واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
بعد از قتل "ابومسلم" از جمله نهضت­هاي پرجوش و خروش، «قيام المقنع» در ماوراءالنهر بود. مقنع از مردم مرو بود و نام اصلی وی "حکیم بن هاشم" بود او به دلیل کور بودن یک چشمش از ماسک استفاده می­کرد و به این سبب او را «مقنع» می­خواندند.او در زیرکی و فراست و کیاست بین مردم زمان خویش شهره بود و در تحصیل علوم متداول آن زمان بسیار کوشید و کتب فراوانی را خواند و در طلسم و نیرنگ و شعبده دست توانایی داشت.
او در آغاز امر نزد "ابومسلم خراسانی" رفت و به دعوت عباسي پيوست و از جمله ياران و سرهنگان ابومسلم شد. مدتي نيز دبير "عبدالجبار"، جانشين ابومسلم بود.
مقنع در كنار ابومسلم، نقشي فعال و مؤثر در دعوت عباسي داشت؛ اما پس از قتل ابومسلم كه خيانتي آشكار در حق ياران نهضت بود، به شدت از عباسيان روي گردان شد و بعد از ابومسلم مدعي الوهيت گرديد و اين ادعا را فقط به خواص و اصحاب خود ظاهر ميكرد. او به تناسخ باور داشت و می­گفت كه روح خدا در ابومسلم ظاهر شده و روح ابومسلم در شخص او حلول كرده است
نخستين مرحله از فعاليت ضد ديني او هنگامي پديدار شد كه پس از قتل ابومسلم ادعاي پيامبري كرد. باور مقنع اين بود كه ابومسلم از پيامبر(ص) برتر است و كشته شدن "يحیي بن زيد" را زشت مي­انگاشت و معتقد بود به خونخواهی یحیی برخاسته است و در اين مرحله توفيقي نيافت و به وسيله عاملان "منصور" دستگير و به بغداد فرستاده شد. با اين همه در زندان فرصت مناسب يافت، تا درباره چگونگي انتشار عقايد خويش برنامهريزي كند.
پس از رهايي از زندان به مرو بازگشت و مردم را به گرد خود جمع کرد و به آنان گفت، می­دانید من چه کسی هستم؟ مردم گفتند: تو هاشم بن حکیمی، گفت خیر من خدای شما هستم و گفت من آنم که خود را به صورت آدم به خلق نمودم و باز به صورت نوح و باز به صورت ابراهیم و باز به صورت موسی و باز به صورت عیسی و باز به صورت محمد(ص) و باز به صورت ابومسلم و باز به این صورتی که می­بینید، مردم گفتند، دیگران دعوی پیغمبری کردند، تو دعوی خدایی می­کنی، گفت آنها نفسانی بودند و من روحانی­ام و این قدرت را دارم که خود را به هر صورت که بخواهم در آورم و داعياني به سراسر «خراسان» و «ماورالنهر» گسيل كرد و مردم را به پذيرش عقايد خويش فرا خواند و به وسيله مبلغانش به مردم پيغام داد كه مردگان را زنده می­کند و یارانش را به بهشت جاودان می­برد.یکی از داعیان زبر دست مقنع موسوم به "عبدالله بن عمر" در گرد آوردن پیروان او خدمات فراوان کرد و در «کش» و «نخشب» به دعوت پرداخت و نخستین دهی که مردم آن به مقنع ایمان آوردند، روستای کوچک «سوبح» از روستاهای اطراف کش بود، سپس عده فراوانی از مردم روستاهای «بخارا» و «سغد» جماعتی از «مبیضه»(سفید جامگان) بودند
که به او پیوستند و از او دنباله روي كردند، سپيد پوشان بخارا به جاي سياهي كه شعار بني­عباس بود، سپيدي را به عنوان شعار خود برگزيدند و لباس سفيد بر تن كردند تا مخالفت خود را با عباسيان كه لباس سياه داشتند، اعلام كنند. "خاقان" ترك نيز كه در اين موقع حاكم ماورالنهر بود؛ تحت تأثير دعوت مقنع قرار گرفت و مردم آن ديار به وي روي آوردند.
منبع : جی تاک
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 720]