واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > انتظامی، حسین - مهندس موسوی را مطابق تقسیم بندی های فعلی جریان های سیاسی، نه می توان اصلاح طلب نامید و نه اصولگرا ، ضمن آن که با مراجعه به بار معنایی این واژگان می توان او را به هر دو صفت خواند . اگر چه تقریبا تمام فعالان جبهه اصلاحات روزی زیر بیرق موسوی بوده اند اما او در زمره معدود کسانی است که در بیست سال گذشته چندان تفاوتی نکرده است . کسانی که دهه شصت به چپ و بعضا به خط سوم مشهور بودند بعدها در فرهنگ ، اقتصاد و سیاست خارجی به دامان تفکرات راست و وجه لیبرالی آن غلتیدند و اگرچه برخی از آنان با طرح آموزه های دموکراسی لیبرال تلاش داشتند حتی در حوزه سیاست از ایده های چپ فاصله بگیرند اما از آنجا که روحیات و خلقیات فردی معمولا کمتر تغییر می یابد با وجود همه راست نمایی ها همچنان تمامیت خواه باقی ماندند . موسوی همچنان به آرمان های انقلاب و بعضا حتی با همان ادبیات وفادار مانده است . البته طبیعی و بدیهی است که در عین ارزش گرایی ، قرائت های بسته و تحدیدی از فرهنگ رابرنتابد و در کنش با جامعه ، نگاه عمودی و آمرانه را نپسندد. حضور میر حسین موسوی البته عده ای را نگران می کند : از سویی گرایشهای حامی دولت را از نگره یا شعار تمایز بخش خالی می سازد و از سوی دیگر مدعیان دوستی قدیمی و برکشیدگان محفل وی را با تناقض روبرو می کند . گروه اخیر در دوره های قبلی انتخابات ریاست جمهوری همواره و شاید با اطمینان از خودداری موسوی از پذیرش تعارف اولیه ، نام و خاطره میرحسین را ابزاری برای رعب رقیب می ساختند و سرانجام با نامزد جایگزین ، کار خود را پیش میبردند . اما این بار که حضور او را جدی می یابند سردرگم مانده اند زیرا از طرفی نمی توانند از او حمایت نکنند و از طرفی میر حسین به بسیاری از معتقدات امروزی یاران دیروز خود باور ندارد و لذا از منظر دوستان قدیمی بیشتر به یک اصولگرا می ماند. علاوه بر این مخمصه ، اصلاح طلبان می دانند برخی ویژگی های شخصی یا زمانی ، شانس موسوی نسبت به سایر نامزدهای مطرح را بالاتر نشان می دهد : نداشتن موضوع یا بهانه برای تخریب ، کاستن از مزیت انحصاری رقیب (گفتمان عدالت) ، وجود خاطره خوش در اذهان و امکان یارگیری از بدنه اصولگرایان . اگر آقای کروبی با طرح توزیع ملموس نقدانه توان جمع آوری بخش توده ای آرای آقای احمدی نژاد را دارد ، آقای موسوی نیز از امکان جذب طیف جدید و چپ اصولگرایان برخوردار است . از این رو موسوی شاید تنها نامزد اصلاحطلبان باشد که امکان یارگیری از داخل اصولگرایان را دارد. نفس اعلام نامزدی او ممکن است جبهه اصولگریان را دچار سردرگمی سازد و ضرورت تغییر استراتژی را ایجاب کند . موسوی البته می تواند از پارادوکس «آشنا، ولی ناشناخته » بهره گیرد . او برای بیست سی درصد رایدهندگان که سالهای میانی عمر را میگذرانند همچنان رئیس دولتی خاطرهانگیز است که آنها به هرحال نسبت به آن نوستالژی دارند. همچنین برای کل جامعه ایرانی، نامی غیر آشنا نیست که جاانداختن او ناممکن باشد و البته همه وجوه او نیز بر عکس آقایان خاتمی و احمدی نژاد کاملا آشکار نیست. به عبارت بهتر، او از منافع آشنایی و ناشناسی به صورت توامان برخوردار است بدون آن که آسیبهای هر یک، وی را تهدید کند. با قطعی شدن حضور موسوی ، هر دو جریان سیاسی نیازمند بازنگری در راهبرد خود هستند . اصلاح طلبان با قبول مزیت های موسوی باید از تناقض و مخمصه پیش گفته به در آیند یا آن را هضم کنند و اصولگرایان باید ببینند اصرار بر محوریت رئیس دولت نهم را پی بگیرند یا با التفات به منتقدان درونی ، یکی از چهره های جامع و گفتمان ساز خود را به میدان بیاورند .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 288]