تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 16 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در خانه‏اى از خانه‏هاى خدا برقرار نشد، مگر اين...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1850765261




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

غريبه اي در مسجد پايگاه


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: غريبه اي در مسجد پايگاه
عباس بيشترين ماموريت ها را خود انجام مي داد و به تمام پايگاه ها سركشي مي كرد. او جز در مواقع پرواز هميشه لباس بسيجي مي پوشيد و چون از تشريفات بيزار بود چنانچه مي خواست به جايي برود بي خبر مي رفت .
شنيدم كه يك روز وارد يكي از پايگاه ها شده بود.به محض ورود بدون اينكه كسي متوجه شود به مسجد پايگاه ميرود و پس از اداي نماز تصميم مي گيرد تا در همانجا كمي استراحت كند. يكي از سربازها و افسر نگهبان اطلاع ميدهد كه شخصي وارد مسجد شده و خوابيده است . افسر نگهبان خود را به مسجد مي رساند بالاي سر عباس مي ايستد و او را صدا مي كند. وقتي كه مي بيند او بيدار نمي شود با پا ضربه اي به پهلوي او مي زند و مي گويد :
آهاي عمو! بلند شو ببينم .
عباس برمي خيزد و نگاهي به افسر نگهبان مي كند و مي گويد :
ببخشيد. خيلي خسته بودم و خوابم برد.
افسر نگهبان مي گويد :
شما كه هستي و اينجا چه مي كني
عباس مي گويد.
من مهمان شما هستم .
افسر نگهبان مي گويد :
اگر مهمان ما هستيد چرا اطلاع نداده ايد. در ثاني مسجد كه جاي خوابيدن نيست . پدرجان ! اينجا منطقه نظامي است .
عباس معذرت خواهي مي كند و مي گويد حالا كه اين طور است اجازه بدهيد مرخص شوم . افسر نگهبان نگاهي به عباس مي اندازد و مي گويد :
همين طور سرت را پايين مي اندازي و به داخل پايگاه مي آيي بعد هم مي خوابي حالا هم به همين سادگي مي خواهي بروي نه جانم ; بايد بفهميم شما از كجا آمده اي و چه كسي هستي
عباس سرش را پايين مي اندازد و چيزي نمي گويد. افسر نگهبان به يكي از افراد دستور مي دهد تا قضيه را به گروه ضربت اطلاع دهند. دقايقي بعد چند تن از افراد گروه ضربت وارد مي شوند و تا چشمشان به عباس مي افتد ضمن احوالپرسي با او به افسر نگهبان مي گويند :
ايشان غريبه نيستند. شما چطور او را نشاخته ايد
افسر نگهبان مي پرسد :
او كيست
يكي از حاضرين مي گويد :
او تيمسار بابايي است .
شخصي كه شاهد ماجرا بود مي گفت كه در اين لحظه رنگ از رخسار افسر نگهبان پريد و نمي دانست چه بگويد. عباس متوجه وضع و حال او شد در حالي كه لبخندي بر لب داشت به افسر نگهبان نزديك شد او را در آغوش گرفت و بوسيد. آنگاه گفت :
شما نبايد ناراحت باشيد. شما به وظيفه اتان عمل كرده ايد.
افسر نگهبان گفت :
ولي قربان شما چرا خودتان را معرفي نكرديد
عباس نگاهي به اطراف انداخت . دستي روي شانه افسرنگهبان گذاشت و گفت :
برادر عزيز لزومي نداشت كه من خودم را معرفي مي كردم . مهم اين است كه شما به وظيفه خود عمل كرده ايد.
آن شخص تعريف مي كرد كه افسر نگهبان درحالي كه اشك در چشمانش حلقه زده بود مات و مبهوت درچهره عباس مي نگريست . پس از چند دقيقه عباس خداحافظي كرد و از آنجا خارج شد.
شهيد تيمسار خلبان رضا خورشيدي
 سه شنبه 29 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن