پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849966739
بختک چیست ؟ بَخْتَک (یا بَخْتو)
واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: بختک چیست ؟ بَخْتَک (یا بَخْتو)
موجود مادینة موهوم و مهیب که شبها بر برخی خفتگان سنگینی می کند. عوام بختک را که تجسّم کابوس است ، عفریته یا ماده دیوی ناپیدا یا جنّی سهمناک می پندارند که پیکرش از قیر (میهن دوست ، ص 50) و بینی اش از گِل (هدایت ، ص 175؛ داعی الاسلام ، ذیل «کابوس ») است . این موجود نامرئی ، در تاریکی شب همچون «سیاهی » (برهان ، ذیل «بخت ») یا «سایه » (اسدیان خرم آبادی ، باجلان فرخی ، و کیائی ، ص 166) بر خفتگان ، بویژه جوانان ، نمایان می شود و آنان را چندان می فشارد که نفسشان می گیرد و از حرکت باز می مانند و زبانشان بند می آید.
بنابر افسانه ها، بختک کنیز اسکندر و همسفر او در جستجوی آب حیات * بود. اسکندر پس از دست یافتن به آب حیات ، مشکی از آن برداشت و از شاخة درختی آویخت ، اما کلاغی با منقارش مشک را سوراخ کرد و آب بر زمین ریخت . بختک بیدرنگ مشتی از آب حیات را پنهان از چشم اسکندر نوشید. وقتی اسکندر آگاه شد، بربختک خشم گرفت و فرمان داد تا بینی او را ببرند و دماغی گلین از خاک آغشته به آب زندگانی ، به جای آن بگذارند (هدایت ، همانجا؛ ماسه ، ج 2، ص 366ـ367؛ آیلرس ، ص 43). از آن پس کلاغ ] عمر طولانی [ و بختک زندگی جاودانه یافت . داستان بختک و اسکندر ـ به شرحی که گذشت ـ در هیچیک از آثار معتبر چون شاهنامة فردوسی ، اسکندرنامة نظامی و خردنامة اسکندریِ جامی و کتابهای قصص انبیا نیامده است .
بختک مترادف کابوس نیز به کار رفته است . مطابق طب قدیم ، کابوس نوعی بیماری است که بر خفتگان عارض می شود. خفتة کابوس زده بدنش به ناتوانی و سستی می گراید و دچار خفگی می شود و زبانش بند می آید و پس از بیداری نیز تا مدتی نمی تواند حرکت کند و سخن بگوید (ابن سینا، ج 2، کتاب سوم ، ص 904-905؛ اخوینی بخاری ، ص 248-249). اطبای قدیم ، علت کابوس زدگی را بخارِ مواد غلیظِ خونی یا بلغمی یا سودایی دانسته اند که به هنگام خواب و سکون اندام ، ناگهان به سوی دماغ یا مغز بالا می رود و شخص خفته را فرو می گیرد (همانجایها). همچنین کابوس زدگی را مقدمة صرع ، سکته و مانیا دانسته اند (ابن سینا، همانجا). برخی نیز می گویند کودکان و نوجوانانی که بر اثر جست وخیز بسیار، جسم و روحشان سخت تحریک می شود، به هنگام خواب دچار کابوس می شوند ( د. فارسی ، ذیل «کابوس »).
کابوس را به عربی خانق و جاثوم (ابن سینا، همانجا؛ طبیب هروی ، ذیل «الخانق ») و ضاغوطه و بندلان (غیاث الدین رامپوری ، ذیل «کابوس ») نیز نامیده اند. در فارسی آن را بَخت یا بختک ، و در فارسی بخاری سُکاچَه و در سغدی فَدْرَنْجک یا فَرَنجک (اخوینی بخاری ، همانجا) گفته اند. در فرهنگهای فارسی قدیم نامهای دیگری برای بختک آورده اند که همه صورت گویشی دارد؛ از جمله بَرْخَفْج ، خَفْج یا خَفْجا، خُفْتَک ، دَرْفَنْجَک ، اِسْتَنْبَه یا دیوسِتَنْبَه ، کَرَنْجو، و بُوشاسب یا گوشاسب ( رجوع کنید به اسدی ، برهان ، غیاث الدین رامپوری ، داعی الاسلام ، ذیل همان کلمات ).
چون بختک یا کابوس در شب و تاریکی پدید می آید، در بعضی از گویشهای فارسی آن را به شب و سیاهی یا شبح نسبت داده اند. مردم لرستان آن را شوئی ، مردم ایلام شَوَه (اسدیان خرم آبادی ، باجلان فرخی ، و کیائی ، ص 166)، اراکیها شِوْلی و خمینیها شَوَه ( ایرانیکا ، ذیل « tak ¤ Bak ») می نامند. از سوی دیگر چون در خواب به سراغ آدمیزادگان می آید و خفتگان را می زند و بیمار می کند، در بعضی از گویشهای دیگر فارسی آن را به خفت و خواب نسبت داده اند؛ مثلاً مردم سروستان فارس و راور کرمان آن را خُفْتو و خُفْتوک (همایونی ، ص 329؛ کرباسی راوری ، ج 1، ص 149) و تفرشیها، خُسُنَک می نامند. بختک را به نامهای دیگری چون عبدالجنّه (برهان ، ذیل «سُکاچه »)، علی خُونِگی (در جنوب خراسان ) و تَپْتَپُو (در رامهرمز) نیز خوانده اند. مردم رامهرمز می گویند تپ تپو گلوبندی دارد که آن را از میخ یا درختی می آویزد ( ایرانیکا ، همانجا).
اعتقاد به ماده دیو بختک و نقش و عملکرد آن در جهان آدمیزادگان ، به دوران ابتدایی جامعه های انسانی و به آغاز شکل گیری پندارهای ذهنی باز می گردد. در آن جامعه ها، مردم به دو گروه موجودات وهمی ، سود رسان و زیانکار، معتقد بودند و نیروی آنها را بر زیستگاه و زندگی خود مسلّط می دانستند. بختک نیز یکی از آن عفریته های خبیث زیانکار شبرو به شمار می آمد. بابلیان اَلُو را روحی شبیه بختک می انگاشتند که شب هنگام به سراغ خفتگان می رفت و آنان را خفه می کرد و نیروی جنبیدن را از ایشان باز می ستاند. به باور بابلیان ، الو دیو خبیث و نفرت انگیزی بود که با پرواز بر سر بستر آدمیزاد بیخوابی و مرگ می آورد و شبیه اشباح مصریان آنچنان مهیب می نمود که کودکان از ترس دیدار او و مکیده شدن نیروی حیاتشان می مردند (مکنزی ، ص 68ـ69).
در فرهنگ اقوام لاتین و یونان قدیم نیز اهریمن خون آشامی به نام لَمیا ، با ویژگیهای کابوس یا بختک ، وجود داشت . واژة لمیا برای آنان به مفهوم بختک (ماده دیوی زیانکار) و به معنای زنی جادوگر یا ساحره بود ( > دایرة المعارف دین < ، ذیل « Devils »).
در فرهنگ دیوشناسی عامه ، میان این دیوان زیانکار و خصایل و اعمال آنها در آمیختگیها وهمانندیهایی پدید آمده است . در بعضی از جامعه های سنتی ایران ، «آل »، عفریتة دشمن زنان تازه زا، با «امّ الصّبیان »، ماده دیو شبرو و ربایندة نوزادان و کودکان ، یا با بختک یکی انگاشته شده است . اما هریک از عفریتگان هویّتی مستقل دارند و عرصة عملکردشان در جهان آدمیزادگان مشخص و معین است ( رجوع کنید به د. بزرگ اسلامی ، ذیل «آل »). آیلرس (ص 44ـ45) از دیوی به نام «ایسیچی » در فرهنگ عامّة برخی از شهرهای تابع اصفهان (مانند نجف آباد و کَرسِگان ) نام برده و نوشته است که به اعتقاد و روایت مردم این نواحی ، ایسیچی مانند بختک بینی گِلی دارد و روی اشخاص خوابیده می افتد و وقتی بینیش را بگیرند آنها را رها می کند. این مردم آل و ایسیچی را یکی می دانند و می گویند که ایسیچی بچه ها را می دزدد و می برد و به جای آنها بچه های بد می آورد ( رجوع کنید به د. بزرگ اسلامی ، همانجا).
مردم سرزمینهای مختلف همواره برای دفع و رفع خطر فراگیر بختک چاره هایی می اندیشیده اند. گاه برای رماندن بختک از خانه و دور نگه داشتن اشخاص از گزند آن از نَفِرات یا رماننده های دافع جن و دیو و شیاطین استفاده می کردند. بعضی از این نفرات همانهایی بودند که در دفع آل و امّالصّبیان به کار می بردند ( رجوع کنید به همانجا). از جمله رماننده های بختک ، آهن و اشیای آهنی بود. مردم سرزمینهای اسلامی برای آهن خاصیت جادویی و جن زدایی قائل بودند و اشیا و ابزار آهنی ، همچون حرز و تعویذ، را برای دفع سحریّات و دورساختن جن و ارواح شریر و زیانکار به کار می بردند ( رجوع کنید به کاشانی ، ص 241). عودالصلیب یا فاوانیای نر را، به سبب داشتن خط و شیارهایی به شکل صلیب ، با صلیب حضرت مسیح علیه السّلام وابسته می دانستند و آن را نیز برای رماندن هر نوع دیو و جنّ و شیطان از فضای خانه به کار می بردند (انطاکی ، ج 1، ص 246؛ حکیم مؤمن ، ص 630). همچنین عودالصلیب را سوراخ می کردند و به رشته می کشیدند، یا چوبها و شاخه های آن را در چیزی می گذاشتند و می پیچیدند و همراه کودکان می کردند تا در خواب نترسند (غسّانی ترکمانی ، ص 354؛ نیز رجوع کنید به فیضی سرهندی ، ذیل «عودالصلیب »).
از دیگر رمانندگان ، گیاهان خوشبوی گَندزُدا بود. مقداری کُنْدُر و گوزبویا و قُسْط (گیاهی از تیرة زنجبیلیهای سرزمین هند) را می کوبیدند و با اندکی پوستهای مَحْلَب (گیاهی مانند اُشْنان ) و حَرْمَل سفید (اسفند) می آمیختند و معجونی می ساختند و هرشب مقداری از آن را در آتش می سوزاندند تا دود آن ، دیو و جن و ارواح شریر را از عرصة خانه و جان و تن خانواده دور کند (کاشانی ، ص 307).
برای رماندن بختک و رهاشدن از چنگ آن در خواب ، می بایستی بینیش را گرفت یا او را به گرفتن و کندن بینی گلیش تهدید کرد (آیلرس ، ص 43؛ کرباسی راوری ، همانجا). ذکر نام یکی از قدیسان نیز بختک را می گریزاند (اسدیان خرم آبادی ، باجلان فرخی ، و کیائی ، همانجا). قرآن ، گفتن بسم الله ، یاد نام مریم مقدس و بعضی از دعاها و اوراد مخصوص نیز از رماننده های جن و پری وآل و بختک به شمار می رفته اند ( رجوع کنید به د. بزرگ اسلامی ، ذیل «آل »).
عامّة مردم بختک را صاحب گنجی پنهان می دانند. برخی جای این گنجینه را در پای رنگین کمان پنداشته اند (میهن دوست ، ص 50). به باور آنان اگر خفتة بختک زده بتواند در خواب بینی بختک را بگیرد ـ که البته کاری ناشدنی است ـ و جای پنهانی گنج را از او بپرسد، بختک از بیم کنده شدن بینی و نیز برای رهایی خود، جای گنج را نشان خواهد داد ( رجوع کنید به هدایت ، همانجا؛ کرباسی راوری ، همانجا).
منابع : ابن سینا، القانون فی الطب ، چاپ ادوارقش ، بیروت 1408/1987؛ ربیع بن احمد اخوینی بخاری ، هدایة المتعلمین فی الطب ، چاپ جلال متینی ، تهران 1371 ش ؛ علی بن احمد اسدی ، لغت فرس ، چاپ فتح الله مجتبایی و علی اشرف صادقی ، تهران 1365 ش ؛ محمد اسدیان خرم آبادی ، محمد حسین باجلان فرخی ، و منصور کیائی ، باورها و دانسته ها در لرستان و ایلام ، تهران 1358 ش ؛ داودبن عمر انطاکی ، تذکرة اولی الالباب والجامع للعجب العجاب ، قاهره 1372/1952؛ محمد حسین بن خلف برهان ، برهان قاطع ، چاپ محمد معین ، تهران 1361 ش ؛ محمد مؤمن بن محمد زمان حکیم مؤمن ، تحفه ، تهران 1378؛ محمدعلی داعی الاسلام ، فرهنگ نظام ، تهران 1362-1364 ش ؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی ، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی ، ج 1، تهران 1369 ش ، ذیل «آل » (نوشتة علی بلوکباشی )؛ دایرة المعارف فارسی ، به سرپرستی غلامحسین مصاحب ، تهران 1345 ش ـ؛ محمدبن یوسف طبیب هروی ، بحرالجواهر ، تهران 1288؛ یوسف بن عمر غسانی ترکمانی ، المعتمد فی الادویة المفرده ، چاپ مصطفی سقا، بیروت 1402/1982؛ محمدبن جلال الدین غیاث الدین رامپوری ، غیاث اللغات ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1337-1338 ش ؛ الله داد فیضی سرهندی ، مدارالافاضل ، چاپ محمد باقر، ج 3، لاهور 1348 ش ؛ عبدالله بن علی کاشانی ، عرایس الجواهر و نفایس الاطایب ، چاپ ایرج افشار، تهران 1345 ش ؛ علی کرباسی راوری ، فرهنگ مردم راور ، ج 1، تهران 1365 ش ؛ محسن میهن دوست ، «پدیده های وهمی دیرسال در جنوب خراسان »، هنر و مردم ، ش 171 (دی 1355)؛ صادق هدایت ، نیرنگستان ، تهران 1334 ش ؛ صادق همایونی ، فرهنگ مردم سروستان ، مشهد 1371 ش ؛
Wilhelm Eilers, Die A ¦ l ein persisches Kindbettgespenst , Mدnchen 1979; Encyclopaedia Iranica, s.v. "Bak £ tak" (by F.Gaffary); The Encyclopedia of religion , ed. Mircea Eliade, New York 1967, s.v. "Devils" (by Arvind Sharma); Donald A.Mackenzie, Myth of Babylonia and
Assyria , London, s.v. "Alu"; Henry Massإ, Croyances et coutumes persanes , Paris 1938.
/ علی بلوکباشی /
انگار خواب میبیند، ولی نه. میخواهد از ترس فریاد بكشد، ولی دست و پایش را زنجیر كردهاند و راه گلویش را بستهاند. انگار چیزی روی سینهاش سنگینی میكند. از شدت وحشت، تمام بدنش فلج شده و تكان نمیخورد. خوب كه نگاه میكند میبیند چیزی شبیه یك موجود وحشتناك و گاهی پشمالو روی سینهاش نشسته و گویی جان او را میگیرد.
خواب شیرین از آن دسته چیزهایی است كه خیلیها آرزویش را دارند، ولی دستشان از آن كوتاه است. اگر از تمام بیخوابیها و مشكلاتی كه شبانگاهان به سراغمان میآید بگذریم، چیزی هست كه خواب را به كام انسان زهر میكند و آن چیزی نیست جز بختك. كابوسی كه تا كنون بسیاری آن را تجربه كردهاند. شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید كه بختك به سراغتان آمده است.
بختك در واقع یك نوع كابوس است. خوابی كه واكنش احساسی بسیار ناخوشایندی را در فردی كه خوابیده به صورت ترس یا وحشت، درد، احساس افتادن از جایی، غرقشدگی یا مرگ ایجاد میكند.
چنین خوابهایی میتواند به دلایل جسمی همچون تب بالا یا عوامل روانشناختی چون ضربههای روحی یا استرس در زندگی فرد رخ دهد یا ممكن است دلیل خاصی نداشته باشد.
نام بختك به این دلیل روی این نوع كابوس گذاشته شد كه از زمان های گذشته، افراد بر این باور بودند كه عجوزهای زشت صورت، شبها بدن جسمانی خود را ترك كرده و روی سینه قربانی خود مینشیند. فرد قربانی در چنین حالتی با احساس وحشت و در حالی كه به سختی نفس میكشد از خواب بیدار میشود، گویی چیزی سنگین روی سینهاش سنگینی میكند و قادر به حركت نیست، انگار فلج شده است.
این باور در بسیاری از فرهنگهای دنیا رایج است. در كشور ما هم هنوز به این حالت سنگینی و وحشت، بختك گفته میشود.
البته تحقیقاتی كه در سالهای اخیر روی این فرآیند پیچیده صورت گرفته، نشان میدهد كه این پدیده نوعی فلج خواب است كه طی آن ماهیچههای اسكلتی به طور ناپایداری از حركت باز ایستاده و به اصطلاح فلج میشوند و فرد در آغاز خوابیدن یا در حین بیدار شدن از خواب، توانایی انجام حركات اختیاری بدنش را به طور موقت از دست میدهد.
در واقع فلج خواب، نوعی اختلال خواب محسوب میشود كه حدود چند ثانیه تا چند دقیقه طول میكشد. البته میتوان با لمس بدن فرد یا صدا زدن او، وی را از این حالت خارج كرد.
بختك با چه علائمی قابل شناسایی است؟به طور كلی بختك یا فلج خواب دارای دو دسته علائم است كه ممكن است به تنهایی یا تركیبی از هر دو، در فرد دیده شود:
فلج اندامها:
این مرحله هنگام بیدار شدن از خواب یا مدت كوتاهی پیش از به خواب رفتن رخ دهد. در این حالت فلج یك بخش یا تمام اندامها شامل بازوها، پاها و كل بدن اتفاق میافتد و فرد قادر به حركت آنها نیست، نمیتواند صحبت كند و تنها كنترل كمی در خصوص تنفس و پلك زدن خود دارد.
این فلج همانند فلجی است كه در هنگام دیدن رویا رخ میدهد. به طوری كه مغز برای جلوگیری از افزایش بروز هیجانات در هنگام رویا، ماهیچهها را از كار میاندازد و تنها بخشهایی از بدن طی دیدن رویا حركت میكند.
به دنبال این فلج، فرد احساس سنگینی روی قفسه سینه خود میكند، به طوری كه نمیتواند به درستی نفس بكشد.
علائم توهمی:
این مرحله شامل دیدن یا شنیدن تصاویر و صداهایی طی فلج اندامهاست. بهگونهای كه فرد فكر میكند كسی كنارش ایستاده یا صدای عجیبی میشنود. دیدن سایه افراد، تجربه خروج از بدن، احساس شناور بودن در هوا، شنیدن گامهایی كه نزدیك میشوند هم از علائم توهمگونه است.
در این دسته معمولا توهمات شنیداری از همه شایعتر است. افراد معمولا از شنیدن صداهای خراشیدن چیزی، خندیدن، تراشیدن، وزوز، زنگ زدن و صداهای مختلف سخن می گویند كه بسیار واقعی به نظر میرسند.
بَختَک حالت اختناق و سنگینی است که گاهی در خواب به انسان دست میدهد، رؤیای وحشتناک توأم با احساس خفقان و سنگینی بدن که انسان را از خواب میپراند. خفتک، خفتو، برفنجک، درفنجک و فرنجک و فدرنجک و برغفج و برخفج و خفج و فرهانج و کرنجو و سکاچه هم گفته شده به عربی کابوس میگویند.
عوام احساس سنگینی را که گاه اوقات به شخصی که خوابیده دست میدهد به وسیله آن توجیه میکنند. پدیده پزشکی فلج خواب در واقع همان بختک است.
افسانهها و باور عامیانه
بَختَک در افسانهها و باور عامیانه ایرانی نام موجودی تخیلی است که شبها قصد خفه کردن افراد در خواب را دارد. برخی منابع نیز بختک را با کابوس هممعنی دانستهاند. البته بختک با کابوس هم معنا نیست، بختک موجودی نامریی است که شب هنگام بر بدن انسان مسلط میشود و تمام بدن را در اختیار گرفته و قفل میکند، درین حالت انسان فقط نظاره گر ناتوانی خود است. ترسی بدون دلیل وجود انسان را در بر میگیرد و انسان توان کوچکترین واکنشی نسبت به این ترس ندارد.در برخی باورهای قدیمی معتقدند که بختک روی سینه افراد مینشیند و تمام وجود انها را فلج میکند. شاید ترس انسان گرفتار این موجود نیز بدلیل این است که حضور انرا بر روی خود احساس میکند ولی نمیتواند انرا ببیند. برخی دیگر بر این باورند که بختک در درون انسان نفوذ میکند و بدن را در اختیار میگیرد. اصطلاح «بختک روی زندگیش افتاده» نیز ازین جا وارد ادبیات فارسی شدهاست.
بختک یا فرنجک، به عقیده عوام، کنیز اسکندر بود. هنگامی که کلاغ به مشک محتوی آب حیات که اسکندر با خود از ظلمات آورده بود منقار زد و آن را درید و آب حیات بر زمین ریخت، این کنیز بی درنگ مشتی از آن آب را برداشته نوشید و اسکندر که سخت خشمگین شده بود به ضرب شمشیر بینی او را بینداخت، و فرنجک از گِل، و به قولی از خمیر، بینی ئی برای خود ساخت. فرنجک که به سبب نوشیدن آن آب عمر جاودانه یافتهاست چون کسی را به پشت خفته ببیند بر سینه او میجهد. اگر در آن حال خفته بیدار شده چنگ در بینی او اندازد فرنجک از بیم آن که بینیش کنده شود گنجی از گنجهای اسکندر را که میشناسد رشوت خواهد داد تا دست از بینیش بردارد. بختک که به سبب همین افسانه بینی گلی، دماغ گلی و خمیری نیز خوانده میشود به عقیده عوام در تاریکی و بخصوص زیر درختها و در جنگلها و باغها میگردد. ظاهرأ این اعتقاد از ناآگاهی عوام به گاز کربنیکی که شبها از گیاهان متصاعد میشود و کسی را که در جنگل یا در زیر درخت خفته باشد به خفقان میافکند ناشی شدهاست.برخی افراد معتقدند, در صورتی که بتوان گلو یا دماغ بختک را گرفت, میتوان هر آرزویی کرد تا بختک آن را برآورده کند.
مکانسیم علمی ایجاد پدیده
در طی خواب در مرحلهٔ حرکات سریع چشم (REM)، یعنی مرحلهای که فرد خواب (رویا) میبیند، مغز انتقال پیامهای عصبی به سوی عضلات اسکلتی (به استثنای عضله دیافراگم و عضلات چشم) را متوقف میسازد، تا انسان رویاهای خود را برون ریزی نکند (یعنی مثلا وقتی در خواب میبیند میدوید، از رختخواب بلند نشوید و شروع به دویدن نکنید).
هنگامی که شما قصد دارید از خواب بیدار شوید، مغز مجدداً کنترل عضلات را به دست میگیرد. اما گاهی اوقات، قبل از اینکه مغز کنترل عضلات اسکلتی را به دست گیرد و عضلات از حالت فلج بودن خارج گردند، انسان هوشیاری خود را باز مییابید که نتیجهٔ آن احساس ترس آور فلج بودن بدن خواهد بود.
نقطهٔ مقابل این عارضه زمانی است که برخی افراد هنگام دیدن رویا، دستها و پاهای خود را تکان میدهند و یا در موارد شدید تر دچار خوابگردی(راه رفتن در حین خواب) میشوند.
در فرهنگ ملل
در زبان آلمانی به این نامها نیز معروف است:
Mahr – Schrätel – Alb – Alf
آلمانیها نیز همانند فارسی زبانان مثلی مترادف دارند:
Es lag mir wie ein Alp auf der Brust
مثل بختک (با سنگینی جثه به روی کسی یا چیزی افتادن)
چنان بسان فرنجک فرو گرفته مرا * که بود مردنم آسان و دم زدن دشوار «مختاری غزنوی»
شیوع
در تحقیقی آماری که توسط ف. صداقت و همکاران در بین دانشجویان پزشکی انجام شد، نشان داده شد که تقریباً ۲۵٪ دانشجویان حداقل یکبار فلج خواب و یا همان بختک را تجربه کردهاند.تجربهٔ فلج خواب حداقل یکبار در طول زندگی در بین مردم شایع میباشد
خوب كه نگاه میكند میبیند چیزی شبیه یك موجود وحشتناك و گاهی پشمالو روی سینهاش نشسته و گویی جان او را میگیرد.
علائم توهمی:
این مرحله شامل دیدن یا شنیدن تصاویر و صداهایی طی فلج اندامهاست. بهگونهای كه فرد فكر میكند كسی كنارش ایستاده یا صدای عجیبی میشنود. دیدن سایه افراد، تجربه خروج از بدن، احساس شناور بودن در هوا، شنیدن گامهایی كه نزدیك میشوند هم از علائم توهمگونه است.
در این دسته معمولا توهمات شنیداری از همه شایعتر است. افراد معمولا از شنیدن صداهای خراشیدن چیزی، خندیدن، تراشیدن، وزوز، زنگ زدن و صداهای مختلف سخن می گویند كه بسیار واقعی به نظر میرسند.
تا حالا نشنیدم کسی چیزی دیده باشه ولی قسمت شنیداری رو بله شاید همه تجربه اش رو داشته باشند که به این دلیل قدرت تخیل آدم بخاطره ترسش بالا میره و کوچکترین صدایی برای فرد چند برابر و وحشتناک میشود و شاید دچار توهم بشه و ازش موجودی بسازه، شما وقتی تنها در خانه ای با ترس بخوابید هر صدایی رو تبدیل به عامل تهدید کننده ای میکنید، مثل این خاطره من: بچه که بودم یه بار تنها توی خونه موندم، زلزله شد و درب خونمون شروع کرد به صدای عجیب دادن و من چون فقط متوجه درب بودم و فکر کردم دزده، با کلی ترس پریدم توی کوچه، چون اولین عمل تهدید کننده همین بوده واسم دیگه لرزش ساختمون رو متوجه نشدم، البته بی دلیل هم نبود، آخه داشتم باطری مینداختم به این برسا که صدای خنده میده، همین که باطری انداختم ببینم واسه چی باطری میخوره و تا صدای خنده داد زلزله شد ;)
این حالت بختک وقتی برای فرد ایجاد میشه که فرد با دلشوره و ناراحتی و یا اعصابی بهم ریخته و استرس میخوابه پیش میاد و برای فردی که با آرامش و بدون فکر میخوابه به هیچ عنوان پیش نمیاد و این حالت بخاطر ضعف بدنی هست و هر کسی دیگه میدونه که استرس و نگرانی سیستم دفاعی رو تضعیف میکنه و فرد را آسب پذیر تر میکنه.
حتی در حالت بیداری و عادی هم اگر فرد دچار نگرانی و ضعف بدنی بشه از هر چیزی خواهد ترسید
دلیل دیگه هم اینه که بعضی ها با روی باز نمیخوابن و سرشون رو میپوشونن یعنی سرشونو میبرن زیر پتو و این باعث میشه اکسیژن به مغزشون نرسه و بخاطره دی اکسید کربن جمع شده زیر پتو بختـــــــــک بــــیــاد پیششون بخوابه مرافه
پس شبا با ترس نخوابید که بختک میاد سراغتون:)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-