واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: :)علامه قطب الدین محمود شیرازی
مولانا ضياء الدين مسعود بن مصلح کازرونی است که در کتاب شرح کليات قانون شيخ الرئيس ابو علی سينا درباره خود می نويسد، چون از خانواده طبيب بوده, خود نيز همت به تحصيل طب می گمارد و می تواند آب مرواريد چشم را جراحی کند.
چهارده سال داشت که پدرش وفات يافت و ده سال در بيمارستان مظفری شيراز مشغول معالجه بيماران بود. در اين وقت شوق تحصيل بيشتر پيدا می کند و بدين منظور در خدمت عم خود کمال الدين ابو الخير مصلح کازرونی قانون را تحصيل می کند وسپس نزد شمس الدين محمد کيشی و بعد در خدمت شرف الدين زکی بوشکانی کتاب قانو ن را تجزيه و تحليل می نمايد. چون اين کتاب مشکل بوده شروح مربوطه را هم مطالعه می کند و سرانجام خويشتن را نيازمند مکتب خواجه نصيرالدين طوسی می يابد و در محضر آن استاد مشکلات کتاب قانون را حل می کند. بعد راه خراسان را در پيش می گيرد و ازآنجا به عراق عجم می رود و سر از بغداد در می آورد و از بغداد نيز به روم عزيمت می کند و از تمام حکما و اطبای مشهور درباره مشکلات قانون استفاده می نمايد و سرانجام به مصر می رسد و در سال (681) سه کتاب درباره شرح قانون می بيند و دراين وقت که اشکالی در کتاب ابو علی سينا برايش باقی نمی ماند به شرح آن می پردازد و کتابی با ارزش تأليف می کند .
علامه درسال 710 هجری در گذشت و در تبريز در جوار قبر محقق بيضاوی مدفون شد. ولادتش درشيراز بود و نزديک به نود سال زندگی کرد.
مصنفات او عبارتند از شرح کتاب مختصر اصول ابن حاجب، شرح مفتاح العلوم سکاکی، شرح کتاب حکمه الاشراق، شرح کليات قانون، تحفه شاهی « در علم هيئت» روضات الجنان .
قطب الدين در رصد خانه مراغه شرکت جست . مدتی در سيواس و ملط به شغل قضاوت مشغول بود. از کتب پارسی او دره التاج است. اين رساله تهذيبی است از کتاب مفصل او موسوم به نهايه الادراک که در علوم مختلف نوشته شده و به طبع رسيده است .
در کتاب اختيارات مظفری اشکالات مجسطی و ديگر متقدمان را حل کرده است . علاوه بر هيئت زمين، فصل مشبعی در جغرافيا از روی تحقيقات تازه و منتقدانه نگاشته و اشتباهات گذشتگان را برطرف نموده است ديگر از آثار او به فارسی مکاتب است. مذهب علامه شافعی بوده و لباس صوفيه می پوشيد و هنگام تصنيف کتاب روزها روزه می گرفت
:)عرفی شیرازی
مولانا محمدبن خواجه زين الدين علی بن جمال الدين شيرازی ملقب به جمال الدين و متخلص به عرفی از مشاهير و شعرای شيراز است.
به کمال فضل و دانش و لطيفه گويي و حاضر جوابی معروف است و طرزی مخالف مسلک قدما در شعر در پيش گرفته و غالباً در اثر کثرت تشبيهات و استعارات او، اصل مقصود در شعرش مبهم می ماند. چند بار به هندوستان رفته و در دربار اکبر شاه هندی تقرب يافته است.
به علت اين که چند بار ابوالفيض و برادرش علامی را که هر دو از اکابر هند بودند در مقام مناظره محکوم ساخته بود آن دو کينه و عداوت او را سخت به دل گرفتند.
عرفی قصيده رائيه ای پرداخته که مطلع آن اين است:
نيافتم که فروشند بخت در بازار
جهان بگشتم و دردا که هيچ شهر و ديار
اين قصيده شامل يکصد و هشتاد بيت است که برخی نيز به جوابگويي او برخاسته اند.
از رباعيات او يکي اين است:
زاهد به فريب مرد و زن مشغول است
صوفی به عمارت بدن مشغول است
عاشق به هلاک خويشتن مشغول است
دانا به کرشمه سخن مشغول است
عرفی در سنه 999 در سن سی و شش سالگی درگذشت و جنازه او را از لاهور به نجف اشرف انتقال دادن
:)قاآنی شیرازی
ميرزا حبيب متخلص به قاآنی فرزند محمدعلی گلشن از شعرای بزرگ دربار فتحعلی شاه و محمد شاه و اوايل سلطنت ناصر الدين شاه بود.
وی در شيراز متولد شد و چون از هفت سالگی يتيم گرديد تحصيلات مقدماتی را در همان شيراز فراگرفت و در اوان جوانی عازم مشهد شد تا در آنجا به ادامه تحصيل بپردازد و ضمناً ميدان تازه ای برای کسب معاش پيدا کند.
قاآنی در ادبيات عرب و فارسی مهارت کافی يافت و به حکمت نيز علاقه سرشاری داشت و می توان گفت شهرت شاعری او لطمه به شهرت او به عنوان يک حکيم دانشمند زده است در حکمت او را همپايه ملاصدرا و حاج ملاهادی سبزواری و در شرعيات مرتضی انصاری شمرده اند. از اين رو فتحعلی شاه او را « مجتهد الشعراء » لقب داد و محمد شاه نيز قاآنی را « حسان العجم» می خواند زيرا در شعر مخصوصاً قيصده سرايي چنان برکلام تسلط داشت که مايه اعجاب هر خواننده آثار اوست.
قاآنی شايد اولين شاعر ايرانی است که بر زبان فرانسه تسلط داشت. همچنين در رياضيات کلام و منطق نيز استادی مسلم به شمار می رفت ولی افسوس که برای مضامين اشعارش از آن همه علم و اطلاعات وسيع استفاده کافی ننمود و شعر را وسيله ای ارتزاق و تفنن می دانست نه هنر.
هنر از لحاظ لفاظی و به کار بردن صنايع شعری و ابتکار در قوافی بی نظير است. قاآنی علاوه بر ديوان اشعارش که در حدود هفده هزار بيت است کتابی بنام پريشان به سبک گلستان درنثر نگاشته که مضامين آنهم مملو از داستان های متهجن و توام با الفاظ رکيک است. وفات قاآنی در سال 1271 اتفاق افتاد و در تهران مدفون شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]