واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: اتحاد، ايمان و وفاداري به رهبري رمز پيروزي دفاع مقدس
فريدون استكي از يادگاران دوران دفاع مقدس و برادر سه شهيد به نامهاي رحمان،مجتبي و حميد استكي است.
وي در گفتوگو با ايسنا ميگويد :برادر اولم رحمان در سال 1329 متولد شد و در سال 1360 در فاجعه هفتم تير به دست منافقين به شهادت رسيد. مجتبي متولد سال 1334 بود و شش ماه پس از رحمان در مشهد مقدس به دست منافقين ترور شد و برادر سومم - حميد - در سال 1344 به دنيا آمد و در سال 1362 در جبهههاي نبرد حق عليه باطل در عمليات خيبر در جزيره مجنون به مقام رفيع شهادت نائل آمد.
در سال1359 پس از اينكه استكبار جهاني متوجه شد نميتواند با انقلاب اسلامي مقابله كند شروع به توطئه كرد و كساني كه اين دوران را درك كردهاند به خوبي ميدانند كه در سالهاي اوليه انقلاب كشور در چه بحرانهايي به سر ميبرد!
دشمن قصد داشت انقلاب تازه به ثمر رسيده ايران را سرنگون كند و در صورت عدم موفقيت در سرنگوني آن يكسري از مهرههاي خود را در بدنه نظام نفوذ دهد. با ورود بنيصدر به نظام اداري كشور، خيانتها و جنايتهاي فراواني رخ داد به طوري كه در سال 60 روزي نبود كه منافقين به شكل كور، كسي را ترور نكنند و مهمترين هدفشان از ترور، ترساندن مردم بود تا از انقلاب خود پشيمان شده و امام (ره) را رها كنند. اما مردم با هوشياري و بيداري بسيار توطئههاي آنان را يكي يكي خنثي كردند تا اينكه حادثه 7تير سال 1360اتفاق افتاد و 72 تن از مقامات عالي كشور ، وزرا، نمايندگان مجلس و معاونين آنها كه معمولا براي مذاكره با آيت الله دكتر بهشتي جمع ميشدند تا در رابطه با مسائل روز و نجات انقلاب در جلسات هفتگي مشورت كنند، در دفتر حزب جمهوري اسلامي به شهادت رسيدند.
شهيد رحمان، منشي جلسات دكتر بهشتي در اين جلسات بود و وظيفه دادن نوبت و اداره كردن جلسه را بر عهده داشت و در چند متري دكتر بهشتي قرار گرفته بود. پس از انفجار، مقابل آيتالله دكتر بهشتي سقف بتني ساختمان فرو ميريزد و پس از چندين ساعت جستجو زير خروارها خاك و بتن و آهن پاره اجساد را پيدا ميكنند.
شهيد مجتبي - برادر دومم- نماينده مجلس شوراي اسلامي بود. وي همراه با امام جمعه و فرماندار وقت براي سركشي به جبهههاي جنگ رفت و پس از بازگشت از مناطق جنگي به مشهد عازم شد. ضدانقلاب به ساختماني كه برادرم و همكارانشان در آن ساكن بودند مشكوك ميشوند و حدس ميزنند كه بايد از مسئولان نظام باشند. پس از شناسايي آنها وقتي كه برادرم در حال سوارشدن به ماشين بود در ماشين نارنجك مياندازند و در آن جا مجتبي و فرماندار شهرستان شهركرد- شهيد جعفرزاده- به شهادت ميرسند ولي بقيه همكاران ايشان به دليل سوار نبودن به ماشين جان سالم به در ميبرند.
برادر ديگرم با اينكه سن زيادي نداشت با شروع جنگ تحميلي عازم جبهههاي نبرد شد. 3-2 بار هم در عملياتهاي مختلف مجروح شد اما پس از معالجه و استراحت اندك مجددا به جبهه باز ميگشت و سرانجام در اسفند سال 1362 در جزيره مجنون در عمليات خيبر به شهادت رسيد.
استكبار جنگ را به عنوان اولين گزينهاي كه انقلاب را سرنگون كند به ما تحميل كرد. هم اكنون نيز اگر پس از گذشت 27-26 سال اين اسناد را مطالعه كنيد به اهداف دشمن پي خواهيد برد چرا كه استكبار يك گرگ درنده را در منطقه تجهيز كرد تا به صورت برقآسا به كشور ما حمله كرده و ظرف چندين روز كشور را بگيرد اما بلافاصله پس از هجوم دشمن، سيل مردم انقلابي كه نه سلاح داشتند و نه آموزش نظامي ديده بودند تنها براي انجام تكليف الهي وارد جبهههاي نبرد شدند چرا كه معتقد بودند زندگي در كنار زورگويان با ننگ و ذلت هيچ ارزشي ندارد و در اين مقطع، شهادت بالاترين افتخار است.
در راه دين و حفظ ارزشهاي والاي ديني هر سه برادرم مقلد امام (ره) بودند و افكار و خواست ايشان را سرلوحه زندگي خود قرار داده بودند.
برادرم رحمان در مسجد زياد فعاليت ميكرد. در شهر نيز جلساتي را براي روشن شدن افكار مردم تشكيل ميداد كه تشكيل اين جلسات با مشكلاتي هم مواجه ميشد؛ مثلا استقبال مردم از اين جلسات كم بود يا اينكه آوردن سخنران از خارج استان مشكل بود.
براي برادرم تعداد افراد شركت كننده در جلسات مهم نبود، بلكه روشن شدن ذهن مردم نسبت به مسائل روز و حكومت پهلوي از اهميت بيشتري برخوردار بود. در مجموع روحيه مردمي بر ايشان حاكم بود خيلي بيريا و صميمانه با مردم صحبت ميكرد تا از مشكلاتشان باخبر شود. دغدغه اصلياش دين مردم بود و ميترسيد مشكلات، گرفتاريها و زشتيهاي دوران طاغوت دين مردم را از آنها بگيرد. بيشترين تلاش او در جهت آگاهي دادن به مردم و رساندن آنها به راهي بود كه امام خميني (ره) مدنظر داشت. چرا كه معتقد بود اگر مردم موفق به همراهي با امام نشوند امام به اهداف خود نخواهد رسيد.
برادر دومم - مجتبي - هم كم و بيش همين خصوصيات را داشت. مجتبي دو سال قبل از پيروزي انقلاب در دانشگاه اهواز در مقطع كارداني در رشته مكانيك مشغول به تحصيل بود. سپس به خدمت سربازي رفت و پس از دستور حضرت امام (ره) مبني بر فرار از پادگانها، از پادگان فرار كرد و به جمع ياران حضرت امام(ره) پيوست. در جلسات مختلف شركت و سعي ميكرد روشنگري لازم را به اقشار مختلف مردم بدهد. هميشه از اوضاع نابسامان روز ابراز نگراني ميكرد و همه تلاشش اين بود كه قدمي براي بهبود وضعيت جامعه بردارد.حميد هنگام شهادت 18 سال بيشتر نداشت و طبيعتا در دوران قبل از پيروزي انقلاب در مدرسه حضور داشت اما پس از وقوع جنگ تحميلي به جبهههاي نبرد حق عليه باطل شتافت و بعد از 3-2 بار مجروحيت در اسفند ماه سال 62 به شهادت رسيد. كشور ما در سال 57 جمعيتي بالغ بر 29 ميليون نفر داشت كه دوران طاغوت و استبداد ستم شاهي را با گوشت و پوست خودشان لمس كرده بودند. اما نسل جوان ما پس از گذشت 29 سال از دوران انقلاب هيچ خاطرهاي ازدوران ستمشاهي ندارد و آن چه ميداند براساس مطالعات يا به كمك وسايل ارتباط جمعي چون راديو ،تلويزيون و مجلات است.
امروز مملكت ما زير چتر خداي متعال و ولايت قرار دارد. در جاي جاي اين كشور، احكام اسلام و قرآن حكمفرما شده و راه براي كسي كه بخواهد دينش را رشد دهد، باز است. اگر چه دشمن در جنگ نظامي عليه ما موفق نشد اما جنگ سرد خود را با شبيخون فرهنگي آغاز كرد. البته خدا هم راه درست و هم مسير انحرافي را نشان داده و افراد بسته به فعاليت و لياقت خود ميتوانند از بركات انقلاب استفاده كنند.
امروز مردم بايد شكرگزار نعمت انقلاب و ولايت باشند چرا كه اگر در كشور ما ولايت فقيهي وجود نداشت دنيا به كشور ما آسيبهاي زيادي وارد ميكرد اما امروز رهبري نظام با مقاومت و ايستادگي، كشور را با سرافرازي پيش ميبرد و از گزند دشمنان حفظ ميكند. اگر با دقت به انقلاب اسلامي ايران نگاه شود مشاهده ميشود اتحاد مردم و پيروزي آنان در دوران انقلاب و پس از آن در طول 8 سال جنگ تحميلي برميگردد به لطف پروردگار ، ايمان مردم و رهبري امام خميني(ره)، تداوم انقلاب نيز نيازمند اين سه عامل است. يعني تا زماني كه مردم به عنوان مسلمان مومن متقي به امدادهاي غيبي پروردگار اميدوار بوده، ايمان خود را تقويت كرده و زير چتر رهبري متحد باشند مطمئنا پيروزي تداوم خواهد داشت و انقلاب به دست صاحب اصلياش خواهد رسيد.
امروز هم جوان خوب در سطح جامعه زياد پيدا ميشود كه اگر لازم شود حاضرند در صحنه حاضر شده و جان خود را فداي انقلاب كنند. اما مسئله مهم اين است كه چيز بد، كمش هم زياد است. بايد تلاش شود افرادي كه هنوز متوجه امنيت جامعه نشدهاند و قدر آبي را كه در آن شنا ميكنند،نميدانند، هدايت شوند. شهداي ما با جانفشاني خود بالاترين ايثار را كردند.بيشتر قريب به اتفاق آنها در دوران انقلاب و دفاع مقدس جوان بودهاند. اگر ما ميخواهيم مثل شهدا شويم بايد مانند آنها ايثار داشته باشيم و دعوت امام و رهبر را لبيك گوئيم.
انقلاب و دهه فجر ما تشابهات بسياري با قيام امام حسين (ع) داشت. در هر دو براي حفظ دين قيام كردند. ياران امام خميني (ره) نيز همچون ياران امام حسين (ع) دعوت رهبر خود را لبيك گفته و در اين راه ايثار كردند. ما هم اگر ميخواهيم شهدا از ما راضي باشند بايد كاري را انجام بدهيم كه آنها انجام دادند و در راهي قدم برداريم كه آنان قدم برداشتند و حقوق ديگران را ضايع نكنيم.
چهارشنبه 30 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 143]