واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - جناب حجت الاسلام کریم مظفری که خود را از طلاب حوزه علمیه قم معرفی کرده، پاسخی را به مقاله آقای رسول جعفریان ارسال کرده است. متن این پاسخ که در واقع نقد مقاله آقای جعفریان است از نظر خوانندگان می گذرد. بسم الله الرّحمن الرّحیم سلام علیکم جناب مستطاب آقای جعفریان حفظه الله تعالی بنظر می رسد یکی از اشکالاتی که ما طلبه ها در معرض جدّی آنها هستیم این است که : به مجرّد اینکه ـ به اصطلاح ـ بازارمان قدری گرم شد و چند نفر دور و برمان پیدا شدند و خلاصه به جایی رسیدیم ، گاهی قدری از خود فراموش نموده ، و احیاناً پایمان را از حدود و ثغور خود فراتر نهاده ، یا به بعضی از علمائی که خودمان از خوان علوم آنها ریزه ای خورده ایم جسارت ـ نعوذ بالله تعالی ـ به اسائة ادب می کنیم ؛ و یا بعضی از روش های دینی و سیّما مذهبی را (گاهی حتّی ناخودآگاه به سبب اینکه با سلیقه شخصی و طبع خصوصی خویش ناسازگار می انگاریم) مورد نقض و ردّ قرار داده ، و در این ردود و نقوض هم بعضاً به جانب افراط متمایل شده ، ملاحظة جهات اهمّ را نمی کنیم . خداوند ما و شما را از غفلت حفظ فرموده و از آنها که ﴿نسوا الله فأنساهم أنفسهم﴾ قرار ندهد. حال اگر پذیرنده هدیّه ای که حضرت صادق (علیه الصلوة و السلام) مُهدی آن را أحبّ الاخوان خود خواندند می باشید ، آن را به محضر شما تقدیم می کنم . در مورد مسألة عریضه نویسی : ابتداء به عرض می رسانم که بنده به هیچ نحو در صدد تصحیح یا توجیه گفته های شخصی که او را متولّی مسجد جمکران خوانده اید نیستم . و نیز به هیچ عنوان ، از وضعیّت و شرائط موجود مربوط به چاه عریضه نویسی آن مسجد ، دفاع نمی کنم . بلکه در خصوص چند مورد از فرمایشات منسوب به حضرتعالی ، عُرَیضه هایی دارم : 1- فرموده اید : ««چگونه می توان با چند روایت که آن هم صراحت ندارد ، چنین رسمی را رواج داد ، در حالی که علماء صدها روایت نقل شده توسط همین میرزای نوری را در باب تحریف قرآن ، ردّ و فاقد اعتبار و ارزش می دانند ؟»» عرض می کنیم : (1) - لطفاً روایات عریضه نویسی را در آدرس های مذکوره در ذیل و نیز صراحت آنها را ملاحظه فرمایید : - مصباح کفعمی ره : صص 403 و 404 و 405 - البلد الامین : صص 157 و 158 - قبس المصباح : (به نقل بحار : ج 91 : صص 23 و 24 و 25 و 26 و 27) - مصباح و مختصر المصباح شیخ طوسی ره : (به نقل بحار : ج 91 : صص 27 و 28 و 29 و 30) - مصباح الزائر : (به نقل بحار : ج 99 : صص 231 و 232 و 233 و 234) - مصباح کفعمی ره : (به نقل بحار : ج : 99 : صص 234 و 235) - البلد الامین : (به نقل بحار : ج 99 : صص235 و 236) - العتیق الغروی : (به نقل بحار : ج 99 : صص 237 و 238 و 239 و 240 و 241 و 242 و 243 و 244 و 245) جناب آقای جعفریان عزیز ، آیا بهتر نیست شخصیتی مثل حضرتعالی، قبل از نظر دادن، مطالعه ای داشته باشد؟ (2) - آیا آماری که در مورد روایات تحریف قرآن بیان فرموده اید (صدها روایت) مستند است؟ اصلاً موضوعی که «صدها روایت» از ائمه (ع) داشته باشد ، تعدادش از عدد انگشتان دستان مبارک شما تجاوز می کند؟ (بجز موضوعات کلّی وسیع مثل «نماز») (3) - آیا ردّ نمودن و فاقد اعتبار و ارزش دانستنِ علماء ، روایات «تحریف قرآن» نقل شده توسط میرزای نوری را ، مستلزم این است که کلاً روایات نقل شده توسط ایشان از درجة اعتبار ساقط باشند حتی در سائر موضوعات؟ و حتّی اگر فحول فنّ حدیث ، امثال شیخ طوسی و کفعمی و مجلسی و ... نقل فرموده و صحّه گذاشته باشند؟ چگونه بین دو مطلب بی ربط ، چنین ملازمه ای قائل می شوید ؟ (4) - حضرتعالی در فنّ حدیث و حدیث شناسی ، چه مقدار و نزد کدام استاد متضلّع ، کسب آشنایی فرموده اید؟ (5) - آیا معیار صحت و سقم روایات ، و میزان تشخیص اینکه کدام کار مایة آبرومندی و کدام موجب آبروریزی شیعه است : - سلیقة شخصی من و شما است؟ فعلی المذهب السلام ! - یا ملاکش طرز نگاه و دید دشمنان اسلام راستین (تشیع) است؟ پس حجّ و نماز را هم باید تعطیل کرد ؛ زیرا استهزاء می کنند که : این دیوانگان چرا دور یک اتاق سنگی دست ساز می چرخند با لباس های حمام (در طواف) ؟ و این بی نزاکت ها چرا سر خود را زمین گذاشته ، عَجُز خود را بلند می کنند (در سجدة نماز) ؟ 2- فرموده اید : «چه ضمانتی وجود دارد که در آینده در هر مسجد و امامزاده و ... یک چاه درست نشده و ... برای مثال چرا در حرم امام رضا چاهی کنده نمی شود تا ... در کنار کعبه و در مسجد النبی و بقیع هم ، آیا می توان شبیه این چاه را کند و ... » عرض می کنیم : (1) - اگر مراجعه ای به روایات مربوطه می فرمودید ، ملاحظه می کردید که این سؤالاتِ همراه با استهزاء شما ، پاسخش بیان شده است ؛ زیرا در روایات رقعه (یا همان عریضه) ، در مورد محل افکندن عریضه ، اگر چه راه های مختلف یا تعبیرهای گوناگونی ذکر شده ، که ذیلاً مشاهده می کنید : - در بعض روایات : وَ تَطرَحُهَا عَلی قَبرٍ مِن قُبورِ الأئِمَّة (ع) أو فَشُدَّهَا وَ اختمهَا و اعجن طِیناً نَظِیفاً و اجعَلهَا فِیه و اطرَحهَا فی نَهرٍ أو بِئرٍ عَمیقَةٍ أو غَدیرِ مَاءٍ فإنها تَصِلُ إلی صاحِبِ الأمرِ (ع) وَ هُو یتولّی قضاءَ حاجتِک بنَفْسه . - و در بعضی : رُقْعَةٍ تُکْتَبُ وَ یُوَجَّهُ بِهَا إِلَی مَشْهَدِ مَوْلَانَا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ أَفْضَلُ السَّلَام . - و بعضی : وَ اکْتُبْ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رُقْعَةً وَ أَنْفِذْهَا إِلَی مَشْهَدِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ ارْفَعْهَا عِنْدَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ . - و برخی : وَ اطْرَحْهَا فِی نَهَرٍ جَارٍ أَوْ بِئْرٍ عَمِیقَةٍ أَوْ غَدِیرِ مَاءٍ . - و برخی دیگر : ثم ترمی فی بئر عمیقة أو نهر أو عین ماء عمیقة . - و جایی : ثم ارمها فی النهر أو البئر أو الغدیر تقضی حاجتک إن شاء الله . - و جای دیگر : وَ تَطْرَحُهَا فِی مَاءٍ جَارٍ أَوْ بِئْرٍ فَإِنَّهُ تَعَالَی یُفَرِّجُ عَنْکَ . - و نیز : وَ یَطْرَحْهَا فِی الْمَاءِ الْجَارِی . - و ایضاً : وَ تَطْرَحُهُمَا فِی نَهَرٍ جَارٍ أَوْ بِئْرِ مَاءٍ . و مورد دیگر : ثُمَّ تَأْخُذُ الرُّقْعَةَ فَتَرْمِی بِهَا فِی بَحْرٍ أَوْ فِی نَهَرٍ جَارٍ یَقْضِی اللَّهُ حَوَائِجَکَ وَ یُفَرِّجُ عَنْکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ . - و ایضاً : وَ اطْوِ الْوَرَقَةَ وَ اعْمِدْ إِلَی وَسَطِ الْبَحْرِ ... ، وَ ارْمِ بِهَا فِی الْبَحْرِ . - و کذا : ما یکتب أیضا علی کاغذ و یرسل فی الماء . - و بالاخره جایی هم : وَ یَدُکَ بِالرُّقْعَةِ مَرْفُوعَةٌ نَحْوَ السَّمَاءِ . لکن مشاهده می فرمایید که این روایات (بقول شما غیر صریحه) صراحتاً مشترک اند در اینکه عریضه را یا بر قبر یکی از ائمه (ع) (که اکنون مصداقش داخل ضریح مطهر است) انداخته می شود و یا در آب جاری (دریا ، رودخانه ، جوی آب ، چشمه ، چاه آب) و امثال آنها ؛ و اگر هم چاه باشد ، چاه عمیق و دارای آب مورد نظر است ، نه اینکه چاله ای یا گودالی بکنند برای عریضه ، فافهم . و در یک مورد از روایات هم فرموده اند : عریضه را در دست گرفته رو به آسمان ، دعا کند . جناب آقای جعفریان ؛ اگر طبق روایات عمل شود ، در هیچ امامزاده و مسجد و تکیه و حسینیه ای برای انداختن عریضه چاهی کنده نخواهد شد . و در حرم امام رضا ـ علیه آلاف التحیة و الثناء ـ بدلیل وجود قبر مطهر امام (ع) مشکل کندن چاه عریضه وجود نخواهد داشت . اما در مورد کنار کعبه و در مسجد النبی و بقیع هم خودتان قضاوت بفرمایید ! 3- فرموده اید : «درست مثل نگذاشتن مهر در مکانهای خاص که مورد تأکید فقهاست، یا مخالفت با برخی از روشهای عزاداری ـ که از قضا آنها نیز شبیه همین توجیهات و تطبیق های کلی را برای شرعی کردنشان به همراه دارند ـ آیا در این صورت نباید دست از این اقدامات برداشت و از رواج علنی آنها جلوگیری کرد؟» به عرض می رسانیم : (1) - همانگونه که مستحضر می باشید ، ما طلبه ها در درس فقه می آموزیم که : «قیاس در احکام» کار ابوحنیفه بوده ؛ و در فقه شیعة امامیّه ، «قیاس» از مدارک احکام نمی باشد برخلاف جماعت عامّه و اهل سنّت . (2) - و نیز همانطور که فرمودید ، نگذاشتن مهر ، مربوط به مکان های خاص است ؛ و مستحضرید که مکان های خاص در این موضوع ، اماکن تقیّه می باشد نه در داخلة بلاد شیعه ؛ و گذشته از آن ، هم اصل حکم و هم حدود موضوع ؛ کاملاً مورد اختلاف فقهاء بزرگوار می باشد و نه مورد وفاق و تأکید . و بشرح ایضاً : همان «برخی» از روشهای عزاداری که مورد نظر مبارک شماست ! بنابر این موضوع عریضه را با دو موضوع دیگر در آمیختن ، مشاغبه ای بیش نخواهد بود ! 4- فرموده اید : «به هر روی، باید منتظر رأی مراجع عظام و علمایی بود که در کار دین شناسی خبره بوده و همواره با مراعات مصالح اسلام و تشیع و جامعه انقلابی ـ اسلامی ایران، به راهنمایی مردم می پردازند. در نهایت ما تسلیم رأی عالمان هستیم». عرض می کنیم : - آیا این روش و شیوه پسندیده است که شخصی موضوعی را به اینگونه در مرأی و منظر عموم ، مطرح نماید و بعد از تقبیح و تشنیع و تلویث آن ، خود را منتظر رأی مراجع و علماء دین شناس خبره و راهنما اعلام نماید ؟ - آیا کسی که در موضوعی ، حقیقتاً تسلیم نظر مراجع و علماء است و در انتظار رأی آنان بسر می برد ، حقّ اظهار نظر در آن موضوع ، پیش از صدور رأی علماء ، دارد ؟ - لحن سخن شما در طول مقاله ، لحن هجوم و اعلام و تفهیم است ؛ در حالی که معنی درخواستتان از علماء ، لحن استفهام و استعلام است ! - آیا اینگونه روش به این معنی نیست که می خواهید اصدار حکم مورد نظر خود را بر آنان تحمیل کنید ؟ - و بالاخره : اگر درخواست نظر و رأی و فتوی از علماء دارید (چنانچه عنوان و تیتر مقاله هم نشانگر آن است) راهش استفتاء از مراجع است ، نه طرح موضوع در رسانة عمومی ، و ایجاد هیاهو ، و نقض و ابرام بی خبرانه . - نکتة اهمّ اینکه : به نظر عموم شیعیان ، علمائی چون مرحوم مجلسی (ره) و میرزای نوری (ره) نیز در کار دین شناسی خبره اند و همواره با مراعات مصالح اسلام و تشیع و جامعة شیعه (نه تنها ایران) به راهنمایی مردم می پردازند . خداوند به ما لیاقت استفاده از آنان را عنایت فرماید ؛ که نقص در قابل است نه در معطی . بله ، همه علماء و دانشمندان در معرض اشتباه علمی هستند ؛ غیر از 14 نفر ـ علیهم السلام ـ . 5- فرموده اید : «این یادداشت را در حالی نوشتم که مع الاسف بارها دیده و تجربه کرده ایم که هرچه را مورد نقد و انکار قرار دهیم، اقبال بیشتر و حساسیت فزون تری روی آن صورت گرفته و گوینده آن نقد بیشتر مورد انتقادهای تند قرار می گیرد. اما چه کنیم با روایاتی که به هر روی، روی حق گویی تأکید کرده و از کسانی که چیزی می دانند خواسته است تا آن را بیان کنند». عرض می کنیم : حضرت آقای جعفریان ؛ - چنانچه در این نوشته تقدیم محضرتان شد : اصل عریضه نوشتن ، به عنوان یکی از مصادیق توسّل به مقرّبان درگاه خداوند ، در روایات متعدده ای بیان ، و توسط عالمانی چون شیخ طوسی «ره» و کفعمی «ره» (که پرچمداران شیعه محسوب می شوند و خود در خط مقدّم دفاع از عقائد والای مکتب اهل بیت (ع) می باشند و دردآشنا و باخبر از اوضاع ویژه هستند) نقل و صحّه گذاشته شده ، و در شدائد و نوائب به آن توصیه فرموده اند ؛ و اصل آن برای هیچ شیعه ای نباید جای شک و شبهه باشد . اما اگر بعضی ها در مقام انجام عمل ، نا آگاهانه و به علّت جهل به آداب و شرائط ، غلط عمل می کنند ، آیا این سبب ایجاد مسئولیت یا تشدید آن بر امثال حضرتعالی می شود که آنان را آگاه فرمایید (پس از مطالعه و بررسی و آموزش خود) ؛ یا آنکه باید با نظر و طبع و سلیقة خویش سنجیده و چون ناسازگار آمد ، تیشه را برداشته به ریشة آن حمله و هجوم برید ؟ در پایان : امیدواریم مشکله ای که بارها آن را دیده و تجربه کرده ، و از آن گلایة دلسوزانه فرموده و اظهار تأسف کرده اید ، در ارتباط با این نقد ناقابل ما ، شامل خود حضرتعالی نشود ؛ و نیز این نوشتار را حمل بر جسارت و اسائة ادب ننموده ؛ بلکه آن را نیز از مصادیق همان «حق گویی» که در روایات بر آن تأکید شده ، تلقّی فرمایید . ولی این را هم التفات دارید که همانگونه که «حق گویی و بیان آنچه می دانید» در روایات تأکید و خواسته شده ، شیوة آن نیز در روایات کاملاً تبیین گردیده است ؛ و آن ، با شیوة اتّخاذ شده توسط جنابعالی ، در مقالة مربوطه ، مغایر است . و السلام علیکم و علی کلّ من اتبع الهدی ، و رحمة الله و برکاته کریم مظفری - طلبه ای از قم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1894]