واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: رهيافتي گذرا بر مفهوم انتظار در شعر قيصر امين پور؛چشم به راهيهاي قيصر - زهير توكلي
درباره قيصر زياد گفتهاند و نوشتهاند و از اين پس هم زياد خواهند گفت و شنيد. آنچه امروز در پي آنم، تنها سخن گفتن از چند شعر معروف قيصر امينپور كه تقديم به حضرت امام زمان(عج) شده است، نخواهد بود؛ اگرچه ممكن است به اقتضاي بحث، گذري نيز به آن شعرها بزنم. ميخواهم در اين گفتار كوتاه، طرحي براي انديشيدن به دست دهم؛ انديشه در اين پرسش كه با چه ملاكهايي فراتر از ملاكهاي ظاهري، ميتوان شعري را موعودگرا يا منتظر خواند؟
مدينه موعود به روايت قيصر
پيش از ورود به اين بحث، بايد چند پرسش بنيادي را طرح كرد:
1- نسبت شاعر با شعرش در قياس با مدينه فاضله و معمار آن چيست؟ معماري كه در فرهنگ ديني ما، معماري الهي است. آيا شعر هر شاعر مدينه فاضله اوست؟
2- آيا مدينه فاضله فقط در شعر قيصر امين پور ترسيم شده است يا اصولا نگره اتوپيايي در شعر معاصر ما سابقهاي جدي دارد؟
3- آيا همه شاعران مذهبي كه درباره موعود(ع) شعر گفتهاند، توانستهاند پرداخت شاعرانه، شخصي و در عين حال ارجاع مندي از مدينه فاضله موعود(ع) را ارائه كنند؟
اما پاسخها: 1- شعر ارتباطي بنيادين با مدينه فاضله دارد، چرا كه شعر نيز در يك تعريف و از يك زاويه ديد، حركت از وضع موجود به سمت وضع موعود است؛ چه در فرم و چه در محتوا. در فرم، شاعر، وضع متعارف، روال روزمره و استفاده ابزاري از زبان را برهم ميزند و به سمت خلق يك پيكره آرماني كه زيباترين و كامل ترين شكل ممكن براي بيان مقصود باشد، پيش ميرود. از آن مهمتر، در محتوا نيز هر شعري از يك طرف، آرزوهاي تحقق نيافته شاعر را القا ميكند و از طرف ديگر، بيمها و اندوههاي او را كه روي ديگر سكه آرزو هستند و پديدارهاي وضع موجود شاعرند. اما در اينجا تفاوت بزرگي وجود دارد. شعر يك امر شخصي است و ميزان جهش شعر نسبت به وضع موجود، بستگي به مرتبه وجودي شاعر دارد. شاعراني هستند كه تا مرتبه آخر پيش رفتهاند اما تا آخر در ساحت ميمانند. در مراتب بالاتر، شاعر از حديث نفس فراتر ميرود، شعرش از امر شخصي ميگذرد و از تجربههاي جمعي، از سخن ميگويد؛ يعني من او تبديل به ما ميشود. در مرتبههاي بعدي، شاعر، ممكن است از هم بگذرد و به يك فراگير كه مربوط به همه انسانها و بلكه همه هستي است، متصل شود. به نظر ميرسد كه افق شاعر هر قدر به افق معمار مدينه موعود الهي يعني انسان كامل نزديكتر شود، شعرش شباهت بيشتري به مدينه موعود مييابد.
ممكن است بپرسيد كه با اين تفاصيل، شعر عرفاني، تجربه مند و شهودي شاعراني چون مولوي، عطار و حافظ نزديكترين رابطه و محكمترين پيوند را با مدينه موعود برقرار ميكند. پس از اول خيال ما را راحت كن و بگو شعر عرفاني را عاليترين نوع شعر ميداني. حقيقت آن است كه مدينه فاضله اديان برخلاف مدينه فاضله فلاسفه يا ساير انديشمندان بشري، حاصل عقل نيست، بلكه حاصل ظهور و تجلي انسان كامل در نفوس بشر است. وقتي نفوس بشر تسليم حق شوند، عقلها نيز از قيد نفسانيت درميآيند و صورت مدينه نيز با سيرت آن كه يگانگي است منطبق ميشود. شعر هم تجلي شاعر است در كلمات. بنابراين هر قدر افق شاعر به انسان كامل نزديك باشد، تجلي او بر كلمات شباهت بيشتري پيدا ميكند؛ با تجلي انسان كامل بر نفوس بشري. ما عملا به شعر عارفاني چون مولوي و حافظ پناه ميبريم تا از زمان حال به بي زماني شعرهاي آنها بگريزيم. آنها جهان موعود را براي ما روايت نكردهاند، بلكه آن را براي ما خلق كرده اند. چه بسيار زيادند شاعراني كه از موعود سخن گفتهاند اما كماند، بسيار كماند شاعراني كه موعود در شعرشان ظهور كرده باشد.
2- در شعر معاصر، ايدئولوژي شاعر است كه اتوپياي او را تعيين ميكند. مثلا مرحوم اخوان ثالث عاشق ايران باستان و اسطورههاي ملي بود. بنابراين اسطوره آخرالزماني زرتشتي مدينه فاضله او را ميساخت. (مثلا شعر شاعران چپ تحت تاثير نگرش ادوارگرايانه ماركس به تاريخ، جامعه بي طبقهاي را ترسيم ميكردند و افق موعود اعتراضهايشان حاكميت پرولتاريا بود. شاخهاي ديگر از شعر معاصر شعرهاي آخرالزماني است كه يكي از بهترين نمونههاي آن فروغ فرخزاد است. اين شاخه لااقل از حيث انتخاب نمادها به زبان شعر ديني نزديك ميشود. مثالي از اين نزديكي، شعر ديگري از فروغ است: چند سطر از اين شعر، فقط بر زبان يك شاعر ديني ميتواند جاري شود:
3- در پاسخ به سوال سوم، دو مقدمه لازم است: الف) شعر مذهبي، معمولا از زاويه نيايش يا ستايش سروده ميشود و مرثيه نيز صورت ديگري از نيايش و ستايش است. فرديت شاعر در شعر مذهبي بسيار دير امكان بروز و تشخص پيدا ميكند. ب) شاعران موفق مذهبي معاصر نيز از ايدئولوژي متاثرند. به عبارت ديگر آنها نيز مدينه فاضله و حتي شخص موعود(ع) با تاثيرپذيري از ايدئولوژي روايت كرده اند. مثلا علي معلم در مثنوي استادانه و بديع صراحتا متاثر از مكتب تفكيك و نيز تعبيرات اصحاب فرديد از شرق و غرب بوده است و در همين نسبت است شعر يوسفعلي ميرشكاك، وقتي ميگويد: پس از اين دو مقدمه، درباره شعر قيصر امينپور بايد گفت كه نگاه او به موعود نگاهي است كاملا شاعرانه با رنگي پررنگ از رمانتيسيسم. براي اثبات اين مدعا، شعر كافي است. همچنين پرداخت او از جهان پس از ظهور در آن شعر كه محبوبترين و معروفترين شعرش در اين ساحت به شمار ميرود، بيشتر ناظر به آرمانهاي بشري است مثل صلح: او براي نخستين و تنهاترين شعري كه صراحتا به امام زمان تقديم كرده، زباني عاشقانه و عارفانه برگزيده است: در همين غزل شاعر با زباني كاملا خودماني در بافتي عاشقانه در مصراع اول يك بيت، طرحي براي يك گلايه ميافكند و در مصراع دوم با خلق جملهاي كه به كلمات قصار شبيه است، بيت را به شاه بيت غزل بدل ميكند: و در دو بيت پايين تر ناگهان در يك شعر مذهبي كه خطاب شعر با امام معصوم است، عشق، دوسره ميشود:
اين زاويه ديد در شعرهاي مذهبي ما كم سابقه است. اصولا شعر مذهبي اگر پا را از دايره سنت مذهبي فراتر بگذارد و تجربه ديني شاعر را روايت كند، قابليت تاويل و همزباني فوقالعادهاي در عين شخصي بودن شعر پيدا ميكند. قيصر از ابتدا تا انتها رويكردي عاشقانه به اين ساحت دارد و آرامآرام تا به دفتر آخرش برسيم، براي او تبديل به طيفهاي يك منشور ميشوند. برخي از شعرهاي او را ميتوان در آن واحد به هر يك از اين سه ساحت ارجاع داد. مثلا:
يكي ديگر از نقاط اتصال حيطه و حريم دروني قيصر با امر مقدس، درد فهم است. او در شعرهايي كه وضع موجود و زمان حال را روايت ميكند، نه فقط ترديدها و تحيرها بلكه شكستها، به مقصد نرسيدن جهد و جهادها، برآورده نشدن آرمانها را روايت ميكند و در يك كلمه نقص را نمايش ميدهد. در تمام شعرهايي كه مربوط به زمان حال ميشوند، به انحاي مختلف پادرهوايي، چشم به راهي و معلق بودن حس ميشود. اما در شعرهايي كه عشق يا موعود يا ضمير تويي كه همان من متعالي بشر است، مورد خطاب قرار ميگيرد و من اسم آنها را شعرهاي آرماني قيصر ميگذارم، اولا لحن و خطاب شعر تبديل به ترنم و نيايش ميشود، ثانيا قطعيتي مبهم و پاسخي از جنس آرامش و سكوت جاي ترديدها را پر ميكند: اين دوپارگي ذهن و زبان او نيست، بلكه دوگانگي ذاتي همه كساني است كه دنيا را با دستور زبان عشق روايت ميكنند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
چهارشنبه 23 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 543]