واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: نقدی بر آخرین اثر همایون شجریان ؛ «آب ، نان ، آواز»
همیشه نوشتن و نقد کردن کارهای خانواده شجریان با اکراه نانوشته همراه بوده، هر گاه مخاطب عامی چون ما بخواهد برای دلش هم که شده چند خطی از باب یکی از آلبوم و کارهای این خانواده به رشته ی تحریر درآورد ناچار به خود سانسوری بوده است. هر فردی که عزم نوشتن درباره این خانواده برومند می کند ابتدا پی هجمه ها را به خود می مالد و بعد از هزاران بار سبک و سنگین کردن جملات و سخن ها رضا می دهد که منتشر کند آنچه نوشته است. به همین خاطر کمی گفتن برای ما و افرادی مانند ما سخت است و باید عواقب چنین اقدامی را برای خود روشن کنیم و به نیکی دریابیم که کافی است از پل انصاف کمی متمایل شویم تا درو کنیم آنچه کاشته ایم.بنابراین سعی خواهیم کرد در حد فهم و درک و برداشت خود که جنبه ی شخصی هم دارد و تنها اعتقادات و نظریات یک مخاطب ساده ی عام است را بگوییم! بدون هیچ گونه اغماضی..چون باور داریم که کلمه شجریان آنقدر بزرگ و بلند است که با گفتن کسی چون ما پایین نیاید و با تمجید ما بالاتر نرود.تو خود بخوان این حدیث مفصل را…
اگر بگویم بعد از قیژک کولی و خورشید آرزو دیدمان به همایون دید دیگری است حرف نامربوطی نزده ایم.آن آوازها و آن تصنیف ها و آن جواب آوازها ذهن و روان هر شنونده ای را به خود معطوف که هیچ جلب می کرد.هر کسی از دور با موسیقی ملی آشنایی داشت و چند آهنگی از آن در یاد ،حساب قیژک کولی و خورشید آرزو را از آلبوم های دیگر جدا می کرد.این دو البوم اگر نگوییم- حکم یکی از آثار ماندگار شجریان پدر را در کارهای پسر داشته انصاف را تخفیف داده ایم.از الف آرزو گرفته تا یای کولی همه با برنامه و فکر و ذهن خلاق در بهترین جای خودش قرار گرفته و کمترین نقدی می توان بر آن نوشت که به جا و دوراز سخن های همیشه گی باشد.بی شک هر شنونده و موسیقی دان و هنرجوی موسیقی ملی با شنیدن این دو آلبوم حساب دیگری روی آلبوم و کار بعدی باز می کرده،تا اینکه نیازهای روزانه ما از قبیل آب، نان، آواز در آلبومی با آهنگسازی علی قمصری که یکی دیگر از آثار ماندگار همایون با نام او عجین شده روانه بازار بی رمق هنر و موسیقی شد.از همه جزئیاتی چون طراحی البوم و نوع سی دی و قیمت و کاور حاوی اشعار که بگذریم باید بدون تعارف عرض کنیم با این البوم از همایون راضی نشدیم.یا بهتر همایون ما را راضی نکرد.نه اینکه کار ضعیف بود .آهنگسازی خوب نبود. آواز ها ضعیف …نه اتفاقا ! هم آواز ها و تصنیف ها و آهنگسازی چیزی شبیه البوم متفاوت نقش خیال متحیر کننده است که تحسین همگان را برانگیخت و در یکتای اش جای شکی باقی نگذاشت…سخن از همایون بعد از دو البوم آخرش است. همایون خورشید آرزو به اعتقاد نگارنده خیلی مسلط تر و تکنینکی تر از آب و نان و آواز است.اگر بخواهیم تحلیلی از این آلبوم که تنها و تنها جنبه شخصی دارد ارائه دهیم به نکات دهگانه زیر می رسیم:
Deze afbeelding is verkleind. Klik op deze balk om de volledige afbeelding te bekijken. De originele afbeelding is 709x369.
۱- مقدمه چهارگاه ریتم آهسته ای دارد و با آن پیش زمینه های که از چهارگاه سراغ داریم کمی متفاوت و نمی تواند مخاطب را برای شنیدن قطعات آلبوم آماده کند.یادمان نرود آلبوم رندان مست استاد یکی از نقاط قوتش همین مقدمه آلبوم بود که هم ریتم مناسبی داشت و هم بخوبی گوش و ذهن مخاطب را درگیر اثر می کرد تا بهتر با اثر ارتباط برقرار کند.در اینجا این مقدمه با ریتم کند فرصت ارتباط برقرار کردن با اثر را به شنونده نمی دهد و تا گوش آماده می شود آواز شروع می شود.شاید یکی دیگر از ضعف های این قطعه آلبوم این باشد که بیش از حد تحریرهای روی «آ» و «ی» زده می شود و از لحاظ فرم شنیدن کار جالبی در نمی آید.به عنوان مثال تکیه و تحریر روی «یکبارگی» و باز «در عاشقی» در شعر «این بار من یکباره گی در عاشقی پیچیده ام» خیلی زیاد است و آواز زیبای از لحاظ شنیدن در نمی آید و باز «یکباره گی » همه گی روی «ی» زده می شود و باز تحریر «آ» هم به همین صورت است در کلماتی مانند «دهان» «خندیده ام» که از لحاظ تکنیک های آوازی کاری ساده است و تقریبا از هر آشنا به آواز بر میاید.
۲- تصیف در عاشقی را زیاد باید شنید.ریتمی جدید با آوازی متفاوت و عوض شدن پی در پی ریتم حداقل برای گوشی چون من غریب و تازه بود و باید بارها و بارها می شنیدم تا با فضای آن و حال و هوای شعر و خواننده اش بیشتر آشنا شوم..شاید تنها ایراد کوچکی که از این تصنیف جدید و قبلا نشینده می توان گرفت برگشت به مطلع شعر باشد که زیاد در این تصنیف استفاده شده..وگر نه از همه ی لحاظی که من نوعی با آن اشنایی دارم تصنیف زیبا و شنیدنی است. و قابل تامل!
۳- ا ز تک نوازی تار علی قصری سخن زیاد نمی توان گفت نه از این بابت که خوب نبود و باید بهتر می بود اصلا! از این حیث که نگارنده با پیچ و خم های نوازندگی و تک نوازی آشنایی مختصری هم ندارد تا بخواهد درباره آن اظهار نظر کند و فقط به این جمله بسنده می کند که بعد از بزرگانی چون استاد علیزاده و لطفی و فرهنگ شریف و… جوانی هست که بتواند جلوی ساز این بزرگواران قد اعلم کند و حرفی و مضرابی از خود باقی بگذارد.بدون شک علی قمصری در حوزه نوازنده گی حرفهای زیادی برای گفتن دارد با این سن کم و یکی دیگر از حسن های او هم همین سن کم و تجربه زیادش است.امیدوارم در آینده البوم های از تک نوازندی های او در بازار ببینیم و بشنویم.
۴- نمونه ی بارز تصنیف سازی روی اشعار نو معاصر و استاد سفر کرده !عزیزمان شفیعی کدکدنی تصنیف هم نام آلبوم است.خلاقیت و نوآوری و ذهن باز همایون همگی کمک کرده تا یکی از سنگین ترین ریتمهای شعرهای نو در غالب تصنیف گنجانده شود بدون اینکه خللی در معنا و موسیقی شعر ایجاد کند.تنها به گفتن این جمله بسنده می کنم که کاش همایون در این تصنیف حنجره اش را بیشتر به بازی می گرفت و تکنیک هایش را در این هنر سخت به نمایش می گذاشت نه اینکه باز تحریرهای ساده ای روی «آ» ضمیمه ی تصنیف کند.اما به دور از هر مبالغه و سخن نسجیده که نگارنده هیچ موقع از آن قصد استفاده نداشته این است که این تصنیف قطعا راهی جدید در عرصه ی تصنیف سازی پیش روی آهنگسازان و خوانندگان قرار خواهد داد و در آینده امیدواریم از این سبک بیشتر بشنویم و لذت ببریم.
5- ساز و آواز بی دل و بی زبان یکی دیگر از نقاط قوت و خلاقانه این آلبوم است.شروعی راوی گونه و تامل برانگیز که مخاطب احساس می کند چیزی هست در ورای نت ها و سازها برای کشف کردن و این حس ادامه می یابد تا آنجا که آواز شکل می گیرد و به ذهن تحریک شده شنونده شعر پاسخ درخوری می دهد. و باز شاهد آوازی شسته رفته هستیم که تماما ساده و روی نت های میانی خوانده می شود.نگارنده بر این باور است که این آوازهای ساده وبی آلایش همایون که بطبع برای خوانندگان دیگر سخت می نماید و برای او کاری است بس ساده به سبب درگیر نشدن مخاطب در پیچ و تاب تکنیک های آوازی و صدادهی و فراز و فرودها بوده نه امری غیر طبیعی، بنابراین ما وجه خوشبینانه را برای این خواننده هنرمند در نظر گرفته ایم.ادامه ساز و آواز در نت های بالا به این شعر می رسد ” صنما جفا رها کن،کرم این روا ندارد..بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد” و فرودی زیبا روی«صنما» در پایان شعر بسیار بر دل می شنیند.در این فکرم که مخاطبین این ساز و آواز مثل بنده بر این نکته واقف اند که چه بهتر این آواز زود به پایان نمی رسید و بیشتر ما را با شعر همراه و همدل می کرد.
۶- با پایان یافتن ساز و آواز چهار مضراب دشتی انتخاب مناسبی است توسط آهنگساز برای مخاطب که متاسفانه از زمان حدود یک ساعتی آلبوم چیزی در حدود دو دقیقه را به خود اختصاص داده که با ریتم زیبا و سه نوازی همگونی که در این چهار مضراب سراغ داریم زمانی ست بس اندک.ولی پایان اش به ابتدای تصنیف بعدی به زیبای وصل شده می توان پنداشت که چهار مضراب بخشی از تصنیف است.
۷- تصنیف شهر به شهر از دو جهت بررسی شود مناسب تر است ..اول اینکه این تصنیف از جهاتی ارتباط نزدیکی با ساز و آواز صنما دارد و بیشتر حکایت آن را به ذهن متبادر می سازد و اینکه از لحاظ ساخت دارای فرمی ساده و معمولی است با زیبایی های خاص خودش که بطبع برای ذهن های آشنای ما به تصنیفهای این چنینی دلبرا و شنیدنی است زیرا آشنایی با فرم باعث می شود زودتر به دل بنشیند.
۸- با شروع تصنیف خاکدان عشق بی درنگ ذهن شنونده به سوی تصنیف بسیار زیبای توبه شکن سوق می یابد که با ادامه آن تفاوت ها آشکار می شود و باز با شروع آواز شباهت ها پدیدار می شود.از لحاظ فرم تصنیف سازی در همان غالب و سبک تصنیف آلبوم نقش خیال است با این تفاوت که در عین زیبای مخاطب را غافلگیر نمی کند به سبب اینکه فرمی به این سبک را در ذهن دارد و می تواند تا حدودی آواز و جمله بندی ها را حدس بزند و از انکه باید لذت ببرد کمی کاسته شود.
۹- گذاشتن چهار تصنیف کنار هم برای شنیدن زیبا در نمی یاد و باعث اشفتگی و گیر کردن ذهن بین ریتم ها و آوازهای تصانیف می شود.از این رو گذاشتن یک مقدمه دو دقیقه و نیمی بسیار ضروری است تا شنونده با شنیدن ریتمی سبک و آرام از نت ها از ریتم های دو تصنیف قبلی تهی شده و بتواند با روانی آرام تر آماده شنیدن دو تصنیف بعدی شود.یادمان نرود این اصل در آلبوم های استاد هم کم و بیش اجرا شده در بخش های که تصانیف بلند زیر ده دقیقه اجرا شده حتما مقدمه گونه ای در حد دو دقیقه گنجانده شده تا ارامش زمان ساز و آواز و یا ابتدای برنامه به ذهن باز گردد و آماده شنیدن ادامه برنامه با آواز و …باشد.در اینجا هم این روند ادامه داشته و با مقدمه ای بسیار ارام و سبک آرامش بیشتر به مخاطب القا می شود تا درک بهتری از دو تصنیف بعدی داشته باشد.
۱۰- دو تصنیف بعدی این آلبوم در فضای تصنیف خاکدان عشق قرار می گیرند و در غالبی تقریبا مشابه آن.با این تفاوت که با استفاده از تجربه خاکدان عشق این دو پایه ریزی شده است. به اعتقاد نگارنده و با توجه به فضا و ریتم این دو تصنیف گمان می رود ابتدا کار خاکدان عشق طراحی و اجرا شده و با فاصله زمانی مناسبی ایده « می عشق» و «به جان تو» به عمل امده است. به عبارت دیگر همان غالب تصنیفی که در خاکدان عشق وجود داشته اینجا هم مورد استفاده قرار گرفته با این تفاوت که این دو نسبت به اولی کار قوی تری است و معایب و نقاط ضعف ان به زیبای جایشان را به نقاط قوت داده بدون اینکه خللی در چهارچوب مورد نظر ایجاد کرده باشدامیدوارم شنیده ها به نشینده ها پیشنهاد شنیدن بدهند.در پایان باز تاکید می کنم کلمه به کلمه متن پیش رو نظر شخصی یکی از ناقابل ترین دلسوز موسیقی ملی است که در فضای مجازی منتشر می شود و مانند همه سخن ها و جمله ها و کلمه ها دارای ایراد و اشکال فراوان.گوشزد و گفتن آن بیش از آنکه برای نویسنده مهم و حیاتی باشد برای موسیقی و ادامه روند نقد و نقادی مفید است.امیدواریم در آینده در بازار بی رمق موسیقی تجربه های از این دست بیشتر اجرا شود تا موسیقی ما بعد از مدت ها روی نوآوری و خلق آثار جدید را به خود ببیند.
__________________
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]