واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > دولت - از شخصیتهای قدیمی تا چهرههای عملگرا. دولت نخست محمود احمدینژاد که نهمین دولت تاریخ پس از انقلاب اسلامی به شمار میرود، در طول چهار سال گذشته اقداماتی انجام داد که جدا از مثبت یا منفی بودن آنها و تأثیرات و نتایجی که به بار خواهد آورد، شاید یکی از معدود دولتهایی باشد که برای اقداماتی که انجام میدهد به پشتوانهای فکری اشاره دارد. یعنی تفکری خاص و حاکم بر مجریان، موجب شده است که تمام اقدامات دولت از این تفکر خاص نشأت بگیرد و بدین ترتیب علاوه بر تحکیم پشتوانه فکری یا ایدئولوژیک خود، وسیلهای برای نهادینه کردن آن در جامعه شود. بدون شک ادبیات متفاوتی که احمدینژاد در مقایسه با رؤسای جمهور پیشین در پیش گرفت، یکی از عوامل پیروزی وی در انتخابات سال 84 و به تبع آن در انتخابات سال 88 بود. دولت نهم و بهویژه شخص احمدینژاد معتقدند که برای آنچه که انجام میدهند مبانی تئوریک دارند تا جایی که رئیسجمهور اعلام کرد؛ تئوریهای مادی به بنبست رسیده است به طوری که اگر در کشوری راجع به دموکراسی حرف بزنیم مردم حالت تهوع میگیرند. او در حالی این سخنان را در سفر استانی به فارس و در جمع علما و روحانیون مطرح میکرد که معتقد است «دولت با همه ابعاد و توان، عقیده دارد و تلاش میکند که فضای مدیریت کشور را به سمت الگوی اسلامی پیش ببرد. اکنون دوران تئوریهای مادی به پایان رسیده است.» اما این نظر تنها منحصر به احمدینژاد نیست؛ چراکه تعدادی از همراهان و دوستان او نیز چنین نظری دارند. از آن جمله میتوان به غلامحسین الهام اشاره کرد که سعی دارد به عنوان یکی از کانونهای فکری دولت نهم مطرح شود. او معتقد است که «جامعه ما جامعهای نجیب، معقول و واقعاً سنجیده است و تاکنون یک حرکت عقیدتی و جهادی داشته است و مجاهدت گفتمانی را بر مطالبات مادی ترجیح داده است. البته او در گفتوگویش با سایت رجانیوز توضیح نداده است که منظورش از «مجاهدت گفتمانی» چیست. تلاش دولت برای گسترش این تفکر در جامعه که «مادیات همه چیز نیست و میتوان با عقیده همه چیز را ساخت»، به خوبی نمایانگر خط سیر اصلی حرکت دولت احمدینژاد در چهار سال آینده است. غلامحسین الهام که این روزها در مقام سخنگوی دولت و وزیر دادگستری خدمت میکند در این باره میگوید: «باید از این گفتمان و ظرفیت مراقبت کرد، مراقبت هم کار جدی میطلبد. این ارتباط را باید به فضای ارتباط با همه بخشها و گروههای جامعه تسری داد.» الهام این تسری دادن خط فکری دولت در جامعه را کافی نمیداند و معتقد است: «اشکالاتی در ساختار کار داریم و در تصمیمگیری با توجه به پراکندگی از حیث مدیریت و پراکندگی قدرت که در ساختار حقوقی ما وجود دارد، امکان تصمیم سریع و جامع را مشکل مینماید و سرعت آن را کند میکند. به خصوص اگر نهادهای قدرت دارای گفتمانهای متفاوتی باشند، مدیران اجرایی را دچار مشکل میکند، یعنی بخشهای قضایی، بخشهایی که در مجمع تشخیص به عنوان مصلحت عمل میکنند، آنها اگر به سمت یک نگرش واحد نروند، کار را برای دولت حامل گفتمان سخت میکنند و باید اینها را با یکدیگر همگرا و همافزا کرد.» با این اظهارات، به نظر میرسد که تلاش دولت به همین مسئله ختم نخواهد شد و دولت دهم قصد دارد تفکرات و مبانی عقیدتی خود را در راستای یکسانسازی تمام نیروها به سایر قوا و حتی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گسترش دهد، چراکه وجود تفکرات مختلف و متضاد با تفکرات خود را مانعی در راه نهادینه کردن آنچه که درست میپندارد، میداند. حامی حوزویآیت الله مصباح یزدی که بسیاری از سیاسیون، مبانی نظری و تفکری دولت نهم را برگرفته از دیدگاههای وی میدانند دولتمردان کنونی را «الگویی برای آینده» میداند و میگوید: «از برکات و دستاوردهای دولت نهم، ترسیم برنامه و راهکار برای دولتهایی بعد از خود است. دولتهای بعد از دولت نهم نمیتوانند خلاف طرحها و اقداماتی که این دولت آغاز کرده است، عمل کنند.» یار کیهانیاین عقبه فکری در همه حوزهها نمایندگانی دارد که هر یک به نوبه خود در صدد بسط آن هستند. در حوزه مطبوعات و رسانه میتوان حسین شریعتمداری و روزنامه کیهان را پیشگام ترویج مبانی تئوریک اقدامات دولت احمدینژاد دانست. شریعتمداری که از مبارزان پیش از انقلاب است، در راستای گسترش مبانی نظری دولت در جامعه و حتی در بین جمعی از نخبگان سیاسی عملکرد قابل توجهی داشته است. او احمدینژاد را نماد کامل اصولگرایی میداند و در سخنانی که در همایش سراسری مسئولان بسیج دانشجویی کشور ایراد کرد، گفت: «هر کس بخواهد علیه اصولگرایی موضعگیری کند به ضرر خودش تمام میشود.» شریعتمداری در دوران تبلیغات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به استانها نیز سفر کرد و برآیند سخنانش این بود که گفتمان و رویه احمدینژاد تنها راه پیشرفت کشور است و نمیتوان در مقابل آن ایستاد. انتقادهای این چهره مطبوعاتی نیز هرگز از موضوعات سطحی و روبنایی فراتر نرفته است. یار پیدا و پنهاندر میان عقبه فکری دولت نهم به چند چهره دیگر نیز میتوان اشاره کرد، از جمله محمدعلی رامین که شاید بتوان او را یکی از مؤثرترین همفکران احمدینژاد در بحث نفی هولوکاست قلمداد کرد. او که گفته میشود تحصیلاتش را در آلمان به پایان برده است نقش بسزایی در ایجاد تفکر نفی هولوکاستی در دولت نهم داشت، تفکری که در راستای دیپلماسی روبه جلوی دولت تبیین میشود. مرید و مراداسفندیار رحیم مشایی که علاوه بر ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مشاورت احمدینژاد در امور بینالملل را نیز بر عهده دارد و در بیشتر سفرهای برونمرزی رئیس دولت او را همراهی میکند نیز یکی دیگر از پایگاههای فکری دولت به شمار میرود، با این تفاوت که گاهی نظرات متضاد وی با آنچه که به صورت رسمی از سوی دولت منتشر شده شکافهایی را در این عقبه فکری دولت نشان داده است، هر چند بهصورت عیان واکنش دیگر حلقههای تبیینکننده تئوریهای دولت نهم را بر نینگیخته است. از مهمترین این نظرات متضاد میتوان به اظهارات او مبنی بر دوستی مردم ایران با مردم اسرائیل اشاره کرد که هیچگاه با مخالفت محمود احمدینژاد مواجه نشد و او به ناچار و پس از موضعگیری صریح مقام معظم رهبری در این باره مجبور به عذرخواهی و پس گرفتن حرف خود شد. معلم و مبلغمرتضی آقا تهرانی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی که از او به عنوان معلم اخلاق دولت یاد میشود نیز یکی دیگر از مبلغان تئوری دولت نهم قلمداد میشود. او نیز در انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری به عنوان مدافع تمام عیار دولت، مبانی دینی و ارزشی عملکرد دولت نهم را تبلیغ میکرد. او میگوید: «از احمدینژاد خواستم عدالت و مهرورزی را الگوسازی کند و بر پای آن بایستد. احمدینژاد تلاش کرد شعارهای امام (ره) را احیا کند و عزت انقلاب را در دنیا نشان بدهد.» این سخنان نشان میدهد که آقا تهرانی تا چه حد بر تعیین خط سیر دولت نهم تأثیرگذار است. او در نشست هماندیشی حضور اصولگرایان تلویحاً احمدینژاد را الگویی برای آیندگان دانست. یار دیرینمجتبی ثمره هاشمی نیز یکی دیگر از اعضای حلقه فکری تبیین دیدگاههای تئوریک دولت احمدینژاد است. او که در ابتدای شروع به کار دولت نهم به عنوان چهره در سایه دولت معروف شده بود، بدون شک نقشی غیر قابل انکار در تعریف و اجرای مبانی فکری دولت داشته و خواهد داشت. او به نوعی میتواند تأییدکننده نهایی یک سری از کارها باشد.ثمره هاشمی عضو حلقه ارومیه است، یعنی همان حلقهای که احمدینژاد، فتاح، محصولی و چند نفر دیگر از ابتدای انقلاب تشکیل داده و تاکنون آن را حفظ کردهاند. او در دولت نهم معاونت سیاسی وزیر کشور را بر عهده داشت. قبل از این و از ابتدای آغاز به کار دولت نهم هم مجتبی ثمره هاشمی مشاور رئیسجمهور و مرد سایه کابینه بود. او قبل از اینکه سارکوزی به عنوان رئیسجمهور فرانسه تعیین شود به عنوان فرستاده ویژه احمدینژاد راهی فرانسه شد و با ژاک شیراک دیدار کرد. او این نوع سفرها را بعد از آن هم تکرار کرد. چندی پیش هم شایع شد که او با یک آمریکایی که احتمالاً ویلیام پری بوده ملاقات پنهانی در راستای رابطه ایران و آمریکا داشت که البته تکذیب نشد. او تاکنون تقریباً در هیچ مصاحبه مطبوعاتی به جز در آستانه انتخابات و آن هم با معدودی از رسانهها شرکت نکرده و معمولاً در مهمانیهای مسئولان نظام هم ظاهر نمیشود. از جمله تکه کلامهای وی «اشرافیت» است که به گفته وی مصادف است با «بد دینی». بسیاری از کارمندان شهرداری میگویند که رئیسجمهور در دوران تصدی بر شهرداری تنها در برابر ثمره هاشمی بود که آرامش مییافت. نگاهی به مواضع این حلقه فکری نشان میدهد که پرهیز از تئوریهای مادی و تأکید بر ارزشها در اتخاذ تصمیمات کلان، الگو بودن راه احمدینژاد، لزوم یکسانسازی نظرات مختلف در رأس نهادها و قوای نظام با تفکر حاکم بر دولت، تأکید بر ادامه راه احمدینژاد برای آیندگان و الگوسازی در جامعه، همگی نقاط مشترکی هستند که به تناوب در سخنان همفکران محمود احمدینژاد به چشم میخورد. در بیان دیگر، این تفکر معتقد است که از این پس آنچه که در دولت احمدینژاد عمل میشده باید با زمینهسازی و بسترسازی عمیق در فرصتی 8 ساله، ادامه یابد و هرگونه انحراف از آن موجب انحراف از راه امام (ره) و انقلاب اسلامی خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 503]