واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: يادداشت شريعتمداري به كروبي: باشيطان پالوده نخوريد جناب آقاي كروبي! اگر حضرتعالي چنين اعتقادي نداريد- كه به يقين نداريد- چرا اجازه مي دهيد در حزب و روزنامه تحت مسئوليت شما اين افكار فاسد و عقايد شرم آور تبليغ و ترويج شود؟! و اگر خداي نخواسته، جنابعالي نيز چنين اعتقادي داريد كه... مي دانيم نداريد. حسين شريعتمداري در ستون يادداشت روز كيهان نوشت: روزنامه اعتماد ملي طي يادداشتي از رد صلاحيت كساني كه به نظام جمهوري اسلامي ايران اعتقادي ندارند انتقاد كرده و اين رويه قانوني در جمهوري اسلامي ايران را با اقدام رژيم شاه كه به افراد بي اعتقاد به رژيم شاهنشاهي اجازه ورود به مجلس نمي داد، يكسان دانسته است!نويسنده اين يادداشت مي نويسد؛ «رد صلاحيت به دليل عدم اعتقاد به هر نظامي از چند جهت قابل نقد و نقض است. يك جهت ابتدايي آن، مخالفت با سنت و خواست خداوندي است. خداوندي كه بندگان خود را حيات و روزي مي دهد، برخي از اين بندگان نه تنها او را قبول ندارند بلكه عليه او هم تبليغ مي كنند، اما خداوند براساس اراده و خواست خود اين افراد و حتي شيطان را هم مهلت داده است كه برنامه هاي خود را اجرا كنند»!روي سخن با نويسنده يادداشت روزنامه اعتماد ملي نيست، چرا كه از ايشان و همفكران وي با توجه به سوابقي كه دارند جز اين انتظار نمي رود اما بايد از جناب آقاي كروبي دبيركل حزب اعتماد ملي كه لباس شريف روحانيت بر تن و داعيه پيروي از خط امام بر لب دارد و از روحانيون خوش سابقه و انقلابي است پرسيد آيا حضرتعالي بر اين باوريد كه چون خداوند تبارك و تعالي به شيطان مهلت داده است تا -به قول روزنامه شما- برنامه هاي خود را اجرا كند، ما هم وظيفه داريم در اداره امور جمهوري اسلامي ايران و سياستگذاري ها و برنامه ريزي هاي آن با شيطان مشورت كنيم؟! و آيا معتقديد كه چون خداي سبحان به دشمنان خود نظير مشركان و كافران روزي مي دهد، مردم ايران هم بايد آنها را در مسئوليت هاي كليدي نظير رياست جمهوري و مجلس شوراي اسلامي به كار گيرند و اگر صلاحيت مشركان و كافران را براي ورود به مجلس و ساير مسئوليت هاي نظام رد كنند، كاري شبيه رژيم شاهنشاهي انجام داده و با سنت الهي مخالفت ورزيده اند؟!جناب آقاي كروبي! اگر حضرتعالي چنين اعتقادي نداريد- كه به يقين نداريد- چرا اجازه مي دهيد در حزب و روزنامه تحت مسئوليت شما اين افكار فاسد و عقايد شرم آور تبليغ و ترويج شود؟! و اگر خداي نخواسته، جنابعالي نيز چنين اعتقادي داريد كه... مي دانيم نداريد.در يادداشت روزنامه اعتماد ملي با استناد به اين كه خدا به دشمنان خود و شيطان هم روزي و مهلت داده است تا كار خود را انجام بدهند، آمده است دشمنان جمهوري اسلامي ايران هم بايد حق ورود به مجلس شوراي اسلامي را داشته و شوراي نگهبان نبايد صلاحيت آنها را رد كند! و به خاطر رد صلاحيت اينگونه افراد به جمهوري اسلامي ايران اعتراض شده و نوشته است؛ «كاري را كه خداوند عليه چنين بندگاني- شيطان و دشمنان خدا- روا نداشته است، ديگران از موضع خدايي به چه حقي عليه مردم روا مي دارند»!در اين باره، خطاب به آقاي كروبي بايد گفت؛ برادر عزيز و روحاني بزرگوار، از حضرتعالي بعيد است كه از ابتدايي ترين آموزه هاي اسلامي كه با مباني عقلي و منطقي نيز همخواني كامل دارد، بي خبر باشيد چرا كه حضرتعالي هم اهل دين و ديانت هستيد و هم از عقل و منطق برخورداريد بنابراين اگرچه سخن پيرامون اين نكته بديهي، مصداق «توضيح واضحات» است ولي ظاهراً چاره اي جز آن نيست... از اين روي، توضيح زير گفتني است؛حضرتعالي بهتر مي دانيد كه صفت «رحمانيت» خدا، عام است و همه مردم بلكه همه موجودات عالم- بدون استثناء- مشمول رحمت خدا و برخوردار از نعمت هاي الهي هستند- تفاوت دو صفت رحمان و رحيم- اما، سؤال اين است كه آيا خداوند تبارك و تعالي به مقابله با ظالمان و ستمگران و حمايت از محرومان و دردمندان توصيه نفرموده است؟ و خروش عليه آنان را با عنوان «جهاد في سبيل الله» مورد تقدير و تشويق قرار نداده است؟!...جناب آقاي كروبي، ترديدي نيست كه حضرتعالي اين آموزه هاي بديهي، قطعي و عقلي و منطقي را انكار نمي فرمائيد، بنابراين چرا حزب تحت مسئوليت شما چنين مي كند و در يك قياس مع الفارق، بديهي ترين آموزه هاي اسلامي را ناديده مي گيرد؟!...مگر نه اين كه در آيات فراواني از كلام خدا- آيات محكمه- دوستي با دشمنان خدا، ظالمان و ستمگران نهي شده و كساني كه دشمنان خدا را به دوستي مي گيرند در شمار «حزب شيطان» تلقي شده اند؟ با توجه به اين توصيه هاي صريح چگونه حزب اعتماد ملي نه فقط نسخه همراهي با دشمنان تابلودار اسلام را مي پيچد، بلكه حضور آنان در مراكز حساس و تصميم ساز جمهوري اسلامي ايران را ضروري دانسته و بر آن تأكيد مي ورزد؟!اكنون بايد از حزب آقاي كروبي پرسيد، شما كه با استناد به صفت رحمانيت خدا همزيستي و حضور دشمنان خدا را در كانون هاي سياستگذاري نظام اسلامي توصيه مي كنيد از موضع خداگونه با مسائل برخورد مي كنيد يا جمهوري اسلامي ايران كه در پيروي از فرمان خداوند تبارك و تعالي و براي حمايت از محرومان و دردمندان اجازه نمي دهد دشمنان خدا و ستمگران و شيطان صفتان به جايگاه تصميم گيري براي مردم وارد شوند؟!... خودتان قضاوت كنيد...جناب آقاي كروبي! حضرتعالي مدعي پيروي از خط امام(ره) هستيد، البته، اگرچه هنگامي كه دوستان هم حزب و گروهتان تصور مي كردند دوران خط امام(ره) سپري شده و از سپردن خط امام(ره) به موزه تاريخ سخن مي گفتند، بسياري از مدعيان خط امام(ره)، اين تابلو را پايين كشيدند و پرچم «اصلاحات» را بالا بردند و بعد از شكست سنگين مدعيان اصلاحات، دوباره به تابلوي خط امام(ره) چسبيدند و... ولي - علي رغم تمامي اين فراز و نشيب ها كه به جاي خود بررسي آن براي ارزيابي ميزان صداقت برخي از مدعيان خط امام(ره) ضروري است-، جنابعالي مدعي پيروي از خط امام(ره) هستيد، بنابراين بايد پرسيد نظرتان درباره اين فراز از بيانات آن بزرگوار چيست؟«در اين فرصت به همه مسئولان كشورمان تذكر مي دهم كه در تقدم ملاك ها، هيچ ارزش و ملاكي مهمتر از تقوا و جهاد در راه خدا نيست و همين تقدم ارزشي و الهي بايد معيار انتخاب و امتياز دادن به افراد و استفاده از امكانات و تصدي مسئوليت ها و اداره كشور و بالاخره جايگزين همه سنت ها و امتيازات غلط مادي و نفساني بشود، چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح، چه امروز و چه فردا، كه خدا اين امتياز را به آنان عنايت فرموده است و صرف امتياز لفظي و عرفي كفايت نمي كند، كه بايد هم در متن قوانين و مقررات و هم در متن عمل و عقيده و روش و منش جامعه پياده شود.»و اين سخن امام راحل(ره) نيز كه؛«خدا نياورد آن روزي را كه سياست ما و سياست مسئولين كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه دارها گردد و اغنياء و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشتري برخوردار بشوند. معاذالله كه اين با سيره و روش انبياء و اميرالمؤمنين و ائمه معصومين- عليهم السلام- سازگار نيست، دامن حرمت و پاك روحانيت از آن منزه است، تا ابد هم بايد منزه باشد و اين از افتخارات و بركات كشور و انقلاب و روحانيت ماست كه به حمايت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده كرده است.» و دهها نمونه صريح ديگر.آقايان حتماً به خاطر دارند كه حضرت امام(ره)، حضور اعضاي نهضت آزادي را در مسئوليت هاي نظام به شدت نهي فرموده اند و اين در حالي است كه در يك مقايسه سرانگشتي مي توان نتيجه گرفت برخي از اعضاي نهضت آزادي نسبت به كساني كه حزب اعتماد ملي براي حضور آنها در مسئوليت هاي نظام اصرار مي ورزد، هزاران بار شرف دارند...!، اگرچه نهايتاً هر دو طيف در يك نقطه به هم مي رسند.نگارنده ترديدي ندارد كه جناب آقاي كروبي از آنچه در ارگان حزب ايشان آمده است نه فقط بي خبر، بلكه بيزارند بنابراين، وجيزه پيش رو سخني دلسوزانه با ايشان و به منظور جلب توجه آقاي كروبي نسبت به برخي از كساني است كه با آن برادر گرامي و روحاني خوش سابقه كمترين همخواني فكري ندارند اما با بهره گيري از اعتماد جناب كروبي در حزب و روزنامه ايشان لانه كرده اند.آقاي كروبي عزيز! شايد خبر نداريد كه اينگونه اظهارات در حزب و روزنامه تحت مسئوليت شما اتفاقي نيست، بلكه جريان ياد شده مدتهاست در نوشته ها، سخنراني ها، سايت ها و محافل خود اين عقايد فاسد را تبليغ مي كند و صدالبته از آنجا كه خود در ميان مردم جايگاهي ندارند، زير پوشش افراد موجهي نظير حضرتعالي به كار خويش مشغولند!... لطفا از يك بررسي و تحقيق ساده دريغ نفرمائيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 164]