واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: یکی از سئوالات مهم و بعضاً شبهه برانگیز والدین این کودکان در ابتدای ورود فرزندشان به مهدکودک این است که: چرا کودکشان در مهد کودک زیاد میخوابد؟ با شناختی که از کودک خویش دارند، مشاهده میکنند که کودک بر خلاف عادات خواب قبلش (که هم کمتر میخوابید و هم برای خواب احتیاج به محیط ساکتی داشت).
در فضای شلوغ و پر سروصدا به راحتی و بیش از عادت قبلی میخوابد! عدم اصلاح از مکانیزمهای انطباق با شرایط بحرانی کودکان و بزرگسالان که البته یک بحث کاملاً تخصصی است ـ در شرایط خاص باعث میشود که برخی والدین بنا به شنیدههای دور و غیر مستند به این فکر بیفتند که حتماً در مهد کودک به کودکان شربت خواب میخورانند!!! نظر از بررسی اخلاقی این قضیه که آیا چنین اتفاق غیر انسانی میتواند در یک مهدکودک رخ دهد یا نه، موضوع را از بعد تخصصی بررسی میکنیم:
آدمیان ـ چه کوچک چه بزرگ ـ از نظر ساختار روانی و شخصیتی دارای ابزارها و امکانات درونی هستند که در مواجهه با استرسها و اضطرابها آنان را یاری میکند. این ابزارها به نام ”مکانیزمهای دفاعی و مکانیزمهای انطباقی“ معروفند. فرضاً انسان بالغی از نظر مالی دچار تنگدستی شدیدی است و چون در عمل راه حلی پیدا نمیکند ناخودآگاه برای کنار آمدن با فشار روانی حاصل از این استرس، به خیالبافی متوسل شده و در افکار و تفکرات خود میبیند که کیفی پر از پول پیدا کرده است یا پول زیادی برنده شده و... یا در نظر بگیریم مادری را که احساس میکند از دست فرزندانش بهقدری عصبانی است که شاید در اثر تنبیه به آنان صدمه جدی بزند، لذا ناخودآگاه برای کنترل این احساس خطرناک به احساس متقابل آن متوسل شده و به فرزندانش محبت و رسیدگی افراطی مینماید اما در حقیقت برای فرار از استرس و اضطراب ناشی از صدمهزدن به کودکانش به مکانیزم وارونهسازی متوسل شده است.
مثال دیگر زمانی است که خبر مرگ عزیزی را میشنویم؛ در لحظه اول باور نمیکنیم که چنین اتفاقی افتاده است، حتی ممکن است ادعا کنیم متوفی را دیدهایم و مرگ او را انکار نمائیم و فکر کنیم که اینها همه خواب و خیال است و امکان ندارد چنین اتفاقی بیفتد.
در حقیقت فشار ناشی از این خبر ناگوار به قدری زیاد است که اگر بپذیریم که چنین اتفاقی بهراستی افتاده از نظر روانی صدمه میبینیم.
لذا ساختار مغز و روان، آدمی را بهطور موقت به انکار میکشاند تا میزان فشار او کمتر کرده و انسان آرامآرام بدون اینکه صدمه روانی سنگینی ببیند، حقیقت را بپذیرد.
و اما با مقدمه بالا به موضوع مورد بحث خود بر میگردیم: آیا خواب کودک در روزها و هفتههای اول ورود به مهدکودک به علت خوردن شربت خواب است، یا علت دیگری دارد؟
کودک زیر ۲ سال با ورود به مهد کودک معمولاً اولین تجربه جدی دور شدن از والدین یا سرپرستان خود را تجربه میکند.
او به ناگاه وارد مکانی تازه شده که نه فضای فیزیکی آن را میشناسد و نه افراد حاضر در آن را، لذا دچار وحشت، اضطراب و استرسی میشود که ما از آن بهعنوان ”بحران جدائی“ نام میبریم و کنار آمدن با آن و پشت سرگذاردن آن برای کودک در حقیقت یک رشد محسوب میشود.
کودکان در مواجهه با این بحران و ترس به مکانیزمهای دفاعی و انطباقی متفاوتی متوسل میشوند: گریه و جیغ و داد، کمشدن اشتها، بدخوابی در منزل، چسبیدن به والدین و دور نشدن از آنان. اما یکی از این مکانیزمها ”پناه بردن به خواب در مهد کودک است“!!!
کودک بهطور ناخودآگاه برای روبرو شدن با استرس جدائی از والدین به دنیای خواب پناه میبرد تا آرامش کسب کند.
این مکانیزم مخصوص کودکان نیست چه بسا بزرگسالانی که در مواجهه با حادثه یا اتفاقات اضطرابآور شدیداً کسل شده و خوابشان میگیرد. در حقیقت چه کودک و چه بزرگسال با قدم گذاشتن به دنیای خواب و رویا به آرامشی موقت دست پیدا میکنند که در آن خبری از ناراحتیهای زندگی واقعی وجود ندارد.
اگرچه مکانیزم پناه بردن به خواب برای بزرگسالان زیاد خوب و کاربردی نیست ولی برای کودکان مفید و مؤثر است تا آرامآرام با شرایط جدید انطباق پیدا کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]