پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848703814
ارث اشكالات و پاسخ ها : حیاط خلوت
واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: اشكال اول: آیه شریفه «للذكر مثل حظ الانثیین» كاشف از نگاه مردانه شریعت اسلام، به نظام ارث است و حكایت ازآن دارد كه در اسلام، شخصیت زن، نصف شخصیت مرد به حساب مىآید.(56)
این اشكال اختصاصى به دگراندیشان كنونى ندارد بلكه از جانب بعضى از طبیعى مسلكان(57) صدر اسلام نیز مطرح شده است. در جواب مىگوییم: آنچه از روح اسلام و مطالعه در ابواب مختلف آن به دست مىآید این است كه هرگونه تبعیض و امتیازات نابجا از نظر اسلام، محكوم است و شریعت اسلام شدیدا با آن مخالف است و هرگاه در بعضى از موارد، نشانههایى از برترى بعضى افراد، بر بعضى دیگر، مشاهده گردید، نشانه ترجیح داشتن در انسانیت و حقوق انسانى نیست؛ بلكه باید دید كه كدام یك از عوامل اقتصادى، اجتماعى، اخلاقى، روحى و... در آن موارد وجود داشته كه باعث آن نوع اختلافها و امتیازها شده است. به عبارت دیگر، در پارهاى موارد كه بظاهر آثار اختلاف و تبعیض میان افراد به چشم مىخورد، هرگاه به طور دقیق و همه جانبه در اطراف آن بررسى كنیم، روشن خواهد شد كه نه تنها آن امتیازها عمیق و ریشهدار نیست، بلكه به یك معنا نمىتوان آن را اختلاف و تفاوت دانست.
كمتر بودن سهم الارث زن در برخى موارد، دلیل بر این نیست كه اسلام، ارزش و شخصیت زن را نادیده گرفته است؛ بلكه صرفا به سبب عوامل اقتصادى و اجتماعى است. با توجه به نكات زیر كه زیربناى فلسفه تفاوت میراث زن و مرد است، حقیقت این امر روشن خواهد شد:
1ـ اندیشمندان علم اقتصاد معتقدند كه براى به وجود آوردن یك اجتماع به تمام معنا سالم و شایسته كه از هرگونه افراط و تفریط و سركشى و طغیان به دور باشد، رعایت مسائلى لازم است كه اجراىاصل «هر كس به مقدار نیازمندى و حاجتش» در مرحله نخستین آنهاست.
2ـ حكمت تفاوت میراث زن و مرد به وسیله حضرات معصومین: بیان شده است(58) و این انتقاد سابقه دیرینه دارد و دانشمندان مسلمان بارها به آن اشاره كردهاند. در نظام حقوقى اسلام به دلیل مسؤولیتهاى اقتصادى و اجتماعى كه بر عهده مرد نهاده شده است، از قبیل نفقه زن و فرزند، بذل مهر و صداق، هزینه زندگى زن هنگامى كه در عده به سر مىبرد، شركت در جهاد و هزینه سفر و سپردن نفقه خانواده در آن ایام به زن و فرزند، پرداخت دیه در بعضى از جنایات اشتباهى خویشاوندان (به عنوان عاقله)، پرداخت مخارج سایر نزدیكان تهیدست (مانند پدر و مادر و خواهر و...)، در پارهاى موارد براى مرد، سهم دو برابر در نظر گرفته شده است؛ حتى اگر این سهم با مسؤولیتها سنجیده شود، این مرد است كه سهم الارثش به نصف نصیب زن مىرسد و این مرد است كه فریادش باید بلند شود.(59)
3ـ قوانین ارث در نظام حقوقى اسلام، بر اساس موقعیت اجتماعى و به حكم وضع طبیعىاى كه هر كدام از زن و مرد دارند، تنظیم شده است و ملاك، تنها زن یا مرد بودن نیست و این گمان كه همیشه زن صرفا به دلیل جنسیت، نصف مرد ارث مىبرد، ناشى از بىدقتى و عدم مطالعه و تحقیق، در احكام ارث در اسلام است؛ زیرا گاهى سهم الارث آن دو مساوى است؛ مانند سهم الارث پدر و مادر وقتى كه با فرزند متوفى همراه شوند كه پدر و مادر یكسان ارث مىبرند و یا متوفى، تنها منسوبین به مادر داشته باشد؛ علاوه بر این، در بعضى موارد سهم زن بیش از مرد است؛ مانند: صورتى كه وارث متوفى منحصر به پدر و مادر و شوهر باشد كه مادر یك سوم و پدر یك ششم تركه را به ارث مىبرد(60) و یا موردى كه همسر با چند برادر و خواهر همراه شود.
4ـ احكام ارث به لحاظ مصالح اجتماعى، وضع شده و در مواردى كه مصلحت اقتضا نماید یا خود شخص تمایل داشته باشد كه ورثهاش به یك اندازه از اموال او بهره برند، مىتواند از حق وصیت خود براى تقسیم سهام و برابرى آن استفاده نماید.
5ـ دین مبین اسلام در تمام مواردى كه شخصیت انسانى، ملاك قانونگذارى است، حقوق كاملاً یكسانى براى زن و مرد وضع كرده است؛ همچون: آزادى در ایمان، ثواب و عقاب، تعلیم و تربیت، شغل، ازدواج و...یگانه ملاك برترى در این شریعت، كرامتى است كه با تقوى(61) به دست مىآید؛ نه با اموال و دارایى. اگر مرد تقواى بیشترى داشته باشد، از زن برتر است واگر زن با تقواتر باشد، او برتر است. سهم الارث، ارزش و فضیلت نیست؛ بلكه مسؤولیتآور است و نمىتواند بیانگر شخصیت زن از دیدگاه اسلام باشد.(62)
نتیجه توضیحات ارائه شده این است كه چون مخارج و احتیاجات مالى مرد بیشتر از زن است (زنان در مقابل درآمدى كه دارند، مخارجشان بسیار كمتر است.) اسلام سهم الارث مرد را بیشتر از زن قرار داده تا طبق اصل تقسیم مال بر اساس حاجت (هر كس به مقدار نیازمندى و حاجتش)، تعادلى میان درآمد و مخارج آنها برقرار گردد.(63)
دكتر گوستاولوبون در این باره مىگوید:
«احكام ارث در قرآن مبنى بر انصاف و داد است. اگر خوانندگان، آیاتى را كه در این باب نقل شده است مطالعه كنند، نظریه ما را تصدیق مىنمایند. اگرچه فروعاتى را كه فقها در این باره استخراج نمودهاند، تمام آن در این آیات درج نیست؛ ولى با كمال وضوح ذكر شده. خلاصه، وقتى كه این احكام را با قوانین ارث انگلیس و فرانسه مقایسه نمودم، از ملاحظه آن، درباره زنان شوهردار كه مىگویند، دین اسلام با آنها به طور انصاف رفتار نكرده، دریافتم كه این اشكالات، هیچ پایه و اساسى ندارند؛ بلكه نسبت به احكام ارث ما (فرانسه)، اسلام حقوق زنان را بیشتر مراعات كرده است. حقوق قانونى را كه براى زنان منكوحه از روى قرآن و كتب فقهى مقرر شده، از حقوق زنان اروپا به مراتب بیشتر و بالاتر است؛ زنان اسلام تنها مهر نمىگیرند، بلكه املاك شخصى آنها نیز كاملاً در تصرف خودشان است و براى هزینه و مصارف خانوادگى، ملزم نیستند كه دینارى پرداخت نمایند و هر وقت كه طلاق داده شوند، لباس و مخارج خود را باید بگیرند و هرگاه شوهر فوت كند، زن تا یك سال از اموال او مخارج خود را گرفته و علاوه بر آن از باقى مانده ثروت همسرش نیز سهم معینى به او داده مىشود. علاوه بر حقوقى كه برشمردیم، مسلمین زنان خود را بسیار احترام مىكنند و نظر به مراتب و جهات ذكر شده، وضع زنان مشرق تا این پایه خوب و رضایتبخش است كه تمام جهانگردان باانصاف، آن را تصدیق نمودهاند.»(64)
http://www.porsojoo.com/fa/node/9502
پاورقي ها را در انتها مي زارم
اشكال دوّم: ایراد دیگرى كه بعضى از غربیها و مستشرقان و دگراندیشان به قوانین ارث مىگیرند، این است كه قوانین ارث به اقتضاى شرایط زمانى و مكانى صدر اسلام، تنظیم شده كه امروزه دگرگون گشته است (گویا منظور آنان این است كه تاریخ مصرفش گذشته است.) و لازم نیست كه اعتقاد به جاودانه بودن همه احكام و قوانین داشته باشیم؛ زیرا به دگرگون شدن شرایط، حكم نیز تغییر مىیابد.
پاسخ: اولاً: شكى نیست كه پارهاى از احكام، تابع مصالح موقت مىباشند و به اقتضاى شرایط زمانى و مكانى، وضع مىشوند، همانند احكام حكومتى؛ ولى اجماع مسلمین بر این است كه آیات ارث از «محكمات» قرآن كریم است و احكام آن، زمان بردار نیست و به هیچ وجه مقید نشده است.(65)
ثانیا: احكام ارث زن و مرد، بر اساس مسؤولیتهایى است كه بر عهده هریك نهاده شده است و قرابتى كه شخص با متوفى دارد. به تعبیر دیگر، حكمتهاى مربوط به قوانین ارث، زمان بردار نیست.
ثالثا: اگر احكام ارث، احكام امضایى بود، مىبایست همانند احكام دوره جاهلیت با اندك تفاوتى، وضع مىشد؛ درحالى كه انقلاب حقوقى اسلام در این زمینه در نوع خود، بىنظیر بوده و به تأیید تمام مورخان و مفسران گرانقدر، موجب حیرت و اعتراض مردم واقع شده است.(66)
اشكال سوم: ما در عصرى زندگى مىكنیم كه زنان همانند مردان در اجتماع سهیمند و در نانآورى و تأمین مایحتاج زندگى و اقتصاد خانواده و كشور، سهم قابل توجهى دارند و از موقعیت اجتماعى مساوى و گاه برتر، برخوردارند. دورانى كه زن در خانه مىنشست و از تأمین مایحتاج زندگى معاف بود گذشت.(67)
پاسخ: هرچند، امروزه به اقتضاى شرایط زمانى و نیازهاى خانوادگى، گاه زنان پا به پاى مردان در جارج از منزل به كار مشغولند و در تأمین اقتصاد خانواده نقش دارند و شراكت آنان در امور مربوط به زنان و مطابق با شأن ومنزلت آنان امرى پسندیده است؛ ولى هرگز از نظر شریعت اسلام، زنان ملزم به تأمین مخارج زندگى خویش و خانواده نیستند. علاوه بر آن، مىتوانند تمام درآمد خود را پسانداز كنند و این وظیفه مرد است كه مخارج زن را از هر جهت تأمین كند؛ گرچه مرد، فقیر و زن، توانگر (دارا) باشد. البته زنانى كه تخصص ویژهاى كسب نمودهاند و جامعه نیاز مبرم به حضور آنان دارد، براى اجتماع كنونى مفیدند و در واقع علاوه بر كمك به اقتصاد خانواده، در تعالیم و پیشرفت جامعه نقش بسزایى دارند؛ اما زنان دیگر، علاوه بر آن كه كارشان در خارج از منزل، بر مشكل بیكارى نیروى كار و مردانى كه مسؤول تأمین زنان و خانواده مىباشند، مىافزاید، در پارهاى موارد موجب از هم پاشیدگى و انحلال خانواده و در بعضى جوامع، اسباب انحراف افراد و تضییع حقوق كودك و حتى خود زن است. حكمت تعیین سهم الارث در نظر اسلام، پابرجاست؛ زیرا در صورتى، كرامت و عزت زن مسلمان حفظ مىشود كه از لحاظ مالى تأمین باشد و از روى ناچارى به كارى كه به كرامت و شرافت او در تضاد است، تن درندهد و این وقتى تضمین مىشود، كه وى ملزم به شركت در امور اقتصادى خانواده نباشد؛ هر چند در صورتى كه توانایى داشته باشد مىتواند بارى از دوش شریك زندگى خود بردارد و اسلام، مانع اشتغال زن البتّه با رعایت شؤونات اسلامى نیست.
اشكال چهارم: اسلام باید با زندگى عصر جدید همراه گردد تا از قافله عقب نماند؛ وگرنه اخلاق عمومى، سازمانهاى بین المللى وحقوق بشر كه اساس فعالیت و برنامهریزیهاى بسیارى از نظامهاى حقوقى را برهم زده و دولتها را ناچار به برابر ساختن حقوق زن و مرد ساختهاند، واكنشهاى نامطلوبى از خود نشان مىدهند. بنابراین، بر فقهاى عظام لازم است كه براى برابرى ارث زن و مرد، چاره اندیشى كنند و با انجمنهاى دفاع از تساوى حقوق زنان همراه گردند.(68)
پاسخ: اولا: نباید تحولات اقتصادى و رشد علوم تجربى در غرب را دلیلى بر رشد و درك صحیح آنان از علوم انسانى وحقوق بشر تلقى كرد. این تحول حقوقى در غرب وامدار نیازهاى اقتصادى و صنعتى قرنهاى 18و19 میلادى است؛ نه آن كه تحقیقات جامعه شناختى سبب این دگرگونى حقوقى شده باشد و نمىتوان تحولات حقوقى جدید را ناشى از تكامل انسانىدر جامعه غربى به حساب آورد.
ثانیا: آمار و ارقام، نشانگر مصائب و مشكلاتى است كه معلول افراط غربیها در این زمینه مىباشد؛ حتى پارهاى از اندیشمندان غربى، به برترى نظام اسلام بر نظامهاى حاكم بر غرب، اعتراف كردهاند و تنها راه نجات غرب از بحران اخلاقى و رهایى از بى بند و بارى جنسى را پناه آوردن به قوانین اصیل و انسانساز شریعت اسلامى برشمردهاند.(69)
در تأیید سخن پیش گفته، سخن چند تن از دانشمندان غربى را یادآور مىشویم:
ادموند برك(70) در دائرةالمعارف آمریكا مىنویسد:
«حقوق اسلامى بر همه كس، اعم از پادشاه یا خدمتگزار اجرا مىگردد، تار و پودش به بهترین وجه، آراسته و استوار آمده؛ آنسان كه به راستى عمیقترین و برجستهترین قانون به شمار مىآید كه تاكنون، بشریت با آن روبهرو گشته است.»
2ـ استاد میان محمد شریف در كتاب خود، منابع فرهنگ اسلامى چنین مىنگارد:
«یكى از درخشانترین سیماهاى فقه اسلامى كه بر حقوق روم ممتازش ساخته، این است كه آزادى فردى و حقوق زنان و كودكان در آن تثبیت گردیده، علاوه قانونى جهانى و قابل اجرا براى همه كس است.»(71)
اشكال دیگرى كه پرچمداران تساوى حقوق زن و مرد بر قوانین ارث اسلام مىگیرند، این است كه با سست شدن علاقههاى عشیرهاى و قبیلهاى، دیگر زن پیوند ناهمگونى از قوم دیگر و بیگانهاى نیست كه با پیوند زناشویى به خانواده اصلى، وصل شود و با مرگ طرف قرارداد (شوهر)، از ستون اصلى خانواده جدا گردد. بدون تردید، در این عصر صنعت و تكنولوژى آن تعصّبات قومى كه مانع ارث بردن زن بود، از بین رفته است.
در پاسخ این اشكال باید گفت كه این دیدگاه، ناشى از عدم فهم نظام خانواده در اسلام است.
اسلام، بیش از همه نظامها به خانواده احترام مىگذارد و هرگز زن را پیوندى ناهمگون به خانواده شوهر، به حساب نمىآورد؛ بلكه پیوند میان زن و شوهر را بسیار زیبا بیان مىكند: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ»(72) یعنى: زنان لباس شما هستند و شما لباس آنها. لباس از یك سو انسان را از سرما و گرما و خطر برخورد اشیا به بدن حفظ مىكند و عیبهاى او را مىپوشاند و از سوى دیگر زینتى است براى تن آدمى؛ این تشبیه كه در آیه یاد شده آمده است به همه این نكات اشاره دارد. خداوند متعال در جملهاى كوتاه، اما بسیار زیبا و رسا، علاقه جسمى و روحى زن و مرد را بیان داشته است كه همانگونه كه لباس، بدن را مىپوشاند و باید به اندازه قامت انسانى باشد، نه كوتاه و نه بلند، نه گشاد و نه تنگ، زن و مرد هم، راز یكدیگر را مىپوشانند و هركدام در دیگرى ذوب مىشوند؛ بدون كم و زیاد، بدون برترى و تفاخر. بنابراین، هر دو یك روحند در دو بدن؛ بلكه یك روح و یك جسمند. هر كدام، حافظ منافع دیگرى و نگهبان جان و اسرار او مىباشد و از آن طرف هر یك حقوق و تكالیفى دارد.
قرآن كریم مىفرماید: «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ»(73) یعنى: زن همان اندازه كه در اجتماع وظایف سنگینى به عهده دارد، از حقوق قابل توجهى نیز برخوردار است.
اسلام، زن را مانند مرد، داراى روح كامل انسانى و اراده و اختیار دانسته و او را در مسیر تكامل كه هدف خلقت است، مىبیند. به همین جهت، هر دو را در یك صفّ قرار داده و با خطابهاى: «یا ایها الناس» و «یا ایها الذین آمنوا» مخاطب ساخته و انجام برنامههاى تربیتى و اخلاق عملى و... را براى آنها لازم كرده است.
اسلام، هرگز زنان را سربار، مصرف كننده و اجیر به حساب نیاورده؛ بلكه براىزن، شخصیتى همسان با مرد قائل است و نقشى كه زن در خانواده ایفا مىكند را همانند مرد بلكه بالاتر شمرده است. احترام و اكرام او، دلیل بر بزرگى و بزرگوارى، و اهانت به او، دلیل پستى دانسته شده است.
همواره در شریعت اسلام توصیه به رفتار نیك با زنان شده(74) و هرگز به اندازهاى كه توجه به زن و سفارش زن به مرد شده، سفارش به مرد نشده است. چنین نگرشى به خانواده، در هیچ یك از ادیان دیگر اعم از الهى و غیرالهى وجود ندارد.(75) بنابراین، هر چند ممكن است انتقاد پیشگفته به دیگر فرهنگها وارد باشد؛ ولى به شریعت اسلام وارد نیست. غفلت از آیات قرآن كریم و روایات متواتر، سبب بیان این ایراد شده است.
اينا كه گفتين چقدر برام سنگينه فكر كنم 10بار ديگههم بخونم بازم متوجه نشم.
سلام دوستان
در اينجا لازمه به اين نكات اشاره كنم زنان از بى عدالتىهاى موجود در جامعه و از رفتار ناشایست و غیر اسلامى و احیانا غیر انسانى برخى از مردان گله داردد. جلوي فرزنداني كه مهرو محبت مادري رو فراموش مي كنن و قانون وبالوالدين احسانا را پشت گوش مي اندازن و با پتك و زور قانون مدني حق مادر رو زير پا مي زارن رو بايد با وضع همون قوانين مدني گرفت و اونا رو به صلابه كشيد.
مشكل ما ضعف قوانين مدني مون است نه چيز ديگه اي به مطلب زير توجه كنيد :
"علاوه بر آن تساوى در مسئله ارث مشاركت در تأمین مخارج زندگى مشترك را به دنبال دارد و اگر این امر تحقق یابد و تأمین مخارج بر زنان نیز لازم شود، ممكن است زنان براى لقمهاى نان و تأمین معاش، تن به كارى دهند كه با شرافت و حیثیت و كرامت انسانى آنان سازگار نباشد و مفاسد اجتماعى و اخلاقى و خانوادگى را در پى دارد؛ ولى اگر نظام حقوقى اسلام رعایت شود، لزومى در استثمار زنان براى تأمین معاش نیست؛ مگر آنكه خود بخواهند و توانایى كافى داشته باشند.
بنابراین، اخلاق عمومى و شأن و منزلت اسلامى زن، اقتضا مىكند كه وى از تكلیف تأمین مایحتاج زندگى معاف باشد، تا خودش و بنیان خانواده آسیب نبینند و جوامع اسلامى از پیامدهاى نامطلوب جوامع غربى عارى باشد. البته اگر شرایط زنى مساعد كه با مرد، همراهى (تشریك مساعى) كند و شركت در تأمین معاش داشته باشد، این احسانى است كه از سوى آن زن به شوهرش مىشود؛ نه آن كه وظیفه باشد."
پاورقي ها
1ـ محقق و نویسنده.عسكرى اسلامپور
2ـ راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، ص555؛ منجد الطلاب، ص666؛ الفیّومى، المصباح المنیر، ج 2، ص373.
3ـ فرهنگ معین، ج1، ص194.
4ـ شهید ثانى، الروضة البهیه فى شرح اللمعة الدمشقیه، ج2، ص288.
5ـ محمدجواد العاملى، مفتاح الكرامة، ج8 ، ص4.
6ـ نیز ر.ك.: حسن امامى، حقوق مدنى، ج3، ص169.
7ـ محمد عبدالمنعم البدراوى، مبادى القانون الرومانى.
8ـ فوستل دوكولانژ، تمدن قدیم، ترجمه نصراللهفلسفى، صص 66، 67 و 327.
9ـ ر.ك.: ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج4، صص 44 و 194.
10ـ ویل دورانت، پیشیبن، ج7، ص90؛ منتسكیو، روح القوانین، ترجمه على اكبر مهدوى، ص230.
11ـ حسن صدر، حقوق زن در اسلام و اروپا، ص 15.
12ـ سید محمدحسین طباطبائى، المیزان فى تفسیر القرآن، ج4، ص239؛ سید حسن صدر، پیشین، ص32؛ سید على حائرى، حقوق مدنى ایران، ج4، ص133؛ پرویز اوصیا، نقد حقوقىارث(پایان نامه)، ص14. به نقل از: فوستل دوكولانژ، پیشین، موسى عمید، ارث در حقوق مدنى ایران، ص11.
13ـ موجز احكام المیراث، ص4.
14ـ زن از نظر حقوق اسلامى، ص 151.
15ـ چنان كه صائب تبریزى مىگوید: چون زن هندو، كسى درعاشقى مردانه نیست/ سوختن بر شمع خفته كارهر پروانه نیست.
16ـ ر.ك.: ویل دورانت، پیشین، ج2، ص706.
17ـ ر.ك.: همان، ج3، صص1066و1147.
18ـ سید حسن صدر، پیشین، صص 256و242.
19ـ همان، صص 272 ـ 270.
20ـ مصطفى خفاجى، احكام المواریث فى الشریعه اسلامیه، ص4؛ تفسیر ابوالفتوح رازى، ج3، ص132؛ مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص222؛ طبرسى، مجمع البیان، انتشارات اسلامیه، تهران، 1373 ق.، ص24؛ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، صص 249 ـ 248.
21ـ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، صص 271 ـ 270.
22ـ جعفر سبحانى، فروغ ابدیت، ج 1، ص 50.
23ـ ناصر مكارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، ج11، ص275.
24ـ یحیى نورى، حقوق زن در اسلام و جهان، مؤسسه مطبوعاتى فراهانى، چاپ سوم، ص 138.
25ـ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ص334؛ قاضى بیضاوى، تفسیرالقرآن العزیز، ذیل آیه 7 سوره نساء.
26ـ موسى عمید، پیشین، صص 15ـ14؛ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ص226.
27ـ تاریخ اجتماعى ایران از زمان ساسانیان تا انقراض امویان، ص42. به نقل از: مرتضى مطهرى، پیشین، ص222.
28ـ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ص358؛ محمدبن حسن شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج11، صص 100ـ98؛ محمدحسن نجفى، جواهرالكلام، ج21، صص 230ـ228.
29ـ كتاب مقدس، چاپ انجمن پخش كتب مقدسه، ص253.
30ـ ر.ك.: بند اول ماده هفتم مقررات اصلاحى ارث كلیمیان جهان، مصوب 1355.
31ـ تورات، سفر اعداد، باب27، آیه8؛ راب.ا.كهن، گنجینهاى از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانى، ص348؛ یوسف بهنود، احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه، صص 44ـ43.
32ـ عزت الله فهیمى، بررسى تطبیقى ارث اقلیتهاى دینى درحقوق اسلام و ایران، دانشگاه قم، چاپ اول، 1381، ضمائم (پاسخهاى انجمن كلیمیان تهران) صص 262ـ237.
33ـ راب.ا.كهن، پیشین.
34ـ قاموس مقدس، ص903.
35ـ آییننامه زرتشتیان ایران، مواد 52 و 55.
36ـ همان، مواد 53،57،61 و65.
37ـ همان، مواد52،53،57،62و55.
38ـ همان، مواد52 و53.
39ـ رستم شهرزادى، قانون زرتشتى در زمان ساسانیان، ص78.
40ـ نساء / 18.
41ـ همان منبع/ سوره نساء/7.
42ـ محمدبن على الشوكانى، فتح القدیر، ج1، ص428.
43ـ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ص226؛ ناصر مكارم شیرازى و دیگران، تفسیرنمونه، ج3، ص274؛ فاضل مقداد، كنزالعرفان فى فقه القرآن، تهران، ص387؛ محمود شهابى، ادوار فقه، ج1، ص146؛ سید على حائرى، پیشین، ج6، ص133؛ مرتضى مطهرى، ص221؛ موسوعة الجمال عبدالناصر فى الفقه الاسلامى، كتابخانه گنج دانش، ج 4، ص281.
44ـ رافعى، نظام الاسرة، ص227.
45ـ نساء/12.
46ـ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج4، ص188، ح4؛ شیخ طوسى، تهذیب الاحكام، ج9، ص249، ح7.
47ـ برگرفته ازمواد 940، 943 و944 قانون مدنى.
48ـ برگرفته از بند 2 ماده 900 و ماده 901 و942 قانون مدنى.
49ـ نساء/11.
50ـ نساء/11.
51ـ مادر، به فرض ارث مىبرد و پدر به قرابت. بنابراین، هر گاه مادر حاجب نداشته باشد و براى متوفى جز پدر و مادر و شوهر، وارثى نباشد، سهم مادر از پدر بیشتر است؛ زیرا نصف مال، از آن شوهر و ثلث آن براى مادر است و مادر، به فرض ارث مىبرد و بقیه به پدر مىرسد.
52ـ سید محمدحسین طباطبائى، پیشین، ص218.
53ـ درباره معناى «كلاله» علامه راغب اصفهانى در مفردات الفاظ القرآن مىنویسد: كلاله به كسانى گفته مىشود كه از متوفى ارث مىبرند؛ در حالى كه پدر و مادر، یا فرزند او نیستند (برادر و خواهر متوفى).
54ـ الطبرسى، مجمع البیان، ذیل آیه 12 سوره نساء.
55ـ مواد 917، 919، 920 و922 قانون مدنى.
56ـ سلوى مخاش، المرأة العربیه و المجتمع التقلیدى المختلف، ص31.
57ـ مانند: ابن ابى العوجا. وى مردى بود كه در قرن دوم مىزیست و به خدا و مذهب اعتقاد نداشت. او از آزادى آن عصر سوء استفاده مىكرد وعقاید الحادىاش را همه جا ابراز مىداشت...یكىاز اعتراضات وى به اسلام همین بود كه مىگفت: « ما بالُ المرأة المسكینة الضعیفة تأخذ سهما و یأخذ الرجل سهمین؟» امام باقر علیهالسلام در پاسخش فرمود: این گونه تقسیم سهم الارث به این دلیل است كه اسلام جهاد را از عهده زن برداشته، مهریه و نفقه را به نفع او بر عهده مرد قرار داد؛ همچنین در برخى جنایات اشتباهى، خویشاوندان مرد فرد جانى عهده دار پرداخت دیه هستند؛ زن از همه اینها معاف است. محمدبن حسن حرّ عاملى، پیشین، ج17، صص 438ـ436.
58ـ محمد بن حسن حرّ عاملى، پیشین، صص 437ـ436؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج10، ص212؛ شیخ طوسى، پیشین،ص398،ح1420. امامرضا علیهالسلام در بیان حكمت تفاوت مىفرماید: «ان المرأة اذا تزوجت، اخذت و الرجل یعطى فلذلك وفّر على الرجال» یعنى: زیرا زن در هنگام ازدواج (مهریه) دریافت مىكند، در حالى كه مرد (مهریه) پرداخت مىكند. به همین جهت، سهم بیشترى از ارث به مردان تعلق مىگیرد. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج2، ص258؛ تفسیر برهان، ج1، ص367.
59ـ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، صص 218ـ199.
60ـ همان، ص229.
61ـ حجرات/13.
62ـ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، صص 218ـ199.
63ـ شبهات حول الاسلام، ص108.
64ـ گوستاولوبون، تمدن اسلام و غرب، صص 524ـ495.
65ـ باجورى، المرأة فى الفكر الاسلامى، ج2، ص140؛ ناصر كاتوزیان، ارث، ص206: «قواعد مربوط به ارث زن، صریح است و رویه قضایى و اندیشههاى حقوقى، توان تحول در این زمینه را ندارد.»
66ـ طبرى، جامع البیان فى تفسیرالقرآن، ج4، ص185؛ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ص218.
67ـ محمد البهى انحولى، الاسلام و المرأة المعاصره، صص 205ـ201.
68ـ محمد اقبال لاهورى، تجدید تفكر دینى در اسلام، ص186.
69ـ همان، ص196.
70ـ ادموند برك، دایرة المعارف آمریكا، ج3، ص45.
71ـ میان محمد شریف، منابع فرهنگ اسلامى، ترجمه دكتر احمد شلبى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، صص 73ـ72.
72ـ بقره / 187.
73ـ بقره / 228.
74ـ نهج البلاغه، نامه31، ص939؛ محمد بن حسن حرّ عاملى، پیشین، ج14، ص120، ح1؛ روضة المتقین، ج13، ص75.
75ـ الاسلام عقیدة و شریعة، ص 154.
سلام خانم شريفي مرسي از اينكه وقت گذاشتيد
ولي اين اشكالاتي كه گفته شد و پاسخهايي كه داده شد من قانع نشدم به نظر من پر از اشكاله اينطور نيست مگه نميگن اسلام به زن اهميت ميده من اينطوري احساس نمي كنم 100 تا قانون هست كه به نفع آقايون هست اينطور نيست همش تعريف و تمجيد كه كافي نيست در عمل اشكال بوجود ميارن
بازم ممنون بخاطر پاسخ هاي جامعتون ميشه نظر خودتتون هم بنويسيد اين ها همه مال كتابهاست با واقعيت متفاوته
سلام الهام عزيز
همون طوري كه گفتم ما نبايد ضعف و اشكال قوانين مدني را با اشكال قوانين اسلامي مخلوط كنيم
جديدا طرح ارث همسر از اموال منقول و غير منقول مرد را به مجلس برده اند و در كشاكش نظراته حضراته
يكي از دوستان من در زمان فوت پدرشون كلاس دوم راهنمايي بودن و حكم صغير را داشتن ولي يكي از برادران ايشون ادعاي ارث و ميراث كرد و اين دخترو به دادگاه بردند براي گرفتن گواهي رشد كه بتونن ارثيه را تقسيم كنند مي گفت حتي برادرم قاشق ها رو از تو كشو در آورد و تقسيم كرد!!!!!!!!!!! اين برادر برادره ؟؟؟؟؟؟ ادم دلش مي سوزه براي مادري كه 9 ماه اين پسرو با خودش جابجا كرد پرستاريشو كرد تيمار داريشو كرد و آخرش اين طور شاخ بشه جلوش
اين قضيه ربطي به تساوي حق زن و مرد نداره اسلام امكان وصيت رو گذاشته و واجب دونسته براي مسلمانان كه ثلث ماتركشونو به هر خرجي كه بخوان برسونن اكثر پدران از دنيا رفته ي ما اون موقع به جاي اينكه به فكز همسرشون باشن به فكر نماز ها و زوره هاي نخوانده و نگرفته هستند تازه اگر وصيت كنند !!!!!
چرا تو دوران زندگيشون به فكر شريكشون نيستند كه اگه يه زماني اولاد ناخلف شد بي سر پناه نمونه پس ببين الهام جون از ماست كه برماست مادري كه گفتي تاوان اشتباهات همسرش رو داره پس مي ده
يعني ما ادما گاهي وقتا تا موقعي كه زمان داريم از موقعيتمون درست استفاده نمي كنيم ووقتي كه از دست رفت كاسه ي چه كنم چه كنم بدست مي گيريم
اين دوست من با سهم خودش و مادرش و دو برادر ديگه كه دعاي خير مادر رو ارثيه بخشيده بودند تونستند زندگي رو ادامه بدن و رو سياهي به زغال موند من فكر مي كنم در مورد اين خانواده بايد احساسات بچه هارو تحريك كرد مسئوليت نگهداري از مادر كه بعد از پدر بر عهده اشون هست را يادآوري كرد و خدا رو جلوي چشمشون آورد كه ظلم را بر نمي تابه براي هيچ موجودي تا چه برسه براي مادر
از صميم قلب از خدا مي خوام تو پس سره بچه هاش بزنه تا از غفلت بيدار بشن
اگه شما يه غذا بپزين بهترين گوشت با سبزي گنديده به شما قورمه سبزي مطبوع نمي ده جريان قوانين ما هم همينه عدم اجراي درست و همه جانبه ي قوانين ديني و مدني
من فكر مي كنم قانون گذاري ما اشكال داره يه اشكال ريشه اي و تا اون درست نشه آنچه كه به جايي نرسد فرياد است
موفق باشيد
مریم عزیز سلام
هر چند ناگفته پیداست اطلاعاتت در زمینه ارث زن و مادر و دختر و پدر و پسر و این حرفها زیاده ولی به قول الی جون واقعیت جامعه ما چیزی جز اون کلمات و جملات قشنگ و تحسین برانگیزیه که تو کتابها نوشته شده.
از مادری میگیم که پسرش ارث پدریش رو طلب کرده و براش کلی دردسر بوجود آورده، از مشکل قوانین موجود گفتیم ولی هیچکس نگفت اشکال از خانواده ها و فرهنگ ماست
شما چندتا خانواده میشناسین که پدر خانه و زمینی به نام مادر کرده باشه تا بچه ها ازش یاد بگیرن؟ چندتا مرد می شناسین که به فکر همسرانشون بودن تا اگه خدای نکرده بلائی سرشون اومد آواره و بیچاره نشه، چندتا پدر و مادر دیدین که در کنار همه آموزشها و تعالیمشون به پسراشون یاد داده باشن اگه چیزی بنام همسرش بکنه ضرر نکرده و اگه به آینده همسرش فکر کنه در واقع یه خدا بیامرزی برای خودش خریده؟
اینجور آدمها انگشت شمارن، اکثر پدرها و مادرها از اینکه پسرشون چیزی بنام عروسشون بکنه دلخور میشن. در خوش بینانه ترین حالت میگن از جیبش رفته و در بدبینانه ترین حالت میگن فردا حواس زنه پرت میشه ، زیر سرش بلند میشه و طلاق میگیره میره با یکی دیگه با هم میشینن اینو میخورن. تعارف نداریم که من و شما همه تو این جامعه این چیزا رو دیدیم و شنیدیم. پس یه کم به خودمون نگاه کنیم، کم کاریهای خودمون رو مزید بر علت نکنیم.
من مردی رو میشناسم که اونقدر برای همسرش به مناسبتهای مختلف طلا خرید که اون خانم با پول طلاهاش در سال 81 تونست نصف پول یه آپارتمان 45 متری رو بده. پسرهاشون هم شکر خدا یاد گرفتن برای همسرانشون طلا زیاد بخرن به هر بهونه و مناسبتی ولی تفاوت اینجاست که وقتی همون مادر می فهمه پسرش برای عروسش طلا خریده میگه وای چه خبره تو که از سر تا پای اینو طلا گرفتی
حالا شما بگین با اینهمه قوانین دردسرساز آیا واقعا" خانواده ها خودشون امنیت اجتماعی زنان بعد از مرگ همسرانشون رو درک کردن؟
خیلی خوبه که یه پدر و مادر در زمان مرگش دختر و پسر رو به یه اندازه در ارث سهیم بکنه یا اصلا" وضعیت ارث رو یه جوری مشخص کنه که نه سیخ بسوزه و نه کباب اونوقت حتی ناقص بودن قوانین، دست و پاگیر بودن تبصره ها هم راه به جائی نخواهد برد.
با احترام ـ ندا
سلام دوستان عزیز
اینکه ارث دختر نصف پسر حساب میشه را اصلا قبول ندارم! دلیل قانع کننده ای هم تا بحال ندیدم.
با حرف های ندای عزیز کاملا موافقم.
سلام دوستان
البته من قبول دارم که به دلایل مذکور در متن بالا ( به دلایل اجتماعی و اقتصادی و احتیاجات مالی بیشتر مرد - که نام برده شد ) قانون ارث تدوین شده . ولی حرف من اینه که وقتی در جامعه مشکلاتی وجود داره که قانون فعلی نمیتونه حلش کنه و مشکل رو از میان برداره و نمونه هایی از این دست هم کم نیستند – پس این قوانین جای بحث و بررسی دارند و در واقع باید از نو تدوین و تکمیل بشن.
ضمنا برای اینکه بشه طبق قوانین اسلامی و مدنی عمل کرد کافی نیست که بگیم پدرها مثلا قبل از مرگ اینکار یا آنکار را بکنند و به فکر زنها باشند و پسرها...هم ... احسانا به والدینا !!... و.... چنین و چنان کنند و .......گفتن کافی نیست . شاید شخص نه به مصلحت خود و نه به مصلحت فرزندان آگاه باشد و اصلا شاید علم کافی به قانون ندارد . .بلکه باید توسط قانون اجرا شود و برای اجرای کامل آنها هم ضمانت اجرایی لازم است . اگر قانون – قانون استوار و ثابتی باشد نباید راه مفر داشته باشد .
همینطور هم در مورد قانون عقد ازدواج همسر دوم . منظور من از شروع بحث " گه یه روز بفهمین که چندساله همسرتون با یه خانوم دیگه ازدواج کردن و از شما پنهان کردن چه عکس العملی دارین؟؟ " این بود که در انتها روشن کنیم که : تاوقتی قانون راه قرار را بر مرد نبندد - باز ما شاهد چنین اعمالی از سوی مردان خواهیم بود . وهیچ راهی هم نداریم !! قهر و رفتن و طلاق هم چاره کار نیست ! وقتی قانون از شما حمایت نمی کنه ..... خانمها بیخودی بالا و پایین نپرین !!.
بله مریم جان ... درسته ...!! این زن برای بعضی ها مانند لباسی است درست به قامت مرد ...نه گشاده و نه تنگ .....به اندازه و سایز اونه ....مثل زینته ... از سرما و گرما هم حفظش می کنه !!.... ولی جالب اینجاست که برای این لباس (! ) نه زیپ گذاشتن و نه دگمه !! .... کیپ کردنش تو تن مرد ...که نشه درش آورد !! اگه زیادی هم تکون بخوره - فقط جر میخوره !! حتی بخواد درش هم بیاره دیگه حتی اسم لباسی ازش نمی مونه !!!
در واقع قوانین مدنی ما " مرد سالارانه " است زیرا مردان آنها را نگاشته و تدوین کرده اند !!! هرگاه جلسه حقوقدانان ما با تعداد برابر حقوقدان خانم و آقا و یا حتی به نسبت نصف تعداد آقایان تشکیل شد - میتوان امیدوار بود که این قوانین حامی و پشتیبان ما خانمها باشد ! اینکه بگویند این قانون جز محکماته یعنی که دیگه (........... ) موقوف !!
پس اگه این قانون ازلی و ابدی و انسان ساز و اصیل باشه( که هست . زیرا خداوند عادله و اصل رو بر عدالت قرار داده )- اولا - نباید ما اینقدر مشکل داشته باشیم ! دوما - باید ضمانت اجرایی داشته باشد .! پس ناچار باید بگیم .... اصل قانون اسلامی مشکل نداره بلکه نحوه اجرا و نظارت بر اجرای صحیح اون مشکل داره !!! یعنی همانطور که مریم عزیز هم میگه نحوه اجرای قوانین مدنی مشکل دارن ...
سلام
دوستان نداي عزيز و شبنم جون با نظراتتون موافقم
انسان موجود غريبيه حد وسط آدما برحسب اونا فرق مي كنه شما بينيد همين عندالمطالبه بودن مهريه بعضي از زندگي ها رو به كجا رسونده !!!!!!
خيلي ها فقط ازدواج مي كنن كه مهريه ي سنگين بگيرن و شنيدم مصوب شده مهريه هر چقدر باشه دادگاه در صورت مراجعه فقط با اندازه ي ارزش 200 سكه ي كامل بهار آزادي رو بر دين مرد مي زاره و از طرف ديگر با تصويب قانوني ديگر مهريه را به نرخ روز محاسبه مي كنن
چه بسيار خانم هايي كه اموالي رابه نامشون كردن و خانم جو گير شده و براي آقا مشكل بوجود آورده و چه بسيارند خانم هايي كه چيزي به نامشون نيست و دچار سختي شدند
چه بسيار فرزنداني كه موقع تقسيم ارث مادرشونو با ميل و رغبت يه پسر فرض كردن و چه بسيار فرزنداني كه حتي سهم قانوني مادر را بالا كشيدند
چه بسيارند فرزنداني كه در هنگام تقسيم ارث اول شرايط زندگي مادر را فراهم كردند و بعد بقيه را تقسيم كردند و........ اين ها همه نتيجه ي تربيت اصولي و غير اصولي خانواده هاست
والديني كه خودشون به والدينشون رحم نكردن چه توقعي دارن كه فرزندانشون بهشون رحم كنند !!!!!!
ما مسلمان هستيم ولي از تربيت اسلامي در بين ما خبري نيست واقعا من كه به اين سن رسيدم چقدر توانايي گفتن و تفسير اصول دينم را دارم فرزندان ما از چه زماني شروع مي كنن به انتخاب مرجع تقليد اصلا چند درصد ما مرجع تقليدي داريم كه خودمون انتخاب كرديم چند درصد ما راه روش غسل و وضو و....... را از مادرانمون و اونا هم از مادرانشون ياد گرفتن چند نفر از ما قادر به تشخيص جهت قبله هستيم چند نفر از ما اصول طهارت و نجاست را بدقت مي دونيم و اونو با وسواس قاطي نمي كنيم
جالبه بعضا در مسافرت ها در سرويس هاي بهداشتي مي بينم خانمها پاچه هاي شلوارشونو تا مي زنن و مي رن تو توالت يه بار دليله اين كار رو پرسيدم يكي گفت چون ماليده مي شه به كف توالت !!!!!! دومي گفت چون راحت نمي تونم بشينم به شلوارم ترشح مي كه !!!!! من مونده بودم واقعا ما اينقدر نا توانيم كه نتونيم لباسمونو جمع و جور كنيم و يا اگه قراره ترشحي بشه شلوار نجس نشه ولي پام نجس بشه طوري نيست!!!!!
در حالي كه خانمي كه با دستكش يه بار مصرف و صابون و حوله ي كاغذي به توالت عمومي ميره به نظرم منتهاي بهداشته
ندا جون درسته فرهنگ ما اشكال داره و بيشترين ايراد به مادرا وارده قضيه ي يك بام و دو هواست مادري كه خودش به به هم جنسش ( عروسش - مادرش - مادر شوهرش - خواهر شوهرش و.....) ظلم مي كنه چه توقعي مي تونه داشته باشه زنان ديگر به اون ظلم نكنن
ولي از كجا بايد شروع كرد من معتقدم از نوع نگاهمون بايد شروع كنيم بايد ببينيم وظيفه ي والدين نسبت به فرزند چيه ؟ نطفه ي پاك ، رحم پاك ، رشد پاك ، نام مناسب، و دقت در تربيت چند درصد ما الگو و روش براي تربيت فرزند داريم ؟ آمال و آرزو زياد داريم دكتر بشه مهندس بشه پولدار بشه و..........ولي نمي دونيم كه چه كار كنيم كه دروغگو نشه چه كار كنيم كه زور نگه چه كار كنيم داراي مكارم اخلاق بشه چه كار كنيم مهربان به والدين بشه .........
خودم چه اشكالاتي دارم ؟ خودم بايد چقدر تغيير كنم همسرم چطور خوب اگه اون ناسزا و دشنام دائم رو زبونشه چطوري بچه ام ياد بگيره دهنشو به سخنان زشت آلوده نكنه ؟
همش مي گيم از ما گذشته ديگه ادم تغيير نمي كنه بالاخره بچه هم شكمش سير باشه هر چي خواست بهش بديم دهنش بسته بشه ما ارامش پيدا كنيم چند درصد زندگي ماها اين طوريه ؟؟
خوب حقوق داني كه در اين محيط پرورش پيدا كرده قوانينش هم لايق همين محيطه خانماي حقوق دان هم متاسفانه بدنبال راه حل هاي قانوني براي نجات و حمايت زنان در غياب همسرانشون نيستند و هر بار اين رو مطرح كردن اونقدر از نظر علمي ضعيف بوده كه محكوم به شكست بوده
موفق باشيد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-