گفتگو مشروح مهر با رامين:هيچ دادگاهي نمي تواند هاشمي و خاتمي را محاكمه كند / دولت نهم ويرانه اقتصادي تحويل گرفت

واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گفتگو مشروح مهر با رامين:هيچ دادگاهي نمي تواند هاشمي و خاتمي را محاكمه كند / دولت نهم ويرانه اقتصادي تحويل گرفت
خبرگزاري مهر -گروه سياسي : مشاور رئيس جمهور با تاكيد بر محوريت "عدالت گستري" ، دولت نهم را دولت فرهنگ ساز خواند و در خصوص مطلبي منتشر شده از قول وي گفت:هيچ دادگاهي سراغ ندارم كه بتواند هاشمي رفسنجاني و خاتمي را به پاي ميز محاكمه بكشاند. من اگر حوصله شكايت داشتم از رسانه هاي دروغ پرداز شكايت مي كردم.

دكتر محمد علي رامين مشاور رئيس جمهور كسي است كه او را تئوريسين چالش آفريني دكتر احمدي نژاد در موضوع هولوكاست مي دانند. او در مسجد وليعصر(عج) شهرك محلاتي تهران با خبرنگار خبرگزاري مهر به گفتگويي مشروح نشست و درباره موضوعاتي چون نقد پذيري دولت، طرح تحول اقتصادي، انتخابات مجلس هشتم شوراي اسلامي، انتخابات آينده رياست جمهوري ، وضعيت رسانه ها و... با حوصله و شفاف پاسخ داد .

خبرگزاري مهر به لحاظ اهميتي كه براي تعاطي افكار قائل است متن كامل اين گفتگو را منتشر كرده و پيشاپيش از درج پاسخ و يا هر گونه اظهار نظري از سوي شخصيت هاي محترم و يا گروههاي سياسي قانوني در اين زمينه استقبال مي كند.

* خبرگزاري مهر : آقاي رامين، امروز و در آخرين سال تصدي قوه مجريه برخي منتقدان دولت مي گويند احمدي ن‍‍ژاد كه شعارهايي همچون عدالت محوري را در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري سر داد ، نتوانسته آنها را عملي كند. آيا شما با اين انتقادها موافقيد يا خير؟

- رامين : بايد گفت كه آيا منتقدان مورد نظر شما نمي دانند اهدافي مانند عدالت گستري كه از سياست هاي دولت هاي قبلي حذف شده بود و بعضا با آن مقابله مي شد، در دو - سه سال قابل جبران و قابل تحقق نمي باشد؟ امروز مهمترين انتقادي كه از سوي روشنفكران متعهد به دولت نهم مي شود اين است كه چرا احمدي ن‍ژاد صرفا به مسائل و نيازهاي مادي و اقتصادي و ابعاد سازندگي و توزيع عادلانه ثروت در تمامي نقاط كشور توجه مي كند، ولي به مسائل فرهنگي آنچنان كه بايد توجه نكرده است؟ پاسخ اين انتقاد روشن است و عملكرد احمدي ن‍ژاد از بسياري ابعاد و آثار مترتب آن در جامعه يك عملكرد فرهنگي است . چرا كه طي 20 سال اخير فرهنگ ما دچار آسيب هاي فراواني شده به طوري كه بعضي از ابعاد تهاجم فرهنگي دشمن بر جامعه ما كاملا تحميل شده است، به نحوي كه امروز كانون اصلي جامعه يعني خانواده، دچار آسيب ديدگي بسيار شديد است و بحران هويت فرهنگي در بين بعضي از جوانان ما كاملا بسترسازي شده است.

علت اين وضعيت اين است كه در دوران حاكميت كارگزاراني كه بعد از رحلت امام خميني(ره) اداره امور جامعه و دولت ها را بر عهده گرفتند، چون از اصول و ارزشها و آرمانهاي نظام عدول كردند و از صفاتي همچون زهد، تواضع، ارائه خدمت بي منت، مردم داري، عدالت گرايي ، نيك انديشي نسبت به محرومين جامعه ، و عزت مداري در برابر بيگانگان فاصله گرفتند و به جاي آن به تجمل گرايي و مردم گريزي و بيگانه گرايي روي آوردند و خاندان سالاري را پيشه كردند و فرهنگنامه اسلامي و كليدواژه هاي انقلابي را تغيير دادند و ارزشهاي ماندگار جامعه را به بازي گرفتند و انسانهاي ارزشمند جامعه را بخصوص نيروهاي حزب اللهي و جبهه رفته را منزوي كردند ، در نتيجه، همين امور باعث خلع سلاح فرهنگي جامعه ما شد.

به عبارتي ديگر مي توان گفت مردم نيز درآن دوران وقتي ديدند كه كارگزارانشان همان خصلت شاهان را برگزيدند و به بي راهه مي روند ، از آنها فاصله گرفته اند. وقتي مردم ديدند كه حكومت گران از شعارهاي انقلاب و ارزشهاي ديني جامعه فاصله مي گيرند، آنها نيز بعضا تحت تاثير قرار گرفتند و در برابر تهاجمات فرهنگي بيگانه آسيب پذير شدند.

احمدي نژاد كه آمد نوع نگرش و رويكردها را اصلاح كرد و درنخستين اقدام بزرگ خود ازهمان ابتداي كار، دولت و كارگزاران نظام را به ميان مردم برد. بازگرداندن دولتمردان به ميان مردم، فرهنگي ترين و انساني ترين كار در تاريخ دولت ها بود. وقتي در تاريخ كشورمان نگاه كنيم مي بينيم افرادي همچون كريمخان زند كه از خلق و خوي پادشاهي صرف نظر كردند و خود را وكيل الرعايا ناميدند در اذهان عمومي مردم با كرامت ما باقي ماندند.

حال احمدي ن‍ژاد كه بسيار فراتر از كريمخان زند ، خود را "نوكر ملت" ناميده و در محروم ترين مناطق كشور حاضر شده و به انسانهايي كه هيچ گاه مورد توجه كارگزاران حكومت قرار نگرفته بودند، حرمت گذاشت و به وضعيت آنها رسيدگي كرد، آيا اين اقدامات همچون حركتي ماندگار در تاريخ ايران باقي نخواهد ماند؟ از سويي ديگر آيا بازتاب اين اقدامات مردمي دولت جمهوري اسلامي ايران در سراسر جهان الگوي نويني از مردم سالاري را به نسل هاي امروز و فردا ارائه نمي دهد.

پيوند مردم با حكومت و پيوند مجدد دولتمردان با مباني ديني اسلام، قطعا يك حركت فرهنگي است. امروز احمدي ن‍ژاد تحت لواي جانشين امام علي(ع) و نايب امام زمان (عج) تلاش مي كند تا رفتار انساني كارگزاران اسلامي را در عمل نشان دهد و اين حركت يك پديده ماندگاري براي آيندگان خواهد بود.

اگر امروز رسانه ها اين امر را ناديده بگيرند و شخص رئيس جمهور را تخريب كنند، به خودشان صدمه زده اند زيرا واقعيت تحولات رفتاري دولت نهم را در مقايسه با دولتمردان قبلي نمي توان با تبليغات منفي و فريب و شايعه و تهمت و تحقير، تغيير داد؛ بلكه برعكس اين مظلوميت رسانه اي احمدي ن‍ژاد، حقانيت وي را براي مردم ما آشكار تر خواهد كرد .

يكي ديگر از كارهاي خوب دولت نهم "امانت داري" است. بزرگترين مشكلي كه در جامعه اسلامي ما بروز و ظهور كرده بود دست اندازي بعضي از كارگزاران نظام به بيت المال مسلمين بود. به نوعي كه آنها بيت المال مسلمين را به مثابه مال البيت خود مي پنداشتند و در سو استفاده از آن گستاخي بسيار مي كردند. كارگزاران در دولت آقاي هاشمي رفسنجاني عملا اعلام مي كردند كه اگر 5 درصد از بودجه عمومي تلف شود - يعني رشوه داده شود-، اما باقي بودجه جاري و ساري شود، اين يك موفقيت سياسي مديران كشور خواهد بود. يعني آنها با روي آوردن به حرام خواري، رشوه دادن و رشوه گرفتن را در جامعه مشروعيت دادند.

پديده زشت "قانون فروشي" و زورگيري از شهروندان در زمان حاكميت كارگزاران، ذهنيت مردم را نسبت به حقانيت نظام جمهوري اسلامي شديدا تخريب كرد كه به اين زودي ها قابل ترميم نيست.

در همان دوران ما شاهد بوديم كه تورم تا مرز 50 درصد تثبيت شد و سود بانكي سرسام آور گرديد و اتفاقا همان دانش آموختگان اقتصادي كه در غرب تحصيل كرده بودند و مي دانستند كه بالاترين نرخ سود بانكي در غرب 3 تا 4 درصد مي باشد، وقتي مي خواستند در سيستم بانكي ايران كارشكني كنند با افزايش سود بانكي حتي به 12 تا 13 درصد هم راضي نبودند و پيوسته اين سود را افزايش دادند وبا اين كار رباخواري را در جامعه ترويج و توجيه كردند و جامعه شيعه ما را به حرام خواري وادار ساختند.

آنها ظالمانه بسياري از نسلهاي پاك اين جامعه ديني را با رشوه و رباخواري آلوده كردند و لطمات سنگيني را بر فرهنگ نجيبانه ايران اسلامي وارد كردند.

امروز كساني كه به فساد و فحشا و اعتياد و شرارت روي مي آورند به خاطر همان حرام خواري ها است . حال چه كسي بايد اين بحران فرهنگي تحميل شده بر جامعه را پاسخگو باشد؟ شايد بزرگترين كار احمدي ن‍ژاد اين باشد كه اين بحران فرهنگي را مهار و اصلاح كند.

* پس به نطر شما دولت احمدي نژاد يك دولت فرهنگي است يا اينكه به گفته برخي از كارشناسان دولت احمدي نژاد يك دولت اقتصادي است؟

- به اعتقاد بنده دولت نهم علاوه بر همه تلاشهاي اقتصادي و بازسازي مخروبه هاي بازمانده از گذشته، حقيقتا يك دولت فرهنگي و بلكه فرهنگ ساز است. البته ممكن است تخريب يك فرهنگ در كمترين فرصت انجام گيرد، اما اصلاح و بازسازي يك فرهنگ نياز به هماهنگي، تلاش و زمان بسيار دارد.اين يك جهاد اصلاح گرايانه بزرگ فرهنگي است كه دولت به صورت دسته جمعي در حال پيگيري آن است.

احمدي نژاد تلاش مي كند تا جنبه هاي انساني و رويكرد ارزشي و عملكرد فرهنگي مجموعه دولت را در راستاي اصلاح و بازسازي فرهنگ عمومي كشور تقويت كند. حضور عناصر دولت نهم در ميان مردم و حرمت گذاري به ارزشهاي ديني جامعه و تقويت پيوند خود با گروههاي مذهبي و ديني جامعه ، نمادي از اين رويكرد مي باشد ولي كارگزاران دولت هاي قبلي بعضا مقدسات مردم و ارزشهاي ديني را تحقير مي كردند و حضور در مساجد و نماز جمعه ها و همنشيني با مومنان را كسر شأن خود مي پنداشتند. اما احمدي نژاد ، دين و مذهب و مقدسات اين ملت بزرگ را عزيز و گرامي داشته و مومنين را با عزت و كرامت نگاه مي كند و شخصيت ملت ايران براي او بسيار والا مي باشد. ازطرف ديگر شعارهاي اصلي رئيس جمهور و كارگزارانش غالبا شعارهاي ديني هستند، آن هم نه تنها در سطح ايران بلكه در سراسر جهان، وي چه در ميان شيعيان و چه در ميان ساير مذاهب اين جرأت را به مومنان داده است كه به طرح اصول و ارزشهاي ديني خود بپردازند و به دين و مكتب اسلام افتخار كنند.

اين پديده كه يك فرهنگ سازي است تاكنون، بجز اصل انقلاب اسلامي، چنين بازآفريني فرهنگي در عصر ما وجود نداشته است. اين يك حركت سرنوشت ساز و جهانشمول است. بنده متحيرم كه رسانه هاي ما با چنين پشتوانه اي چرا در اين راستا حركت نمي كنند و از سوي ديگر برخي ها ناجوانمردانه با فريب كاري و عقده گشايي سعي مي كنند تا اين شعارهاي ديني - مذهبي را تخريب كنند و به شخص احمدي نژاد نيز به جرم دين پروري توهين مي كنند.

به گفته آقاي رئيس جمهور بعضي ها براي اينكه مخالفت خود را با اين دولت نشان دهند، گاهي اوقات حتي حاضر مي شوند اعتقادات ديني خود را نيز زير سئوال ببرند. اين يك مصيبت زدگي ننگ آور است كه بعضي از رسانه هاي ما اين احساس خودناباوري را منتقل مي كنند و چون خودشان را در جهت آرمانها و اهداف بزرگ اسلامي رشد نمي دهند، درجهت تخريب احمدي نژاد حركت مي كنند تا شعارهاي ديني و انقلابي وي را از پويندگي و جذابيت عمومي ساقط نمايند.

* گفته مي شود بيشترين انتقادها از سوي رسانه ها به دولت نهم شده است كه بيشترين اين انتقادها ، انتقادهاي اقتصادي است، آيا شما فكر نمي كنيد كه عملكرد تيم هاي اقتصادي دولت نهم باعث اين ميزان انتقاد نسبت به دولت هاي گذشته شده است؟

- هيچ دولتي در هيچ جاي دنيا وجود ندارد كه در يك دوره زماني 3-4 ساله همه شعارهاي خود را محقق كند؛ معمولا دولت ها با طرح يك مجموعه شعارها ، اولويت بندي زماني مي كنند . آنها سعي مي كنند تا بعضي از شعارهاي خود را از همان ابتدا محقق سازند. مانند شعار "خدمتگزاري"، كه احمدي نژاد از روز اول براي آن اقدام كرد و حتي يك روز پيگيري آن را تعطيل نكرد.

بعضي شعارها به مرور و در يك فرايند طولاني محقق مي شوند ، مانند شعار "عدالت گستري". از سوي ديگر بعضي شعارها را در جامعه مطرح مي كنند تا آنها احيا شوند و به فراموشي سپرده نشوند و با تلاش مستمر به فرهنگ عمومي تبديل شوند و بعضي ديگر از شعارها نيز احتياج به همراهي ساير نهادهاي حكومتي دارند و بدون اجماع فراگير قابل تحقق نيستند. وقتي احمدي نژاد با موضوعاتي مانند بيكاري، كمبود مسكن و رشد تورم جهاني روبرو است و آنها را مطرح كرده و مردم نيز از او انتظار حل اين مشكلات را دارند ، اگر مجلس با او همراهي نكند اين موضوعات حل نخواهد شد.

مثلا مجلس هفتم كه مجلسي با ادعاي اصولگرايي بود دربسياري از موارد با دولت نهم به مخالف پرداخت. مخالفت هايي كه مجلس هفتم با دولت نهم انجام داد هرگز مشابهتي در روابط دولت ها و مجلس هاي سابق ندارد. در هيچ دوره اي، هيچ مجلسي با دولت زمان خود اين گونه عمل نكرد. اگر ما مجلس هفتم را با مجلس پنجم كه مشابهت هاي زيادي دارد مقايسه كنيم، مي بينيم كه در سال 76 كه حجت الاسلام ناطق نوري در انتخابات رياست جمهوري شكست خورد ، در حالي كه خودش رئيس مجلس پنجم بود ، بدون استثنا تمام وزراي رقيب پيروز را تاييد كردند و هيچ گونه مقاومتي از سوي مجلس در برابر دولت منتخب مردم صورت نگرفت. ولي در مجلس هشتم مي بينيم كه از همان ابتدا هر چه توانستند در مخالفت با نامزدهاي معرفي شده از سوي احمدي نژاد براي وزارتخانه ها اقدام كردند.

لذا براي تحقق بعضي از شعارهايي كه احمدي نژاد مطرح كرد، همكاري ساير قوا الزامي است. يعني اگر قواي مقننه و قضاييه با دولت همراه نباشند، كاري از پيش نمي رود. مثلا اگر احمدي نژاد با قاطعيت در حذف دستهاي آلوده اقدام كند و بسياري از پرونده هاي آنان را تشكيل دهد و به قوه قضائيه معرفي كند، ولي اين قوه در كمترين زمان آنها را از مجازات معاف سازد و مجددا آزاد كند، خوب احمدي نژاد چه بايد بكند؟!

اگر دولت نهم درخواست مي كند كه متخلفين اقتصادي به جامعه معرفي شوند ولي قوه قضائيه به هر دليل آنها را به مردم معرفي نمي كند، احمدي نژاد چه بايد بكند؟ يكي از كارهاي دولت نهم اين بود كه از ايجاد تنش و كشمكش در درون نظام اسلامي جلوگيري كند، بنابراين امروز نه فقط عملگرا ترين و شجاع ترين و پركارترين ، كه صبورانه ترين مجري كشور را ما در نظام جمهوري اسلامي ايران در اختيار داريم. بايد ببينيم كه از اين فرصت براي آينده بهتر مملكت خويش چگونه بهره برداري مي كنيم.

حال اگر رسانه ها به كمك بيايند، مي توانند بسيار كارساز باشند .در روزگار ما رسانه ها مي توانند در جايگاه پيام رسانان حقيقت خبرهاي واقعي و مهم را به جامعه بشري برسانند و موجب رشد و تعالي آنها شوند.

يافتن حقيقت و ايجاد اعتماد و خوشبيني در بين انسانها توسط رسانه ها موجب تامين صلح و عدالت در جهان مي شود اما در حال حاضر آن چيزي كه ما از رسانه هاي "مونوپل" غرب دريافت مي كنيم اين است كه آنها به ابزاري براي يك گروه اندك تبديل شده اند تا آن گروه بتواند براي استمرار سلطه خود در جهان با شايعه سازي و ايجاد جنگ رواني و توسعه نفرت در بين ملت هاي جهان به اهداف شوم خود برسد.

آنها با به هم ريختن روابط ملت ها و فروپاشي فرهنگ انساني ملت ها ، شرايطي را براي خود ايجاد مي كنند تا درجهان پيرامون خويش نفوذ كرده و بر جهانيان مسلط شوند. امروز در سراسر جهان هزاران رسانه ملي و منطقه اي ايجاد شده است، ولي باز مشاهده مي كنيم كه الگوي اكثريت آنها، رسانه هاي صهيونيستي هستند. به همين خاطر انسان در حسرت فرو مي رود كه اي كاش يك رسانه آرمان خواه، حقيقت طلب ، عدالت گستر و خدامحور شكل بگيرد تا ماموريت الهي مبني بر نجات بشريت را انجام دهد. البته اميد آن بوده و هست كه در جامعه اسلامي ايران افراد مومن و خيرخواه بشري اين چنين مسئوليتي را براي خود تعريف كنند و وارد عرصه رسانه اي بشوند. اما آن چيزي كه بنده امروز مشاهده مي كنم انفعال آزار دهنده اي است كه در رسانه هاي ما از رسانه ملي تا رسانه هاي ديگر ديده مي شودو به ندرت مي توان يك خبرگزاري داخلي را يافت كه مبناي فعاليت خود را خدا محوري ، حقيقت گويي ، آرمان گرايي و عدالت گستري قرار داده باشد.

غالب رسانه هاي ما امروز به مسائل حزبي و گروهي تعلق خاطر دارند. اگر امروز برخي افراد مانند بنده با رسانه ها تعامل كمتري داريم به دليل آن است كه انسانهاي آرمانخواه در رسانه هاي ما جايي ندارند. يعني اگر انساني آرمانخواه و عاشق ولايت و دلسوز ملت و دشمن مستكبران جهاني باشد و به روزمرگي قناعت نكند و جهت گيري نظام را در راستاي اهداف متعالي انقلاب اسلامي مطالبه كند، رسانه هاي داخلي با او يك تعامل سازنده برقرار نمي كنند و حداكثر از او براي مسائل روزمره و مقطعي خود بهره كشي مي كنند. امروز رسانه هاي ما انسانهاي الگو و "تراز اسلام"را به جهان معرفي نمي كنند. در حالي كه نظام اسلامي ايران موفق شده است انسانهاي بزرگي را آموزش دهد و تربيت كند. حال در اين بين رسانه هاي ما مي توانند اين افراد را به جامعه جهاني معرفي كنند ولي متاسفانه از اين كار دريغ مي ورزند و صرفا به سراغ افرادي مي روند كه تحولگرا و آرمان دار نباشد يا اينكه ديگر در ميان ما نباشند. در حالي كه افرادي هستند كه مي توانند آرمانهاي انقلاب و نظام ما را پيش ببرند و مي توانند پرچمدار شعارهاي اسلامي باشند و دشمنان را زمين گير كنند. متاسفانه رسانه هاي ما از معرفي چنين افرادي واهمه دارند.

* منظورتان آقاي احمدي نژاد است و به نظر شما رسانه ها در معرفي ايشان به عنوان الگو براي جامعه بشري كوتاهي كرده اند؟

- بنده به عنوان كسي كه نگاهي به تاريخ و تمدن دنياي اسلام دارد و با تاريخ و تمدن غرب نيز آشنا است، مي توانم بگويم كه احمدي نژاد شخصيتي است تربيت يافته در مكتب اسلام و شيعه در عصر حاكميت ولي فقيه، كه ميراث گرانقدر 1200 سال تلاش روحانيت بزرگوار شيعه را در گنجينه خود داشته و به ساختن انسانها پرداخته است. چه اشكالي دارد احمدي نژاد را به عنوان يكي از دست پروردگان نظام ولايي كه خود محصول تلاش 1200 ساله روحانيت اصيل است را به عنوان يك انسان خيرخواه، سياستمدار، دورانديش، اهل علم و تدبير و ابتكار، خداپرست و دوستدار انسانيت كه دشمن ظالمان و ياور مظلومان است به جامعه بشري معرفي كنيم؟

البته در پناه حكومت سي ساله جمهوري اسلامي و امامت ولي فقيه علاوه بر همه شهداي بزرگ، انسانهاي بزرگ ديگري از جمله سيد حسن نصرالله و افراد بسيار ديگري رشد كرده اند كه مي توانند به عنوان الگو به جهانيان معرفي شوند.

به نظر بنده اگر احمدي نژاد با نگاههاي حقير گروههاي سياسي و با نگاههاي بسته حزبي و باندي مواجه نباشد، مي تواند خدمات بسيار بيشتري به نظام و جامعه اسلامي ما ارائه دهد.

يادمان هست تمام گروههاي سياسي كه در مبارزه انتخاباتي خرداد و تيرماه 1384 در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در برابر احمدي نژاد شكست خوردند، به اين دليل بود كه خودشان از ارزشها فاصله گرفته بودند و به رهنمودهاي رهبري توجه نمي كردند و از سوي ديگر به عشق مردم نسبت به ارزشها توجه كافي نداشتند همين امور باعث شد تا مردم ايران از آنان روي برگردانند و به احمدي نژاد راي بدهند.

پيروزي احمدي نژاد عليرغم ويژگي هايي بود كه ديگر كانديداها از جمله قدرت و ثروت و سابقه و نفوذ از آن برخوردار بودند. ولي متاسفانه كساني كه در اين انتخابات شكست خوردند و بايد متنبه مي شدند و به ارزشهاي اسلامي بر مي گشتند، به مخالفت با احمدي نژاد برخاستند و وي را عامل شكست خود پنداشتند. مخالفان احمدي نژاد تمام هم و غم خود را در اين قرار داده اند تا او را زمين گير كنند . گويا همت جمعي بر اين قرار گرفته است كه دولت نهم در ارائه خدمت بي منت به ملت ايران و تحقق شعارهاي اسلامي موفق نشود تا همين امر نشانه پيروزي خود آنها بشود. بسيار تلخ است كه انسان باور كند كه مخالفان احمدي نژاد در اصل با شعارهاي اسلامي معارضه مي كنند و نتيجه اين عملكرد نه فقط در پرونده قيامت آنها ، بلكه در حافظه ملت ايران ثبت خواهد شد، مگر اينكه توبه كنند و از اين بيراهه برگردند و از فرصت اين دولت خدمتگزار براي پيشرفت مملكت اسلامي بهره بگيرند.

* آقاي كلهر مشاور رئيس جمهوري معتقدند اگر احمدي نژاد خادم تر از خود پيدا كند در انتخابات دوره دهم رياست جمهوري به او راي خواهد داد. نظ شما چيست؟

- شخصيتي "تكليف گرا" مانند دكتر احمدي نژاد كه تربيت يافته در مساجد و منابر روحانيت و دانش آموخته فرهنگ شيعي و مطيع امر ولايت فقيه است، به عنوان يك استاد برجسته دانشگاه قطعا در تمام امور زندگي و در تصميمات عمده و كلان سياسي - اجتماعي خود معيارهاي الهي ، مصالح عمومي و رهنمود هاي رهبري را ملاك عمل خود قرار مي دهد و به خواست مردم مسلمان و حق شناس تمكين مي كند.

روابط محبت آميز و اظهار ارادت متقابل و صادقانه ميان رئيس جمهور و ملت بزرگوار ايران در تمان نقاط كشور، نشان مي دهد كه سئوال شما ناشي از كم توجهي به خواست عمومي جامعه مي باشد. و يا اينكه مطلب ديگري در وراي اين پرسش نهفته است كه براي بنده روشن نيست. البته بنده يقين دارم بعد از دور دوم رياست جمهور دكتر احمدي ن‍ژاد ، انسانهاي زبده تري رشد خواهند كرد چرا كه ما مسير تكاملي را طي مي كنيم. ما انتظار داريم در نسل هاي آينده افرادي زبده تر بيايند تا با استفاده از تجربه ارزشمند و شيوه ابتكاري احمدي نژاد كشور را در مراحل بالاتر به پيش ببرند. چرا كه مديران اجرايي گذشته از مديريت غربي براي اداره كشور استفاده مي كردند كه در برخي موارد موفق و در بسياري ديگر ناموفق بودند ، اما شيوه مديريتي احمدي نژاد مي خوهد براي نخستين بار دولت را به شكل اسلامي اداره كندكه اين بزرگترين خدمت صادقانه به فرهنگ اسلامي ايرانيان است.

* آقاي رامين اگر موافق باشيد به انتخابات مجلس هشتم بپردازيم. چرا نام شما در ليست جبهه متحد اصولگرايان قرار نگرفت و شما به طور مستقل در هشتمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي شركت كرديد؟

- اين سئوال را بايد كساني كه متصدي تنظيم فهرست تهران بودند جواب بدهند. بنده گرچه سازوكارهاي 6+5 را اضطراري و واقع گرايانه مي دانستم، اما چون آن را مطلوب و عادلانه نمي ديدم به همين دليل حتي در جايگاه دبير سياسي رايحه خوش خدمت در طول زمان شكل گيري فعاليت هاي انتخاباتي و تلاش پشت صحنه براي شكل گيري شوراي مربوطه هيچ گونه موضع گيري تشكيلات نكردم . ولي در عين حال خود را به عنوان يك كانديدا به جامعه عرضه كردم و به گروه 6+5 نيز عرضه شدم.

لكن افرادي كه تصميم گيرنده بودند با موازين و معيارهايي كه خودشان اعلام كرده بودند عمل نكردند و يا با مصلحت انديشي هايي كه اعلام نكرده بودند، عمل كردند كه در نتيجه بجز حاميان دولت ساير گروههاي ديگر در مقابل گزينه اي همچون بنده مخالفت كردند. البته شرط انصاف آن است كه تاكيد كنم مخالفت آنها در كمال احترام و ادب بود و حريم اخلاق اسلامي را مراعات كرده و هرگز اقدام به تضعيف شخصيت افراد نپرداختند ولي به هر حال شايد آقايان به مصلحت خودشان نمي ديدند كه بنده وارد مجلس بشوم.

به هر جهت بايد دلايل را از خودشان بپرسيد ولي اگر دلايل بنده را مي خواهيد بدانيد، به چند دليل خود را مناسب مجلس شوراي اسلامي مي ديدم: اول اينكه از ثمرات تجربياتم اين است كه نه تنها دشمنان جهاني را مي شناسم، بلكه نقاط ضعف و حتي راهكارهاي مبارزه با آنها را نيز مي دانم و ازطرف ديگر به نقاط قوت نظام و جامعه اسلامي خودمان آشنايي و اشراف كامل دارم و به آنها اعتقاد كافي دارم.

يعني خيلي از افراد هستند كه يا نقاط قوت مملكت اسلامي را نمي شناسند يا بر نقاط ضعف دشمنان جهاني اشراف ندارند و همچنين طرحي براي مقابله با آنها نيز ندارند. لذا بنده با اين ويژگي هايي كه در خود سراغ داشتم ، خود را براي مجلس شوراي اسلامي مناسب و مفيد مي دانستم و به تكليف سياسي خود عمل كردم. در عين حال مي دانستم كه گروههاي سياسي جناح راست مرا به عنوان يك فرد مستقل كه قاطعانه از مقام ولي فقيه پيروي مي كنم و آرمانهاي انقلاب اسلامي را هرگز رها نكرده و هيچگاه استقلال فكري خود را به هيچ حزب و گروه سياسي واگذار نكرده ام، تحمل نخواهند كرد.

* ولي مگر خود رايحه خوش خدمت يك حزب و يا تشكل سياسي نيست كه شما هم عضو آن هستيد؟

- رايحه خوش خدمت به عنوان حاميان دولت نهم اصلا يك گروه سياسي نيستند، اينها مجموعه اي از نيروهاي فرهنگي، سياسي، عقيدتي و اجتماعي هستند كه هرگز در قالب يك گروه و حزب سياسي شناخته نمي شوند. ما مجموعه اي از افراد همفكر و هم عقيده هستيم كه در انتخابات دولت نهم هم پيمان شده بوديم و از احمدي نژاد حمايت كرديم. در واقع اين مجموعه زمينه آشنايي مردم با احمدي نژاد را فراهم كرد و هيچ گاه خود را به عنوان يك حزب سياسي قلمداد نكرد.

امروز در كشور ما سه طيف سياسي وجود دارد . يك طيف سياسي اندك و پرسر و صدا كه مي خواهند با غرب گرايي شرايط مملكت اسلامي را به ماقبل انقلاب اسلامي برگردانند كه اينها مرتجعين اسلام ستيز و ضد ولايت هستند.

يك طيف ديگر كه جمعيت بزرگ اجتماعي- سياسي را تشكيل مي دهند و گروههاي مختلفي را در خود جاي داده اند، اينها هرگز اجازه نمي دهند كه شرايط ماقبل انقلاب اسلامي احيا شود، اما بيش از اين هم نمي خواهند در كشور اصلاح و تحول رخ دهد. اين طيف محافظه كار در برابر هر نوع تحول و تكامل و پيشرفت شعارهاي جهان شمول انقلاب اسلامي و حضور نيروهاي اصيل آرمانگرا در مصادر امور مديريتي كشور مقاومت مي كنند و طرفدار مديراني ساكت و راكد و منفعل و بدون برنامه انقلابي هستند.

در برابر اين دو طيف ، طيف سومي وجود دارد كه نيروهاي ارزشي ، انقلابي ، حزب اللهي و پيروان مخلص و فداكار ولايت را در بر مي گيرد، كه نه تنها اجازه رجعت مناسبات قبل از انقلاب را نمي دهند ، بلكه به رخوت در درون نظام نيز راضي نيستند. آنها معتقدند گام به گام بايد نظام اسلامي را به آرمانهاي بزرگ اسلامي و اهداف متعالي انقلاب اسلامي نزديك كنند. آنها طيف بسيار بزرگي هستند كه هرگز در چارچوب تنگ احزاب سياسي نمي گنجند.

با نگاهي به مجموعه نيروهاي موجود در كشور مشاهده مي كنيد كه طيف سوم تحت هدايت هاي ولايت فقيه ، امروز بزرگترين طيف اجتماعي - سياسي را تشكيل داده اند بدون اينكه يك حزب سياسي باشند . اين طيف فكري و مجموعه بزرگ سياسي - اجتماعي، مرزهاي جغرافيايي را در نورديده و دامنه تعاملات ميان امت اسلامي را تا آنجا دنبال مي كنند كه شخصيت هاي بزرگي نظير سيد حسن نصرالله با افتخار و سربلندي اعلام مي كند كه من "يك عضو از حزب ولايت فقيه در جهان هستم".

* يك خبرگزاري اخيرا از قول شما گفتگويي را منتشر كرده بود كه در آن شما آقاي هاشمي و خاتمي را به اعلام شكايت به قوه قضائيه تهديد كرده بوديد. آيا اين مطلب صحيح است؟

- متاسفانه "شارلاتانيسم رسانه اي" كه با دوحزب دولت ساخته كارگزاران ومشاركت در ايران اسلامي پايه گذاري شده و امروز مجموعه اي از سايت هاي خبري و خبرگزاري هاي حزبي و مطبوعات زنجيره اي را تشكيل داده اند، ماموريت نفاق افكني در جامعه ما را بر عهده گرفته و با شگرد تقطيع گفتار و تحريف مفاهيم، به دروغ گويي و شايعه پراكني و ايجاد جنگ رواني در ميان نيروهاي سياسي درون نظام مي پردازند. اين رسانه ها به نيابت از اربابان فكري - مالي - سياسي خود عليه كساني كه با صهيونيزم جهاني درگيري فكري و سياسي و رسانه اي دارند، درگير مي شوند و با فضاسازي كاذب و ماجرا جويي دروغين مي كوشند تا اين نيروهاي ضد صهيونيستي را با مسائل داخلي درگيركنند و از دشمنان اصلي ملت ايران قافل سازند.

در پاسخ به اين حركت ضد اخلاقي و ناجوانمردانه سكه نكته را جهت اطلاع شما و افكار عمومي عرض مي كنم:اولا هيچ دادگاهي در جمهوري اسلامي ايران را سراغ ندارم كه بتواند افرادي مانند آقاي هاشمي رفسنجاني و خاتمي را به پاي ميز محاكمه بكشاند. ثانيا بنده اگر توانايي و حوصله پيگيري شكايت از افراد را داشته باشم قبل از همه از رسانه هاي دروغ پرداز و تحريف گر به دادگاه شكايت مي كردم. ثالثا بنده به جاي درگير شدن با اين گونه مسائل حاشيه اي تمام ظرفيت انساني خود را براي مقابله با صهيونيزم و استكبار جهاني هزينه مي كنم و هرگز خود را مشغول بازي هاي حزبي و گروهي و باندي نكرده و نخواهم كرد.

* فكر مي كنيد آقاي خاتمي در انتخابات دوره دهم رياست جمهوري شركت خواهد كرد؟

- با توجه به همه واقعيت هاي موجود من خاتمي را عاقل تر از آن مي دانم كه خود را آلت دست باندها و گروههايي قرار دهد كه يك بار آنها را تجربه كرده است.

* آيا به نظر شما به كار بردن اين جمله كه "ملت ايران با هيچ ملتي حتي مردم اسرائيل مشكلي ندارد" از سوي يكي از اعضاي كابينه درست است؟

- اين اصطلاح قطعا غلط و باطل است وبعيد مي دانم كه يك مسلمان آگاه انقلابي و متعهد چنين مفهومي را مورد نظر داشته باشد. اما بايد بپذيريم كه گاهي وقت ها در خلال سخن گفتن تعبيري بر زبان جاري مي شود كه منظور نظر گوينده نيست و حيف است كه رسانه هاي عمومي به جاي آنكه بدنبال حقيقت مطلب باشند و از گوينده سخن تحقيق، كنند اين گونه اشتباهات لفظي را ابزاري براي جنگ رواني رسانه اي جهت تخريب شخصيت افراد بكار مي گيرند.

در دولت نهم كه يك دولت ارزشي و انقلابي است و برترين ويژگي بين المللي آن مبارزه با صهيونيسم جهاني است، انصاف نيست كه يك اشتباه لفظي معاون رئيس جمهور را كسي به عنوان يك كد تبليغاتي عليه دولت بكار بگيرد.

..............................

گفتگو از حميد رضا خوئيني ها
سه شنبه 29 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]

[مشاهده در: www.mehrnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]