واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بررسي «كلام اخلاقي معتزله» در آخرين شماره از ماهنامه اطلاعات «حكمت و معرفت»
گروه انديشه: مقاله «عدل الهي و عقل انساني در كلام اخلاقي معتزله»، توسط «جورج حوراني» نوشته و توسط «فاطمه احمدوند» ترجمه شده و در آخرين شماره از ماهنامه اطلاعات حكمت و معرفت (شماره 5، مردادماه 1387) منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، اين مقاله ترجمه و تلخيص مقاله جورج حوراني است كه در مجموعه اخلاق در اسلام ويراسته «ريچارد هووانيسيان»، انتشارات آندنا (ملبو، كاليفرنيا) به چاپ رسيده است. مكتب معتزله از يك نظام اخلاقي نظري برخوردار است كه به شكلي منسجم از اوايل شكلگيري اين مكتب در اواسط قرن هشتم هجري توسط دو تن از شيوخ اين مكتب؛ يعني «جبايي» (م.915) و «ابوهاشم» (م.933) ايجاد شد و در «المغني» قاضي عبدالجبار (م.1025) به اوج خود رسيد.
امهات اين نظريه (اخلاق معتزله) به گونهاي نظاممند در كتاب نگارنده تحت عنوان عقلگرايي اسلامي: اخلاق عبدالجبار، آمده است. اين نظام در بافت اسلام سني (جايي كه در آن شكل گرفت) مورد بحث قرار خواهد گرفت در عين حال، تأثير آن در دورههاي بعد در فضاي تشيع بهتر برجاي ماند. در اخلاق معتزله يك غايت اخلاقي صادقانه وجود دارد كه ميتوان آنرا به حق دانست و مكتب اعتزال اين غايت را خالصانه در چارچوب فكري خود دنبال كرده است.
خلاصه اين غايت عبارت است از حمايت و تشويق اختيار و قدرت عمل در انسانها در برابر آن ارزش و اعتبار قاطعي كه سنتگراها به قدرت مطلق الهي ميدهند. آرمان معتزله را چند اعتقاد پشتيباني ميكند كه معتزليان در پي توضيح و تبيين آنها هستند. اين اعتقادها بدين قرارند: خصائل اخلاقي مانند عدالت، تكليف، خير و شر، وجودي عيني و واقعي دارند. اين خصائل را ميتوان هم در مورد اعمال خدا و هم در مورد اعمال انسان بكار برد.
انسانها قادرند مستقل از اراده الهي يا اقتضائات مادي عمل كنند. همچنين انسانها قادرند حقايق اخلاقي عيني را درك كنند و تا اندازهاي با تفكر مستقيم يا «عقل» خود و نه صرفا از طريق تفسير متن مقدس كاري كه علما را مشخصا در جايگاهي برتر قرار ميدهد و آنها را حجتهاي نهايي بر زندگي مردم عادي ميكند دست به قضاوت اخلاقي بزنند.
ضعف نظريه علم اخلاق معتزله در اين است كه عقل را به بسياري از اصول اخلاقي عالم ميداند. ضعف آن ادعا هنگامي مشخص ميشود كه اختلاف نظرهاي افراد مورد توجه قرار بگيرد اين اختلاف نظرها رخ نميكرد، اگر گروههاي مخالف هم شهودهاي عقلاني درستي داشتند و هم از علم يكساني در خصوص حقايق برخوردار بودند.
دو دسته با معتزله خصومت داشتند يكي مكتب اشعري و ديگري حنبليها. هر دو گروه تا قرن 11 به طور مشخص سازمان يافتند. حنبليها با اعتراض و تظاهرات توجه و حمايت عامه را به خود جلب كردند. معتزليان اقليتي بيدفاع در بغداد قرن 11 بودند. از اينرو اشاعره و حنبليها توانستند با اعمال فشار خليفه را وادار كنند تا دستوري مبني بر حجيت اعتقاد سنتگرايان و انكار عقايد اهل اعتزال صادر كند.
اين دستور به هيچوجه برخاسته از عقايد كلامي خليفه نبود، بلكه صرفا قصد آن داشت تا اكثريت علماي سني را راضي كند. او مشخصا اين امر را تمايل مشترك ايشان براي ايجاد جبههاي محكم در برابر سلاطين شيعي آلبويه ميدانست كه حاكمان موقت عراق بودند. بنابراين نهضت معتزلي را سياست بر زمين زد و اين امر حتي پيش از آنكه سلاطين سلجوقي بغداد را در 1055 قمري تصرف كنند و براي آموزش فقهاي شافعي و متكلمان اشعري به تاسيس مدرسه اقدام كنند اتفاق افتاد.
در بررسي پيامدهاي شكست عقلگرايي و عينيتگرايي اخلاقي نه تنها بايد به معدود معتزليان متخصص توجه داشت، بلكه لازم است فيلسوفان و انديشمنداني را كه با پيروي از سنت يونان همين ديدگاه را در مورد اخلاق داشتند نيز مدنظر قرار داد؛ از آن جملهاند فقهاي حنفي كه با نهضت معتزله همدلي داشتند و تا مدتها در مسائل فقهي و اخلاقي استقلال رأي داشتند و نيز قشر باسوادي كه تابع رأي اين رهبران بودند.
ماهنامه اطلاعات حكمت و معرفت به صاحب امتيازي مؤسسه اطلاعات و مدير مسئولي و سردبيري «انشاءالله رحمتي» هر ماه منتشر ميشود كه اين شماره ويژه «سيدجمالالدين اسدآبادي» است.
سه شنبه 5 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 485]