مرگ عروس، داماد را پاى ميز محاكمه كشاند

واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: مرگ عروس، داماد را پاى ميز محاكمه كشاند
به دنبال مرگ مرموز نوعروسى جوان بر اثر حلق آويزشدن، همسر وى با دستور بازپرس ويژه قتل تهران بازداشت شد. ساعت ۲۳ سه شنبه شب افسر نگهبان كلانترى ۱۱۲ ابوسعيد قاضى حسين روشن بازپرس كشيك قتل پايتخت را در جريان مرگ مرموز زنى ۲۵ ساله به نام زهره قرار داد كه بلافاصله بازپرس با صدور دستورات قضايى لازم تحقيق در مورد اين حادثه را آغاز كرد. در بررسى هاى اوليه مشخص شد حدود ۳ ساعت از مرگ متوفى مى گذرد و وى بر اثر حلق آويزى از سقف اتاق خواب منزل مسكونى اش واقع در مجتمعى در خيابان وليعصر جان باخته است. بر اساس اولين دستورات قضايى بازپرس جنايى، همسر متوفى به اسم محسن كه خود مرگ همسرش را اعلام كرده بود، بازداشت شد. به گزارش ايسنا، صبح ديروز محسن با حضور در شعبه سوم بازپرسى (ويژه قتل) دادسراى امور جنايى تهران با تشريح مشكلات خود با زهره و انكار هرگونه جنايتى، اظهار كرد: من و زهره حدود ۵ ماه قبل از طريق يكى از دوستان خانوادگى من با هم آشنا شديم و به فاصله كمى از مدت آشنايى مان ازدواج كرديم. از همان روزهاى ابتدايى زندگى مشترك اختلافات ما بر سر مسايل بسيار جزئى از خرابى كاشى حمام گرفته تا درخواست من مبنى بر آرايش نكردن او، شروع شد. در اين مدت ۵ ماه من هر وقت دعوايمان مى شد، بارها از او كتك مى خوردم اما براى آن كه دعوا ادامه پيدا نكند، سكوت مى كردم يا از خانه بيرون مى رفتم. وى ادامه داد: در تمام مدتى كه با هم زندگى مى كرديم و مشكل داشتيم، هيچ وقت مشكلاتمان را به خانواده خودم يا او منتقل نمى كردم چون معتقد بودم آنها گناهى ندارند و نبايد به خاطر اشتباهات ما فكرشان مشغول شود. از طرفى مادر زهره مبتلا به سرطان است و پدرش بيمارى اعصاب دارد كه همين امر باعث مى شد من هميشه در مورد مشكلاتمان سكوت كنم. محسن مدعى شد: چند بار براى مشاوره پيش مشاور رفتيم اما حتى مشاور هم مشكلات ما را خنده دار مى دانست. همسر متوفى با بيان اين كه زهره در درگيرى هايشان بارها تهديد به خودكشى كرده است، اظهار كرد: او هميشه براى آن كه حرص من را درآورد حرف هاى بى جا مى زد. وقتى در برابر اهانتش سكوت كردم با لگد زير سرم زد و حرفش را تكرار كرد. من از شدت عصبانيت او را داخل اتاق خواب پرت كردم و گفتم حق ندارى بيرون بروى. منكر اين نيستم كه چند بار كتكش زدم اما هرگز بحث جنايت و قتل مطرح نبوده و من دست به قتل نزده ام. زهره با اين كارش زندگى من، خانواده ام و خانواده خودش را تباه كرد. محسن ادامه داد: شب قبل از حادثه باز هم دعوايمان شد. من به قصد رفتن به خانه خاله ام در ونك از منزل خارج شدم. حدود چند ساعت بعد برگشتم و هرچه در زدم باز نكرد. كليدم را قبلا گرفته بود. فكر كردم مثل هميشه نمى خواهد من را ببيند به همين خاطر در را باز نمى كند. ساندويچى كه برايش خريده بودم پشت در گذاشتم و از خانه به طرف منزل پدرم رفتم. آن جا ماندم اما حرفى نزدم.شب از خانه پدر بيرون رفتم و با اين بهانه كه به خانه خودم مى روم داخل ماشين خوابيدم. صبح به خانه برگشتم و اين بار توانستم در را باز كنم و به داخل بروم. متوجه شدم در اتاق خواب قفل است. ساندويچى را كه ديگر خراب شده بود داخل سطل زباله انداختم و براى آن كه فكرم را از درگيرى پيش آمده دور كنم مشغول تعمير تلفن شدم. در اين حال طاقت نياوردم و به سمت اتاق خواب رفتم. آن قدر با در كلنجار رفتم تا اين كه باز شد و ناگهان با جسد حلق آويز شده زهره روبه رو شدم. فوراً از آشپزخانه يك چاقو آوردم و طناب را قطع كردم. وقتى بدنش را لمس كردم، سرد بود. همسايه روبه رويى را صدا زدم. او آمد و گفت نمرده است. به اورژانس خبر داديم. وقتى ماموران اورژانس رسيدند گفتند كه انگار ۲۴ ساعت از مرگش مى گذرد. به گزارش ايسنا، در پى اظهارات محسن، بازپرس ويژه قتل قرار قانونى براى وى صادر و پرونده را جهت تكميل تحقيقات در اختيار ماموران اداره دهم آگاهى قرار داد.
پنجشنبه 31 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ابرار]

[مشاهده در: www.abrarnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]