محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846517123
افسانه ماه رنگپریده پس از جهانیشدن
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - سینمای شرق آسیا ساسان گلفر: وقتی صحبت از سینمای آسیا در رسانههای جهان به میان میآید، معمولاً سینمای کشورهای خاور دور و بعد، سینمای هند و آسیای میانه مد نظر است و کشورهای جنوب غرب آسیا با آنکه به لحاظ جغرافیایی جزو آسیا هستند در مقولهای متفاوت و کشورهای خاورمیانه به حساب میآیند. به هرحال برای بررسی جریانها و ژانرهای سینمای آسیا چنین تفکیکی لازم است. به همین خاطر در این مجال به اشارهای مختصر به تاریخ و جریانهای سینمایی شرق آسیا بسنده میکنیم. سینمای شرق آسیا اساساً مستقل از جریانهای سینمایی غرب و به ویژه هالیوود شکل گرفت و رشد کرد و به همین خاطر تا پیش از عصر جهانیشدن شاخصههایی کاملاً متفاوت با سینمای متعارف غربی از خود نشان میداد. ژانرهای غالب سینمای شرق آسیا عبارتاند از: «فیلمهای هنرهای رزمی» که زیرشاخههای گوناگونی مانند «اکشن کمدی»، «کنگفویی تاریخی» چینی و هنگکنگی و «ووکسیا» را که آمیزهای است از اکشن، تاریخ و مسائل ماوراء طبیعی در بر میگیرد؛ «فیلم تاریخی ژاپنی» که «جیدایجکی» هم نامیده میشود و آثار سامورایی در میان انواع آن مشهورترینها هستند؛ «ترسناک ژاپنی»؛ «انیمیشن ژاپنی»؛ «علمی - تخیلی ژاپنی» که «توکوساتسو» هم نامیده میشود و فیلمهای هیولایی کایجو و گودزیلا از آن جمله هستند؛ و «فیلمهای گنگستری» که آثار یاکوزایی ژاپنی و تریاد چینی را دربرمیگیرند. سینمای اروپا و آمریکا عملاً از دهه 1950 میلادی وارد تأثیر متقابل با سینمای شرق آسیا و بیش از همه با ژاپن شد. پیروزی «راشومون» کوروساوا و «افسانه ماه رنگپریده پس از باران» میزوگوچی در جشنوارههایی مانند ونیز در سالهای اول این دهه و بعد، اعطای اسکار به «دروازه دوزخ» کینوگاسا و موفقیت بینالمللی «هفت سامورایی» کوروساوا، این کشور مغلوب جنگ جهانی دوم را به کانون توجه سینمادوستان در سراسر جهان و مخصوصاً منتقدان فرانسوی کایه دو سینما تبدیل کرد و در پایان این دهه جریان موج نو ژاپن همزمان با موج نو فرانسه مطرح شد. سینمای ژاپن در اواخر دهه 1960 تحت تأثیر فروپاشی نظام استودیویی دچار تنزل کیفی شد و در همین زمان سینمای هنگکنگ سربرآورد که در ابتدا با آثاری در ژانر «ووکسیا» مطرح شد و اندکی بعد چهرهای مانند بروس لی را به عنوان قهرمان اکشن رزمی به جهان معرفی کرد. پیشرفت جریان سینمای مستقل ژاپن و گسترش انیمیشنهای ژاپنی در دهه 1980 سینمای این کشور را دوباره مطرح کرد و در همین زمان فیلمسازان نسل نو چین و آغاز دوران اصلاحات، نگاهها را در سراسر جهان به خود معطوف کردند و در آنسوی آبهای سرزمین اصلی چین، موج نو سینمای تایوان نیز به راه افتاد. بعد از حضور محدود بازیگرانی مانند توشیرو میفونه، ناگهان در دهه 1980 چندین بازیگر مثل چو یان فت و زانکگ ریی به فیلمهای غربی راه یافتند. در این دوره فیلمهای شرقی به عنوان آثار کالت طرفداران پروپاقرصی در سوی دیگر دنیا یافتند، سینماگرانی مانند لوکاس، اسپیلبرگ، آلتمن، اسکورسیزی، شریدر، جارموش و تارانتینو در آثارشان آشکارا شیفتگی خود را به استادان شرقی نشان دادند و از دهه 1990 موجی از بازسازی فیلمهای شرق آسیا در غرب به راه افتاد. با اختلاط سینماگران و بازیگران شرقی و غربی، افرادی نظیر جان وو، آنگ لی، کوئنتین تارانتینو، وونگ کار وای، جکی چان و جت لی در عصر جهانی شدن، عملاً دیگر بهسختی میتوان سینمای شرق و غرب یا آسیا و اروپا و آمریکا را از هم تفکیک کرد. سینمای آسیا کت قرمز کوی جو دختربچهای است که در یک دهکده دورافتاده کوهستانی با مادربزرگش زندگی میکند. او پدرش را از دست داده و از مادرش که در شهری کار میکند، دور افتاده است. هروقت که خانواده بزرگ و گرم دوستش، زیانگ را میبیند احساس حسادت به سراغش میآید و فکر میکند اگر کت قرمزرنگی مانند دوستش داشت چقدر زندگی بهتر میشد. مادربزرگ فقیرتر از آن است که بتواند چنین لباسی بخرد و مادر تا سال نو به روستا نمی آید. مسئله این است که مادربزرگ تا چه حد میتواند برای نوهاش فداکاری کند و کت را بخرد. این فیلم را نه مجید مجیدی ساخته است، نه ابوالفضل جلیلی و نه محمدعلی طالبی، بلکه دستپخت یالین زو، نویسنده و کارگردان چینی است که با بهترین امکانات طراحی صحنه، نورپردازی و فیلمبرداری و بازیگران حرفهای فیلمی چشمنواز با تصاویری به ظرافت نقاشیهای آبرنگ چینی درباره احساسات ساده یک دخترک روستایی ساخته است. البته روایت اندکی میلنگد و داستان در عین اینکه از عناصر درام بهره چندانی نبرده، کمی گیجکننده از کار درآمده است. سینمای آسیا طرح جزیره داستان «طرح جزیره» که بهخاطر ارزشهای تکنیکیاش سال گذشته بهجای «هوس، احتیاط» آنگ لی به عنوان نماینده تایوان به آکادمی اسکار معرفی شد، در تایوان امروز میگذرد. مرد جوانی که مشکل شنوایی دارد، گیتارش را روی دوش میاندازد و در مدت هفت روز سوار بر موتورسیکلت در سواحل شرقی، غربی، شمالی و جنوبی جزیره تایوان با آدمهای تازه و ماجراهای جالبی روبهرو میشود. ارائه ندادن پسزمینه شخصیت اول داستان شخصیتپردازی این فیلم جادهای را فدای نمایش کارتپستالهای توریستی میکند. طبیعی است که های اینگ ان چن، کارگردان تحصیلکرده رشته نقاشی و عکاسی و فیلمبردار و کارگردان فیلمهای تلویزیونی و تبلیغاتی، به تصویر توجه بیشتری نشان داده باشد. فیلم به لحاظ زیبایی تصویری بسیار چشمگیر است، گرچه از لحاظ شنیداری چندان جالب نیست و موسیقی و آواز انتخابی به کمک تصویرش نمیآید. فیلم از هفت بخش تشکیل شده که هر بخش یکی از روزهای سفر را به نمایش میگذارد و غیر از بخش اول و آخر از ساختار کاملاً کلاسیکی پیروی میکند. جدا از تصویر، به ریتم فیلم هم توجه شده است. سینمای آسیا جشن تولد لیلا کمدی ابزورد «جشن تولد لیلا» بیقاعدگی زندگی روزمره در فلسطین و سردرگمی و رنج مردم گرفتار در آن را بازتاب میدهد. پدر لیلا فلسطینی محترم و تحصیلکردهای است که قبلاً قاضی دادگاه بود و حالا بهناچار با رانندگی تاکسی روزگار میگذراند. صبح روز تولد هفتسالگی لیلا، همسرش اصرار میکند که زود به خانه برگردد و برای جشن تولد تنها فرزندشان کیک بخرد. این راننده تاکسی قصد دارد به هر نحو که شده مأموریت خود را به انجام برساند، اما در این اوضاع نابسامان نمیتوان برای کاری ساده برنامهریزی کرد. رشید مشاراوی کارگردان از این مرد که در میان این همه آشوب و نابسامانی سعی میکند خونسردی خود را حفظ کند و حتی اجازه ندهد تای کت و شلوارش خراب شود، شخصیتی جالب و دیدنی خلق کرده؛ مردی که در تاکسی او انضباط کامل برقرار است، هیچکس سیگار نمیکشد، سلاح حمل نمیکند و همه باید کمربند ایمنی ببندند؛ نقطه مقابل واقعیت غیرقابل کنترل خارج از تاکسی؛ مکانی که در آن هیچ کار خوبی بدون مجازات نمیماند و هر کار خلاف قاعدهای ممکن است. سینمای بینالملل سفر تئو والتر دوئنر در «سفر تئو» به دوستی دو پسربچه سرگردان در مرز آمریکا و مکزیک میپردازد. تئو (اریک کانتا گوئررو) که بعد از زندانیشدن پدرش (دامیان آلکاسار) با عمویش زندگی میکند، مایل نیست با او به شهری دور برود و تصمیم میگیرد راه سفر ماجراجویانهای برای رسیدن به پدر را در پیش بگیرد و در این مسیر وقتی از دام یک گروه سارق میگریزد، با کمک دوست تازهاش، چوی (آندرس مارکز) اقدام آنها را تلافی میکند و به دنبال پدر گمشدهاش میگردد. مهاجرت به آمریکا و سرگردانی مهاجران غیرقانونی در مرز مکزیک و ایالات متحده در سالهای اخیر مضمون تکراری فیلمهای مکزیکی یا محصولات مشترک اخیر از «بابل» تا «زیر همان ماه» و «تجارت» است. سومین فیلم دوئنر اگرچه بهاندازه آثاری مانند «زیر همان ماه» واقعگرا و احساسبرانگیز نیست، در بهتصویرکشیدن مصائبی که این مهاجران تحمل میکنند به اندازه کافی موفق است. دامیان آلکاسار، ستاره سینمای مکزیک در این فیلم در نقش پدر حضور کوتاه و گذرایی دارد. نمایشهای ویژه هنوز زنده: فیلمی درباره کیشلوفسکی ماریا زمارز کوشانویچ، شاگرد کریستف کیشلوفسکی در دهمین سالگرد مرگ استادش، در سال 2005، پرترهای از او در قالب یک مستند غنی و پر از اطلاعات جالب به نام «هنوز زنده: فیلمی درباره کیشلوفسکی» ترسیم کرده که حتی برای آنانکه درباره این چهره برجسته سینمای لهستان زیاد میدانند، نکات تازهای دارد. تصاویر آرشیوی، اظهارنظرهایی از افرادی مانند ویم وندرس، آنی یژکا هولاند، زبیگنیف پرایزنز و ایرنه ژاکوب، بخشهایی از آثار سینمایی کیشلوفسکی و اطلاعاتی در مورد اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی لهستان در دوران او و... را در این فیلم میتوانید ببینید. ضعف فیلم اتکای بیش از حد به گفتار است. بااینحال، در کنار بخشهایی از «دهفرمان» و سهگانه «رنگها» بخشهای نادیدهای از فیلمهای کوتاه استاد و فیلمهای تلویزیونی او را نیز میتوانید لابهلای گفتار دوستان، شاگردان، همکاران و سایر سینماگران ببینید. این مستند لهستانی نسبتاً مهجور مانده و فقط در معدود جشنوارههایی مانند جشنواره بینالمللی سیاتل نمایش داده شده است. جشنواره جشنوارهها تزا پنجمین فیلم بلندی که هایله گریما، نویسنده و کارگردان اتیوپیایی مقیم واشنگتن دی.سی و از چهرههای شاخص فیلمسازی مستقل در میان آفریقاییتباران آمریکا، ساخته اگرچه بسیار طولانی، سیاستزده و جانبدارانه است، دید خوبی در مورد تاریخ و فرهنگ اتیوپی و شرق آفریقا در اختیارتان میگذارد. روشنفکر تحصیلکرده آلمان که با آرزوی ریشهکنکردن بیماریها در کشورش درس پزشکی خوانده، به زادگاهش بازمیگردد که بعد از سرنگونی هایلهسلاسی دیکتاتور و روی کار آمدن هایله ماریام، آکنده از احساسات خام آرمانگرایانه است. خاطرات تحصیل در کلن دهه 1970، تب انقلابی دهه 1980 آدیسآبابا، فروپاشی دیوار برلین و احساسات نژادپرستانه در آلمان در نماهایی کوتاه و با ضرباهنگی سریع به سراغ او میآیند. فلاشبکهایی پیاپی در بخشهایی از فیلم حس اسکیزوفرنی به وجود میآورند و در مواردی گیجکننده میشوند. همه چیز تلفیقی است؛ فیلمبرداری گاهی رویکرد اکسپرسیونیستی دارد و گاهی اوقات نه؛ بازیها یکدست نیستند، در مواردی برشتی و تئاتری هستند و در مواردی ناتورالیستی؛ و موسیقی نیز ترکیبی از قطعات سنتی و الکترونیک است. نمایش ویژه: فیلمهای روز دژ پنهان بازسازی «دژ پنهان» آکیرا کوروساوا به دست شینجی هیگوچی البته نیمنگاهی به «جنگ ستارگان» جرج لوکاس هم دارد و قرار است تماشاگر قرن بیستویکمی را راضی از سالن بیرون بفرستد. شاهزادهخانم یوکی (ناگاساوا ماسامی)، تنها بازمانده خانواده سلطنتی، بعد از حمله پادشاهی همجوار با گنجینه طلایی که میتواند از آن برای بازسازی ارتش خود استفاده کند، به کشور متحدش میگریزد. او فقط به یک محافظ وفادار (هیروشی آبه) و دو رعیت میتواند امید ببندد و سفری خطرناک و پرحادثه در پیش دارد. در این نسخه، از شمشیرهای آبی و قرمز گرفته تا انفجاری که میتواند کوهی را با خاک یکسان کند، ژنرال شیطانصفتی به سبک دارت ویدر، شخصیتهایی معادل اوبی وان کنوبی و لوک اسکای واکر و رعیتهایی شبیه به R2D2 و C3PO را میتوانید ببینید. هیگوچی یکی از پیشتازان جلوههای ویژه در ژاپن است که بااینحال سعی میکند جلوههای تصویری را با خط داستانی احساسات برانگیزی بیامیزد و همه شخصیتها را به نوعی متحول کند. بااینهمه «دژ پنهان» در حد سرگرمی صرف میماند و هرگز به عمق نسخه کلاسیک دست نمییابد. نمایش ویژه: فیلمهای روز جنگسالاران فیلمی انباشته از احساسات ضدجنگ که در چین درگیر جنگهای بیپایان قرن نوزدهم میگذرد و بیشباهت به بعضی از آثار روسیه و اروپای شرقی درباره جنگ جهانی دوم نیست. رهبران سه گروه راهزن (اندی لاو، جت لی و تاکشی کانشیرو) نیروهایشان را به هم میپیوندند تا به قبایل ساکن در روستاها برای برقراری صلح درازمدت کمک کنند. این سه دلاور سوگند برادری میخورند و سعی میکنند شرایطی انسانی در این اوضاع جنگی برقرار کنند، اما سیاستمداران حقهبازی که با آنها همراه میشوند اجازه نمیدهند کارها خوب پیش برود. پیتر چان، کارگردان، نیمه اول فیلم را یک اکشن با صحنههای عظیم نبرد و آکنده از تعلیق درآورده ولی کمی که پیش رفته، متوجه شده است که نمیتوان به همین صورت ادامه داد و برای اجتناب از یکنواختی، آن را به یک درام انسانی مبدل کرده، ولی به علت ضعف شخصیتپردازی، وجه احساسی فیلم تخت و سطحی از آب درآمده است. بااینحال بازیگران نقش اصلی کارشان را بلدند و سعی خودشان را کردهاند. نمایشهای ویژه: آثار داستانی روز جودا اکبر سیسیلب. دومیل اگر میخواست در بالیوود فیلم بسازد، چنین فیلمی میساخت: یک قصه عاشقانه تاریخی با صحنههای تماشایی نبرد، هزاران بازیگر و سیاهی لشگر، فیلهای غولپیکر، یک عالم طلا و و البته جاذبه مقاومتناپذیر ستارگان سینما. این فیلم را البته آشوتوس گواریگر کارگردانی کرده که قبلاً فیلم پرفروش و موفق «لاگان» را درباره رویدادهای دوران استقلال هند ساخته و آن را به حد نامزدی اسکار بهترین فیلم خارجیزبان رسانده است. «جودا اکبر» داستان ازدواج و ائتلاف میان اکبرشاه (هریتیک روشن) پادشاه مسلمان هندوستان و شاهزادهخانم جودا (آیشواریا رای) هندو اهل راجپوت را بازگو میکند و ماجرای عاشقانه این دو را در قالب فیلمی به طول سه ساعت و نیم پی میگیرد. ظاهراً فیلم قصد دارد بگوید تاجمحل چگونه ساخته شد اما به بسیاری از واقعیتهای تاریخی، مانند چندصد همسر دیگری که اکبرشاه در حرمسرا داشت و هنرمندان معمار و نقاش بیشماری که در ساختن کاخ دست داشتند اشاره نمیکند؛ اما سرشار از تصاویر زیبا، خیالانگیز و البته مشحون از حس ناسیونالیسم هندی است. سینمای آلمان آخرین روزهای سوفی شول سوفی شول شخصیتی است که در آلمان پس از جنگ جهانی دوم چهره یک قدیس از نوع ژاندارک را پیدا کرد. او در سالهای پایانی حکومت آلمان نازی تلاش کرد با کمک همفکرانش در گروه «رز سفید»، مردم آلمان را برای سرنگونکردن هیتلر و پایاندادن به جنگی که به زودی کشورش را به ویرانهای تبدیل میکرد، تحریک کند، اما آرمانگرایی تخیلی گروه آنها نتوانست در برابر تندباد حوادث تاب بیاورد و این افراد در سال 1943 و بعد از اقدام به پخش اعلامیه در دانشگاه مونیخ بازداشت، محاکمه و اعدام شدند. فیلم «آخرین روزهای سوفی شول»، به کارگردانی مارک روتموند با نگاهی موشکافانه، نمادپردازانه، پراحساس و سرشار از تفکرات دینی به شش روز پایانی زندگی سوفی (جولیا جنش)، دادرسی و برخورد شجاعانه او با رابرت موهر بازپرس (آلکساندر هلد) و محاکمه نمایشی توسط قاضی فرایزلر (آندره هینک) میپردازد. اوج فیلم در دادگاه جایی است که همرزم سوفی میگوید: «شما که امروز ما را محاکمه میکنید، روزی در جای ما خواهید نشست». سینمای کره شب جایگزینی فیلمی جمعوجور، اقتباس از داستان کوتاهی به قلم تایرا آزوکوی ژاپنی، ساخته لی یون کی کرهای که در لسآنجلس برنامههای تلویزیونی میسازد، داستان زن جوانی است که در سئول ظاهراً با شخص دیگری اشتباه گرفته میشود و بعد باید تظاهر کند که دختر پیرمردی رو به مرگ است و باید بر بالین او برود. تعدد کلوزآپهای فیلم نشان میدهد که کارگردان قصد ندارد از ریشههای تلویزیونیاش جدا شود و داستان مایه کافی برای تبدیل شدن به فیلم بلند را ندارد و بهناچار، بیش از حد بر معمای این زن تأکید میکند، تا جایی که تماشاگر ناچار میشود بپذیرد که واقعاً معمایی وجود دارد. خانم هان هایوجو، بازیگر تلویزیونی نقش شخصیت اصلی داستان را خوب جا میاندازد و فیلم درمجموع به لطف این شخصیت و مرموز بودنش خوب پیش میرود؛ گرچه در نیمههای فیلم ضرباهنگ کار از دست میرود و چنددقیقهای از آن زیاد به نظر میرسد و خستهکننده میشود. سینمای بینالملل جعبه پاندورا برنده صدف طلایی بهترین فیلم جشنواره سن سباستین 2008 و صدف نقرهای بهترین بازیگر زن برای خانم زیلا شلتون، بازیگر 90 ساله فرانسوی، فیلمی است از کشور ترکیه که خانم یسیم اوستااغلو نوشته و کارگردانی کرده است. این کارگردان از مسائل سیاسی و قومی دست برداشته و در چهارمین فیلمش با رویکردی اجتماعی به سراغ شکاف نسلها در ترکیه و مشکلات جامعه در حال گذار آن رفته است. نصرت (شلتون)، پیرزن روستایی مبتلا به آلزایمر ناپدید میشود و فرزندان و نوههای ساکن استانبول او برای یافتنش به روستا میروند. در این میان، مسائلی میان افراد این خانواده بروز میکند و تضاد بین پیر و جوان، زیاد مورد تأکید قرار نمیگیرد و مسائل جامعه به شیوه جذابی بر پرده میآید. بازیهای قابلقبول مخصوصاً بازی طنزآمیز زیلا شلتون و فیلمبرداری و طراحی صحنهای که شکاف عمیق میان کهنه و نو، شهر و روستا و سنتی و مدرن را به زیباترین شکل نشان میدهد، از نقاط قوت فیلم هستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 714]
صفحات پیشنهادی
افسانه ماه رنگپریده پس از جهانیشدن
افسانه ماه رنگپریده پس از جهانیشدن. فرهنگ > سینما - سینمای شرق آسیا ساسان گلفر: وقتی صحبت از سینمای آسیا در رسانههای جهان به میان میآید، معمولاً سینمای ...
افسانه ماه رنگپریده پس از جهانیشدن. فرهنگ > سینما - سینمای شرق آسیا ساسان گلفر: وقتی صحبت از سینمای آسیا در رسانههای جهان به میان میآید، معمولاً سینمای ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها