تا حالا شده بعد از ازدواج مجبور بشین چند شب تنها تو خونه بمونید ؟ : دل مشغولیهای روزمره

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: برای خود من چند بار پیش اومده . مثلا همین هفته پیش

اره مثل همین هفته
حیلی بد و کسل کننده است ولی خودم کلی برای خودم برنامه ریزی کردم روزا تو خونه نیستم ولی شبا می ترسم

همسرمنم دوماه تو یه شهر دیگه دوره آموزشی داره و فقط آخر هفته ها میاد پیشم. ولی هر هفته، 5 شب تو خونه تنهام البته اگه مامان بابای خودم و همسرم اجازه بدن!

نه.مامان بابام نمیزارن.ولی پیش میاد که تا 2یا 3 نصفه شب تنها باشم.چون شوهرم شبا میره ورزش.صبحا هم که از 5:30 که میره سرکار تا غروب تنهام.

بچه ها من خیلی تنها بودم خیلی چون اول ازدواجم همسری مجبور بود به کارخانه ای درشهرستان سربزندومن تنهای تنها بودم .قبل از ازدواج خانه امان همیشه شلوغ بود اصلا به تنهایی عادت نداشتم .ازدواج آدم را آبدیده میکند

یادم رفت بگم که البته هنوزهم هر دویاسه هفته یکبار برای چندروز به شهرستان میرود.

رایحه نوشته است:
نه.مامان بابام نمیزارن.ولی پیش میاد که تا 2یا 3 نصفه شب تنها باشم.چون شوهرم شبا میره ورزش.صبحا هم که از 5:30 که میره سرکار تا غروب تنهام.
چه جونی داره ماشاا..شوهرت 3 ساعت میخوابه

سلام به دوستان
منم به خاطر ماموریتهای شوهرم معمولا یا تنها میمونم ایا خونه مامانم هستم خیلی بد هست که آدم شوهرش نباشه به نظر من شوهرم باید بیشتر برام وقت بذاره

بسیار زیاد. 6 ماه که خودم تنها توی یک کشور دیگه بودم. الان هم که هست پیش میاد که تا سه شب تنها باشم ولی بیشتر از سه شب نمیشه.

دوستای خوب
سعی کنید شبها تنها نمونید حتی اگه شده فقط برای خواب جایی بری.
شب تنها موندن تو خونه باعث می شه ادم دچار توهم بشه مخصوصا وقتی جوونه.روی اغصابتون اثر می داره.به تدریج تحلیل می رین و فرسوده می شین.
این دلیلیه که خانواده هاتون اصرار می کنن تنها نمونین.
رایحه عزیز بعد از ساعت 10 شب تو خونه تنها نمون.برو خونه والدینت بعد نماز صبح بیا خونه.مردی که نمی فهمه نباید زنشو به خاطر ورزش تنها بذاره حق اعتراض هم نداره.اینقدر مطلوم نباش.بعد یه مدت افسرده می شی..این ناراحتی ها به تدریج مثل خوره ادمو می خوره

من خیلی پیش اومدهتنها باشم به خاطر شغل شوشو
اما خانوادها نمیزارند خونه ام تنها بمونم.اعصاب من رو به هم میریزند.کلی همش حرث میخورم که ولم کنید تو خونه خودم راحتم اما فکر میکنند من بچه ام و نمیزارند تنها باشم.
کلی سر همین موضوع باهاشون مشکل دارم

دو ساله که رفتم سر زندگیم زیاد تنها موندم
با اینکه شوهرم خیلی ادعا می کنه که دوستم داره و همه هم به حالم غبطه می خورن ولی بیشتر وقتا تنهام
سال اول که افتضاح بود.من با محل زندگی پدر و مادرم حداقل 8-9 ساعت فاصله دارم
میدونم که مرد سالمیه ولی دوستای بی ملاحظه ای داره.مثلا یکیشون یه آقای 55-56 ساله س که بازنشسته شده-جانبازه و خیلی هم مومن
ساعت 12 شب به شوهرم زنگ میزد که بیا کارت دارم یا من تنهام یه سر بهم بزن
بعد شوهرمو تا 4 صبح نگه میداشت
یکی دیگه ش ساعت 12 شب زنگ میزنه که پلیس راه فلان جا ماشینم خراب شده بیا کمک.حالا 3، 4 تا هم برادر گردن کلفت داره-یعنی نمیتونه به اونا بگه کمکش کنن؟؟
غریبی خیلی بده
هیچوقت اگه دختر داشته باشم جای غریب شوهرش نمیدم گرچه خودم کردم نه پدر و مادرم!
هیچ شباهت فرهنگی هم با خانواده شوهرم ندارم
هروقت با خواهر و مادرش حرف میزنم بدتر اعصابم خرد میشه
من بچه شیرازم و همیشه به اینکه به جوش هستم معروف بودم ولی اینجا مردم خیلی سردن دیر با کسی دوست میشن
اینجا دوستی هم نتونستم پیدا کنم
برای شوهرم همه کار می کنم از صبح تمام فکرم اون هست
ولی با اینکه میدونه تنهام امروز ظهر رفت پیش همون دوستش که بازنشسته س -زن و بچه اش رفته بودن سفر رفت ناهار با اون خورد که تنها نمونه
خیلی دلم گرفته
وقتایی هم که خونه س و کار نمیکنه همش پای تلویزیونه حتی موقع شام
هر حرفی رو باید 100 بار بپرسم تا جواب بده انگار اصلا تو این دنیا نیست.تمام حواسش به تلویزیونه
از صبح که پا میشم کار خونه رو دارم به خودش هم ت کارای شرکتش کمک می کنم-کمک که چه عرض کنم پا به پای خودش کار می کنم-درسم هم هست-البته چون کار نقشه کشیه همه رو توی خونه انجام میدم-تازه درسم هم هست-امسال می خوام دکترا هم امتحان بدم
ظهر یه مدل برنج و خورش شب یه مدل برنج و خورش دیگه براش درست میکنم-تو هیچی سعی می کنم کمبودی نداشته باشه
اونم خیلی ازم راضیه فقط دلش نمیخواد بابت هیچ چیزی ازش گله کنم گرچه گله هم فایده نداره کلی معذرت خواهی میکنه بعد فقط یه روز شاید یادش باشه
هیچوقت بهم پیشنهاد نمیده که جایی ببرتم اگه هم بگه حتما قبلش با یکی از دوستاش قرار گذاشته که خانوادگی برن بیرون
الهی شکر زن دوستاش هم همه زیر دیپلم هستن
نمیگم بدن ولی هیچ وجه اشتراکی باهاشون ندارم
جالب اینجاس که همه چه خانواده اش چه دوستاش می گن بدون اجازه تو آب هم نمیخوره
خیلی دلم گرفته خیلی زیاد

آیلی جان من خیلی دلم می خواد کمکی کنم ولی میترسم خرابکاری کنم بدتر. ای کاش پیش یه مشاور بری. رفتی؟

عزیزم برم چی بگم؟

اگه مهمون داشته باشیم تمام خونه رو تمیز میکنه وقتی میرن تمام ظرفا رو خودش میشوره و نمیذاره دست بزنم
چند روز پیش برام تردمیل گرفته که ورزش کنم و خدایی میدونم فقط به خاطر سلامتیمه نه واسه دل خودش چون خودش اگه یه ماه هم حمام نری و سر تا پا شلخته باشی همونجوری که تر گل ورگل هستی ابراز احساسات میکنه
اصلا خسیس نیست تمام جیک و پوک پول و کاراشو هم میدونم
ادامهتحصیلم براش مهمه خیلی زیاد
اینا محاسنش هست ولی خب این ایرادی که گفتم هم عیب کوچیکی نیست
و حداقل برای من خیلی مهمه
نمیدونم چیکار کنم

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]