واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > مدیریت ورزش - محمود احمدینژاد بار دیگر برای دفاع از عملکرد علیآبادی ناچار به توجیه شد. محمود احمدینژاد به پای دفاع از عملکرد محمد علی آبادی باری دیگر به عملکرد او در ورزش کشور تنها ضعف دوره مدیریتی معاون سابقش در ورزش را ناکامی فوتبال خواند. او در جمع نمایندگان مردم گفت: «علی آبادی در فوتبال موفق نبود که آن هم به دلیل عوامل مختلف مربوط به این رشته است. عواملی که بسیاری از آنها در دست دولت نیست و باید تلاش کنیم که آنها را در اختیار خود در بیاوریم.»اما چه عواملی برای موفقیت در فوتبال دخیل هستند؟ در پاسخ به این سؤال حشمت مهاجرانی، سرمربی تیم ملی ایران در جام جهانی 1978 آرژانتین میگوید: «نیروی انسانی، مدیریت صحیح و منابع مالی. این سه که با هم ترکیب شوند قطعاً فوتبال یک کشور پیشرفت میکند. ما از نظر استعداد نیروی انسانی هیچ کمبودی نداریم میماند مدیریت و منابع مالی. فوتبال حالا دیگر در تمام دنیا یک علم شده و شیوههای مدیریتش تخصصی هستند. آنچه ما در فوتبالمان کم داریم بیشتر به مدیریت بر میگردد.» این درست همان نکتهای است که دکتر بیژن ذوالفقارنسب مربی سرشناس فوتبال ایران بر آن تأکید دارد: «همه آنچه سبب میشود فوتبال ما در جا بزند، حاصل مدیریت غلط است. مدیریتی غلط که به فوتبال ما حاکم شده است. ما استعدادهای بالقوهای داریم و از نظر مدیریت هزینه هم نسبت به مثلاً 4 سال قبل خیلی بیشتر هزینه میکنیم اما مدام عقبگرد میکنیم.»فوتبال، مهمترین پدیده اجتماعی قرن بیست و یکم در همه دنیا حالا طرفدارانی بسیار دارد. فوتبال ایران برای اولین بار در تاریخ پس از انقلاب در دو دولت ششم و هفتم خیزی بلند به سوی پیشرفت برداشت. فوتبال آماتور ایران با شتاب به سوی حرفهایگری پیش رفت و توانست از رده 94 رنکینگ جهانی در سال 1996 تا رده 15 در سال 2006 بالا بیاید. فوتبالی که توانست دروازههای جهانی را به سوی خود بگشاید و افتخاراتی بسیار را کسب کند. این روند اما با دخالتهای دولتی رو به زوال رفت: «کار خیلی سختی نیست که بدانیم فوتبال ما از کجا وارد مسیر سقوط شد. کمی به عقب برگردیم، روزی که محمد علیآبادی محمد دادکان را برکنار کرد. این تصمیم فوتبال را تا تعلیق پیش برد. بعد هم دیدیم و حتماً به یاد داریم در دوره انتخاب رئیس فدراسیون چهها گذشت. دخالت دولتی در کار مجمع بود که فوتبال را به مدیریتی غیرتخصصی سپرد و دخالتهایی خارج از دایره مدیریت فدراسیون به این ناکامی و مدیریت ضعیف سرعت بخشید تا فوتبال ایران سقوط کند.» این جمله را یوسفنژاد، نماینده مردم ساری درباره سقوط فوتبال میگوید. رئیسجمهور اما در گفتهاش انگار سایه این ناکامی را در دوره کمیته انتقالی میجوید. در جایی که یک شب دربارهاش گفته بود: «یکی از احزاب سیاسی، سعی دارد فوتبال را به حاشیه بکشاند. آنها اطلاعات داخلی فوتبال را به فدراسیون جهانی میفرستادند و من برای اینکه مشکل حل شود از علیآبادی خواستم تا از حضور در فدراسیون فوتبال منصرف شود و مشکل را حل کند.» آیا آنچه رئیسجمهور از آنها به عنوان عوامل خارج از دسترس سازمان و دولت نام میبرد، میتواند به اتفاقات تعلیق مرتبط باشد؟ اتفاقی که دو سال قبل پروندهاش بسته شده و پایان یافته است. وقتی بر این اساس از یحییزاده نماینده مردم تفت میپرسیم که چه چیز را در ناکامی فوتبال مؤثر میدانیم با صراحت میگوید: «دخالتهای دولتی سازمان ورزش. اینکه وقتی نوبت به انتخاب سرمربی تیم ملی رسید، کفاشیان بارها در جاهای مختلف اعلام کرد او در انتخاب دایی نقشی نداشت. اینکه مربی تیم ملی را به فدراسیون تحمیل کردند. این روند در انتخابات مجمع فوتبال و خیلی از مجامع دیگر ورزشی هم تکرار شد تا نمایندگان سازمان رأی بیاورند. وقتی دخالت خارج از دایره وظایف باشد. وقتی روند موفق یک ورزش با تغییری غیر کارشناسی به هم میریزد، همه چیز خراب میشود.»محمد علیآبادی اما خود درباره فوتبال کشور میگوید: «این فوتبال سالانه 250 میلیارد تومان هزینه برای دولت دارد. پولی که همهاش را میشود گفت دولت تأمین میکند.» فوتبالی که در لایه باشگاهیاش فقط 2 یا سه تیم خصوصی هستند که بیشتر آنها هم به واسطه رانتهای دولتی روی پا ماندهاند. این حقیقتی است که روزی یکی از معاونان سازمان ورزش در گفت و گو با هفته نامه شهروند امروز بیان کرده بود. تیمهایی چون شیرین فراز کرمانشاه یا ابومسلم که به بنگاهی برای رانتهای بانکی تبدیل شدهاند. اما در این فوتبال تمام دولتی که علی کفاشیان در مقام رئیس فدراسیون فوتبالش همین دیروز صبح به ایسنا گفت؛ «اگر روزها به عقب برمیگشت. دایی را برای تیم ملی نمیآوردیم» و با این جمله به شکلی بر عدم استقلال خود در آن دوران مهر تأیید زد، چه عواملی و چه دستهایی از پنهان میآیند که فوتبال را به سراشیبی سقوط میاندازند. عواملی که سازمان ورزش و فدراسیون وابسته توان مقابله با آنها را ندارد؟ در پاسخ به این سؤال منصور پورحیدری میگوید: «فوتبالمان افتاد چون سیاست در لایههایش نفوذ کرد. مدیریت سیاسی فقط و فقط هزینه میکرد تا نتیجه بگیرد بیآنکه بداند چطور باید هزینه پرداخت. آنها که فوتبال و رسم سرمایهگذاریاش را نمیشناختند، میلیاردها تومان پول را نابود کردند و دلالپروری رواج پیدا کرد. بازیکنسازی متوقف شد و فوتبال از حرکت باز ایستاد.»پورحیدری ادامه میدهد: «این سیاست بود که با ورود به ورزش، همه چیز را ویران کرد. بیشک عواملی غیر قابل کنترل را با خود به همراه آورد. کار به جایی رسیدکه عدهای برای بالا بردن خود و به زمین زدن دیگری آدم اجیر میکردند و جو ورزشگاهها ناامن شدند. ترس به فوتبال رسوخ کرد و تراژدی دورههای مربیگری قلعهنویی، مایلیکهن و دایی هم اینگونه شکل گرفتند. وقتی مدیریتی صحیح و تخصصی هم وجود نداشت تا مشکلات را حل کند هر روز دایره دخالتهای سیاسی بیشتر از قبل میشد. همه به دنبال انتقام از هم بودند. تیم میباخت و مجلس هم میآمد تا برای فوتبال تعیین تکلیف کند. اینها همه ناشی از استفاده نادرست از مدیران سیاسی در ورزش بود. بدون شک اگر از ابتدا این اتفاق نمیافتاد و تخصص، محور میشد هیچ عاملی به وجود نمیآمد که کنترلش امکانپذیر نباشد.» این شاید حقیقتی برای یک ناکامی بزرگ باشد. شکستی تلخ که حالا فوتبال ایران را از رده 15 دنیا به جایگاه نازل 61 رسانده و در آسیا حتی یکی از 6 تیم صاحب بخت حضور در جام جهانی نشدیم. پورحیدری یکی از قدیمیترین اهالی فوتبال دلایلی را بر میشمارد که کنار هم قرار گرفتنشان غولی ساخت غیر قابل مهار. عواملی مخرب که رئیسجمهور در جمع نمایندگان مردم برای توجیه شکست وزیر پیشنهادیاش در دولت قبلی ناچار باشد بگوید: «عواملی خارج از کنترل باعث ناکامیمان در فوتبال شدند.» اتفاقی که البته به زعم اهالی ورزش ناشی از مدیریت غیرتخصصی بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 456]