محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829155123
هـزارمين سال شـاهنـامه
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: هـزارمين سال شـاهنـامه
اخيرا هيات امناي بنياد فردوسي جهت برگزاري آيين «هزاره به پايان رسيدن سرايش شاهنامه» در مقر يونسكو با دبيركل يونسكو آقاي كوچيرو ماتسورا نشستي را برگزار كردند تا اين آيين در فهرست رويدادهاي فرهنگي هنري و مشاهير يونسكو ثبت شود.
اين تحول برجسته فرهنگي و ملي را بايستي به فال نيك گرفت و به تمامي دستاندركاران و متوليان فرهنگي كشور و به خصوص مردم ايران زمين تبريك گفت.
اميد ميرود نهادها و سازمانهاي مردم نهاد، ثبت سرايش هزاره شاهنامه را در قالب برنامههاي گوناگون، در شهرهاي مختلف ايران نيز برگزار نمايند. در اين ارتباط، موسسه فرهنگي اكو كه 10 كشور را در عضويت خود دارد اعلام آمادگي كرده تا به صورت بينالمللي، هزاره شاهنامه فردوسي را با حضور 9 كشور ايران، تاجيكستان، افغانستان، قرقيزستان، پاكستان، تركيه، ازبكستان، تركمنستان و قزاقستان جشن بگيرد.
موسسات و بنيادهاي فرهنگي برنامههاي متعددي را در اين زمينه در سه حوزه كشوري، منطقهاي و بينالمللي در دست دارند كه راهاندازي دانشنامه جهاني شاهنامه از جمله آنهاست. ضمنا باتوجه به اينكه سال 2008 سال جهاني زبانها نامگذاري شده، اين مراكز فرهنگي قصد دارند با همكاري نهادهاي ديگر، كنگرههايي را با عنوان نقش زبان و ادب فارسي در ميان ساير زبانهاي جهاني برگزار كنند.
در سالهاي 2008 و 2009، 67 سده و هزاره از سوي يونسكو در زمينه مشاهير ادب به ثبت رسيده كه از اين جمله ميتوان به هشتصد و پنجاهمين سالگرد درگذشت سنايي غزنوي، نهصد و پنجاهمين سالگرد تولد امام محمد غزالي، صد و پنجاهمين سالروز زندگي وحيات فعال سيد جمالالدين اسدآبادي، و هزار و صد و پنجاهمين سالروز تولد رودكي نام برد كه در يونسكو به ثبت رسيده است.
از سوي ديگر سال 2009 ميلادي از سوي يونسكو به بهانه چهارصدمين سالگرد تولد شيخ بهايي، سال نجوم نام نهاده شده است.
يونسكو با مشاركت بنياد فردوسي قصد دارد كنگرههايي نيز براي تبيين جايگاه و نقش زبان فارسي باتوجه به نامگذاري امسال (سال جهاني زبانها) برگزار كند.
*سيري در زندگي فردوسي و شاهكار حماسي شاهنامه
فردوسي در سال 329 يا 330 هجري در روستايي از روستاهاي توس به نام باژ به دنيا آمد و در همان جا در سال 416 چشم از جهان فرو بست. در خصوص چگونگي آغاز و انجام كار شاهنامه اطلاعات اندكي در دست است، اما فردوسي درحدود سال 370 در چهل سالگي به اصرار و سفارش يكي از دوستان خود برآن شد تا كار ناتمام دقيقي شاعر، معروف دوره سامانيان را به پايان رساند و داستانهاي كهن فارسي را بهنظم درآورد.
به نام خداوند جان و خرد
كزين برتر انديشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جاي
خداوند روزي ده رهنماي
خداوند كيوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهيد و مهر
ز نام و نشان و گمان برترست
نگارندهي بر شده پيكرست
به بينندگان آفريننده را
نبيني مرنجان دو بيننده را
نيابد بدو نيز انديشه راه
كه او برتر از نام و از جايگاه
سخن هرچه زين گوهران بگذرد
نيابد بدو راه جـان و خرد
خرد گر سخن برگزيند همي
همان را گزيندكه بيند همي
ستودن نداندكس او را چو هست
ميان بندگي را ببـايدت بست
خرد را و جان را همي سنجد اوي
در انديشهي سخته كي گنجد اوي؟
بدين آلت راي و جان و زبان
ستــود آفريننـده را كي توتوان؟
به هستيش بايد كه خستو شوي
ز گفتار بيكار يكسو شـوي
پرستنده باشي و جوينده راه
به ژرفي به فرمانش كردن نگاه
توانا بود هركه دانا بود
ز دانـش دل پـير بـرنـا بـود
از اين پرده برتر سخنگاه نيست
ز هستي مر انديشه را راه نيست
شاهنامه اثر حكيم ابوالقاسم فردوسي، يكي از بزرگترين حماسههاي جهان، شاهكار حماسي زبان فارسي و حماسه ملي ايرانيان و نيز بزرگترين سند هويت ايشان است.
شاهنامه شرح احوال، پيروزيها، شكستها، ناكاميها و دلاوريهاي ايرانيان از كهنترين دوران (نخستين پادشاه جهان كيومرث) تا سرنگوني دولت ساساني به دست تازيان است (در سده هفتم ميلادي). كشمكشهاي خارجي ايرانيان باهنديان در شرق، تورانيان در شرق و شمال شرقي، روميان در غرب و شمال غربي و تازيان در جنوب غربي است.
علاوهبر سير خطي تاريخي ماجرا، در شاهنامه داستانهاي مستقل پراكندهاي نيز وجود دارند كه مستقيما به سير تاريخي مربوط نميشوند، از جمله داستان زال و رودابه، رستم و سهراب، بيژن و منيژه، بيژن و گرازان، كرم هفتواد و جز اينها. بعضي از اين داستانها به طور خاص چون رستم و اسفنديار و يا رستم و سهراب از شاهكارهاي مسلم ادبيات جهان به شمار ميآيند.
فردوسي در آفرينش كلام و وصف كردن خوبيها و پليديهاي بوجود آمده در اشعارش تمام جوانب شعريش را درنظر گرفته است. در سرودههايش چون ستايش خرد، گفتار در آفرينش عالم، در آفرينش مردم، آفتاب، ماه، ستايش پيامبر(ص)، فراهم آوردن كتاب، بنياد نهادن كتاب، داستان ابو منصور، ستايش مردمان و خلق و ... به خوبي و روشني مشاهده ميشود.
* پيشينه داستانهاي شاهنامه
بايد دانست كه بنمايههاي داستانهاي شاهنامه ساخته فردوسي نيست و اين داستانها از ديرباز در ميان ايرانيان رواج داشتهاند؛ مثلا در كتب پهلوي مانند بندهشن، ايادگار زريران (كه مشابهتهاي بسيار با گشتاسبنامه دقيقي دارد) و دينكرد، تلميحات و اشارات بسياري به قهرمانان و پهلوانان شاهنامه وجود دارد. همچنين در اوستا خصوصا در نسك يشتها اشارات فراواني به بسياري از شخصيتهاي شاهنامه (پيشداديان و كيانيان) شده است.
اين قضيه در تمام آثار حماسي بزرگ به چشم ميخورد، به اين معنا كه در آغاز (و شايد براي مدتي مديد) داستانهاي حماسي در ميان مردم دهان به دهان و از نسلي به نسلي، سينه به سينه ميگردد تا آنكه شاعر توانا و با ذوق و قريحهاي پديدار شده و اثري بزرگ از روي آنها ميآفريند.
مأخذ اصلي فردوسي در به نظم كشيدن داستانها، شاهنامه منثور ابومنصوري بود كه چندي پيش از آن، توسط يكي از سپهداران ايران دوست خراسان از روي آثار و روايات موجود گردآوري شده بود.
فردوسي در شاهنامه از پنج راوي شفاهي نيز به نامهاي آزادسرو، شادان برزين، ماخپير خراساني، بهرام و شاهوي ياد كرده كه او را در بازگو كردن داستانها ياري رساندهاند، اما ذبيحالله صفا در كتاب «حماسهسرايي در ايران» با ذكر دلايلي گفته است كه به احتمال فراوان راويان ياد شده مربوط به روزگاران پيشين بودهاند و فردوسي به جهت احترام از آنان سخن به زبان آورده و هيچ كدام معاصر باحكيم طوس نبودهاند.
اين نكته داراي اهميت است كه داستانهاي شاهنامه در آن دوران نه به عنوان اسطوره، بلكه به عنوان واقعيتي تاريخي تلقي ميشدند؛ يعني فردوسي تاريخ ايرانيان و حماسههاي ملي آنان را به نظم كشيد نه اسطورههاي آنان را.
*شاهنامه و ادبيات فارسي
پي افكندم از نظم كاخي بلند
كه از باد و باران نيابد گزند
برين نامه بر سالها بگذرد
همي خواند آنكس كه دارد خِرد
بسي رنج بردم درينسال سي
عجم زنده كردم بدين پارسي
از آنجا كه شاهنامه در آغاز ادبيات فارسي واقع شده، بيشترين اهميت را هم براي ادبيات فارسي دارد و در شاعران بعد از خودش، چه شاعران حماسي، چه شاعران غيرحماسي، تاثير بسيار زيادي گذاشته است.
تمام آن چيزي كه ما از فرهنگ كهن ايران و آداب و رسوم ميدانيم، مديون شاهنامه هستيم. شاهنامه، يك حلقه ارتباطي است بين ايران اسلامي و ايران پيش از اسلام. اگر شاهنامه نبود، حتي خود زبان فارسي هم در معرض خطراتي بود، چه برسد به خودآگاهي ملي و فرهنگي ما.
از خاصيتهاي ويژه شاهنامه كه در حماسههاي ديگر مشاهده نميشود، هماهنگي خاص در بين اشعار فردوسي است. شاهنامه تركيبي از فرهنگ نقاط مختلف است و تمام آنچه به گيو و گودرز مربوط ميشود داستانهاي اصل اشكاني است و آنچه به خاندان نريمان، رستم، زال وگرشاسب مربوط ميشود داستانهايي است كه در اوستا آمده است و يك رشته تركيب شده و پيوسته به هم نيز در تاريخ شاهنامه آمده است. در شاهنامه بخشي به اسطورهها كه پيشداديان هستند، مربوط ميشود و سپس شبه تاريخيها كه كياني نام دارند و تا آخر پادشاهي گشتاسب به تصوير كشيده شده است.
آنچه فردوسي بزرگ هزار سال پيش در طوس سروده، امروز در دوشنبه، خجند، سمرقند، بخارا، هرات، قندهار، مشهد، شيراز، تبريز و جاي جاي ايران و ساير كشورهاي منطقه و جهان طنينانداز است و ملتهاي ما را به هم پيوند داده است.
امروز ايرانيان، افغانها، تاجيكها و ديگر فارسي زبانانان مفتخرند كه روح حماسي و هويت خود را از سرودههاي فردوسي گرفتهاند و با آن، سند هويت خود را به جهان عرضه ميكنند.كتب و نسخههايي خطي ارزشمند و نادر شاهنامه هماكنون در كتابخانههاي ناپل، رم، فلورانس، بولونيا و پاريس نگهداري شده و مورد استفاده و پژوهش خاورشناسان و دانشجويان علاقهمند به اين بخش از مطالعات شرقي قرار ميگيرند. از ميان اين متون ارزشمند ميتوان به نسخه خطي نخستين جلد شاهنامه فردوسي كه به وسيله پروفسور آنجلو ميكله پيه مونتسه شناسايي شده اشاره كرد.
اين دستنوشته گرانبها در كتابخانه ملي فلورانس نگهداري ميشود. كتابت اين نسخه در 30 محرم سال 614 هجري قمري پايان يافته و كهنترين نسخه شاهنامه فردوسي در جهان به شمار ميآيد.
حماسه ملي ايرانيان تاكنون به بيش از 30 زبان ترجمه شده است.
*تأثير شرقشناسان از شخصيت فردوسي
«هانس هاينريش شدر»، ايرانشناس نامدار آلماني، در 27 سپتامبر سال 1934 ميلادي (پنجم مهرماه 1313 خورشيدي) به مناسبت هزاره فردوسي و در مراسمي كه در گراميداشت شاهنامه و بزرگداشت سراينده آن در شهر برلين برپا شده بود، خطابهاي بلند ايراد كرد كه نخستين بار در هفتاد سال پيش از اين، با عنوان «فردوسي و آلمانيها» در مجله «جامعهشرق شناسان آلمان» منتشر شد. او در سخنان خود، سال 1819 ميلادي را نقطه عطفي در تلاش آلمانيها براي درك فرهنگ مشرق زمين ميداند.
در اين سال «ديوان غربي ـ شرقي» و ولفگانگ گوته منتشر شد. در بهار همين سال بود كه «يوزف فون گورس» در شهر «كوبلنز» پيشگفتار خود را بر ترجمه شاهنامه اندكي پيش از آنكه ناگزير شود آلمان را به مقصد استراسبورگ ترك كند، به پايان برد. شدر پس از آنكه شرحي تاريخي از پيدايش و سرايش شاهنامه به دست ميدهد، به تحولات زبان و شعر فارسي پس ازحمله اعراب به ايران اشاره ميكند و از جايگاه فردوسي و نقش شاهنامه ميگويد و سپس به موضوع اصلي گفتار خود كه تلاشهاي آلمانيهابراي ترجمه شاهنامه و تاثير اين حماسه بر فرهيختگان آلماني و نيز به پژوهشهاي گستردهاي كه درباره شاهنامه در سرزمينهاي آلماني زبان صورت گرفته است، ميپردازد.
نكتهاي كه در خطابه شِدِر بيش از همه جلب توجه ميكند، تشابهي است كه او در اوضاع اجتماعي و سياسي ايران در زمان سروده شدن شاهنامه از يك سو و وضعيت انقلابي آلمان در زمان ترجمه شاهنامه از سوي ديگر، ميبيند.
او گمان دارد كه انگيزه، اولين مترجم شاهنامه، نشان دادن اين تشابه بوده است؛ به ويژه كه گورس ترجمه خود از شاهنامه را به «هاينريش فريدريش فون اشتاين»، دولتمرد نامدار پروسي در دوران جنگهاي ناپلئون، تقديم ميكند و او را با شخصيت اسطورهاي كاوه آهنگر مقايسه مينمايد.
خطابه شدر با بررسي كوتاه ترجمههاي ديگري كه از شاهنامه فردوسي تا آن زمان صورت گرفته بود، ادامه مييابد؛ از آن جمله ترجمهاي كه «آدولف فريدريش فون شاك» در سال 1851 ميلادي به انجام رساند و نيز ترجمه، فريدريش روكرت كه پس از مرگش انتشار يافت و يكي از بهترين ترجمههاي شاهنامه به زبان آلماني است؛ اما متاسفانه اين ترجمه همچون ديگر آثاري كه روكرت از زبانهاي شرقي به دست داده است، كامل نيست.
*آرامگاه فردوسي
نخستين منبعي كه ازمدفن حكيم توس نام برده، «چهار مقاله» نظامي عروضي سمرقندي است كه آن راجايي نزديك دروازه رزان توس در محل باغ خانوادگي او ذكر كرده است. در ارديبهشت سال 1305 خورشيدي، ارباب كيخسرو شاهرخ براي تعيين مكان دقيق مدفن فردوسي راهي توس شد. با تحقيقات به عمل آمده، مشخص شد كه احتمالا مقبره فردوسي در باغ حاج ميرزا علي قائم مقام است.
با همكاري مقامات استان، سراسر باغ كاوش شد كه در نهايت تخت گاهي در باغ يافتند كه طولش شش متر و عرضش پنج متر بود و بدينگونه مدفن حكيم توس را تعيين نمودند. نقشه بنا، شبيه آرامگاه كوروش بزرگ هخامنشي، توسط آندره گدار و پروفسور هرتسفلد طراحي شد و مهندس كريم طاهرزاده بر آن نظارت كرد. معمار ساختمان نيز حسين لرزاده بود. مساحت ساختمان 945 متر مربع است و بهترين حجاران، تصاويري از شاهنامه را بر ديوارهايش حك كردند.
منابع:
مذهب فردوسي، محمود مهدوي دامغاني
تاريخ ادبيات ايران، ادوارد براون
تاريخ ادبيات، ذبيحالله صفا
فردوسي و شاهنامه او، حبيب يغمايي
جهانبيني فردوسي، غلامعلي رعدي آذرخشي
چهار مقاله، نظامي عروضي، به تصحيح علامه محمد قزويني و محمد معين.
دوشنبه 28 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 333]
-
گوناگون
پربازدیدترینها