-سلام.دوستاي گلم اگه تاپيك قبلي من رو خونده باشيد تا حدودي از شرايط زندگيم مطلعيد.من با شرايط شوهرم كنار اومدم و الان دارم باهاش زندگي مي كنم .خيلي فكر كردم و هر روز سعي مي كنم بهتر از قبل باشم و به شوهرم محبت مي كنم و همه جوره سعي مي كنم هواشو داشته باشم.اما راستش خيلي بد قلقي مي كنه و اعصابمو بهم مي ريزه.البته همش سعي مي كنم به خودم مسلط بشم اما بعضي مواقع يادم ميره.چند روز پيش با هم يه مغازه رفتيم وقتي از مغازه بيرون اومديم.شوهرم به من گفت:اون حركتها چي بود جلو مغازه دار انجام دادي.من از همه جا بي خبر گفتم :كدوم حركت.گفت: اون مدلي كه تو دستت رو تكون مي دادي و حرف مي زدي خيلي بد معني مي
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان