واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شخصيتهايمذهبي؛سبقتسينماوتلويزيونازادبيات/10 انتقاد «رضا رييسي» به ديالوگنويسي سريالهاي مذهبي تلويزيون
خبرگزاري فارس: «رضا رئيسي»، نويسنده رمان انقلابي «قطار 57» معتقد است كه زبان ديالوگنويسي در فيلمها و سريالهاي مذهبي اخير تلويزيون چندگانه و دچار شكاف است و اين موضوع به كمتوجهي نويسنده فيلمنامه باز ميگردد.
«رضا رييسي» نويسنده و منتقد در گفتوگو با خبرنگار ادبي فارس، اظهار داشت: من به اين مسئله اعتقادي ندارم كه بايد در رمان چيزي را ياد دهيم. اما اين كه ما يك داستان را مطرح كنيم و در آن به نكات اخلاقي بپردازيم و بحث خير و شر را مطرح كنيم، قابل قبول است.
نويسنده رمان قطار 57 اضافه كرد: اين كه ما از رمان براي طرح مسائل به صرف اخلاقي و مذهبي استفاده كنيم، زياد مورد قبول من نيست. زيرا در اين ميان بيشتر بحث انسان مطرح است، وقتي شما محوريت رمان را انسان قرار ميدهيد، خواهناخواه به لايههاي دروني او ميپردازيد و تنها آموزههاي مذهبي در آن متبلور نميشود.
وي ادامه داد: اگر اين گونه به ماجرا نگاه كنيم رمان ميتواند در درون خود آموزهها را حمل كند. بسياري از افراد در حوزه نگارش رمانهاي ديني و مذهبي ديد كاسبكارانه پيدا ميكنند و مسائل خودشان را مطرح ميكنند. زمانيكه درمييابند كه اين ژانر بازار خوبي دارد، سريع قلم را به اين سمت ميچرخانند و شروع به نوشتن در اين حوزه ميكنند. اكثر كارهاي سفارشي از اين مسير ريشه ميگيرد، از آن جهت كه اسم دين روي آن است ميخواهند كه از اين روند كاسب شوند.
اين منتقد ادبي تصريح كرد: هر زماني كه در رمان انسان محور قرار ميگيرد مسائل ديني و احساسي و آموزشي در آن مطرح خواهد شد. وقتي محوريت كار، انسان است همه اين آموزهها هم در آن شكل ميگيرد. از نظر من اين دستهبنديها جز اين كه يك عده بوسيله آن كاسب ميشوند سودمندي ندارد.
اين داستاننويس درباره جايگاه عنصر تخيل در اين داستانها بيان داشت: ما در اين گونه داستانها وقتي ميخواهيم محتوا را در ظرف مورد نظرمان بريزيم، موظفيم كه يك رنگ و لعابي هم به آن بزنيم. زماني كه يك انديشه در ذهن آدم است بايد راهي براي مطرح كردن آن پيدا كند. اينجا خواهناخواه، بحث تخيل نقش مؤثري دارد و چيزي نيست كه بتوان آن را نديده گرفت.
وي اذعان داشت: اگر از تخيل بيش از حد استفاده كنيم در دام غلو افتاديم در اين صورت آن فكري را كه ما مدنظر داريم، يا در بيانش قصور ميشود و يا افراط و تفريط صورت ميگيرد. ما هرگز نبايد فكر را در خدمت تخيل قرار دهيم بلكه بايد تخيل را به خدمت فكر بياوريم.
رييسي درباره قياس آثار ادبي و سينمايي اين حوزه گفت: زماني است كه ما كار را به اهل آن ميسپاريم، اما امروز آنچه در تلويزيون ميبينيم خرابكاري است و بيشتر واقعه تاريخي را از چشم مياندازد، چون به نظرم ميرسد كه كار به كاردان سپرده نشده است. فكر ميكنم كسي كه ميآيد فيلمسازي ميكند بايد با ادبيات داستاني آشنا باشد. اگر با ادبيات آشنايي نداشته باشند خيلي به متن ضربه خواهد خورد، ولي متاسفانه شاهديم كه اكثر كارگردانهاي ما از ادبيات شناخت درستي ندارند.
وي تصريح كرد: در فيلمها و سريالهاي اخيرمان هم شاهديم كه زبان ديالوگنويسي چندگانه و دچار شكاف شده است. اين مسائل به كمتوجهي و كمسوادي كارگردان و نويسنده فيلمنامه برميگردد. در سالهاي اخير ما خودمان را مجبور كرديم كه كار مذهبي بنويسيم و بسازيم. در فيلمها تكنيك فيلمسازي غالب ميشود و حضور ادبيات كمرنگ ميشود.
انتهاي پيام/
سه شنبه 22 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]