واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام به همه دوستان خوبم راستش چند وقتی که می خوام یک تصمیم مهم تو زندگیم بگیریم اما سردوراهی موندم بهتره اول شرایطم را توضیح بدم من تحصیلاتم لیسانس هست و در یک ادراه دولتی کار می کنم حدود7ساله که کارمندم و در حال حاضر رسمی شدم یعنی 6ماه بعدازدواج شروع به کارکردم.یک پسر3ساله دارم حدود 8سال هسته درشهرستان زندگی می کنم و احتمالا تا 2سال دیگه به تهران برمی گردیم.درحال حاضرپسرم را پرستارنگهداری می کنه البته زن بسیار خوبی هست امامن دوست دارم پسرم باتربیت خودم بزرگ بشه نه با روش پرستارش .شوهرم درامدخوبی داره و من ازنظر مالی هیچ احتیاجی به کارکردن ندارم راستش شوهرم تمام درامدش را دراختیار من می گذاره و کلا مدیریت اقتصادی خونه بامنه.ضمنا یک خانه هم به اسم من خریده چند وقتی هست که پسرم به من می گه مامان نرو سرکار. حالا موندم کارم را ول کنم یا نه توضیح اینکه حقوق ماهانه من درامد 2روز شوهرمه حالا نمیدونم وقتی بیام تهران کارکنم برام بهتره یا به پسرم برسم
خوب کیارش جان به نظر من اگه خانوما برا خودشون مستقل باشن بهتره نه فقط برا درامدش بلکه از نظر روانشناسی هم گفته شده که خانومایی که شاغل هستند خیلی کم دچار افسردگی میشن و حالا اگر شما پسرتون فقط از اینکه حوصله اش سر می ره می گه نرین سر کار خوب اون یه بچه است خوب مسلما دوست داره مادرش تمام وقت دربست کنارش باشه اگر که بتونید تهران کار بگیرید که چه عالی ولی اصلا بعد این همه کار درست نیست یه دفعه خونه نشین بشین شاید برا پسرتون خوب باشه ولی تاثیر بدی رو خودتون می زاره اگه به خاطره پسرتون هست که می تونید اونو مهد بفرستین خودتون هم یه کاره نیمه وقت بگیرین هم به پسرتون می رسین هم خودتون احساس بهتری پیدا می کنید
این سوالیه که جوابش به شخصیت خود فرد و شرایط کلی که داره( مثل خانواده،نوع کار و ...) بستگی داره. من هم در دو راهی مشابه شما گیر کرده بودم و نمی تونستم بین کار و خانواده یکی رو انتخاب کنم،ولی در نهایت خانواده رو انتخاب کردم. چون دیدم با توجه به نوع کار و روحیه ای که خودم و همسرم داریم این کار مناسب من نیست( بانک خصوصی)چون ساعت کارش بسیار طولانی بود (7 صبح تا 7 شب) و محیط کار که استرس خیلی بالایی داشت و هرشب باید به صورت یک جسد متحرک به خونه می رسیدم. در آمدش هم اصلا چیز قابل توجهی نیست. اما خونه نشینی هم مناسب یک خانم تحصیل کرده نیست. بهتره خانم یک کار نیمه وقت داشته باشه یا تحصیلاتش رو ادامه بده یا به هر شکل ممکن در اجتماع به صورت فعال حضور داشته باشه.من به شخصه سر اون کار نرفتم و تصمیم گرفتم تحصیلاتم رو تکمیل کنم و در کنارش کارای دیگه ای هم اجام می دم( مثل کتاب، فیلم، ورزش، کار های هنری مثل نقاشی و ...) و منتظر کار بهتر بمونم. کاری که منو از خانوادم جدا نکنه! امیدوارم شما هم تصمیم درست رو با توجه به شرایطی که دارید بگیرید.
خانومهای عزیز ممنون ازراهنماییهای خوب شما البته حقوق من همانطور که گفتم زیاد نیست حدودا ماهی 600-700تومان هست اما چون کارم استرس زیادی داره (بانک)نمیدونم ارزشش را داره که ادامه بدم و برای آینده و بازنشستگی امروز بخودم فشاربیارم یا اینکه مثل خیلی از دوستام بشینم و ازاین کلاس به اون کلاس برم و کیف کنم و به بچه و به خودم برسم راستش کار باعث شده که بعضی وقتها یادم بره که یه زنم و ازکارهای زنونه فاصله گرفتم چون وقتی خونه میام انقدر خسته هستم که حتی حوصله ارایشگاه رفتن هم ندارم ضمنا الان تازه توی شهرستان هستم و فاصله محل کار تا خونه 5دقیقه بیشتر نیست تهران که بیام با این ترافیک و دوری راه احتمالا زودتراز6به خونه نمیرسم وقتی هم که برسم خسته هستم و دیگه کی به پسرم برسم
ظاهرا همکار هستیم خانم کیارش! یعنی بودیم!
بانک دولتی که خوبه! خصوصی مکافات داره! البته خوب استرسش رو نباید نا دیده گرفت که واقعا آدمو از پا می اندازه!
من اگه شرایط تو رو داشتم کارمو ول میکردم میچسبیدم به بچه داری و خونه داری
من عاشق خونه داری هستم
و معتقدم که زن باید کاملا اجتماعی باشه و در کنارش میتونی کلاسهای متنوع بری و مطالعه کنی
در ضمن برای خودت حتما یه پس اندازی داشته باش واسه ی روز مبادا
موفق باشی
سلام دوستان. من هم قبل از بچه دار شدنم شاغل بودم ولی الان خانه دار هستم ولی الان خیلی پشیمونم که شاغل نیستم. به نظر من کارت رو از دست نده چون وقتی خانمها خودشون مستقل باشند حرف برای گفتن دارن و از نظر شخصیتی براشون بهتره. اصلا کارت رو رها نکن اونم کار تو بانک . خیلی عالیه. موفق باشید بای
منم کارمندم و دوسالی هست که ازدواج کردیم و به هیچ وجه هم دوست ندارم خونه نشین بشم برای همین هم تا اسم بچه میاد تنم میلرزه.البته میتونم براش پرستار بگیرم ولی به کی میشه اعتماد کرد.
کیارش جان به نظر من هم کارت رو ول نکن پسرت تا 2-3 سال دیگه میره مدرسه بعد تو میمونی و پشیمونی از دست دادن کار دولتی اونم توی بانک
من اگه جات بودم کار رو ول میکردم ولی حتما حق بیمه رو پرداخت میکردم تا در اینده دلت برای این 6 سال کار نسوزه به بچه ات برس که ازت خواسته نری سر کار حتما کمبودتو حس میکنه
monireh نوشته است:منم کارمندم و دوسالی هست که ازدواج کردیم و به هیچ وجه هم دوست ندارم خونه نشین بشم برای همین هم تا اسم بچه میاد تنم میلرزه.البته میتونم براش پرستار بگیرم ولی به کی میشه اعتماد کرد.
کیارش جان به نظر من هم کارت رو ول نکن پسرت تا 2-3 سال دیگه میره مدرسه بعد تو میمونی و پشیمونی از دست دادن کار دولتی اونم توی بانک
موافقم
به نظر من مشکل ات اون زمانی بوده که تازه نی نی ات به دنیا اومده بوده..تا 2 سال...الان که 3 سالشه به قول معروف بچه ات از آب و گل در اومده..
تازه شما تا 2 سال دیگه میایین تهران...
با اینکه کار تو تهران به خاطر ترافیک و هوای آلوده واقعا سخته...( من همش سردرد دارم...)
ولی خب...بهت پیشنهاد می کنم. اگه بهت انتقالی میدن ...انتقالی به تهران و بگیر..یه مدت برو
اگه دیدی واقعا سختته بزار کنار...هر چند به قول دوستان..بچه ات می ره مدرسه...اونوقت پشیمون میشی..
راستش و بخواهی من ام گاهی دلم می خواد..یه کار پاره وقت داشتم...یه روزایی واسه خودم تو خونه بودم..
اما هنوز پیدا نکردم...
آنچه یافت می نشود آنم آرزوست....
آبجي بشين تو خونه و بچتو بزرگ كن
شوخي بود عزيزم. اما من دو سال زودتر از شوهرم سر كار رفتم اوايل هم كه شوهرم رفت سر كار باز حقوقم بيشتر از اون بود اما الان شوهرم چهار پنج برابر من حقوق ميگيره. و چون هنوز يه سري برنامه هاي مالي داريم كه انجام نشده دارم ميرم سر كار. به محض اينكه برنامه هام جور شن كار باي باي و فقط گاهي اوقات مي خوام برم سر يه كار نيمه وقت شخصي. به نظرم شادابي يه زن رو نميشه ارزش گذاري كرد چون تنها سرمايه شه . با اين اوضاع محيط كار و استرس و كار خونه و ... فكر نميكنم (حداقل در مورد خودم ) بعد از 10-15 سال چيزي از زنونگي و جذابيتم بمونه.
اين مساله اي كاملا فردي و به روحيات خودت بستگي داره منم باهاش مواجه ام يك پسر 3.5 دارم كه براش تا 2 سالگي خونه نشين شدم (البته تا قبل از زايمان كار ميكردم)بعد كه خواستم برم سركار كلي چالش داشتم از اينكه كار راحت پيدا نمي كني و...الان اوضاع بهتر شده اما من به سرم زده يك بچه ديگه بيارم هرچند كار كردن را خيلي دوست دارم و شايد هم معتادشم اما فكر ميكنم وظيفه ديگه اي هم توخونه دارم و چون به حقوق گرفتنش احتياج نداريم بيشتر اين فكر مياد سراغم اما اون 2 سال كه تو خونه بودم واقعا بد گذشت چون روحيه تو خونه نشستن را ندارم فكركنم نسل ما همه چيز را با هم ميخواد كار نيمه وقت هم اصلا به راحتي گير نمياد پس زياد روش حساب نكن
بنظرم بهتره بيايي تهران و يكم با اين مساله زندگي كني و بعد تصميم درست را بگيري اما ميتوني مثل من با كارفرمات از اول تموم كني كه مثلا روزي 1-2 ساعت زودتر بري حالا يا ساعت كاريت را كمتر كنه يا كسري بخوري بنظرم اين بهترين راهه چون منم خيلي با اين موضوع سروكله زدم
سلام من خانه دارم با مدرک لیسانس شیمی بهترین وقشننگترین سالهای زندگی تو و فرزندت الانه بهتره که فدای بیمه وبازنشستگی و.... نکنی حداقل یک سال مرخصی بگیر بعد تصمیم قاطع بگیر
شوهرم کار خانه دارد چند تا کارمند با مدرک تحصیلی من داردولی من میبینم نیاز مالی ندارم برای سرگرمی هم میتوان کارهای ذیگری کرد که روحم زنده باشه پس کار بیرون باشد برای اقایان محترم خیلی از پسرا مشکللشون بیکاری که باحل شدنش مشکل مسکن وازدواجشان هم حله
سلام دوستای خوبم اول یه چیزی بگم با اینکه تا بحال هیج کدوم همدیگه را ندیدیم اما بنظر میرسته که سالهای سال با هم دوست بودیم و طوری همدیگه را راهنمایی میکنیم انکار که واقعا سرنوشت هرکدوممون برای اون یکی مهمه واقعا عاشق محیط این سابتم.راستش حرفهای همتون درسته منهم درخواست مرخصی یکساله دادم و خداراشکر موافقت کردن و ازهفته دیگه مرخصی ام شروع میشه فکر کنم این یکسال فرصت خوبیه که ببینم می تونم تو خونه بمونم یا نه ضمنا خیلی دلم می خواد که یه کار وکاسبی راه بندازم راستش از وقتی رفتم سرکار کلی پولکی شدم دوست دارم هی پول دربیارم ها هاهاها
ازشوخی گذشته اگه ایده ای درمورد کارازاد مناسب یک خانم دارید ممنون می شم به من بگید البته باید این کارخیلی ابرومندانه باشه که شوهرم مخالفت نکنه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 415]