تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانايى رسد، متواضع مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831414940




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مصاحبه با قاتل جنایت سعادت آباد ساعاتی قبل از اعدام


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: حوادث > داخلی  - واحد مرکزی خبر نوشت: قاتل میدان کاج خود را اینگونه معرفی می کند: یعقوبعلی جعفری با اسم مستعار مهدی، 31 ساله متولد تفرش، تحصیلات سیکل، از شش هفت سال گذشته تا کنون بنگاه مسکن داشتم. یعقوب که در تاریخ ششم آبان امسال در حوالی میدان کاج سعادت آباد فردی به نام یزدان را در مقابل چشم مردم با ضربات متعدد چاقو به طرز فجیعی به قتل رسانده است در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار واحد مرکزی خبر گفت: عشق بازیگری داشتم اما نمی دانم چرا بازیگر نشدم ، فیلم های جنایی و پلیسی را دوست داشتم. قاتل میدان کاج که در آخرین ساعات زندگی خود تقریبا خونسرد روبروی ما نشسته است، درباره نحوه آشنایی با کیمیا یکی از عوامل مطرح در حادثه قتل خیابان یکم سعادت آباد می گوید: بالاتراز میدان کاج در مسکنی شاغل بودم که صاحب مسکن طبقه پایین آن را به کیمیا اجاره داده بود. وی کیمیا را زنی می داند که به واسطه روابط عمومی قوی خوب قرارداد می بست و خوب پول در می آورد. یعقوب و چگونگی آشنایی با کیمیا: بچه دختر عمویم در پی کار بود که او را به کیمیا معرفی کردم و به واسطه آن روابطم با کیمیا بیشتر شد و چندین مرتبه نزد او رفتم، کیمیا از برخورد و تیپ، قیافه من خوشش آمد. عاقبت بعد از چند روز به خانه من رفتیم. کیمیا در راه پیشنهاد کرد برایم ماشین بخرد که گفتم ماشین دارم و رابطه ام با او بیشتر شد؛ مدتی بعد خانه خودم را تخلیه کردم و در خانه کیمیا که خواهرکوچکی هم داشت بدون ازدواج شرعی شروع به زندگی کردم. یعقوب می گوید: فکر می کردم مطلقه است اما بعد از یکسال فهمیدم او از شوهرش طلاق نگرفته است. از او می پرسیم چرا با این وضع ارتباطت را با او ادامه دادی؟ جواب می دهد: دوستش داشتم. یعقوب به گفته خود به خاطر اختلافات مالی و ضرب و شتم کیمیا حدود شش ماه زندانی شده است اما در زندان هم با او ارتباط تلفنی داشته است. تنفر از یزدان از کجا درذهن یعقوب کلید خورد؟. یعقوب می گوید: دو سه هفته آخر زندانم کیمیا از مزاحمت های یک نفر به نام یزدان برایم گفت همان موقع خیلی عصبانی شدم. قاتل محکوم به قصاص بعد از زندان به واسطه تحریک کیمیا به یزدان زنگ می زند تا بگفته خودش او را از رابطه با کیمیا منصرف کند اما رقیب عشقی اش نمی پذیرد. یعقوب که جزئیات روز جنایت را به خوبی بیاد دارد در تشریح آن ماجرای خونین می گوید: صبح روز حادثه آمدم تا با یزدان که او را هنوز ندیده بودم، حرف بزنم البته همراه خودم یک چاقو هم برای دفاع برداشته بودم، وقتی با یزدان مواجه شدم و او را با اسم صدا زدم اما او بلافاصله اسپری به صورتم پاشید و لگدی هم به من زد. زمانی که آمد فرار کند با کارد او را زدم این زمان خشم و نفرت و جنون مرا گرفته بود؛ کارم از روی ناراحتی شدید بود، نمی خواستم او را بکشم. ازیعقوب می پرسم: می گویند هجده ضربه چاقو به یزدان زدی، چرا؟ گفت: فقط چهار پنج ضربه به او زدم، خون جلوی چشمم را گرفته بود و هیچ کس را نمی دیدم. یعقوب ناگهان یاد یک عادت همیشگی می افتد: حوادث روزنامه ها را زیاد می خواندم البته می خواستم تا اینگونه مسائل برایم تجربه شود. - چرا اجازه ندادی مردم به یزدان کمک کنند؟ یعقوب به فکر فرو می رود و می گوید: دچار جنون آنی شده بودم، یادم نمی آید به مردم چه می گفتم و یا اینکه به جنازه یزدان لگد زدم هم یادم نمی آید. یعقوب روز حادثه پس از از پای در آوردن یزدان پیراهن خود را درمی آورد؛ می پرسیم به چه فکری بودی؟ می گوید: می خواستم خودم را هم بزنم اما ترسیدم. با حیرت می پرسیم پس چرا یزدان را بی مهابا چاقو می زدی. در مقابل حیرت بیشتر ما می گوید: نمی ترسیدم، از او نفرت داشتم. یعقوب تا هنگام بازداشت و حضور درکلانتری و آگاهی باور نمی کند که کسی را به قتل رسانده؛ به قیافه اش خیره می شوم چیزی مصرف می کردی؟ پاسخ می دهد: شیشه می کشیدم، قبلا هم مشروب می خوردم اما دو سالی بود که دست برداشته بودم. یک سوال ذهنم را مشغول کرده یعقوب می داند که اعدامی است. قاتل میدان کاج می گوید: از حکمم خبر دارم، اعدام است زمانش هم فردا در ملاء عام؛ باید تقاص پس بدهم اگربگویم نمی ترسم، دروغ است. از یعقوب می پرسم به لحظه اعدام وطناب دار فکر کرده ای؟ جواب می دهد: فرصت نشده که فکر کنم که پای چوبه دار چه احساسی دارم. یعقوب ازخانواده مقتول طلب عفو و بخشش می کند اما دریک فکرعجیب است: ای کاش کیمیا را به جای یزدان می کشتم؛ او مرا به پای چوبه دار کشید. و آخرین حرف یعقوب که با حسرت تما م بیان می شود: پدرم بعد از ارتباط من با کیمیا چنین روزی را برایم پیش بینی می کرد. /56




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 240]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن