واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نگاهي به گزارش كميته پيگيري سرنوشت امام موسي صدر آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست
جام جم آنلاين: سي سال پيش آفتاب حضور مردي در مشرقزمين در غروبي تحميلي فرو رفت كه فريادگر بيداري سرزمين مظلوم لبنان بود؛ مردي از خاندان محمد ص و علي ع كه رحمت محمدي و صولت حيدري را توامان در وجود داشت.
كتاب «گزارش كميته پيگري سرنوشت امام موسي صدر (از ربودن تا به امروز)» كه بهار امسال توسط كميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي منتشر شده است، سندي جامع و قابل توجه از سه دهه توجه جهان اسلام، عالم تشيع و مجامع رسمي و غيردولتي جمهوري اسلامي به سرنوشت اين عالم مجاهد است.
در سيامين سالگرد ربوده شدن ايشان، (9 شهريور 1357) گزيده اي از مطالب اين كتاب ارزشمند را به مخاطبان «جامجم» ارائه ميكنيم.
امام موسي صدر چهارمين فرزند عالم بزرگ شيعي آيتالله العظمي سيد صدرالدين صدر در 14 خرداد 1307 در قم به دنيا آمد و در حوزههاي علميه قم و نجف دروس حوزوي را نزد استادان بزرگي چون حضرات آيات امام خميني، سلطاني طباطبايي، محقق داماد، حجت كوهكمرهاي، سيد احمد خوانساري، علامه طباطبايي، سيد محسن حكيم، شيخ مرتضي آلياسين، سيد ابوالقاسم خويي، عبدالهادي شيرازي، شيخ حسين حلي و شيخ صدرا بادكوبهاي فرا گرفت.
وي نخستين روحانياي بود كه در دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و در سال 1332 در رشته اقتصاد فارغالتحصيل شد و به زبانهاي عربي، انگلسيي و فرانسه آشنايي داشت.
سيد موسي صدر در اواخر دهه 30 شمسي به لبنان مهاجرت كرد و با اعتقادي كه به كار تشكيلاتي داشت گروههاي پراكنده و محروم شيعيان لبنان را منسجم كرد و با تشكيل مجلس اعلاي اسلامي شيعيان لبنان ، سازمان حركت المحرومين ، جنبش امل و ديگر نهادهاي امدادي و حمايتي نيروهاي پراكنده شيعيان لبنان را متحد كرد و نخستين بذرهاي جنبش مقاومت اسلامي لبنان را در خاك اين سرزمين كاشت.
او مصداق كامل «اشداء علي الكفار و رحماء بينهم» بود. همچنان كه براي ايجاد وحدت در صفوف مردم لبنان و فرو نشاندن آتش جنگهاي داخلي تا مرز شهادت در اعتصاب غذا پيش رفت، مردم لبنان را به مقاومت در برابر دشمن صهيونيست فرا ميخواند.
امام موسي صدر كه اسرائيل را «شر مطلق» ميخواند به فرزندان جنوب لبنان هشدار ميداد كه با دندانهايتان و با ناخنهايتان بايد صهيونيستها را بگيريد.
امام موسي صدر بهزودي به چهرهاي بينالمللي و نقطه اميد وحدت اسلامي و مقاومت در برابر اشغالگران تبديل شد. او از ياوران نهضت مردم ايران در برابر استبداد شاه محسوب ميشد و در شهريور 1357، اندكي پيش از سفر بيبازگشت به ليبي در مقالهاي كه در روزنامه لوموند منتشر كرد، انقلاب اسلامي ايران را ادامه حركت در تاريخ ناميد و امام خمينيره را «الامام الاكبر» ناميد.
وقتي متهم فيلمنامه مينويسد
امام موسي صدر در راستاي اقدامات بينالمللي خود براي وادار كردن رژيم صهيونيستي به اجراي قطعنامه 425 شوراي امنيت وارد ليبي شد. پس از ورود امام به ليبي ارتباط او با جهان خارج قطع شد و پس از چندي اعتراضات به مفقود شدن وي آغاز شد.
در كتاب ميتوان سير اقدامات داخلي در لبنان، اعتراضات بينالمللي، تظاهرات مردم لبنان به سوي دمشق محل برگزاري كنفرانس پايداري سران عرب در 22 شهريور 57 و ملاقات اعضاي برجسته هيات علماي لبنان با قذاقي و پس از آن گزارشهاي رسمي دولت لبنان، دولت ايتاليا و رژيم ليبي را ميتوان خواند.
در اين خط سير ميتوان وحدت ملي لبنانيها در پيگيري سرنوشت امام و عملكرد سرشار از دروغ ليبي براي رد گم كردن در اين ماجرا را به روشني ديد، مقامات ليبيايي فيلمنامهاي پر از تناقض را تدارك ديده بودند كه انگشت اتهام را به سمت ايتاليا نشانه روند.
گزارش نيروهاي اطلاعات و امنيت ايتاليا به تاريخ 16 مي1978 و گزارش مارگاريتا گراندا دادستان كل ايتاليا در 19/5/1979 را در اين كتاب بخوانيد تا به نادرستي اطلاعات ليبي در اين خصوص پي ببريد.
ادامه دروغپردازيهاي دولت ليبي، ايتاليا را بر آن داشت كه پرونده را مجددا به جريان بيندازد. دادستان كل ايتاليا دكتر سالواتوره وكيوني در 20 اكتبر 1981 گزارشي را خطاب به دادگاه استيناف رم تهيه كرد.
در اين سند تاريخي همه شواهد و ادعاهاي مرتبط با پرونده ناپديد شدن امام موسي صدر و همراهانش مورد بررسي قرار داد و از دادگاه خواست با توجه به اين كه همه شواهد و مدارك ثابت ميكند اين جرم در خاك ايتاليا رخ نداده است پرونده ياد شده را مختومه كند كه قاضي پرونده دومينيكو نوسترو در 28 ژانويه 1982 در سند مفصلي كه به صورت مشروح در كتاب آمده است اين درخواست دادستان را تاييد ميكند و به اين وسيله فيلمنامه طراحي شده توسط ليبي مهر ابطال ميخورد.
لبنان در جستجوي امام خود
دولت لبنان در 4 فوريه 1981 در بيانيهاي رسمي به امضاي رئيسجمهور، نخستوزير و وزير دادگستري ربودن امام را اقدام عليه امنيت ملي اين كشور اعلام كرد و به دادگستري دستور داد موضوع را پيگيري قضايي كند.
به دنبال اين دستور قاضي طربيه رحمه در 18 نوامبر 1986 دستگاه قضايي لبنان را در اين باره صاحب صلاحيت دانست و حكم «تفحص مستمر» براي يافتن عاملان و آمران را صادر كرد.
روند قضايي براي پيگيري موضوع در لبنان در حالي ادامه داشت كه يك دادگاه ايتاليايي در جريان يك حكم قضايي تازه اعلام كرد كه امام موسي صدر وارد رم و در اين شهر مفقود شده است.اين حكم شگفتآور و مشكوك موج واكنش بينالمللي را به دنبال داشت و حتي معاون وزير خارجه ايتاليا در اين خصوص واكنش نشان داد.
اين موضوع باعث شد كه لبنان اقدامات خود را براي رسوا كردن مقامات ليبيايي تشديد كرد كه اين روند به صدور حكم احضار معمر قذافي و مقامات دولت ليبي در اسفند 1386 به دادگاه نظامي بيروت منجر شد.
آخرين و مهمترين تحول در اين عرصه در مرداد 1387 و در آستانه سيامين سالگرد ربوده شدن امام موسي صدر رقم خورد كه براساس آن دادستان دادگاه تجديدنظر لبنان قرار بازداشت رهبر ليبي و 11 تن از مسوولان بلندپايه اين كشور به اتهام ربودن، مخفي كردن، سوءاستفاده از عنوان، تقلب و استفاده از اسناد جعلي را صادر كرد.
ايران همچنان چشمانتظار
علاوه بر اين، مقامات عاليرتبه نظام جمهوري اسلامي ايران همواره تلاشهاي پيگيري را براي مشخص شدن سرنوشت اين چهره بزرگ ايران و اسلام انجام دادهاند.
نخستين پيگيري مقامات ايران به تلگراف حضرت امام ره در شهريور 57 به ياسر عرفات و تلگراف مجدد ايشان در اول مهر همان سال به حافظ اسد و نيز نامه 26 مهر ايشان به قذافي بازميگردد.
امام خميني كه به گفته خود «از اين قضيه متاثر بودند» هياتي را براي بررسي موضوع در آذر 57 به ليبي فرستادند و پس از انقلاب اسلامي نيز به نخستوزير ليبي فرمودند: «به سرهنگ قذافي بگوييد هرچه زودتر در مورد سرنوشت امام موسي صدر رسيدگي كند» و درخواست ورود قذافي به ايران را نپذيرفتند.
ربوده شدن امام موسي صدر همچنين واكنش مراجع تقليد و علماي اعلام را در پي داشت و شخصيتهايي چون آيات عظام مرعشي نجفي، گلپايگاني، طالقاني و... در اين خصوص بيانيه دادند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز امام موسي صدر را «عنصري ممتاز و ارزشمند» خواندند و در موارد متعدد بر پيگيري اين موضوع تاكيد كردند به گونهاي كه در زمان رياست جمهوري حجتالاسلام سيد محمد خاتمي كميتهاي زير نظر مستقيم رياست جمهوري تشكيل شد كه به دليل كارشكنيهاي ليبي، اين كميته از رئيسجمهور خواست با قطع مذاكرات، موضوع را از راههاي ديگر همچون راه قضايي پيگيري كند.
در بهمن1382، 199 شخصيت طراز اول علمي، سياسي، فرهنگي و هنري در نامهاي به رئيسجمهور خواستار پيگيري قضايي پرونده ياد شده از سوي جمهوري اسلامي ايران در محاكم بينالمللي و اتخاذ تدابير ديپلماتيك عليه دولت ليبي شدند.
در 26 اسفند 1383 در يك اقدام تاريخي 150 نماينده مجلس هفتم در نامهاي رسمي كه از تريبون مجلس قرائت شد براي نخستين بار ربودن امام موسي صدر را جنايت عليه بشريت و اقدام عليه امنيت ملي ايران اعلام كرده و خواستار اتخاذ تمامي راهكارهاي قانوني در داخل و خارج از كشور براي رهايي امام موسي صدر از زندانهاي ليبي و محاكمه آمران و عاملان ربودن ايشان شدند.
در 15 شهريور 1385 بار ديگر نمايندگان مجلس و اين بار 210 نماينده در نامهاي به مناسبت بيست و هشتمين سال ربودن امام موسي صدر اين اقدام را خيانت عليه جهان اسلام توصيف كردند.
مقامات دولت جمهوري اسلامي و بخصوص شخص رئيسجمهور دكتر احمدينژاد در سالهاي اخير مواضع روشن و محكمي در اين خصوص داشتهاند و عزم و اراده دولت و ملت ايران براي دفاع از اين شخصيت جهان اسلام همچنان ادامه دارد.
ليبي و رفتارهاي متناقض
عملكرد دولت ليبي درخصوص پرونده امام موسي صدر همواره مورد توجه و انتقاد مجامع بينالمللي بوده است. گزارش سالانه سازمان عربي حقوق بشر در سال 1987 و 1994، گزارش كميته حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال 1994، گزارشهاي سال 2001، 2002، 2003، 2004 و 2005 سازمان عفو بينالملل به طور مكرر دولت ليبي را به خاطر اين جنايت محكوم كردهاند.
فشار بينالمللي عليه دولت طرابلس سرانجام قذافي را به اعتراف درخصوص ماجراي امام صدر واداشت. او كه در سال 1984 مدعي بود امام موسي صدر دستنشانده شاه و ساواك(!) است در 31 اوت 2002 در سخنراني مشهور خود در شهر سهبا امام موسي صدر را از دوستان خود دانست و ناپديد شدن او را يك مصيبت عنوان كرد.
وي در اين سخنراني به ناپديد شدن امام موسي صدر در ليبي اعتراف، اما تلاش كرد خود را از اين جنايت مبرا كند.
به هر روي پرونده اين جنايت زشت همچنان گشوده است و مردم لبنان و ايران به همراه همه آزادگان جهان همچنان چشم انتظار رهايي مسيح لبنان از زندانهاي ليبياند؛ اتفاقي كه اميدواريم خيلي زود شاهد آن باشيم.
آرش شفاعي
شنبه 9 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]