واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مصاحبه با ماشا آلاليکنا
مصاحبه با هنرپيشه و خواننده تازه مسلمان روسي(3) «ماشا الاليکينا» نام مشهوري در روسيه و مناطق روسيزبان است. او حدود 2 سال پيش به عنوان يک هنرپيشه و يک مدل مطرح بود و شهرت و محبوبيتش در روسيه، به بالاترين حد رسيد. ستاره سابق سينما، رقص و موسيقي، اينك حجاب اسلامي در بر دارد. وي ميگويد از جلوههاي كاذب سابق متنفر است و اكنون احساس خوشبختي ميكند. آنچه در پي ميآيد آخرين بخش از ترجمه مصاحبه سايت روسي Islam.ru با اين هنرمند مسلمان شده است: * * * * * --- از گروه موسيقي و کار در حوزه موسيقي چه چيزي ياد گرفتيد؟ چه تجربه اي از بودن در اين محافل به دست آورديد؟ احمقانه است بحث کنيم که تجارت موسيقي در دوران معاصر، در روسيه مثل هرجاي ديگر، باعث رشد هماهنگ شخصيت نيست، انسانها داراي اين باور مي شوند که استثنايي هستند (و کساني که به آنها نگاه مي کنند، برعکس) و خود را بزرگ مي بينند. جاي تأسف است که در طرح هاي وجود ندارد که انسانها بتوانند در آنجا ياد بگيرند، نفس خود را با ويژگي هاي هلاک کننده اش براي روح مانند خودپسندي، غرور، حسادت، شرارت، فريب، تظاهر و مانند آن مهار کنند. امروز اين فرصت را پيدا کردم آنچه را که امروز صاحب آن هستم با آنچه که در گذشته داشتم مقايسه کنم. من با حقيقت آشتي مي کنم و اين يعني من خوشبخت هستم. --- گروه موسيقي چه اعضايي را آماده مي کند؟ افراد وارد شده به گروه چه تغييري مي کنند؟ چه چيزهايي را بايد قرباني کنند و به خاطر شهرت به چه چيزهايي بايد تن دهند؟ با پيروي از نفس حق انتخاب را از خود سلب مي کنيم، در حالي که فکر مي کنيم با خواستن اين يا آن، انتخاب مي کنيم. در حقيقت انسان حق انتخاب را از خود سلب مي کند و در زندان هوا و هوس هاي خود قرار مي گيرد، چنين انساني را به راحتي مي توان به بازي گرفت و در اين راه هر چقدر پيش تر برويم، پذيرفتن اينکه انتخابي نداشته ايم و فقط به پيروي از نفس خود پرداخته ايم ، سخت تر خواهد شد. سخت است پيش خود اعتراف کنيم که چيزي با ارزش تر از آنچه که به دست آورده ايم (مثلاً رقص در تلويزيون) وجود دارد. خداوند متعال 3 نوع از موجودات را پديد آورد، فرشتگان که به آنها عقل داده و غريزه نداده ، حيوانات که به آنها غريزه داده و عقل نداده، و انسان که به او هم غريزه و هم عقل داده است. انسان با استفاده از حق انتخابي که دارد مي تواند از خوک ها پايين تر و پست تر قرار گيرد يا از فرشتگان بالاتر و والاتر قرار گيرد. --- تجارت موسيقي در روسيه را با چه چيزي مي توان مقايسه کرد؟ الان چه تصوراتي را در ذهن شما بر مي انگيزد؟ چرا تصميم گرفتيد آن را رها کنيد؟ هرکس بر هر چه جستجو مي کند دست مي يابد. کسي که هيچ چيزي را جستجو نمي کند به آنچه که در سطح وجود دارد دست مي يابد. اگر چشمانت را ببندي دستت را دراز کني و اولين چيزي را که به دستت مي رسد بگيري، آن چيز تجارت موسيقي روسيه است. آيا قبل از فرو بردن غذا به دهان، به آن نگاه مي کنيد يا برايتان تفاوتي نمي کند با چه چيزي شکم خود را پر کنيد؟ همين در مورد غذاي روح نيز صادق است. نظريه "آزادي" به معناي "آزاد بودن همه چيز و در دسترس بودن همه چيز" که جامعه معاصر بر اساس آن ساخته شده و تمام چيزهاي حاصل از آن از جمله تجارت موسيقي ديگر براي من جذابيتي ندارد. مفهوم "آزادي" براي من کاملاً چيز ديگري است. آزادي براي من انتخاب و تلاش در جهت محدود کردن خود در چيزهاي کم و ناچيز به منظور دست يافتن به چيزهاي عالي و برتر است. آشنايي من با اسلام از مراکش آغاز شد. يک روز آفتابي که با فنجاني قهوه در بالکن طبقه دوم خانه اي در شهر ايسااويرا نشسته بودم، صداي اذان را شنيدم. قهوه و نان با کره و مربا خيلي خوشمزه بودند ولي من به دليلي اصلا دلم نمي خواست چيزي بخورم، اين اذان براي من طنين انداز مي شد، اذان براي من . --- به نظر شما زندگي براساس اسلام و آن گونه که خداوند متعال از ما خواسته است هنر و خلاقيت نيست؟ بايد در هر قدم با تمام زيبايي هاي خود در مقابل خداوند و مردم قرار بگيريم. منظورم از زيبايي نه تنها بعد ظاهري آن بلکه بيشتر بعد معنوي، فکري و انساني آن است. من زيبايي را به جلوه ها تقسيم نمي کنم. مشکل ما اينست که هميشه چيزي را تقسيم و جدا مي کنيم به جاي اينکه متحد و متصل کنيم. همه چيز واحد است، حتي زيبايي و در کل من با شما موافقم. --- نمي ترسيد که آشکارا اعلام کنيد اسلام را پذيرفته ايد؟ آيا خويشاوندان و دوستانتان از اين موضوع اطلاع دارند و آيا نگران نيستيد که برادران و خواهران ديني شما را در خانواده خود نپذيرند چون عکس هاي نه چندان خوب قبل از اسلام آوردن شما در اينترنت وجود دارد؟ من مدتهاست که مصاحبه نمي کنم، ولي مي خواستم اين قضيه را براي هميشه در زندگي واقعي خودم خاتمه دهم. چون وقتي انسان جلوي ديد است مسئوليت بيشتري در مقابل رفتارهاي خود دارد. در مورد عکس ها مي دانم که عکس هاي رکيکي پيدا خواهند کرد که خودم نمي توانم به آنها نگاه کنم (خداوند مرا ببخشد) و زير آنها مي نويسند: "ماشا آلاليکينا وارد فرقه شد". ولي پارس سگ مانع از عبور کاروان نيست(مه فشاند نور و سگ عوعو کند). و در آسمانها از گناهکاري توبه کننده شادي بيشتري خواهد بود تا از 99 مومني که نيازي به توبه ندارند. و اما در مورد "دوستانم"، در کل مفهوم کلمه "دوستان" مقوله جالبي است. افرادي که عادت کرده ايم در حالتي خاص آنها را ببينيم و آنها ما را ببينند و اين مي تواند بشدت پيشرفت انسان را متوقف کند. براي انسان تصوري از خود شکل مي گيرد همانطوري که "دوستان" او را مي بينند و او ديگر نمي تواند مستقل فکر کند. گاهي گروگان اين "دوستي" مي شود. او دوستاني براي خود شناسي لازم دارد. و توانايي درک کردن نزديکان خود به صورت "يک صفحه سفيد" سختي بزرگي است. والدينم؟ من آنها را خيلي دوست دارم و در واقع اسلام به من اين امکان را داد که روابطم را با آنها سامان دهم. --- براي مسلمانان و همه آنهايي که در جستجوي راه هستند چه آرزويي مي کنيد؟ براي خواهران و برادران ديني ام آرزو مي کنم که خداوند متعال روزه و اعمال نيک آنها را بپذيرد و آرزو مي کنم رحمت خدا خانه هاي شما، خويشاوندان و نزديکتان را ترک نکند. و اما براي کساني که در جستجو هستند و هنوز به خالق حقيقي که در زمان و مکان محدود نيست، دست نيافته اند: سعي کنيد يک لحظه از تکاپو و از تمام شن هاي اطلاعاتي که چشم ها و گوش هاي شما را پر کرده اند چشم بپوشيد، فقط در سکوت و تنهايي با خودتان درباره مهمترين بينديشيد. -------------------------------------------------------------------------------- مترجم: طيبه نادري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1426]