او نیستند.می گوید«اکثر کسانی که در کانال شنا می کنند. از سر فقر به آنجا می روند.
اگر پول داشتند حتما به یکی از ۲استخر اطراف کانال می آمدند .» خسروی یاد خاطره ای می افتد و برای دفاع از حرف هایش می گوید: « یک روز ۲ برادر آمدند اینجا اما فقط پول خرید یک بلیت را داشتند. بین خودشان شیر یا خط انداختند . یکی آمد داخل استخر و دیگری بیرون در منتظر ماند تا برادرش بیاید.» هزینه هر روز استخر برای خیلی ها اینجا زیاد است .
امکانات کانال
صید ماموران کانال
پسر بچه ای یک بطری در دست دارد که صندوقچه ماهی هایش به شمار می رود. آدم ها در کانال و ماهی ها در بطری نوشابه خانواده ؛رابطه متعادل است !«این بطری را برای نگهداری ماهی ها آورده ام .هر روز با بچه ها می آییم اینجا و ماهی می گیریم .» می پرسم : «بزرگترین ماهی که گرفتی چقدر بوده ، پسر کف دستش را نشان می دهد.کف دست نیما ۱۰سانت هم نمی شود . آنها در کانال ، آب تنی می کنند و به جای ماهی سفید خزر ، ماهی سیاه لجن خوار می گیرند!» این ماهی ها ی لجن خوار که برای سرگرمی در بطری حبس می شوند ، توسط مسئولان آبیاری تهران در کانال رها شده اند. البته نه برای سرگرمی بچه های محل بلکه برای پاک سازی کانال ؛ ماهیان لجن خوار کانال چه راحت صید می شوند .
شب های کانال
وقتی که تاریکی ، روشنایی را ببلعد ، شب می آید و خورشید خانم به خواب فرو می رود . کانال اما هنوز عده ای مشتری کانال هستند . کانال حتی در تاریکی هم روشنایی دارد. از طرف نور افکن های پارکینگ شرکت واحد در امتداد مسیر کانال برای آنها که در این ساعات هوس شنا کرده اند نوری کم سو مانند نور کرم شب تاب می تابد. ساعت ۱۰ شب ، مثل روز جمعیتی چند صد نفری در کانال دیده نمی شود .
اما باز هم کانال شلوغ است. دیگر از بچه های خردسال و نوجوان خبری نیست . ولی جوانان و پیر مردهایی را در آب می بینی که آب تنی در اینجا را به شب نشینی در خانه یا پارک محل ترجیح داده اند. «غلام » با مهمانش نزدیک می شود . به مهمان تعارف می کند که داخل آب شود، اما او این کار را نمی کند. اصرار بیهوده است ، او خود لباس هایش را در می آورد و تن به آبی زلال می دهد.
« من هر شب ساعتی را در کانال آب تنی می کنم . اینجا دوستان زیادی هم پیدا کرده ام. آهان مثل اینکه آمدند.» غلام خوشحال است . چند هم صحبت برای پشت سر گذاشتن شبی دیگر در کانال پیدا شد. چشم از خوشحالی غلام برداشتم و به جایی دیگر از کانال چشم دوختم . دو نفر از کسانی که در کانال آب تنی می کردند ، به موتوسیکلتی نزدیک می شوند، اما لباس یکی از آنها روی زین موتور نیست ، این هم بهای آب تنی در کانال !
وقتی که آنها مشغول آب تنی بودند ، یک نفر از لباس های حمید خوشش آمده و آنها را با خود برده . میثم و حمید حیران از گم شدن لباس های حمید ، حالا باید او آنقدر کنار کانال بماند تا میثم از خانه برایش پیراهن و شلواری بیاورد. آنطور که حمید بر پیراهن و شلوار دزدیده شده خود قیمت می گذارد . انگار استخر می رفتند کمتر پای هر دو حساب می شد.
کانال خدمات دیگری هم به مردم می دهد. مثلا خیلی ها آنجا موتور سیکلت هایشان را می شویند. اما آب وفا دار پس از غلطیدن روی بدنه کثیف موتور دوباره برمی گردد سر جای اولش ؛ مفهوم این رفت و بازگشت را درک می کنید؟
کانال همه چیز جوانان اینجاست ، استخر ، کارواش ، حوض ماهی گیری ، حمام و از همه مهم تر جای برای اوقات فراغت و ….
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]