دوستاي مهربانم به من راه حل پيشنهاد بديد : دل مشغولیهای روزمره

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام.دوستاي گلم اگه تاپيك قبلي من رو خونده باشيد تا حدودي از شرايط زندگيم مطلعيد.من با شرايط شوهرم كنار اومدم و الان دارم باهاش زندگي مي كنم .خيلي فكر كردم و هر روز سعي مي كنم بهتر از قبل باشم و به شوهرم محبت مي كنم و همه جوره سعي مي كنم هواشو داشته باشم.اما راستش خيلي بد قلقي مي كنه و اعصابمو بهم مي ريزه.البته همش سعي مي كنم به خودم مسلط بشم اما بعضي مواقع يادم ميره.چند روز پيش با هم يه مغازه رفتيم وقتي از مغازه بيرون اومديم.شوهرم به من گفت:اون حركتها چي بود جلو مغازه دار انجام دادي.من از همه جا بي خبر گفتم :كدوم حركت.گفت: اون مدلي كه تو دستت رو تكون مي دادي و حرف مي زدي خيلي بد معني مي داد.منم گفتم :من اصلا" خودم چيزي نفهميدم و هيچ منظوري در كار نبوده.خدا وكيلي من اصلا" اهل اين كارا نيستم.از اون روز با من حرف نمي زنه.حتي براش هم توضيح دادم كه اون آدم اصلا" براي من مهم نيست(يه فروشنده).اما اون بدتر به من توهين كرد و گفت :ديگه من كاري باهات ندارم و نزديك منم نشو.بچه ها با اين شوهر بدقلق چه كار بكنم.يا بهتر چي كار كنم كه با حرفاي ناجورش آسيب نبينم.من تصميم گرفتم تا جايي كه ميتونم به زندگيم ادامه بدم چون بچه ام خيلي به من احتياج داره.چي كار كنم كه حرفاش و حركتهاي اين جوريش بهم آسيب نرسونه.يه روز اخلاقش خوبه و سه روز بد.

كسي نمياد

كاملياي عزيز احتملا به همسرت گير نمي دي؟
يا مثلا بهش مشكوك يا حساس باسي و اينو تو رفتارت نشون داده باشي؟

کاملیا جان من متاسقانه در جریان نبودم.

ماندگار جون اصلا" بهش گير نمي دم و بهش حساس هم نيستم

از آنجايي كه شوهر من در تمام زمينه ها از خود شمه هايي نشان داده است و من هر تاپيكي و مشكلي را مي خوانم خود را صاحب تجربه مي بينم بايد بگم شوهر من هم اين چنين بوده جوري كه حتي مرا به شوهر خواهرهايش هم نسبت داده است كلاً ادم به خيال خودش تعصبي ولي به ظن من بيماري است. من به حرفهايش اهميتي نمي دادم، اين مسأله دو سالي ادامه داشت ولي به مرور خوب شد. فكر مي كنم دلخوريش از چيزهاي ديگر را اينجوري نشان ميداد. اهميت نده. اينجور مواقع بحث را كش نده و سعي نكن برايش توضيح بدي كه اشتباه كردي و من اينجوري نيستم و... . چون اون خودش ميدونه كه تو چه جوري هستي و ميخاد اعصابتو خرد كنه. من اون زمان متوجه بودم كه شوهرم از از استيصال و درماندگي من هنگام توضيح اينكه به خدا اشتباه ميكني و ... لذت ميبرد و آرامش مي گيرد. به همين دليل ديگه توضيح نمي دادم. در نتيجه مجبور بود در توهم خودش بماند و زجر بكشد. تا خ اينكه حداقل براي آرامش خوش هم كه شده اين قائله را تمام كرد.

ممنون تنها جون شايد اهميت ندادن بهترين درمان باشه براي حرفاي بي پايه و اساس.

کاملیا جون!این مشکلو همه مردا کم یا زیاد دارند .فقط اندازش متفاوته.همسر منم گاهی از این کارای ببخشید.... می کنه.مثلا چند وقت پیش که برای درس دخترم مرتب با معلمش که مرده (و زن وبچه هم داره وبسیار مرد متشخصی هم هست)تماس داشتم.همینو بهانه کرد و قشرقی به پا کرد که بیا و ببین .که دیگه من روزایی که اون معلمش مدرسه هستش .من مدرسه نمی رم .که بهانه دستش ندم .خلاصه عزیزم هممون کم زیاد از این مشکلات داشتیم و داریم.اره !می دونم خیلی غرور آدم جریحه دار میشه.مخصوصا که نجابت و خانمی آدم زیر سوال میره .اما اینم یه نقطه ضعف اکثر مرداست .من شخصا فکر می کنم چون احساس کمبود می کنند چنین حرکات وحرفایی ازشون سر می زنه.صبور باش عزیزم .درکت می کنم.البته من اعتراض می کنم .در مقابلش ساکت نمی شم .اما خیلی هم کشش نمی دم.

دوست گلم من يا مشكل قبليت رو نخوندم يا يادم نيست
نميدونم چند سال ازدواج كردي و مشكل قبليت چي بوده
ولي اگه قبلن از اين دست مشكلها با همسرت نداشتي بايد بگم اين كارش يه جور بهانه گيري بوده
مردا وقتي ناراحت و يا دلخورن از همسرشون اون بصورت بهانه جويي بروز مي دن
بعضي وقتها هم ما بدون اين كه بخوايم رفتارهايي نشون ميديم كه از نظر مردا قابل قبول نيست
بهترين راه اينه كه فعلا رو اين قضيه بحث نكني چون نتيجه برعكسه
سعي كن تو رفتارت متعادلتر و با محبت تر باشي و تا خودش حرفي در اون مورد نزده شما ديگه اشاره ايي نكني
اين طرز صحبت ما و حركات دستمون كه در واقع چيزي هم نيست براي اقايون كمي سخته و اونو نشونه لوندي
ميدنن فقط همسر شما نيست اكثر اقايون در اين موارد كمي حساس هستن
يادت باشه كه ديگه در اين مورد نه عذرخواهي كني و نه ياداوري مگر زمانيكه خودش حرف رو بكشونه به اون
مورد اونوقت سعي كن رفع كدورت كني

اكثر مردها از اين اخلاق هاي زشت دارن بايد سعي كني بهونه دستش ندي .ولي به مرور بهتر ميشن ا لبته خوب خوب نميشن

کاملیا جون شرمنده اینطور میگم سر همون جریان تایلند و احتمالاً جریان های دیگه خیلی پر روش کردی و فکر کرده هر کاری کنه تو هیچ چی نمی گی وبی دفاعی یه چور هایی دست پیش میگیره تا پس نیوفته به نظر من زیاد بهش رو نده و همراه با احترام و محبت یکم بهش بی محلی کن یه جوری که حس کنه اون قدرها هم مرکز توجه و عزیز نیست شاید یکم به خودش بیاد

ممنون دوستاي عزيزم.آره مينا جون خيلي پررو شده .منم تقريبا" دارم همين نظر شما رو عملي مي كنم بدون بي احترامي .بي محلش مي كنم تا ببينم چي كار مي كنه .نمي دونم اين شوهري من چرا قدر زندگيش رو نمي دونه .همه دوستاي مشتركمون كه هردوي ما رو مي شناسند ميگن شوهرت حيف مي كنه قدر زن و بچه اش رو نمي دونه .ميگن همه آرزوشون داشتن همچين بچه اي .يه مشاور بهم گفت با محبت به جا ميتونم سر راه بيارمش .دعا كنيد موفق بشم .ميخام بچه ام زير سايه پدر و مادر بزرگ بشه.

من فکر میکنم بیشتر بهش توجه کن و اعتمادش را جلب کن

به نظر من تو موارد مشابه اصلا سعی نکن واسش توضیح بدی... دفعه ی بعدی که گفتی فلان حرکتت معنی بدی میده...بگو ا من نمیدونستم.دفعه بعد حواسم هست. همین! دلیلی نداره به خاطر کاری که نکردی و منظوری که نداشتی توضیح بدی. هرچی بیشتر توضیح بدی به همسرت فرصت بیشتری میدی واسه ایراد گرفتن. چندبار که اینکارو بکنه و ببینه شما عکس العمل خاصی نشون نمیدی دیگه تکرار نمیکنه.

بانو جان
منم یادم نیست مشکل قبلیت چی بود
اما به طور کلی این جور بهانه گیری های آقایون دو معنی داره :
1- همونطور که بچه ها گفتند از یه چیز دیگه دلخوره و اینطوری داره نشون می ده
2- خودش داره یه کار خلافی می کنه و وجدانش ناراحته و می خواد یه جوری به خودش بقبولانه که تو هم آدم معصوم و پاکی نیستی و تو هم گااهی کار خلاف می کنی .

بنظر من هم وقتی ایراد می گیره زیاد در پی تفسیر و تعبیرش نباش. با یه "جدی میگی؟" یا "عجب" یا " وا پناه بر خدا مردم چه فکرا تو سرشونه " و ..... سر و ته قضیه رو هم بیار و دنبالش رو نگیر . بعضی ها وقتی یه ایرادی به خودشون وارد می شه فوری شمشیر رو از رو می بندن که نشون بدن شما هم ایراد داری و اوضاع یک به یک مساوی بشه . در حالی که زندگی میدون رقابت یا میدون جنگ نیست که هر کسی بخواد توپ رو توی زمین مقابل بندازه.
به جاش یه جاهایی دیگه توی یه جمع هایی دیگه وقتی موضوع زندگی مشترک یا مشکل دو نفر دیگه یا این چیزا پیش میاد جلوی روی خودش برای همه توضیح بده که :
بعضی ها زندگی می کنند و فکر می کنند شریک زندگیشون رقیبشون هست . به جای اینکه دست به دست هم بدن و دوتاشون راه حلی برای مشکلات زندگی پیدا کنند شروع می کنند از هم بهانه گیری و از هم آتو گرفتن ( امتیاز گرفتن) . بعدش هم بگو خدا رو شکر من و همسرم پایه زندگیمون رو روی این بنا نذاشتیم که بخواهیم از هم ایراد بگیریم یا اینکه به جون هم بیفتیم و داریم با کمک همدیگه و با همفکری همدیگه مشکلاتمون رو برطرف می کنیم

اینجوری غیر مستقیم بهش فهموندی که می دونی داره چیکار می کنه و از طرفی هم جلو بقیه هندونه زیر بغلش گذاشتی که اون اینکاره نیست و تو اینجوری در موردش فکر نمی کنی . حتی اگه همون دوستهایتون هم که در جریانند اشکال نداره جلو همونها هم می تونی این حرفها یا حرفهای این مدلی رو بزنی .
اگه حتی اونقدر از زندگی عقب بوده باشه که تا حالا یه همچین حرفهایی به گوشش نخورده یا به ذهنش نرسیده یا براش نگفتن بذار که ببینه و بفهمه و بشینه بهش فکر کنه .
اینطوری هیچ بهانه ای هم نمی تونه بیاره چون تو عملا جلو جمع طرفداریش رو کردی اما حرفت رو هم بهش زدی
بذار بدونه که کوچکترین حرکتی اگه اون بکنه تو تا تهش رو می خونی و می فهمی و اینکه به روش نمیاری دلایل دیگه داره . اما همیشه این چیزا رو توی جمع بگو و هیچ وقت مستقیما به خودش نگو . الان اون اینقدر امادگی نداره که بخوای باهاش در مورد مسائل اینطوری صحبت رو در رو بکنی .
می تونی از اون دوستهاییت هم که در جریانند کمک بگیری که توی جمع بحث ها رو به اینجور جاها بکشونند تا تو بتونی غیر مستقیم حرفهات رو بزنی

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]