پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850709827
خرداد و مرداد در گذر زمان
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: خرداد و مرداد در گذر زمان
اشاره: با پشت سر گذاشتن خرداد سومين ماه،هماكنون مرداد پنجمين ماه از سال شمسي است. خرداد آخرين ماه بهار و مرداد ماه مياني و اوج گرماي تابستان است. عقيده بر اين است كه مرداد كه به نيمه برسد كمر گرما ميشكند و باد خنك ميوزد. در گذشتههاي بسيار دور و در نزد مردم ايران زمين در مورد اين دو واژه اعتقادات و باورهاي گستردهاي وجود داشته است. در حال حاضر از آنهمه باورها فقط نام دو ماه از سال شمسي برايمان به يادگار مانده است.
هدف اين مقاله بررسي سير اسطورهها يا به عبارت ديگر باورهاي كهن مربوط به خرداد و مرداد است. بررسي ابتداء با متون اوستايي آغاز، سپس در متون پهلوي و پس از آن در فارسي امروز پيگيري ميشود. اسطورههاي مربوط به خرداد و مرداد در متون سامي نيز در خاتمه ميآيند؛ اما در كل اسطورهها چيستند؟
اسطورهها به ما نشان ميدهند كه انسانهاي كهن حد رشد تفكرشان به چه ميزان بود؛ به عبارت ديگر اسطورهها شرح استنباط مردمان كهن از دنياي پيرامونشان، تراوشات ذهني آنها نسبت به قواي طبيعت و جسم و روحشان ميباشد. آنها با محدوده تفكر و علمي كه داشتند، اين گونه جهان پيرامونشان را ادراك ميكردندو علت و معلول هر حادثه را در طبيعت بر آن اساس تجزيه و تحليل ميكردند. بنابراين طبيعي است اگر با پيشرفت و رشد تفكر بشر، امروزه اين تجزيه و تحليلها براي ما بيمنطق، بيخرد و افسانه به حساب آيند. به عبارت ديگر همانگونه كه ابزار به كار گرفته شده توسط آن انسانها در دورانهاي كهن اكنون زينتبخش موزههاست، تفكرات و جهانبيني آنان نيز نزد ما ديگر اعتبار ندارند. از جهت اينكه جريان رشد تفكر بشر متوقف شدني نيست و ادامه خواهد داشت چه بسا كه علم و جهانبيني امروز ما نيز براي انسانهاي هزارههاي آينده اسطوره شود. براي مثال در مورد روند رشد تفكر بشري چنين پيشبيني ميشود كه فرضيه نسبيت انيشتين، كه در زمان حاضر براي مردم عادي قابل درك نيست در آينده دور براي افراد عادي جامعه نيز قابل درك باشد.
در مسير بررسي خرداد و مرداد ابتداء شرح مختصري درباره گاهشماري و ايزدان در ايران باستان ضروري به نظر ميرسد.
در تقويم كهن ايران هفته وجود نداشت. سال به دوازده ماه تقسيم ميشد. هر ماه از سال و هر روز از ماه به ايزدي منسوب بود. در اين گاهشماري روز ششم هر ماه خرداد و روز هفتم هر ماه مرداد نام داشت. هرگاه نام روزي از ماه با نام آن ماه مطابقت مي كرد آن روز را جشن ميگرفتند. براي مثال روز شانزدهم ماه مهر، ديني مهرورز، جشني به نام مهرگان برگزار ميشد.
در ايران، در دوران باستان به ايزدان متعددي اعتقاد داشتند و در ستايش و توصيف هر يك وجود داشت. به معني ستايش و نيايش و فديه است. از آن همه يشت امروزه فقط 21 يشت موجود است. نام خداي يگانه حضرت زرتشت اهورامزدا است. شش فرشته در امور جهان دستيار او هستند. به اين شش ايزد كه اهورامزدا در سر آنها جاي دارد. هفت ميگويند. كلمه بمعني ميباشد. ترتيب امشاسپندان چنين است: اهورامزدا، بهمن، ارديبهشت، شهريور، سپنداروز، خرداد و مرداد. هر يك از امشاسپندان به عنوان دستيار اهورامزدا مسئوليتي دارند. در اين نوشته دو امشاسپند آخر، يعني خرداد و مرداد با هم مورد بررسي قرار ميگيرند؛ زيرا از ديرباز اينها به صورت جفت ذكر ميشدهاند و وظايفشان به موازات هم بوده و به هم ارتباط داشتهاند.
خرداد و مرداد در متون اوستايي
اين كلمه در واژهنامه اوستايي پرفسور بارتلمه1 به صورت هئوروتات (haurvatat) وهئوروات (haurvat) و اسم مونث ميباشد. معناي آن است. واژه haurvatat مشتق از صفت هئورو (-haurva) ميباشد كه معني را ميدهد. اين صفت در فارسيباستان به صورت هروو (-haruav)تغيير شكل داده و صفت و به معناي است. در فارسي امروز مشتق از اين واژه است.
در سنسكريت اين واژه به شكل-sarva وجود دارد. صفت هئورو-haurva و همچنين ايزد هئوروتات هم درگاتها2 و هم در ساير قسمتهاي اوستا آمده است. ذكر هئوروتات بيشتر به صورت جفت با واژه آمرتات (amaratat) يعني مرداد، همراه است.
در اوستاي كنوني يشت چهارم به نام است. مانند ساير يشتها خرداد يشت نيز كلماتش كامل و سالم نمانده و در نسخههاي مختلف بعضي از كلمات به صورتهاي متفاوت آمدهاند. يشتها به زبان پهلوي تفسير شدهاند. تفسيرهاي پهلوي كمك ميكنند. تا بعضي از واژههاي خراب شده را بتوان حدس زد اما براي خرداد يشت امروزه از تفسير پهلوي چيزي در دست نيست. متن موجود اوستايي خرداد يشت يازده بند دارد.
بند اول چنين آغاز ميشود:
در بند 2 ميگويد: كسي كه هزار بار، هزار ده هزار بار، ده هزار صد هزار بار، صد هزار به ضد اين ديوها اسامي امشاسپندان بخصوص خرداد را ياد كند از او زده شود و از او زده شود زده شود زده شود زده شود؛ اسامي اين چهار ديو در اصل چهار ناخوشي بوده است. به غير از خرداد يشت در جاي ديگر از آنها نامي نيست.3
در يشت 19 كه به نام زامياد يشت و در توضيح فر4 ميباشد نيز در بند 96 درباره خرداد و مرداد چنين آمده است:
در يشت اول كه به نام و در مورد نامهاي معتدد اهورامزدا است در بند 25 اهورامزدا خطاب به زرتشت يك يك امشاسپندان را نام ميبرد و ميگويد آنها در خانه من هستند. در مورد خرداد و مرداد نيز چنين ميگويد:
مرداد
در واژهنامه اوستايي پرفسور بارتلمه (ص 143) مرداد اسم مونث و به دو صورت امرتتات-amaratatat و امرتات-amaratat و به معناي آمده است. پرفسور بارتلمه معادل فارسي ميانه8 اين واژه را امورتت-amurtat و فارسي نو آن را murdad و ريشه آريايي مرداد را-amrtava ذكر ميكند. اين واژه مشتق از فعل-mar به معني است كه با پيشوند نفي-a معني ميدهد.
مرداد هم مانند خرداد جزو 7 امشاسپند است، ولي در اوستايي كه امروز در دست است يشتي براي آن موجود نيست. نام اين ايزد بانو بيشتر به صورت توام با خرداد در متون اوستايي ميآيد. هم در اوستاي كهن و هم در اوستاي متاخر در باره او مطالبي وجود دارد. اين دو فرشته مظهر دوام و كمال اهورامزدا دانسته شدهاند. در جهان ديگر، اين دو بخشايش رحماني به عنوان جزاي اعمال نيكوكاران ميباشند. اهورامزدا رفاه و خوشي (خرداد) و جاودانگي (امرداد) را به كسي بخشد كه در دنيا پندار و گفتار و كردارش بر طبق آئين مقدس بوده است. در عالم مادي پرستاري آب با خرداد و نگهباني گياه با امرداد است. در گاتها نيز به اين وظيفهها اشاره شده است. سه ايزد به نامهاي تشتر، فروردين و باد از همكاران خرداد و سه ايزد به نامهاي رشن، اشتاد و زامياد از ياران و همكاران مرداد ميباشند. دشمن مقابل خرداد ديو تشنگي تئوروي -taurvi و دشمن مقابل مرداد ديوگرسنگي زئيريك-zairik ميباشند. نام اين دو ديو هم به صورت جفت ميآيد.
در قديم روز خرداد، يعني ششمين روز از خرداد ماه را جشني به نام خردادگان و روز مرداد يعني هفتمين روز از مرداد ماه را جشني به نام مردادگان بر پا ميكردند. اعتقاد بر اين بود كه حضرت زرتشت در خرداد روز از فروردين ماه متولد شده، در اين روز مبعوث شده و در اين روز گشتاسب دين بهي9 را پذيرفته است. رستاخير نيز در خرداد روز بوقوع خواهد پيوست.
مورخ يوناني، استرابون، روايت مي كند كه معبد امرداد را در آسياي صغير ديده است.
خرداد و مرداد در متون پهلوي
در فرهنگ پهلوي معادل پهلوي خرداد، هروداتharvdat ذكر شده و اين چنين براي آن توضيح آمده است. هئوروتات در اوستا بمعني كامل و تمام و بينقص و بيعيب ميباشد. در سانسكريتsarva آمده. بنابراين خرداد يعني كمال و رسايي و صحت در عالم مادي. پرستاري آب با خرداد است. در اوستائيست چهارم از آن خرداد است و سومين ماه سال و ششمين روز ماه نيز باسم اين فرشته است. بنابر سنت زرتشي، زرتشت در خرداد روز از فروردين ماه تولد يافته است. گل سوسن مخصوص به خرداد است. بيروني در آثار الباقيه: مرداد در فرهنگ پهلوي به صورت اموردتamuradat آمده و توصيف آن چنين است:
در كتاب اساطير ايران در بخش مربوط به آفرينش به نقل از كتاب پهلوي بند هشن 10چنين آمده است:
در مورد آلودهكردن زمين توسط اهريمن و نبردهاي او چنين آمده است كه چون اهريمن بر گياه آمد آن گياه نخستين بخشكيد. امرداد او را برگرفت و خرد و نرم بكرد و با آب باران تيشتري 13 بياميخت. پس از باران، بر همه زمين رستنيها پديد آمدند. ده هزار نوع و آنها را براي باز پس داشتن ده هزار بيماري آراست. پس امرداد تخم آن گياهان را گرفت. در نبرد پنجم اهريمن بر چهار پاي اهلي آمد. چون گاو يكتا داده مرد چون سرشت گياهي داشت 57 نوع دانه و دوازده نوع گياه درماني از اندام اندام او رستند. هر گياهي از اندامي كه رست آن اندام را افزايد. امرداد روشني و زور را از تخم گاو برگرفت و به ماه برد. روشني را كه اندر گاو بود به ايزد ماه سپرد.
در متون پهلوي واژه اوستايي تئوريTaurvi - به صورت ، بمعناي ، و واژه اوستايي زئيريكZairik - ، بمعني ، به صورت آمده است. اينها دو دشمن خرداد و مردادند 14. در روز رستاخيز هرمزد اهريمن را و... و خرداد و مرداد تيريز و زيريز را گيرند 15
در مورد خرداد اعتقاد بر اين بوده است كه نساي، ديوي كه بر تنهاي مرده فرمان ميراند چون نام امشاسپندان بخصوص خرداد را بر سر مرده بخوانند، از پاي در ميآيد. 16
در كتاب بند هشن هندي در بخش يكم در مورد آفرينش توسط اورمزد17چنين ذكر شده است كه امشاسپندان به ترتيب آفريدهشدن به اينقرارند: بهمن، ارديبهشت، شهريور، سپندارند، خرداد و مرداد.
در مقابل خرداد و مرداد اهريمن از تاريكي تريز و زريز را آفريد. 18 در روز رستاخيز امشاسپندان دشمن خود را گيرند از جمله خرداد و مرداد تريز و زريز را19
هر گلي را امشاسپندي خويش است. سوسن خرداد را و چمپا 20 امرداد را 21به طور كل در ادبيات پهلوي ايزدان نگهبانان گلها هستند و هر گلي از آن ايزدي است.22
ترتيب قرار گرفتن شش امشاسپند در كنار اورمزد چنين است كه خرداد و مرداد همراه با سپندارند در سمت چپ اورمزد قرار ميگيرند. 23
خرداد و مرداد در واژهنامههاي فارسي
در برهان قاطع 24 تعريف خرداد چنين است:
تعريف خرداد در فرهنگ معين چنين است:
در واژهنامه دهخدا در مقابل واژههاي خرداد، خرداد اول، خرداد ماه، خرداد ماه قديم و خرداد ئيست شرح مبسوطي درباره خرداد آمده است.
همچنين براي مثال نمونههايي از اشعار شاعران، كه دربردارنده واژه خرداد ميباشد، از جمله فردوسي، مسعود سعد سلمان، ناصر خسرو و... ارائه شده است25همين واژهنامه روز ششم ماه را در سغدي و در خوارزمي و ماه خرداد را در طبري 26 هرماهMah - Hare و در مازندران كنوني هرماMa - Hare و خرماMa - Xare معادل داده است.
مرداد در برهان قاطع 27چنين توصيف شده است:
امرداد در فرهنگ معين چنين تعريف شده كه: براي جشن اين ماه نيز در مقابل واژه مردادگان چنين توضيح ميدهدكه اين جشن در روز مرداد از ماه مرداد ميباشد كه ايرانيان باستان آنرا جشن ميگرفتند.
امرداد را دهخدا چنين شرح ميدهد:
جزء اخير آن كه باشد پسوند است كه جداگانه مورد استعمال ندارد و همين جزء در خرداد نيز ديده ميشود. پاره ديگر اين واژه از دو جزء ساخته شده نخست از كه از ادوات نفي است يعني نه. از براي اين جزء در فارسي يا آورده ميشود. جزء دوم مرت(Mereta) يا مرت(Mareta) يعني بنابراين امرداد يعني بيمرگ و آسيبنديدني يا جاوداني و بايد امرداد با ادات نفي (ا) باشد نه (مرداد) كه معني خلاف آن را ميدهد. امرداد در دين زردشتي امشاسپندي است كه نماينده بيمرگي و جاوداني يا مظهر ذات زوال ناپذير اهورا مزدا ثبت در جهان خاكي نگهباني گياهها و رستنيها به او سپرده شده است.در همين واژهنامه در پانويس (مرداد) نقل شده كه استرابون مورخ يوناني، معبد امرداد را در آسياي صغير ديده است. معادل مرداد در سغدي (مردد) و در خوارزمي (همداد) و زرتشتيان ايران هم آن را (امرداد) خوانند.
خرداد و مرداد در ادبيات سامي
در متون سامي نام خرداد و مرداد به صورت و آمده است.
قصه مربوط به آنها از داستانهاي بسيار كهن ادبيات سامي ميباشد. اين داستان با روايتهاي مختلف و مشابه ذكر شده كه آنچه در پي ميآيد يك نوع آن است.
وقتي بشر آفريده شد در نزد پروردگار تقربي خاص يافت. فرشتگان گناهان بشر را ديدند و با تقربش در ترازوي قياس سنجيدند. اين كفه را سنگينتر يافتند و با يكديگر به نجوا پرداختند. سبب آن را از آستان حق جويا شدند. خطاب رسيد بزهكاري شما از شهوت است و عدم شهوت در شما علت عصمت و چون چنين است نيكي ايشان را پاداش بيش دهيم و نيكانشان را تقرب بيشتر بخشيم. حضرت كبريا فرمود تا چندتن را از ميان خود انتخاب كنند تا به صورت آدمي به زمين فرستد و تكاليف آدمي را بر عهده ايشان نهد. سه فرشته به نامهاي ، و برگزيده شدند. خداوند آنها را به صورت آدميان درآورد و از چهار چيز نهي فرمود: شرك بر خدا، قتل نفس، زنا و بادهنوشي. آنگاه فرمود تا بر زمين شتابند و در ميان خلق به حق حكومت كنند. فرشتگان چندي بدين منوال گذراندند. روزها در زمين بودند و شبها به آسمان ميرفتند. عزازيل فرشتهاي زيرك و هوشيار بود. از عاقبت بيانديشيد و از اين وظيفه پوزش خواست. دو فرشته ديگر كه به هاروت و ماروت ملقب شدند همچنان وظيفه خود را انجام ميدادند تا روزي با زني زيبا كه نادره دهر بود و جميله عصر - او را به تازي زهره ميگفتند و به پارسي ناهيد - جهت مهمي داوري به ايشان برد. (روايت ديگري از اين داستان زهره را زني از فرزندان نوح گفته است). اين دو فرشته عاشق جمال زهره شدند. گفتند كه اگر ما تو را از آن شوهر جدا كنيم تن خويشتن را فداي ما كني؟ گفت كنم. ايشان حكم به ناحق كردند و او را از شوهر جدا كردند. وي با ايشان وعده به جاي خالي كرد و چون قصد وي كردند گفت كه يك كار ديگر مانده است. من بت پرستم شما نيز بايد بت پرست شويد تا من سرو تن خود به شما تسليم كنم. گفتند ما چنين كاري نخواهيم كرد. زن چون ميدانست كه آنها دل در گرو عشق او دارند گفت پس خمر بخوريد و ايشان خوردند و مست شدند. آن زن خود را آراسته بديشان نمود. ايشان بيصبر شدند پس قصد وي كردند. گفت يك كار ديگر بكنيد. اسم اعظم خداي تعالي را كه ميدانيد به من بياموزيد. آنها در بي خبري و مستي نام اعظم را به وي بياموختند و زهره آن گفت و به آسمان رفت. چون از حالت مستي به هوش آمدند ديدند كه هم حكم به ناحق كردهاند، خمر خوردهاند، مرد را كشته و قصد حرام كردهاند و اسم اعظم را نيز فاش كردهاند. آنها عذاب الهي شاملشان شد و چون فرشته بودند و حق انتخاب داشتند كه بين عذاب دنيوي و اخروي يكي را انتخاب كنند، آنها عذاب اين دنيايي را انتخاب كردند زيرا گفتند اين جهان گذرا است. آن دو فرشته از آن پس در چاه بابل سرازير آويخته به عذاب الهي هستند.28
هاروت و ماروت در قرآن كريم
اسم اين دو در قرآن كريم در آيه 102 از سوره بقره آمده است. در برخي از تفسيرهاي اين آيه، از داستان بالا ذكري به ميان آمده و در مورد آن بحث شده است. از اين رو ابتداء آيه 102 و ترجمه آن و سپس تفسيرهاي چند مفسر خواهد آمد:
واتبعو اما تتلوا الشياطين علي ملك سليمان و ما كفر سليمان و لكن الشياطين كفروا يعلمون الناس السحر و ما انزل علي الملكين ببابل هاروت و ما روت و ما يعلمان من احد حتي يقولا انما نحن فتنه فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المزء و زوجه و ما هم بضارين به من احد الا باذن الله و يتعلمون ما يفرهم و لا ينفعهم و لقد علموالمن اشتريه ماله فيالاخره من خلاق و لبئس ما شرو به انفسهم لو كانوا يعلمون.
ترجمه آيه 102: و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم ميخواندند پيروي كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالودو) كافر نشد. ولي شياطين كفر ورزيدند، و به مردم سحر آموختند . و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل و نازل شد پيروي كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براي آشنايي مردم با طرز ابطال آن، به آنها ياد ميدادند. و) به هيچ كس چيزي ياد نميدادند، مگر اينكه از پيش به او ميگفتند: ولي آنها از آن دو فرشته مطالبي را ميآموختند كه بتوانند به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدايي بيفكنند، ولي هيچ گاه نميتوانند بدون اجازه خداوند، به انساني زيان برسانند. آنها قسمتهايي را فرا ميگرفتند كه به آنان زيان ميرسانيد و نفعي نميداد. و مسلما ميدانستند هر كس خريدار اين متاع باشد، در آخرت بهرهاي نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر ميدانستند.29
تفسيرها
در تفسير الميزان چنين آمده است:
از آيه شريفه بر ميآيد كه سحر در بين يهود امري متداول بوده و آن را به سليمان نسبت ميدادند. چون اينطور ميپنداشتند كه سليمان آن سلطنت بزرگ و آن قدرت عجيب و قدرت تسخير بر جن و انس و وحش و طير را، بوسيله سحر به دست آورده است.
و همچنين (يهود) يك تعداد از سحر خود را هم به دو ملك بابل يعني هاروت و ماروت نسبت ميدادند كه قرآن در اين آيه شريفه هر دوي اين سخنان را رد ميكند و ميفرمايد: آنچه سليمان ميكرد، بوسيله سحر نبود و چطور ممكن است سحر بوده باشد، حال آنكه سحر كفر به خدا است و تصرف و دست اندازي در عالم به خلاف وضع عادي آن و خلاف اراده خداست پس چگونه ممكن است سليمان پيامبر اين وضع را بر هم بزند؟30
در تفسير نمونه چنين آمده است:
هنگامي كه پيامبر اسلام(ص) ظهور كرد و ضمن آيات قرآن اعلام نمود سليمان از پيامبران خدا بوده است، بعضي از احبار و علماي يهود گفتند؛ از محمد(ص) تعجب نميكنيد كه ميگويد سليمان پيامبر است در صورتي كه او ساحر بوده؟ اين گفتار يهود علاوه بر اينكه تهمت و افتراي بزرگي نسبت به اين پيامبر الهي (سليمان) محسوب ميشد، لازمهاش تكفير سليمان نيز بود. زيرا به گفته آنان سليمان مرد ساحري بوده كه به دروغ خود را پيامبر خوانده و اين عمل موجب كفر است. آيات 102 سوره بقره به آنها (يهود) پاسخ ميگويد. آيه ضمن اينكه ميفرمايد: او هرگز به سحر متوسل نشد و از جادوگري براي پيشبرد اهداف خود استفاده نكرد بلكه ميفرمايد كه دو فرشته (هاروت و ماروت) براي ابطال سحر شياطين به مردم سحر آموختند. يهود از دو سو سحر آموختند، يكي از سوي تعليمات شياطين در عصر سليمان و ديگري از طريق تعليماتي كه بوسيله هاروت و ماروت دو فرشته خدا در زمينه ابطال سحر به مردم داده بودند. در حالي كه اين دو فرشته الهي (هدفشان اين بود كه مردم را به ابطال سحر ساحران آشنا سازند) و لذا به هيچكس چيزي ياد نميدادند مگر اينكه قبلا به او ميگفتند: ما يعني از اين تعليمات سوءاستفاده نكن، خلاصه اين دو فرشته زماني به ميان مردم آمدند كه بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران، آنها مردم را به طرز ابطال سحر ساحران آشنا ساختند ولي از آنجا كه خنثي كردن يك مطلب (همانند خنثي كردن بمب) فرع بر اين است كه انسان نخست بايد از خود مطلب آگاه باشد و بعد طرز خنثي كردن آن را بياموزد، ناچار بودند كه فوت و فن سحر را قبلا شرح دهند. ولي سوءاستفاده كنندگان يهود همين را وسيله قرار دادند براي اشاعه هرچه بيشتر سحر و تا آنجا پيش رفتند كه پيامبر بزرگ الهي، سليمان را نيز متهم به استفاده از سحر نمودند. بهر حال آنها از اين آزمايش الهي پيروز بيرون نيامدند.> از آن دو فرشته الهي مطالبي را ميآموختند كه بتوانند به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدايي افكنند.> ولي قدرت خداوند مافوق همه اين قدرتها است. آنها هرگز نميتوانند بدون فرمان خدا به احدي ضرر برسانند. با اينكه دو فرشته به مردم هشدار دادند كه اين يك نوع آزمايش الهي براي شما است و حتي گفتند: سوءاستفاده از اين تعليمات يكنوع كفر است، اما آنها به كارهايي پرداختند كه موجب ضرر و زيان مردم شد.31
بعضي از مفسران ميگويند كه اين دو، يعني هاروت و ماروت فرشته نبودند بلكه ملك بودند يعني پادشاه. و عدهاي مفسران ضمن اشاره به داستان آنها منظور از بابل را بابل دماوند ميدانند نه بابل عراق.32 و معتقدند مقصود از چاه بابل كوه دماوند است.
در تسينم33 ماهيت هاروت و ماروت، نحوه وجودي آنها، داستان آنها به روايت از امام جعفر(ع) به زبان عربي، نظريههاي متفاوتي درباره ريشه اين دو لغت، از جمله مساوي دانستن ريشه آنها با خرداد و مرداد آمده است و در پايان اين مباحث جامع، چنين نتيجهگيري شده است كه آنها آمدند كه به بشر سحر بياموزند تا سحر را بشناسند و فريب ساحران را نخورند بخصوص سحر ميان زن و شوهر كه بين آنها جدايي اندازد و در نهايت بنياد اجتماع را كه خانواده است متزلزل ميكند.
در ترجمه تفسير الميزان34 در مورد داستان هاروت و ماروت و زهره چنين نتيجهگيري شده است كه در بعضي از كتب شيعه بدون سند از امام باقر(ع) نقل شده و سيوطي متجاوز از بيست روايت درباره هاروت و ماروت و زهره كه كم و بيش نظير همين روايتند نقل كرده است و حتي صحت بعضي از سندهاي آنها را صريحا تاكيد كردهاند ولي جاي ترديد نيست كه اين يك داستان مجعول خرافي است كه به فرشتگان خدا نسبت داده اند.
بهر حال در ادبيات فارسي و تازي هاروت و ماروت مثال سحر آموزي، حيلهگري، عصيان و غرور ميباشند. اما عرفان ايران اين حكايت را رمز و كنايتي از جهان معني گرفتهاند. براي مثال در ديوان فردوسي، خاقاني، جلد اول و پنجم مثنوي اشاراتي به اين دو هست.35
همچو هاروت و چو ماروت شهير
از بطر خوردند زهر آلودتير
اعتمادي بودشان بر قدس خويش
چيست بر شير اعتماد گاوميش36
مرحوم دكتر محمدمعين همه داستان هاروت و ماروت و زهره (ناهيد) را به شعر سروده است.37
مطالعه مسير دو واژه خرداد و مرداد از زمانهاي بسيار كهن تا به امروز و بررسي تطبيقي آنها با اساطير سامي بيانگر اين مطلب است كه چگونه اسطورههاي مربوط به اين دو نيز مانند ساير اسطورهها در طي زمان دچار تحول شده، مطالبي به آنها افزوده و يا از آنها كاسته شده و رفته رفته آن باورها به فراموشي سپرده شده و از آن همه فقط نام اين دو ايزد باستاني بر روي دو ماه از سال شمسي باقي مانده است.
پينوشت
1- واژهنامه پرفسور بارتلمه ص .1791
2- متون اوستايي را از نظر زبان به دو قسمت كهن و متاخر تقسيم ميكنند. ها را كه بخشي از اوستاي كهن است سروده حضرت زردشت ميدانند.
3- براي متن كامل اوستايي خرداديشت تك. پشتها، پورداود ج يك، 157 - .151
4- فر: فروغ و شكوه و بزرگي و اقتدار مخصوصي كه از طرف اهورامزدا به پيغمبر يا پادشاهي بخشيده ميشود.
5- بدكنش: بد عمل، زشتكار.
6- در مورد اين يشتتك. يشتها، پورداود ج 1، ص .316
7- اشوان: پاكان.
8- فارسي ميانه: زبان فارسي را از نظر تاريخي به 4 دوره تقسيم ميكنند. اوستايي، فارسي باستان، فارسي ميانه، فارسي نو. فارسي ميانه به پهلوي اشكاني و ساساني تقسيم ميشود.
9- دينبهي: كيش مزداپرستي.
10- بندهش: كتابي است به زبان پهلوي كه درباره آفرينش جهان صحبت ميكند. دو نوع كتاب بندهش موجود است. يكي بندهش ايراني كه مفصل و ديگري بندهش هندي كه مختصر است.
11- فرشگرد: قيامت، رستاخيز، تجديد دنيا (Fraskart) فرهوشي، ص .57
12- انوش: بيمرگي، جاويدان، نوشدارو فرهوحشي ص 25، .(anos)
13- تيشتر: ايزد باران است، و نيز نام ستاره تير يا عطارد است. فرهوشي ص 434، .(tistar)
14- بهار، اساطير ايران، ص .86
15- همو، ص .208
16- همو، ص .88
17ormazd -، اهورا مزدا.
18- بهزادي، بندهش، ص .77
19- همو، ص .117
20- دريشتها پورداود ص 96 در پانويس 2 چنين آمده است: Yusti
21- بهزادي، بندهش، ص .112
22- همو ص .231
23- همو ص .251
24- نك. خرداد، برهان، ج 1، ص .451
25- نك. دهخدا صص 56 و .57
26- طبري: زبان باستاني اهل طبرستان.
27- نك. مرداد، برهان، ج 2، ص .509
28- نك. دهخدا، هاروت و ماروت.
29- نك. ترجمه قرآن كريم، آيتالله مكارم شيرازي.
30- نك.علامه محمدحسينطباطبايي، تفسيرالميزان، ج .2
31- نك. آيتالله مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج .1
32- نك. مصطفي شاكر، خلاصه تفسيرالميزان ص .76
33- نك تسنيم از آيتالله جوادي آملي، صص 654، 659، 660، 669، 675، 676، 716، .732
34- نك. ترجمه تفسيرالميزان استاد علامه سيدحسين طباطبايي، ترجمه استاد ناصر مكارم شيرازي، ج 1، صص 323 و .324
35- دهخدا صص 56 و .57
36- نك. دفتر اول مثنوي معنوي، ص .149
37- نك. ستاره ناهيد يا داستان خرداد و مرداد از دكتر محمدمعين.
منابع
متون اسلامي:
1- قرآن كريم، تفسير و ترجمه استاد مهدي الهي قمشهاي، ناشر: كتابفروشي حاج محمدعلي علمي، تهران.
2- آيتالله جوادي آملي، عبدالله: تسنيم، تفسير قرآن كريم. مركز نشر اسراء، قم، .1378
3- استاد علامه طباطبايي، سيد محمدحسين: تفسيرالميزان. ترجمه محمدباقر موسوي همداني، انتشارات دارالعلم، قم.
4- مصطفي شاكر، كمال: خلاصه تفسيرالميزان علامه طباطبايي مترجم: فاطمه مشايخ، انتشارات اسلام، تهران، .1384
5- استاد مكارم شيرازي، ناصر: ترجمه تفسيرالميزان استاد علامه سيدمحمدحسين طباطبايي رضوانالله عليه، ناشر: بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي، تهران، .1376
6- همو: ترجمه قرآن كريم ناشر: دارالقرآنالكريم، .1374
7- همو: تفسير نمونه ناشر: دارالكتب الاسلاميه .1381
ساير منابع:
8- بندهش هندي، تصحيح و ترجمه رقيه بهزادي، ناشر: موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، تهران .1368
9- بهار، مهرداد: اساطير ايران، انتشارات بنياد فرهنگ ايران، تهران، .1352
10- همو: واژهنامه بندهش، انتشارات بنياد فرهنگ ايران، تهران، .1345
11- پورداود، ابراهيم: يشتها (2جلد)، ناشر: طهوري، تهران، .1347
12- خلف تبريزي متخلص به برهان، محمدحسين: برهان قاطع (2 جلد)، به كوشش: م. سعيديپور.
13- دهخدا، علياكبر: لغتنامه، ناشر: دانشگاه تهران، تهران، .1340
14- سرودههاي زرتشت، گاتها، ترجمه: بزرگمهر كياني، تفسير از استاد پورداود، ناشر: جامي، تهران، .1384
15- فرهوشي، بهرام: فرهنگ پهلوي، انتشارات دانشگاه تهران، تهران .1352
16- معين، محمد: ستاره ناهيد يا داستان خرداد و مرداد، انتشارات ويسمن، تهران، .1370
17- مولانا جلالالدين، محمد: مثنوي معنوي، به تصحيح رينولدنيكلسن، انتشارات: صفيعليشاه، تهران .1375
منابع لاتين:
18- Bartholomae, Christian: Altiranisches Worterbuch, Walter de Gruter &Co, Berlin, 1961.
19- Kent, Ronald G: old Persian, American Oriental Societg, New Haven, Connecticut, 1953.
20- Zaehner, R.C.: The Dawn and Twilight of Zorostrianism, G.P. Pntnam’s Sons, New York
چهارشنبه 6 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-