واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: رفسور هرتسفلد میگوید:
«او اینگونه میاندیشید که پادشاه، زمانی میتواند در اندیشه آباد ساختن کشور باشد و ویرانیها را آباد کند که مردمانش از شعور و سواد کافی برخوردار باشند و اقدامات شاهنشاه را برای اقتدار کشور درک کنند. در آن زمان شرایط مساعد بود. داریوش انسانی متعالی و مردمانش به آن سطح ازفهم و شعور بودند.»
نظم دادن به مالیاتهای کشوری یکی دیگر از مهمترین اقدامات داریوش بزرگ است. به گفته پلوتارخ مورخ نامی (سالهای ۴۶ تا ۱۲۰ پس از میلاد): «همه ساله از کشورهای مختلف هدایایی به دربار شاهنشاهی ایران میآوردند تا اینکه داریوش مقدار مالیات را برای هر ایالت معین کرد.
سپس مامورانی را فرستاد به ایالتهای امپراتوری تا ببینند چه مقدارمردم توانایی پرداخت مالیات را دارند؟ آیا مبلغ تعیین شده فشاری را بر مردم تحمیل نمیکند؟ سپس ماموران به حضور شاهنشاه آمدند گفتند همه قادر هستند این مبلغ را بپردازند. با این حال داریوش بزرگ دستور داد همان مقدار را هم نصف کنند. درباریان علت را پرسیدن وی پاسخ داد ممکن است شهربانان هم، برای خود مبلغی از مردم به صورت غیرقانونی دریافت کنند پس باید این را در نظر گرفت.»
هرودوت میگوید:
«ازدیگر اقدامات مهم داریوش ابداع خط میخی پارسی باستان است. وی خطوط بینالمللی ایلامی بابلی را در ایران رواج داد و یک خط مشترک برای قلمرو شاهنشاهی ایران توسط اندیشمندان ایرانی ساخت که نام آن را میخی پارسی نام نهاد. که به زودی در ۲۸ کشور جهان رونق یافت.»
علاقه به آبادی رونق کشاورزی و سرسبزی از دیگر خصوصیات برجسته داریوش بزرگ بود. وی شهربان ساتراپ ایالتهای خود را موظف به کاشت درختان و رونق کشاورزی میکرد.
در نامهای که باستان شناسان آن را پیدا کردهاند و پرفسور ایران شناس گیریشمن آن را به چاپ رساند. داریوش بزرگ به حاکمان روسیه و آسیای صغیر چنین فرمان میدهد: «من نیت شما را در بهبود بخشیدن کشورم به وسیله انتقال و کاشت درختان میوه در آن سوی فرات و در بخش علیای آسیا، تقدیر و سپاس میگویم.»
طبق گفته پرفسورگیل استاین، دکتر دیوید استروناخ، پرفسور ریچای فرای و پرفسور علیرضا شاپور شهبازی:
«داریوش بزرگ برای بنا نهادن ساخت کاخهای پارسه از زنان به عنوان یکی از مهمترین نیروهای کاری استفاده میکرد. چندین مورد کتیبه بدست آمده، نوشته شده است که زنی در اینجا مسوول بیش از ۱۰۰ نفر کارگرمرد بود و یا زنی دیگر به دلیل مهارت شغلیاش حقوقی معادل ۳ مرد دریافت میکرد. یا درکتیبهای دیگر آمده زنان کارگر باردار، در ساختن پارسه از حقوق شاهنشاهی برای استراحت و بارداری استفاده کردند.»
رفسور ژرژ کامرون استاد خطوط کهن باستان:
«کاخها و نبشتههای پرافتخار تخت جمشید یکی از شاهکارهای عالی بشر است که توسط داریوش بزرگ و فرزندش خشیارشا بنا نهاده شد. پلکان و ستونهای با شکوه آن در خور ستایش است.»
ماریژان موله میگوید:
«نخستین راه شوسه و زیرسازی شده در جهان را به داریوش نسبت داده است.»
به گفته هرودوت:
«داریوش در سال ۵۱۴ پیش از میلاد به اروپا لشگر کشید و و شبه جزیره بالکان را جزوی از ایران کرد. هدف وی از این کار گزارشی بود که به دربار ایران فرستاده بودند، مبنی بر اینکه قبایل اسکیتها مراسمی کشنده دارند و مردمانی وحشی و خونریز هستند.
این مردمان در مراسمی مردمان خود را به هوا پرتاب میکردند و از دگر روی در زمین نیزهایی فرو میکردند تا آنها پس از افتادن به زمین بروی نیزهها بیافتند و کشته شودند. این یکی از مراسم سالانه این کشورها و قبایل برای قربانی کردن در نزد خدایانشان بود. داریوش خود را راهبر صلح و خرد جهان میدانست و از گذشته فرهنگی بسیار کهن ایرانی برخوردار بود و به همین دلیل برای نابودی آنان اقدام کرد و لشگری بزرگ راهی آنجا نمود.»
محقق بزرگ آمریکایی پرفسور «ویلیام جیمز دورانت» میگوید:
«داریوش بزرگ برای آنکه نام خود را برای آیندگان جاودانه بگذارد دست به بنا نهادن کاخهای پرسپولیس زد. هنر و معماری این کاخ عظیم به جرات از معبد کرنک و تمام کلیساهای اروپا و میلان زیبا و باشکوهتر است. پلههای باشکوه کاخ در تاریخ بینظیر است. شاید بتوان گفت که کاخ صد ستون سنگی و کاخ آپادانا زیباترین بناهای تاریخ جهان در عهد قدیم و عهد جدید باشد که به دست انسان ساخته شد.»
به گفته پرفسور «گیریشمن»:
«داریوش بزرگ ایران را به ایالتهای بسیاری تقسیم کرد و در راس همه ایالتهای دولت مقتدر شاهنشاهی ایران راقرار داد، برای هر ایالت شهربان مقرر فرمود، برای هر شهربان دبیری گذاشت. در پایان در کل امپراتوری اشخاصی را گمارد تا وضع کشور را بررسی کنند و خطاها و کارهای غیرقانونی شهربانان را گزارش دهند.
این افراد گوشهای شاه نامیده میشدند این کار وی مورد ستایش همگان شده بود. زیرا مردمان از ترس این افراد که بالباسهای شخصی در جامعه بودند از هر اقدام غیرقانونی سرباز میزدند.»
«هرودوت» مورخ یونانی درباره داریوش بزرگ میگوید:
«روزی که داریوش از سربازان گارد شاهنشاهی بود در بازار قدم میزد و با «سیلوسون» برخورد کرد. سیلوسون برادر پویکرات دیکتاتور ساموسی بود. سیلوسون قبای قرمز رنگی بر تن داشت. داریوش به نزد وی رفت تا قبا را خریداری کند. ولی سیلوسون آن را بدون پول به وی هدیه داد. بعدها که داریوش به مقام شاهنشاه بزرگ منطقه شناخته شد سیلوسون به دربار وی رفت.
پادشاه او را به یاد آورد و گفت زمانی که من هیچ قدرتی نداشتم تو به من نیکی کردی پس دستور داد که به او طلا و جواهرات دهند تا دیگران را تشویق به کردار نیک کند. ولی سیلوسون گفت من هیچ نمیخواهم و تنها آمدهام تا شهر ما ساموسی را از دست دیکتاتور «اروی تس» نجات دهی. سپس داریوش لشگری به فرماندهی«اوتانس» به همراه وی عازم آنجا کرد و در نهایت یک جزیره به سیلوسون داده شد تا مردم شهر را به آنجا منتقل کنند تا زندگی راحتی داشته باشند.»
ماریژان موله و پرفسور هرتزفلدمیگوید:
«تقویم کنونی (ماه ۳۰ روز) ایران به دستور داریوش بزرگ پایه گذاری شد. او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی «دنی تون» بسیج کرده بود. بر طبق تقویم جدید داریوش، روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای ۵ عید مذهبی و ۳۱ روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است.»
پرفسور هرتسفلدمیگوید:
«داریوش بزرگ طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملن رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم میبایست خواندن و نوشتن بدانند. این اقدام وی نیز در تاریخ بیسابقه بود. او اینگونه میاندیشید که پادشاه زمانی میتواند در اندیشه آبادساختن کشور باشد و ویرانیها را آباد کند که مردمانش از شعور و سواد کافی برخوردار باشند و اقدامات شاهنشاه را برای اقتدار کشور درک کنند.
برجستهترین اقدام داریوش بزرگ بنیانگذاری نیروی دریایی ارتش ایران برای نخستینبار در تاریخ آریا بوده است. به گفته هرودوت داریوش ۲ گروه اکتشافی به دریا گسیل داشت. یکی از هند به دریای عمان و دریای سرخ و سپس از رود نیل روانه دریای مدیترانه نمود. گروهی را تا دریای اژه در کنار ایتالیا و از طرف دیگر گروهی را تا نزدیکی آفریقا فرستاد.
این اقدام داریوش بزرگ به حدی به سرعت پیشرفت کرد که در زمان لشگرکشی تاریخی خشیارشا به اروپا به گفته هرودوت ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ هزار ناوگان دریایی ارتش شاهنشاهی ایران روانه اروپا شده بود. (هرودوت به طور کلی به ایرانیان خصومت بسیار میورزید و این را میتوان از کتابهایش پیدا کرد. او برای بزرگکردن شکست یونانیان از ایرانیان اینگونه نوشته که تعداد ایرانیان را بالای یک میلیون نفر میرسید، حال آنکه در دنیای آن زمان گردآوری ارتشی به آن بزرگی، خرجی بسیار داشته ولی اقدامات شاهان ایران بهقدری افتخارآمیز بود که او آنها را بازگوکرده است.) بعدهاخشیارشا آنها را به ۴ دسته تقسیم کرده بود: ناوگان جنگی برای پرتاب گویهای آتشین، ناوگان سرگور، برای دنبال کردن دشمن و تعقیب آنها، ناوگان بارکش برای جابهجایی ارتش و سربازان، و ناوگان مهندسی برای جابهجایی وسایل مهندسی برای پلسازی و کانال زدن و اقدامات مهندسی نظامی.»
پاداش به نیکوکاران و وطنپرستان و کیفردادن به افراد خائن از دیگر اقدامات داریوش بزرگ بود. هرودوت مینویسد:
«زوپیر» سردار برجسته ایرانی یک نمونه از این افراد نمونه بود. زوپیر پسر «مگابیز» بود. به داریوش خبر رسید که بابل شهر متمدن جهان آن روز که جزوی از ایران کورش بود سر به شورش نهاده است و مردان بابلی زنان خودشان را در منطقهای گرد آوردهاند و همگی را خفه کردهاند. چون این خبر به داریوش بزرگ رسید وی لشگری بزرگ روانه بابل کرد. ولی شهر بابل دیوارهای بسیار بلندی داشت ماهها ارتش شاهنشاهی ایران در کنار دیوارها منتظر ماندند ولی نتوانستند وارد بابل شود. تا اینکه زوپیر نقشهای کشید و گوشها و بینی خود را برید و خود را با ضربات شلاق آغشته به خون کرد و به پیش داریوش شاه رفت.
شاهنشاه از دیدناین منظره سردار خود تاسف خورد و گفت: «چه کسی تو را چنین کرد؟» وی پاسخ داد: «من این کار را برای گشودن درب بروی سپاه ایران زمین کردهام و هم اکنون به سوی بابل میروم و خود را فراری خطاب میکنم که داریوشمن را چنین کرده است.» داریوش شاه پاسخ داد: « به خدای که من راضی به این نبودم که تو با خود چنین کنی و حاضر بودم از بابل صرفه نظر کنم.»
نقشه زوپیر عملی شد و بابلیها وی را به درون شهر راه دادند. زوپیر در سومین نبرد با ایرانیان دروازه شهر را گشود و بابل توسط سپاه وطنپرست داریوش فتح شد. داریوش در فرمانی تاریخی زوپیر را بالاترین وطن پرست (بعد از کورش بزرگ) نامید و خاندان وی را برای همیشه مورد حمایت دولت قرار داد و هر ساله هزاران سکه به خاندان وی عطا نمود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]