واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: يادداشت پايان بهانه با بيان حكيمانه
* حميد رسايى
رهبر معظم انقلاب در ديدار اعضاى كابينه نهم با ايشان در كنار برجسته كردن ويژگى هاى ممتاز دولت نهم به برخى از توقعات و مطالبات خود نيز اشاره داشتند و تأكيد كردند كارهايى وجود دارد كه دولت بايد تدبير كند يا انجام دهد.
معظم له در بخشى از سخنان خود، لزوم توجه دولت به انتقادهاى كارشناسانه را خاطرنشان كردند و با اشاره به توصيه «اتّقوا من مواضع التّهم» و اضافه نمودن يك خاطره مزاح گونه به آن فرمودند:
«يك توصيه ديگر اين است كه بهانه هم دست ديگران ندهيد. من مى بينم متأسفانه گاهى بهانه هايى هم از طرف خود شما داده مى شود كه اين را هم بايستى توجه كنيد كه بهانه هم دست ديگران ندهيد؛ مراقبت كنيد؛ حزم كنيد. گفت: «اتّقوا من مواضع التّهم» گفتند يك شيخى در يك مدرسه دينى به طلبه اى گفت كه گفته اند فلان طلبه، فلان مراوده غلط را دارد. طلبه هم گفت: اتّقوا من مواضع التّهم، آشيخ تو هم! خلاصه اين كه مواظب باشيد، مراقبت كنيد «اتّقوا من مواضع التّهم» براى خودتان و براى دولت مسئله درست نكنيد و براى جنجال آفرينى ها ـ كه كسانى دنبالش هستند ـ بهانه ندهيد.»
توصيه رهبر انقلاب اسلامى مبنى بر اتقوا من مواضع التهم برگرفته از احاديث اهل بيت عصمت و طهارت است. در كتاب شريف وسايل الشيعه به نقل از اميرالمؤمنين(ع) آمده است: «من وقف بنفسه موقف التهمة، فلايلومن من اساء به الظن» يعنى هركس با بيان يا رفتارش، خود را در موضع و موقف اتهام ديگران قرار دهد، نبايد ديگران را به خاطر سوءظنى كه به او يافته اند ملامت كند.
على(ع) در سخن ديگرى توصيه كرده اند كه «اياك و مواطن التهم» يعنى از مواضعى كه شما را در مظان اتهام قرار مى دهد، بپرهيزيد. همچنين در كتاب شريف وسايل الشيعه از امام صادق(ع) نيز نقل شده كه فرمودند «من دخل موضعا من مواضع التهمة فاتهم، فلايلو من الا نفسه» يعنى هركس با سخن يا رفتارش، خود را در موضع اتهام ديگران قرار دهد و متهم شود، كسى جز خودش را ملامت نكند.
درخصوص توصيه رهبر معظم انقلاب و نحوه برخورد ايشان با اين موضوع و همچنين احاديثى كه بيان شد، نكاتى به نظر مى رسد كه مرورش خالى از لطف نيست:
۱- ظاهراً يكى از مصاديق اين بخش از سخن رهبر معظم انقلاب به موضوع سخنان آقاى مشايى برمى گردد كه درخصوص دوستى با مردم اسرائيل مطالبى را در مصاحبه اى گفته بودند و پس از گذشت مدت زمانى و تصحيح تلويحى آن، در پيگيرى موضوع از سوى خبرنگاران مجدداً با اصرار به بيان دوپهلوى خود اصرار كردند و همين موضوع اعتراضات بحقى را از سوى بخش هاى مختلف جامعه در سطح مردم و مسئولين به دنبال داشت.
۲- با مرور اين احاديث به اين نتيجه مى رسيم كه در برخى موارد رفتار يا گفتار يك شخص به شكل غلط اندازى باعث مى شود تا در جامعه نسبت به او سوءظن ايجاد شود و مردم درباره او طورى بينديشند كه در حقيقت آنگونه نيست. نكته مهم در مرور روايت هاى ذكر شده اين است كه از نگاه اهل بيت عصمت و طهارت، در اين مواقع شخصى كه بايد خود را ملامت كند، آن كسى است كه رفتار يا گفتارش غلط انداز بوده و باعث سوءبرداشت و حتى ايراد اتهام شده نه آنها كه درباره او چنين پنداشته اند بطورى كه در اين روايات توصيه اى به آنها نشده و فقط به فرد خاطى توصيه شده كه در گفتار و رفتارش دقت كند.
۳- اين كه رهبرى معظم انقلاب در برخورد با اين موضوع ترجيح داده اند كه بطور غيرمستقيم از ادبيات اين نوع روايت استفاده كنند، نشان مى دهد كه جناب آقاى مشايى ناخودآگاه خود را در معرض سوءظن و ايراد اتهام ديگران قرار داده و بدين وسيله هم براى خودش و هم براى دولت پركار و معتقد به مبانى امام و انقلاب دردسرهايى را فراهم آورده است. از بيان رهبرى اينگونه برداشت مى شود كه اين اتهام ريشه واقعى ندارد بلكه سوءظن است و البته آقاى مشايى در ايجاد اين سوءظن بويژه با اصرارهايى كه بر آن داشته، مقصر است بنابراين ضمن پذيرش اشتباه، نبايد كسى جز خودش را ملامت كند.
۴- نكته ديگر كه از فحواى روايات معصومين و اشاره رهبرى انقلاب فهميده مى شود، اين است كه در چنين مواقع فردى كه در معرض اتهام و سوءظن ديگران قرار مى گيرد، بايد براى پاك كردن اين سوءظن خودساخته ـ كه ديگران در آن تقصيرى ندارند ـ تدبير كند و چاره اى بينديشد.
در اين خصوص پس از سخنان آقاى مشايى و اعتراض هايى كه صورت گرفت، دكتر احمدى نژاد بارها و بارها موضع مشخص خود درباره نابودى رژيم صهيونيستى و ساكنان وابسته به آن را ابراز داشتند و بر نامشروع بودن اين رژيم و حق حاكميت مردم فلسطين بر سرزمين شان تأكيد كردند. آقاى مشايى نيز هرچند با ارائه مكتوبه اى پنج صفحه اى خطاب به رياست كميسيون فرهنگى، ضمن عدم به كار بردن واژه مردم اسرائيل و استفاده از واژه مردم سرزمين هاى اشغالى، با ارائه توضيحاتى بر مواضع ضداسرائيلى خود تأكيد كرده و بر حق حاكميت فلسطينيان صحه گذاشتند و حتى در آن بر مبارزه و جنگ با يهوديانى كه به تأييد رژيم اشغالگر روى آورده اند نيز تأكيد كردند، اما ظاهراً شجاعت تصريح به اين موضوع كه استفاده از اين واژه اشتباه بوده است را نداشتند.
۵- اينجانب كه خود از منتقدان و معترضان سخن آقاى مشايى بودم، اكنون پس از موضع گيرى رهبر معظم انقلاب و نحوه برخورد ايشان با اين موضوع كه بسيار ظريف و دقيق بود، به نظرم مى رسد كه از نگاه رهبرى بايد اين موضوع را پايان يافته تلقى كرد و گذشت. از اين پس بايد مراقب بود تا اين بحث در جايگاه جدال و جنجال قرار نگيرد و به بهانه اى براى تخريب و تضعيف دولت تبديل نشود. البته همان طور كه ايشان تأكيد كردند، براى اين كه اقدامات مثبت و انقلابى دولت بويژه در سياست خارجى تحت الشعاع قرار نگيرد، همه دولتمردان بايد مراقب بيان و سخن خود باشند و بويژه آشيخ شما هم بايد بيشتر مراقب باشى كه خود را در مظان اتهام و دولت خدوم، پركار، پرتلاش، انقلابى و پايبند به گفتمان امام را در زحمت نيندازى كه به تعبير رهبرى اين دولت به دليل احياى گفتمان امام و انقلاب به اندازه كافى دشمن و دشمنى هاى از سر بغض و كينه دارد.
اين سخن هرگز به معناى عدم نقد ديدگاه ها و نظرات افراد حتى دولتمردان بويژه آقاى مشايى نيست و لازم است در مواقع لزوم سخنان وى و هركس ديگرى نقد شود اما در اين مقطع ظاهراً برخى در حال سوءاستفاده و جنجال آفرينى هستند كه با توجه به بيان رهبرى كه فصل الخطاب همه است، بايد مراقب بود.
۶- و خلاصه آن كه اين واقعه نشان داد، بغض و كينه نسبت به رژيم صهيونيستى و هركس كه به آنها وابستگى دارد ـ حتى اگر اين وابستگى در حد يك مضاف و مضاف اليه مانند واژه «مردم اسرائيل» باشد ـ امرى فراتر از مواضع سياسى يك خط و جناح و مسئولان اين كشور است كه بغض نسبت به رژيم جعلى و وابستگان آن در خون و گوشت و پوست اين مرز و بوم و نه تنها يك ايده دينى كه اكنون يك فرهنگ ملى هم است.
* نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى
يکشنبه 10 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]