واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: سالانه 20 هزار نوجوان و جوان ایرانی به اسکیزوفرنی مبتلا میشوند اسکیزوفرنی یا اسکیزوفرنیا شایعترین نوع روانپریشی است که در صورت کمتوجهی میتواند، تبدیل به یک بیماری ناتوانکننده صعبالعلاج با عوارض ناخوشایند و خطرناک شود و در صورت توجه شایسته، تبدیل به یک بیماری قابل کنترل گردد که فرد مبتلا میتواند به زندگی عادی و رضایتبخش پیشین بازگردد. برای آشنایی بیشتر با بیماران اسکیزوفرن با آقای دکتر فربد فدایی، روانپزشک و مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی رفتیم تا با این بیماری شایع بیشتر آشنا شویم... ابتدا بفرمایید اسکیزوفرنیا چیست؟ اسکیزوفرنیا یک بیماری واحد نیست بلکه گروهی از بیماریها با سببشناسی، سیر و سرانجام متفاوت است که به علت نشانههای مشترک بالینی تحت یک عنوان نامیده میشوند. این نشانههای متفاوت مربوط به حوزههای اندیشه، عاطفه، ادراک و رفتار است. هوش و قوای شناختی به طور نسبی کمتر دچار نارسایی میشود. اسکیزوفرنیا نمونه اصلی روانپریشیها را تشکیل میدهد. و تعریف روانپریشی؟ روانپریشها گروهی از نابهسامانیهای شدید روانی هستند که مهمترین مشخصه آنها اختلال شدید در کارکردهای روانی و قطع ارتباط با واقعیت است. برخی روانپریشیها عضوی هستند یعنی عامل آنها در دستگاه عصبی مرکزی با چشم یا وسایل تشخیصی نوین قابل مشاهده است. برای نمونه، ضربه و شکستگی جمجمه که به جراحت مغز منجر میشود امکان دارد با توهم و هذیان همراه گردد که حاکی از قطع ارتباط با واقعیت و ممیزه روانپریشی است. اما اکثر روانپریشیها جنبه کارکردی دارند یعنی قادر به مشاهده آسیبشناسی مغزی در آنها نیستیم اما کارکرد مغز نابههنجار شده است. اسکیزوفرنیا، نابهسامانیهای هذیانی، نابهسامانی اسکیزوفرنیا و موارد متعدد دیگر جزو روانپریشیهای کارکردی هستند البته ما میدانیم که در روانپریشیهای کارکردی، بیوشیمی مغز دچار نابههنجاری است و احتمالا ناقلهای عصبی یا نوروترانسمیترها اشکالی پیدا کردهاند. روانپریشیها در اصطلاح عامه دیوانگی و در اصطلاح فقهی و حقوقی جزو انواع جنون خوانده میشوند. به واژههای جنون و دیوانگی اشاره کردید. آیا استفاده از این واژهها را تایید میکنید؟ ما روانپزشکان استفاده از این دو اصطلاح را نمیپسندیم زیرا دارای بار ارزشی منفی است و موجب انگزنی میشود، گرچه گاهی مجبوریم برخلاف میل خویش و برای تفهیم برخی موضوعات به این دو اصطلاح اشاره کنیم. دنیای اسکیزوفرنها چه دنیایی است؟ بیمار اسکیزوفرنیک در آن واحد در دو جهان زندگی میکند، یکی جهان تخیلی و تصوری خویش که بر مبنای توهمها و هذیانها و نیازهای روانشناختی او شکل گرفته است و دیگری جهان راستین بیرونی است که برای رفع نیازهای فیزیولوژیک خویش به آن احتیاج دارد و ارتباط بین این دو جهان به وسیله سازوکارهای دفاعی روانی انکار، واکنشسازی و فرافکنی برقرار میشود. هذیان، توهم، اختلال جریان فکر، رفتارهای نابههنجار و حالات بدنی عجیب و گاهی نشانههای منفی از جمله فقدان احساس لذت، فقدان اراده، سکوت و گوشهگیری علایم این بیماری را تشکیل میدهد. گاهی بیمار خود را مورد تعقیب و آزار افراد یا سازمانهایی میپندارد (هذیانگزند) و یا ممکن است خود را یک فرد بسیار مهم، رجل سیاسی، مخترع و هنرمند بینگارد (هذیان بزرگمنشی). گاهی صداهای توهمی به او دستورهایی میدهند (که خیلی اوقات مجبور است اطاعت کند و در نتیجه با دستگاه قضایی کیفری درگیر میشود) و گاهی صداهای چند نفر را میشنود که در مورد او حرف میزنند. گفتار بیمار خیلی اوقات نامفهوم میشود. خودکشی از عوارض ناخوشایند این بیماری است. پنجاه درصد بیماران (در صورت عدم درمان مناسب) اقدام به خودکشی میکنند و 10 درصد آنان سرانجام در اثر خودکشی از دنیا میروند. اسکیزوفرنی در چه سنی بروز میکند؟ اسکیزوفرنیا اغلب از دوران نوجوانی و ابتدای جوانی شروع میشود و فرد را در بارورترین سالهای زندگی مبتلا میکند و نیز مانع از تحصیل، ازدواج، اشتغال و آموزش مهارتهای اجتماعی میشود. میزان بروز سالانه اسکیزوفرنیا سه در ده هزار و میزان شیوع نقطهای آن در حدود چهار در هزار میباشد. یعنی در ایران سالانه بیست هزار نوجوان و جوان به این بیماری مبتلا میشوند و هماکنون بیش از 250هزار نفر از جمعیت ایران مبتلا به اسکیزوفرنیا هستند. حدود یکپنجم بیماران در هر لحظه نیاز به بستری در بیمارستان دارند. با این تفاصیل تصدیق خواهید کرد که اسکیزوفرنیا یکی از عمدهترین معضلات سیستم بهداشتی کشور است. چه نکات امیدبخشی درباره این بیماری میتوانید بفرمایید؟ تا حدود 70 سال پیش هیچ درمان موثری برای بیماری موجود نبود. کرپلین روانپزشک برجسته آلمانی حدود یک قرن پیش در بررسی طولانیمدت و دقیق بیش از هزار بیمار اسکیزوفرنیک، 4 درصد سرانجام خوب، 13 درصد سرانجام متوسط و 83 درصد سرانجام بد را مشاهده کرد. به این معنی که 83 درصد بیماران او سرانجام دچار زوال شخصیت شدند. امروز با توجه به وجود داروهای موثر ضد روانپریشی، 25 درصد بیماران سرانجام خوب، 50 درصد سرانجام متوسط و فقط 25 درصد سرانجام نامناسب دارند. بخشی از این پیشرفت نیز به امکانات تشخیصی بهتر و سریعتر ارتباط دارد. درمان اسکیزوفرنی را از چه زمانی آغاز کنیم؟ برحسب پژوهشهای متعدد، هرچه درمان بیماران روانپریشی سریعتر آغاز شود، امکان بهبود کامل آنان بیشتر میشود و درمان زودهنگام با سرانجام مناسبتر برای بیماران مرتبط است. در این مورد به کتاب کلاسیک «آیچین»، «میهمان» و «موری» تحت عنوان «روانپریشی نوبت اول» در سال 1999 اشاره میکنم. ضمن آنکه پژوهشهایی هم که در ایران انجام شده است این امر را تایید میکند. از جمله پایاننامه دکتر فرشید فخاریان، از دستیاران روانپزشکی که در سال 1379 عوامل موثر بر طول مدت بستری بیماران روانی در مرکز روانپزشکی رازی را بررسی کرده است. تشخیص و درمان سریع از عوارضی نظیر انزوای اجتماعی و خودکشی و سوءمصرف و وابستگی به مواد و رفتارهای کیفری نیز میکاهد. اگر حمله حاد اسکیزوفرنیا سریع تشخیص داده شود و به فوریت درمان گردد از مرگ یاختههای مغزی جلوگیری میگردد. هرچه تشخیص و درمان به تعویق بیفتد، مرگ یاختههای مغزی موجب بیتاثیر شدن درمان دارویی خواهد شد. این موضوعات را به صورت دقیق و با ذکر منابع و پژوهشهای داخلی و بینالمللی از سال 1369 تاکنون در چند مقاله در مجلات پزشکی آوردهام که علاقهمندان میتوانند به مقالهای تحت عنوان «توانبخشی اسکیزوفرنیا در انتها یا از آغاز» که در شماره 23 زمستان 1384 فصلنامه عملی پژوهشی توانبخشی چاپ شده است، مراجعه فرمایند. اما آنچه مایه تاسف است اینکه هنوز حتی در بهترین شرایط در کشورهای پیشرفته صنعتی هم به طور متوسط زمانی که بیمار اسکیزوفرنیک برای اولین بار به روانپزشک مراجعه میکند دو سال از بیماری او گذشته است! دلایل این امر متعدد است. از جمله ناآشنایی عموم مردم با اسکیزوفرنیا و نشانههای آغازین آن، آگاهی اندک پزشکان غیر روانپزشک از اسکیزوفرنیا و درمان آن، کافی نبودن تعداد روانپزشک و امکانات درمانی سرپایی و بستری برای بیماران روانپریش. اما گاهی دیده میشود بیماری سریع تشخیص داده شده است و درمان مناسب هم تجویز شده است لیکن بیمار و خانواده از مصرف دارو اجتناب میکنند و بیماری را که میتوانست به احتمال زیاد با مصرف دارو بهبود کامل یابد با دستان خود به سراشیبی زوال شخصیت سوق میدهند و زمانی به ضرورت درمان پی میبرند که دیگر داروها تاثیر چندانی ندارد. خیلیها نیز از داروهای اعصاب و روان میترسند و آنها را مصرف نمیکنند! تبلیغات غیرموجهی که در مورد عدم مصرف دارو در کشور ما صورت گرفته است و میگیرد باعث محروم ماندن صدها هزار بیمار از درمان مناسب و عوارضی از قبیل زوال شخصیت، فقدان کارکرد تحصیلی و خانوادگی، اجتماعی و شغلی،اعتیاد (به صورت خوددرمانی) ،خودکشی و دیگرکشی میشود. گاهی هم ناآگاهی خانواده بیمار اسکیزوفرنیک از ضرورت و فایده درمان دارویی با تخطی از قوانین از سوی برخی افراد همراه میشود و فاجعه به بار میآورد که نمونه آن «شش ماه مشاوره و رواندرمانی» برای بیمار اسکیزوفرنیک حاد توسط «فرد غیرپزشک» بوده است که سرانجام به علت وخامت حال بیمار، این درمانگر محترم رضایت داده بود که بیمار بخت برگشته را نزد روانپزشک ببرند. اینکه چه فرصت طلایی از دست رفت و چه عوارض و عواقبی برای بیمار و خانواده او به بار آمد، بماند. با توجه به این دلایل است که ما روانپزشکان به آموزش عموم مردم از طریق رسانههای گروهی اهتمام میکنیم و تاکید داریم که به آموزش روانپزشکی در دوره بالینی پزشکی بهای بیشتر داده شود و امکانات آموزش تخصصی روانپزشکی افزایش یابد، به نحوی که تعداد روانپزشکان اگر هم به حد آرمانی یازده هزار نفر برای جمعیت کنونی ایران نرسد، دست کم به میزان چشمگیر از عدد هزار و دویست نفر فعلی با شتاب بیشتری بالا برود تا به گروه عظیم پزشکانی که مشتاق ورود به تخصص روانپزشکی هستند نیز پاسخ مثبتی داده شود. حرف آخر؟ حرف آخرم، تقاضا و تلاش برای انگزدایی از بیماری روانی و بیماران روانی است که میتواند بیشترین خدمت را به جامعه به وسیله تسهیل و تشویق بیماران برای مراجعه به روانپزشکان انجام دهد. تهیه مصاحبه:دکتر مجید سلطانی تبیان پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 918]