واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
جنجالی ها وجالبترین گفتههای روزهای جشنواره
در حالیکه بالاخره حتی در نوار غزه هم صلح اعلام شد، اما خانم میلانی هنوز دست از سر آقایان برنداشتهاند (مجری جلسه پرسش و پاسخ «****استار») من میتوانم شرط بندی کنم که توانایی ساخت یک فیلم موفق تجاری را که فروش میلیاردی داشته باشد، دارم. یک روز اگر سر لجبازی بیفتم حتما این کار را خواهم کرد (عبدالرضا کاهانی کارگردان بیست در مصاحبه با ویژه نامه اعتماد)
رقابت در کشور ما به طور کلی بیشتر جنبه هوویی دارد تا دوستانه. ما بیشتر از اینکه خودمان را رفیق هم حساب کنیم برای هم مثل هوو میمانیم، کلا هوو بازار است (علیرضا داوودنژاد در مصاحبه با بولتن جشنواره بیست و چهارم)
بهترین عنوان برای سینمای معناگرا، «سینمای غیب» است. اما به این خاطر که برداشت غلط نشود، از این اسم پرهیز کردیم (محمد رضا حیدریان در مصاحبه با بولتن جشنواره بیست و سوم)
شیوه صحبت کردن آقای طوسی همیشه به گونه ای است که من هیچ وقت نمیفهمم (رضا یزدانی در جلسه پرسش و پاسخ «طهران، تهران»)
یک جایزه است و ۲۳ فیلم، نمیتوانم بگویم چند درصد احتمال دارد اما خیلی دوست دارم جایزه بگیرم (منوچهر هادی در مصاحبه با بولتن جشنواره بیست و هشتم)
من دنبال جایزه نیستم، همین که فیلمم در کنار فیلم بزرگانی مثل حاتمی کیا یا ابراهیم فروزش و خیلیهای دیگر است، کافی است (احمد کاوری کارگردان «نفوذی»)
در جامعه ما گفتگو در آخرین مرحله قرار دارد، اما من اعتقاد دارم در سینما اولین کار گفتگو است، پس بهرغم تردیدی که برای حضور در این نشست داشتم، به احترام شما (خبرنگاران) به اینجا آمدم (محمدعلی باشه آهنگر در جلسه پرسش و پاسخ «بیداری رویاها»)
شروع «دل شکسته» مانند یک افسانه است، بسیجیای هم که من در فیلم نشان دادم یک افسانه است. البته چیزهای دیگری هم پشت پرده وجود دارد و نمیتوانیم سینما را فقط با سینما بررسی کنیم (علی روئینتن در جلسه پرسش و پاسخ «دل شکسته»)
با هنر نمیتوان کشتی گرفت، نمیتوان آن را مچاله یا پهن یا دراز کرد. فرهنگ یک امر خودجوش است (یادداشتی از داریوش مهرجویی در روزهای پایانی جشنواره بیست و ششم)
فیلمساز آسودگی خاطر ندارد او باید بداند که چطور فیلم بسازد تا هم خودش را نقص نکند و هم تماشاگر را پس نزند (مانی حقیقی در مصاحبه با ویژه نامه جشنواره بیست و ششم)
امیدوارم معجزهای ما را نجات دهد (حاتمی کیا درباره ابتذال در سینما در جلسه پرسش و پاسخ «ارتفاع پست»)
به خاطر ضایعات، تولید را نکاهیم... هیچ بزرگی در سینما یافت نمیشود که شرایط امروز عالم را نشناسد (احمد مسجد جامعی در مصاحبه با بولتن جشنواره بیستم فجر)
جشنواره یک سیمرغ به من بدهکار است (علی ژکان در مصاحبه با بولتن جشنواره بیستم)
حرفهای منتقدان اهمیتی ندارد (محمد رضا اصلانی در روزهای نمایش «آتش سبز» در جشنواره)
ریتم فیلمهایم کند است چون ریتم خودم هم کند است (سیامک شایقی در جلسه پرسش و پاسخ «خواب زمستانی»)
اگر در راس سینما و تلویزیون هماهنگی وجود داشته باشد ما شاهد آرامش خواهیم بود و چون این اتفاق نمیافتد دیگر آرامش نخواهیم داشت. چیزی شبیه پدیدههای چند سال اخیر میشود (محمد علی عسگرپور دبیر جشنواره بیستم فجر)
«عزیزم» های فیلم زیاد نیست، آنقدر سریالی به فیلم نگاه نکنید. از بس در فیلمهای جنگی همه به هم گفتهاند خواهر! برادر! فکر کردم دیگر بس است (رسول ملاقلیپور در جلسه پرسش و پاسخ «مزرعه پدری»)
در این فیلم رویا وجود ندارد و همه چیز واقعی است، من معتقدم اگر کسی حرف مهمی دارد، حرفش را بزند. استفاده از تمثیل در کارها بیننده را دچار معضل میکند (ناصر تقوایی در جلسه پرسش و پاسخ «کاغذ بیخط»)
من آدم مذهبی هستم اما همیشه از اینکه رابطهام با خدا را به نمایش بگذارم امتناع کردهام... (بهمن فرمان آرا در جلسه پرسش و پاسخ «خانهای روی آب»)
بیایید با هم برویم، در جامعه قدم بزنیم و ببینیم که اوضاع دانشگاه خیلی بدتر از آن چیزی است که من در فیلم نشان دادم (فریدون جیرانی در جلسه پرسش و پاسخ «شام آخر»)
دوست ندارم به فیلمم بگویند نجات سرباز رایان (رسول ملاقلیپور در جلسه پرسش و پاسخ «مزرعه پدری»)
برای کیمیایی سوت میزنم (رسول ملاقلیپور)
در کشور ما چند نفری را به سختی میتوان ملاقات کرد، یکی کمال خرازی وزیر خارجه است و دیگری عباس کیارستمی (علیرضا خمسه در اختتامیه بیست و دومین جشنواره فیلم فجر)
مثل اینکه قسمت است فیلمهایی که من تهیه میکنم فقط از طرف مردم جایزه بگیرند، بنابراین خودتان را تشویق کنید (منوچهر محمدی بعد از دریافت جایزه فیلم برگزیده تماشاگران «مارمولک»)
فیلم «دستهای آلوده» من، راه فیلمهای گنگستری را در سینمای ایران باز کرد (سیروس الوند در نشست پرسش و پاسخ «برگ برنده»)
کیمیایی سرتقتر از این حرفاست که نزدیکترین فرد زندگیاش هم بتواند در فیلمهایش تاثیر بگذارد، چه برسد به منتقدینی مثل من (جواد طوسی در مصاحبه با ویژه نامه جشنواره روزنامه همشهری)
ما سینماگران گاهی چیزهایی میبینیم که میتوانند برای همه مفید باشند، اگر دیده نشویم و یا تحقیر شویم، همان تحقیرمان را نشان میدهیم، حتی اگر متوجه آن نباشیم (حاتمی کیا در اختتامیه جشنواره بیست و هشتم)
قصه گویی را از پدربزرگم یاد گرفتم (اصغر فرهادی در مصاحبه با ویژهنامه همشهری در جشنواره بیست و چهارم)
اگر پدرم آهنگر بود، آهنگر میشدم. اگر سیاستمدار بود آقازاده میشدم، حالا هم که فیلمساز است ما هم کارگریاش را میکنیم (رضا داوودنژاد در نشست مطبوعاتی فیلم هوو)
اگر مرحوم بورخس فیلمم را میدید، خیلی عصبانی نمیشد. اگرچه بورخس در بیشتر ایام عمرش کور بود و نمیتوانست چیزی ببیند (سعید ابراهیمی فرد در جلسه پرسش و پاسخ «مواجهه»)
این را محکم میگویم، شما هم درشت بنویس که شدیدا مخالف این هستم که سینمای ما بخواهد تابع سیاستهای مقطعی دولتها در ادوار مختلف باشد (صفار هرندی در مصاحبه با بولتن جشنواره بیست و چهارم)
از حافظ و مولانا الهام میگیرم نه برسون و آنتونیونی (جعفری جوزانی در مصاحبه با بولتن جشنواره بیست و ششم به مناسبت بزرگداشت وی)
هفت دلاور متخصص و فیلسوف جایزه را به من دادند (ناصر چشم آذر در اختتامیه بیستمین جشنواره)
این چهار نفر
یکی از جذابترین حواشی جشنواره فیلم فجر، حضور چهرههای مشهور جنجالی در جشنواره و جنجالهای چهرههای مشهور است. قلب تپنده این حواشی، کنفرانس مطبوعاتی و مراسم اختتامیه جشنواره است که جدلهای کلامی جشنواره در آن شکل میگیرد و به سرعت تیتر یک رسانههای عمومی جامعه میشود. در یک نگاه کلی این حواشی را به دو دسته میتوان تقسیم کرد. بخش اول حواشی و جنجالهایی است که بسته به هر دوره خاص مطرح میشود، برای مثال میتوان به اتفاقات جشنواره هجدهم (که تحت تاثیر مسائل روز سیاسی قرار داشت) یا جشنواره نوزدهم و حضور بیضایی بعد از 10 سال (با فیلمی گزنده و انتقادی که ارجاعات سیاسی فراوانی داشت) یا رفتار بهرام رادان هنگام تحویل جایزه بهترین بازیگر مرد در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر (که با زمین گذاشتن سیمرغ و تمجید از مهرجویی و انتقاد از هیات داوران، جایزه را نیازمند مهرجویی دانست) و یا همین جشنواره سال گذشته که تقریبا جشنواره آرامی بود اما نشست مطبوعاتی «زم هریر» و صحبتهای «روئین تن» (کارگردان فیلم) و دیالوگهای آتشینی که میان او و خبرنگاران روی داد، یکی ازكمسابقهترین (و شاید هم بیسابقهترین) نشستهای مطبوعاتی تاریخ بیست و هشت ساله جشنواره را رقم زد، اشاره کرد. در کنار این اتفاقات که جزئی جدا نشدنی از جشنوارهاند، هستند چهرههایی که حضورشان همواره در جشنواره با حرف و حدیثهای زیادی همراه بوده.
ابراهیم حاتمی کیا
کارگردان جوانی که در 28 سالگی در رقابتی نفسگیر در یکی از پربارترین دورههای جشنواره در حضور مهرجویی، حاتمی، کیارستمی، کیمیایی، تقوایی و... جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد. چند سال بعد در جشنواره فجر شانزدهم، جوایز را درو کرد و توجه تمامی سلایق و گروههای سیاسی کشور را به خود جلب کرد، به گونهای که هر یک از دو جناح اصلی کشور سعی داشتند فیلم را به نفع خود مصادره کنند. در این بین بودند افرادی که فیلم را مورد انتقاد قرار دادند. فیلم همچنین با شکایت نیروی انتظامی مواجه شد که کارگردان و تهیه کننده فیلم را به دادگاه عمومی کشاند و... حاتمی کیا سه سال بعد با «موج مرده» به جشنواره آمد، این بار اختلاف میان تهیه کننده (روایت فتح) و حاتمی کیا باعث ضربه خوردن فیلم شد، جلسه مطبوعاتی «موج مرده» یکی از پرحاشیهترین جلسات پرسش و پاسخ جشنواره بود، جایی که حاتمی کیا با نگاتیوهای درآمده فیلم رودر روی خبرنگاران حاضر شد و با انتقاد شدید از روایت فتح، اعلام کرد که دیگر فیلم جنگی نمیسازد. وی سال بعد با اولین فیلم غیرجنگیاش «ارتفاع پست» در جشنواره حاضر شد. فیلمی اجتماعی که از «کوچ اجباری» میگفت. فیلمی انتقادی که یکبار دیگر نام حاتمی کیا را تیتر یک رسانهها کرد. سه سال بعد و در بیست و سومین جشنواره، حاتمی کیا «به رنگ ارغوان» را به جشنواره فرستاد، فیلمی که پای وزیر وقت اطلاعات را نیز وسط کشاند و حاتمی کیا مجبور به کناره گیری شد. سال بعد و در اولین جشنوارهای که دولت جدید آن را برگزار میکرد، حاتمی کیا با «به نام پدر» به محاکمه پدری پرداخت که مینهای کارگذاشتهاش در زمان جنگ، اکنون زیر پای دخترش منفجر میشود و دختر او را بابت ۸ سال جنگ مورد سوال قرار میدهد.
حاتمی کیا در جشنواره سال گذشته با فیلم توقیفی «به رنگ ارغوان» حاضر و جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد، وی هنگام دریافت جایزه با تشکر از کسانی که مشکل فیلمش را حل کردند از مسئولان خواست که به سینماگران اعتماد کنند.
کمال تبریزی
دوره چهاردهم بود که تبریزی برای اولین بار به تابوشکنی و شوخی با جنگ پرداخت، کاراکتر اول او برخلاف تمامی فیلمهای مربوط به دفاع مقدس که تاکنون دیده بودیم، نه اینکه شجاعت و صلابت معمول را نداشت بلکه از جنگ میترسید و دغدغه اصلی اش امرار معاش (و نه شهادت) بود. هنرمندی تبریزی در به تصویر کشیدن اتفاقات کمدی در طول «لیلی با من است» باعث شد بهرغم انتقاداتی که از گوشه و کنار از فیلم شد، اکران عمومی آن با مشکل مواجه نشود. در جشنواره هفدهم تبریزی با «شیدا» از عشق جانبازی گفت که عشقش نه از روی یار که از طنین صدایش بود، موضوعی که به رغم نزدیک شدن تبریزی به تعدادی از خط قرمزها مشکلی برای فیلم ایجاد نکرد و سرانجام در بهمن ۱۳۸۲، تبریزی با جنجالیترین ساختهاش «مارمولک» فضای جشنواره و جامعه را تحت تاثیر خود قرار داد، صفهای طولانی فیلم که هر روز در سینماهای نمایش دهنده فیلم شکل میگرفت و صحبتهای افرادی که فیلم را دیده بودند، برکنجکاوی و علاقه مردم میافزود، استقبال شدید از سی دی بیکیفیت فیلم عمق این کنجکاوی و هیجان را نشان میداد.
مسعود ده نمکی
مسعود ده نمکی به سبب روحیه و شخصیتی که دارد وارد هر حوزهای شود لقب جنجالی را بعد از حضوری کوتاه در آن عرصه از آن خود خواهد کرد حالا میخواهد این حوزه روزنامه نگاری باشد یا وبلاگ نویسی یا حضور در یک جشن یا اختتامیه یا حتی آمدن چند دقیقهای پشت خط و مصاحبه چند دقیقهای تلویزیونی یا... او انتظار داشت در اولین حضورش در سینما (جشنواره بیست و پنجم) که به پشتوانه کمکهای مختلفی که از هر جایی به دست آورده بود همه جوایز را هم درو کند، او انتظار داشت فیلمش در رقابت با آثار مهرجویی، بنی اعتماد، کیمیایی، پوراحمد و... در صدر قرار گیرد. او هم در جلسه مطبوعاتی فیلم و هم در مراسم اختتامیه لب به انتقاد از هیات داوران گشود و با جمله معروف «من نه مرغ میخوام نه سیمرغ» که ناشی از هیجانی شدناش بود، آرزو کرد که هیچ وقت قاضی نشود.
اصغر فرهادی
حضور فرهادی در این فهرست کمی متفاوتتر از چهار نفر فوق است. جنجالی ترین حضور وی در جشنواره مربوط به جشنواره بیستوششم است، سالی که فرهادی فیلمی نداشت و حضورش تنها به واسطه نگارش فیلمنامه «دایره زنگی» بود. جشنواره بیست و ششم یکی از پر ممیزیترین جشنوارههای سالهای اخیر بود که منجر به کنارهگیری «خاک آشنا» و اصلاحات فراوان روی تعدادی از فیلمها از جمله «دایره زنگی» شد، خروج «دایره زنگی» از بخش مسابقه واکنش تند فرهادی را برانگیخت و وی در یادداشتی که در یکی از ویژه نامههای جشنواره به چاپ رسید به انتقاد شدید از سیاستگذاران سینمایی پرداخت. وی در بخشی از این یادداشت چنین نوشت: «بهانهام برای نوشتن «دایره زنگی» است اما حرفم درباره این فیلم نیست، حرفی است که پیش از این نیز گفتهام، موقع تشویق و جایزه گرفتن و نه فقط موقع توبیخ و اصلاحیه خوردن، این بار بلندتر اما بالاخره دیر یا زود این فیلم هم دیده میشود و اگر حرفی داشته باشد، میماند و اگر نداشته باشد، میمیرد. مثل انبوه فیلمهای فراموش شده تاریخ سینما. امیدوارم اگر ماند کسانی که این روزها آب به آسیاب اهل ممیزی ریختند تا عقده گشایی کنند، یادشان نرفته باشد که چه کردند. پس هر آنچه میگویم نظرات شخصیام است و آرزو میکنم اینقدر مردانگی باقی باشد تا تلافی آن بر سر سرمایه تهیه کننده فیلم خالی نشود.» «دایره زنگی» در بهار همان سال اکران شد و به فروش نسبتا خوبی نیز دست یافت. تا اینجا این اتفاقات اولین و آخرین حضور حاشیهای فرهادی در جشنواره فجر بوده البته لازم به ذکر است که نمایش «درباره الی» نیز بهخاطر حضور گلشیفته فراهانی با مشکل مواجه شده بود که با پادرمیانی جواد شمقدری و نگارش نامهای به رئیس جمهور برای رفع مشکل فیلم، «درباره الی» به نمایش درآمد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 252]