مسئله خساست شوهر دوستم رو چطوری حل کنم؟؟؟؟؟ : سوال و جواب غیر آشپزی

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: دوستای خوب آنلاینی سلام .
یه سئوال یا یه راهنمایی ازتون دارم. البته این مسئله ای که میگم خداروشکر خودم ندارم ولی یکی از آشناهام این مشکل رو داره و از اونجایی که خانه داره و کامپیوتر هم نداره چند باری ازم خواسته سئوالشو اینجا مطرح کنم.
اون میگه چون تازه خونمون رو عوض کریدم و از خونه مادرشوهرم اینا که خیلی کوچیک بود اومدیم خونه بزرگتر وسایل خونه نسبت به خونه خیلی خیلی کمه راستم میگه خونه خیلی لخت و بد به نظر میاد . میگه شوهرم با این که میتونه بخره از خرید وسایل و لباس و خلاصه این چیزا خوشش نمیاد ، چی کار کنم؟ من بهش گفتم از پس اندازت استفاده کن میگه اون اصلا بهم پول نمی ده میگه زن و چه به پس انداز (فکر کنم ازون مردهای سنتی باشه)- گفتم اگه بگی از فلان چیز خوشم اومده بیا باهم بریم بخریم چی میگه بازم میگه لازم نیست .
با شناختی که از اون خانم دارم و با توجه به وضع خونه و اینا معلوم اصلا ولخرجم نیست بلکه خیلی ام قانعه ولی شوهره هیچ جوره راضی نیست چیزی بخره حتی اگه لازم باشه.
میگه تو 6 سالی که عروسی کردیم هیچی نخریدم . اصلا برا وسایل خونه و لباس دوست نداره خرج کنه. حتی مسافرتم برم بهم پول نمی ده حتی یه چیز کوچک برا خونه بخرم.
میگفت یه سری عید2 دست کارد میوه خریدم وقتی دید می گفت برا چی خریدی قبلی ها مگه چه شون در صورتی که فقط 6000تومن پولش بود و از اون طرفم قبلی هام 12 تا نبود گم و گور شده بود چندتاش.
یه راهنمایی بدید لطفا تا بهش بگم .میگه آدم توخونه افسرده میشه از بس تکراری 6 ساله....
چون شوهر من دقیقا برعکس اونه غیر ازاون دو مورد که گفتم چیزی به ذهنم نیومد. شوهر من برعکس مدیریت این چیزا رو داده دست خودم البته منم در حد نیاز می خرم ولی هرچی خریدم خوشش میاد و تعریف میکنه . میگه هر وقتم پول کم داشتی بگو بدم هرچی خواستی بخر چون بهت اعتماد دارم و می دونم قدر زندگی و پول رو می دونی و الکی خرج نمی کنی.
خوب این یه نوع دلگرمی دیگه آدم عقده ای نمیشه که یه دفعه پول دستش بیاد حول کنه ندونه چکار کنه.

اين خيلي مشكل بزرگيه . دوست منم اين مشكل رو داره البته با اين تفاوت كه خودش كارمنده ولي حتي پول خودشو نمي تونه خرج كنه و شوهره باهاش بداخلاقي مي كنه و ميگه ولخرجي
خساست يه مسئله ذاتيه و دست خود آدم نيست. به راحتي هم نميشه اين خصلت بد رو از افراد سلب كرد. اين دوست من شوهرش رو پيش يه مشاور برد البته شوهرش تحصيلكرده و ظاهرا خيلي با كلاسه ولي خيلي خسيسه . مشاوره يه مقدار اوضاع رو بهتر كرد ولي نه اونقدر كه دوستم راضي بشه ولي خوب از قبل بهتر شده
فكر كنم اين دوست شما هم اين كارو بكنه اگه براش مقدوره شايد فرجي شد.

متاسفانه خساست جز بيماريهاي روانيه و بايد درمان كنه با راه حلهاي معمولي نميشه چون يكي از آشناهاي ماهم خسيس هست پيرزن

شده دم مرگه هنوزم خساستشو كنار نذاشته

خانمهای گل یه راه حل بدین اینا رو که بهش بگم افسرده تر میشه(خسیسی یه بیماره روانی یه هو از این چیزا)؟؟؟؟

خوب مسلمه كه نبايد اين چيزا رو بهش بگي
دوستت نمي تونه كاري براي خودش دست و پا كنه كه حداقل يه درآمد مختصري داشته باشه ؟
در ضمن هر آدمي يه قلقي داره دوستت بايد تلاش كنه كه قلقش رو به دست بياره و يه جوري كه خودش ميدونه راهشو پيدا كنه
يه ذره سخته ولي ميتونه درستش كنه ولي هم زمان مي بره و هم اونقدري كه مثل بقيه آدمهاي معمولي بشه نيست.
مشاوره خيلي خوبه / تذكر غيرمستقيم هم خوبه / اگه از خانواده اش حرف شنوي داره ميتونه موثر باشه
ولي در نهايت كار خود دوست شماست كه رگ خوابشو پيدا كنه كه غير ممكن نيست.

به نظر من باید چیزهایی بخره که شوهرش خیلی حال کنه بعد بره سراغ چیزهایی که خودش خیلی دوست داره باید لذت خرج کردنو به شوهرش نشون بده به نظر من نباید بشینه هی غر بزنه و موعضه کنه

زیبا جان ایشون دوستم نیست کاملا ناخواسته باهاش آشنا شدم ولی خوب چون رو من خیلی حساب میکنه می خوام اگه بشه بهش کمک کنم. سوادش اندازه ای نیست که بخواد یه شغل خوب پیدا کنه - اگرهم بخواد بره سرکار شغلی که مناسبه تحصیلاتش باشه از نظر عقلی منطقی نیست چون نیاز مالی شدیدی ندارن و از طرفی شوهرش هم نمی پذیره .....
مینا جون میشه بگی منظورت مثلا چه چیزهایی هست؟ آخه شوهرش که بهش پول نمی ده تا بخواد چیزی هم بخره از طرفی اگر برا خود شوهرم باشه بازم میخواد بگه من لازم ندارم و.. اینا
واقعیتش رو بخواید از نظر خانواده شوهر- شوهرش وتحصیلات - موقعیت اجتماعی و ...بامن فرق داره و طرز فکرشون متناسب با من نیست . ضمنا مشکلات دیگه ای هم داره و داشت که کمی شو به کمک من تونسته حل کنه به خاطر همینم از من خواست این رو اینجا مطرح کنم.
در مورد رگ خوابم باهاش حرف زدم زیاد چیزی متوجه نیست . همسرش رو هم با دقت و فکر کافی انتخاب نکرده و وقتی راجع به نحوه انتخاب همسرمن حرفهامو شنید می گفت اگر تو اون موقع بودی من با این آقا ازداج نمی کردم. براش توضیح دادم که باید قبلا شناخت کافی ازش پیدا می کردی یا اینکه اوایل ازدواج سعی در بهتر کردن رفتارهاش می کردی گرچه الان هم قابل حله ولی با گذشت 6 سال سختره. ولی میگه من چیزی بلد نیستم نمیدونم چی کار کنم تو بگو.
منم تواین مورد چیزی به ذهنم نمیومد به خاطر همین از شما دوستای آنلاینی خواستم تا کمکش کنید.

عزیزم مثلاً من و شوهرم فیلم دیدنو دوست داریم خوب مثلاً اگه اون آقا هم دوست داشته باشه با هزار تومن می تونه یه فیلم بگیره با همسرش ببینه بعد آقاهه که بهش خوش گذشت میتونه بیشتر جلو بره 2تا فیلم بگیره و الا آخر یا مثلاً شوهره لباس های س.ک.س.ی دوست داره احتمالاً میتونه بخره و کلی دلبری کنه و آقا خوشش بیاد و بفهمه پول به چه دردی میخوره شاید بنده خدا تا حالا لذتی از پولاش نبرده

mina_miki نوشته است:
عزیزم مثلاً من و شوهرم فیلم دیدنو دوست داریم خوب مثلاً اگه اون آقا هم دوست داشته باشه با هزار تومن می تونه یه فیلم بگیره با همسرش ببینه بعد آقاهه که بهش خوش گذشت میتونه بیشتر جلو بره 2تا فیلم بگیره و الا آخر یا مثلاً شوهره لباس های س.ک.س.ی دوست داره احتمالاً میتونه بخره و کلی دلبری کنه و آقا خوشش بیاد و بفهمه پول به چه دردی میخوره شاید بنده خدا تا حالا لذتی از پولاش نبرده

خیلی باحالی!!

چطور همسر خسیس مان را درمان کنیم؟
کنترل دخل و خرج و آینده نگری اصلاً صفت بدی نیست اما بعضی از ما مثل میرزا
نوروز که به کفش های پاره و زهواردررفته اش چسبیده بود چنان به پول می چسبیم که
جداشدن از آن محال است.

روان شناسان خساست را یک نوع مشکل «روانی» می دانند
چون معتقدند افراد مبتلا به این اختلال روحی روانی در همه رفتارهایشان
دچار خست و امساک هستند؛ حتی در
ابراز احساسات و نشان دادن محبتشان به همسر، فرزندان و اقوام نزدیک.

در این شماره، تلاش کردیم تا با خساست به عنوان یک مشکل روحی روانی و
تاثیر آن بر روابط زوج ها و شیوه رفتار با همسر مبتلا به این اختلال روحی روانی
آشنا شویم.

● خسیس ها از دیدگاه علم

از نظر علم
روان شناسی «سخاوت روح» یکی از ویژگی های مثبت روحی – روانی و رفتاری است که تقریبا
در همه افراد با اندکی تفاوت در میزان آن وجود دارد. اما در برخی افراد این ویژگی
رفتاری اجازه یا فرصت بروز و ظهور پیدا نمی کند و همین ناتوانی ، آنها را به فردی
خسیس(اسکروچ) تبدیل می کند.

خساست در شیوه خرج و پس انداز کردن، رفتارهای
فردی و اجتماعی، ناتوانی در
برقراری ارتباط با دیگران، گوشه گیری، امتناع از حضور در جمع، توجه بیش از
حد به رفتارهای دیگران و بررسی رفتارهای آنها به قصد انتقاد و ... مشاهده می شود.

آنها حتی در ابراز احساسات هم خساست می کنند! به این مثال
توجه کنید؛ مدیر مؤسسه ای از اینکه کارمندان اش به خوبی کار می کنند، آگاه است اما
خساست او اجازه نمی دهد تا با پاداش مالی یا حداقل تشویق زبانی از همکاران اش تشکر
و تقدیر کند.

در واقع «سخاوت» به صورت بالقوه در این فرد وجود دارد چون
متوجه تلاش کارمندانش می شود ولی خسیس بودن او مانع از آن می شود که سخاوتمندی اش
را نشان بدهد. این نمونه یکی از هزاران نمونه ناتوانی در
برقراری ارتباط با دیگران به دلیل خساست است.

● خانواده
در سایه خست

شاید زمان مجردی، خساست مشکلات فراوانی را برای فرد خسیس
ایجاد کند که مهم ترین آن، جدا ماندن از جمع و تنها ماندن است. در واقع خساست اجازه
نمی دهد اندکی از درآمد شخصی مان را صرف رفت و آمد یا خرید هدیه برای دیگران کنیم و
در برنامه های دسته جمعی حاضر شویم. به این ترتیب، هر لحظه بیش از قبل از جمع فاصله
می گیریم و در نهایت به فردی منزوی تبدیل می شویم. تا اینجای قضیه، فقط خودمان ضرر
می کنیم؛ ولی بعد از ازدواج، وضعیت کاملا فرق می کند چون پای نفر دیگری هم در میان
است.

بعد از تشکیل خانواده، خسیس بودن یکی از طرفین، به شدت بر روابط زوجین
و رابطه آنها با یکدیگر تاثیر می گذارد؛ تا حدی که شاید به جدایی بینجامد؛ مگر آنکه
هر دو نفر (زن و شوهر) مبتلا به مشکل خساست باشند تا بتوانند از بودن در کنار هم
لذت ببرند. از مهم ترین مشکلات زندگی افراد خسیس با خانواده (همسر و فرزندان) می
توان به این موارد اشاره کرد:

ناتوانی در
برقراری ارتباط عاطفی؛ این افراد حتی نمی توانند از ساده ترین کلمات محبت
آمیز برای بیان احساسات خود استفاده کنند. جالب اینکه اگر هم از این کلمات استفاده
کنند، آزادی و آرامش در رفتارشان دیده نشده و همیشه حالتی از گرفتگی و ناراحتی در
رفتار آنها مشاهده می شود.

به نظر آنها خرید هر چیزی غیر ضروری است و بهتر
است به جای آن در بانک پول پس انداز شود. خرید هدیه هم که اصلا محلی از اعراب ندارد
و دور ریختن پول به حساب می آید. در مواقع اجبار هم پرداخت نقدی، بهتر از هر هدیه
ای است.

فاصله عمیقی در روابط زن و شوهر دیده می شود؛ سایه دائمی خساست در
زندگی مشترک، باعث جدایی آنها از هم می شود چون یکی از طرفین نمی تواند نیازهای
عاطفی و روحی روانی طرف مقابل را برآورده کند. بگذریم از اینکه رفع نیازهای دیگر به
طور کامل از یاد رفته است.

ارتباط زن و شوهر به بحث ها و رفع نیازهای مالی
محدود می شود. در نهایت نیز برای رفع هر نیاز پس از یک جدال طولانی – باید همه
افراد خانواده از چهارچوبی که فرد خسیس تعیین می کند، پیروی کنند.

والد یا والدین (بسته به اینکه کدام یک به
بیماری خساست دچار باشند) همواره از رفتارها و تلاش های فرزندشان در هر
زمینه ای ناراضی هستند. این نارضایتی از مسائل درسی تا کارها و رفتارهای روزمره
آنها را شامل می شود. اما این والدین برخلاف والدین کمال گرا که برای موفقیت
فرزندشان هزینه کرده و آنها را همراهی می کنند هیچ تلاش و کمکی برای پیشرفت بیشتر
فرزندشان نمی کنند و فقط توقع دارند.

مردان یا زنان خسیس هر مسئله ای را با
مسائل مالی می سنجند و «پول و درآمد» مهم ترین عامل تعیین کننده در زندگی آنهاست.
مثلا معیار محبتشان، مبلغ، کیفیت یا نوع هدایای خریداری شده است، نه زیبایی این
کار.

تصمیم گیری برای خرید هر وسیله ساده ای برای منزل باید با اجازه زن یا
شوهر خسیس باشد. برای صدور این اجازه هم باید همیشه دلیل قانع کننده ای وجود داشته
باشد؛ دلیلی که بتواند فرد خسیس را قانع کند. به این ترتیب، طرف مقابل از هر خریدی
منصرف می شود.

به نظر شما زندگی ای که یکی از طرفین اختیار کامل دارد و
دیگری هیچ اختیاری ندارد، به زندگی در زندان شبیه نیست؟

رفتارها آزادانه
نیست؛ ترس از بروز واکنشی نامطلوب از سوی فرد خسیس بر همه رفتارها و روابط سایه
افکنده و آزادی عمل را از همه
افراد خانواده به ویژه همسر سلب کرده است.

این افراد در برآوردن
نیازهای فردی شان هم امساک می کنند؛ تا حدی که سلامتی شان هم در معرض خطر قرار می
گیرد.

● روح و روان، اسیر امساک

بررسی ها نشان می
دهد «افسردگی» یکی از مهم ترین اختلالات روحی روانی است که فرد خسیس به آن دچار می
شود. روان شناسان دلیل اصلی بروز این حالت را منزوی شدن آنها می دانند.

از
طرفی عناد دائمی آنها با جمع، باعث تنها ماندن شان می شود و همین امر باعث تشدید
افسردگی خواهد شد. در واقع عقاید آنها باعث می شود تا همیشه تنها بمانند؛ حتی اگر
به ظاهر، دیگران آنها را طرد نکنند.

یکی دیگر از مشکلات روحی روانی این
افراد، «بی تابی و بروز حالت های هیجانی» است. نگرانی درباره همه چیز، به ویژه
مخارج ( فقط فکرکردن به مخارج و نه خرج کردن واقعی)، آنها را به افرادی بهانه جو،
بی تاب، ایرادگیر و... تبدیل می کند. این نکته را هم
فراموش نکنیم که حالتی «تهاجمی و عصبی» در رفتارهای آنها دیده می شود که هم
باعث آزار خانواده و هم باعث آزار خودشان می شود.

رفتارهای دیگری مثل حرص و
ولع دائمی برای همه چیز، شک و تردید، حسابگری و خود محوری از دیگر اختلالات روحی
روانی افراد مبتلا به
بیماری خساست است. این افراد فراموش کرده اند که تیر تیز رفتارهای نامطلوب و تهاجمی آنها، بیش از همه، روح و روان
همسر و فرزندان شان را زخمی می کند.

● با آنها چه کنیم؟

اول از همه به خاطر بسپاریم که بیماری همسر خسیس ما هیچ گاه درمان نمی
شود؛ بنابراین فقط باید تلاش کنیم تا رفتار او را تعدیل و ترمیم کنیم. درمان قطعی
ای برای این بیماری وجود ندارد؛ فقط با این شیوه ها می شود با او مدارا کنیم:

طبیعت افراد خسیس را باور کنیم و بپذیریم که به بیماری امساک و خساست
بیمارگونه دچار هستند. این باور باعث می شود تا رفتارهای او برایمان قابل تحمل
باشد.

مقابله به مثل نکنیم؛ این مقابله هیچ اثری جز تکرار رفتارهای نامطلوب او ندارد. حتی این رفتارها می تواند با
شدت بیشتری تکرار شود.

پیش از خرید هر وسیله ای برای منزل با همسرمان مشورت
کنیم. با وجود اختلاف نظر، مشورت کردن ضروری است تا پس از خرید با لجبازی او روبه
رو نشویم. به این ترتیب، مانع از جنجال شده و زمینه سازی کرده ایم.

برای
خرید های شخصی تنها برویم ولی قبل از بیرون رفتن از منزل، حتما به همسرمان اطلاع
بدهیم تا احساس کنارگذاشته شدن به او دست ندهد. توافق کنیم که این تصمیم برای سلامت
روحی روانی هر دوی ما لازم است.

بعضی
افراد مبتلا به خساست، تلاش می کنند تا این صفت نامناسب را اصلاح کنند. در
این صورت با درک مشکلشان و تلاشی که برای ترک این صفت می کنند، به آنها کمک کنیم.

فراموش نکنیم نباید این افراد را مسخره کنیم یا دائم از آنها ایراد بگیریم.
کنارشان باشیم تا با کمک هم به تدریج بر مشکل غلبه کنیم.

زمانی که از رفتار همسرمان غمگین و عصبی می شویم، ناراحتی مان را ابراز
کنیم؛ البته نه با دعوا و جنجال بلکه به او
توضیح بدهیم که از رفتارهای او ناراحت می شویم و خجالت می کشیم. این توضیح
و ابراز ناراحتی ما به شکل منطقی، تلنگری برای تجدیدنظر در رفتارهای نامناسب اوست.

همان طور که اشاره کردیم، این افراد در
ابراز احساسات نیز ناتوان هستند. در مقابل این ناتوانی، لجبازی و بی
اعتنایی نکنیم اما طوری رفتار کنیم که طرف مقابل هم با کمی کم اعتنایی ما روبه رو
شود. با کمی تغییر در رفتارهای گذشته خود می توانیم به راحتی تغییراتی در رفتار همسرمان ایجاد کنیم.

اگر فرزندمان از رفتار همسرمان رنجید، مقابله به مثل را به او یاد ندهیم. فقط
به فرزندمان توضیح بدهیم که این عقیده پدر یا مادر توست و باید به عقیده
آنها احترام بگذاری. فقط دفعه بعد طوری رفتار کن که با سرزنش او روبه رو نشوی.

افراد خسیس با وجودی که ممکن است سلیقه خوبی داشته باشند اما برای خرید هر
چیزی، ابتدا به مبلغ آن توجه می کنند؛ بنابراین به جای دلخورشدن یا مسخره کردن
همسرمان از او تشکر کنیم. همین که او هزینه ای را بابت خرید چیزی پرداخت کرده، کافی
است. تشکر ما نوعی تشویق برای تکرار این رفتارهای مثبت و از بین رفتن برخی مشکلات
رفتاری همسرمان است.

برای تقسیم دخل و خرج منزل، همفکری کنیم تا به تدریج
تغییراتی در شرایط ایجاد شود.

با دوستان و آشنایان قطع رابطه نکنیم؛ این
راه چاره نیست. با حفظ تعادل در رفت و آمدها این مشکل به تدریج برطرف خواهد شد.

از روانپزشک، روان شناس یا مشاور کمک بگیریم.

منبع: پورتال
سیمرغ

سلام
افراد خسیس معمولا نوجوانی وکودکی بسیار دشواری را پشت سر گذاشته انداین جور آدم ها کارشان از کمبود محبت گذشته و به فقر محبت دچار شده اند بنابرین مشکلشان به سختی قابل حل است ولی همان طور که می دانیم از محبت خارها گل میشود با محبت به این آدم ها به تدریج آموزش میدهیم آنچه اطرافیان را در اختیار ما در می آورد حربه های اقتصادی نیست بلکه رفتار های عاطفی است
این آدم ها معمولا احساس نا امنی دارند بنابرین با پولدوستی حصاری به دور خود میکشند تا از خویش در این دنیای بی رحم !! دفاع کنند
عاطفه بورزید اماکوتاه نیایید این تعادل ظریفی است که باید حفظ شود زیرا نیازهای شما هم مهم است ولی رفتارهای منفعلانه(تسلیم) ویا پرخاشگری کمکی به حل مشکل نمی کنند اولی تایید رفتار است و دومی طرف را در لاک دفاعی و دنیای خساست خود بیشتر فرو میبرد
توجه دادن به معنویات و شرکت در برنامه های جمعی در رفع این حالت تاثیر زیادی دارد

به نظر من نباید به خودش سخت بگیره اگه چیزی لازم داره بخره و استفاده کنه اگه شوهرش حرفی نزد اصلا از مردای دیگه تعریف نکنه که چه خرجهایی می کنند و چه چیزایی برا زناشون می خرند فقط بگه لازم بود و خریدم
و از نق نق شوهرش هم نترسه و یکی دو روز اولی که چیزی میخره نق نقهای شوهرش را تحمل کنه
به مرور باید شوهرش را به راه بیاره کسی که نمی تونه 6000 هزار تومن خرج کنه نیاید ازش توقع داشت 2-3 میلیون را یه دفعه تو خونه خرج کنه باید به مرور و کم کم به راهش بیاره

به نظر من خیلی کار اشتباهی است که یه زن بره سر کار تا پولی دسنتش باشه که تو خونه شوهرش خرج کنه
وظیفه مرد است که زنش را تامین کنه
بعدش به دوستت بگو این مشکل بزرگی تو زندگی نیست و ناراحت نباشه هستند دوستانی که میان اینجا و مشکلات حاد تر و سختری با شو شو دارند فقط سعی کنه به مرور و بدون سرزنش و تو سر زدن دیگران شوهرش را به راه بیاره
بهش بگو هستند بعضیها که مشکلهای بزرگتری تو زندگیشون دارند

به نظر من باید از حق خودش دفاع کنه و کوتاه نیاد و به همسرش اعلام نفقه کنه و بهش بگه اگه پول در اختیارم گذاشتی که چه بهتر اگه نذاشت نترسه و به همسرش بگه از مغازه دارها و همسایه ها و فامیل پول و هر چه لازم خانه بود نسیه میارم خودت پول در اختیارمان بذاری یا بخری بیاری بهتر از اینه که برم از مغازه دار و همسایه ها قرض بگیرم.سکوت در برابر اشتباه همسرش را راضی نگه میداره.

چه جوري بخره ميگه اصلا شوهرش بهش پولي نميده تا چيزي بتونه بخره..........

ای وای ارمیتا جان تورو خدا خودشو کنترل کن.اینجور که شما نوشتی اینا که دوروزه باید برن واسه طلاق
دیگه خونه ای نمیمونه که بخوان براش خرج کنند.
به نظر منم همچین مردایی رو باید اروم اروم به خرج کردن عادت داد.عادت عادت عادت توبستگان ما یه همچین موردی داشتیم که بالاخره خانمه جدا شد. وجالبه که الان همسر دوم این مرد الان بعد از4سال زندگی به حدی این مرد ودست ودلباز کرده که بیا وببین.

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 1016]