واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
در 14 آبان 1359 به دنيا آمدم. مجرد و تنها فرزند خانواده هستم و خيلي اتفاقي توسط مسعود كيميايي وارد سينما و بازيگري شدم و در كناربزرگان اين عرصه حضور پيدا كردم. تا به حال در فيلمهاي اعتراض، آبي، عيسي ميآيد، قلبهاي ناآرام و مجموعه تلويزيوني «مسافري از هند» بازي كردهام و در حال حاضر دانشجوي ترم آخرمهندسي شيمي هستم و بيست واحد بيشتر ندارم تا درسم تمام شود. بعد از آن تصميم دارم درباره پيشنهادهايي كه پيرامون بازي در چند فيلم تلويزيوني و سينمايي به من شده، فكر كنم و به آنها پاسخ دهم
نميدانم اگه همين امروز قاسم جعفري مجددا از من دعوت كند تا درفيلم «مسافري از هند» بازي كنم و دوباره نقش «سيتا» را قبول نمايم ، چه عكسالعملي نشان خواهم داد، اما شايد اين بارديگر قبول نكنم كه در نقش يك دختر هندي بازي كنم و يا به عبارت سادهتر زن رامين شوم و حالا كهاين موضوع دوباره تكرار نميشود، بايد به آينده فكر كنم. البته تا يادم نرفته بگويم هنوز وقتيقسمتهايي از سريال «مسافري از هند» راميبينم، دلم خيلي براي رامين ميسوزد; به طورمثال در آن سكانسي كه رامين ميخواهد باهواپيما به دهلينو بيايد تا سيتا را برگرداند، خيليناراحت ميشوم. به هر حال بازي در اينمجموعه براي من بسيار آموزنده بود
با مسافري از هند مطرح شدم قبل از «مسافري از هند» در چند فيلم سينمايي و سريال بازي كرده بودم، ولي اگر اغراق نكرده باشم، در سريال مسافري از هند با نقش «سيتا»معروف شدم; چرا كه وقتي اظهار علاقه مردم را در خيابان و هنگامي كه با من روبهرو ميشدند، ديدم اين مطلب را متوجه شدم و همين موضوع مسئوليت مرا بيشتر ميكند; چون بايد با مطالعه بيشتر به پيشنهادهاي ديگر پاسخ بدهم تا باز هم بتوانم با بازي مجدد خود، ذهنيت روشن مردم رانسبت به خودم تقويت كنم گريه كردم در سكانسي از «مسافري از هند» وقتي سيتا مسلمان ميشود، اول بايد وارد آن امامزاده معروف در «كن» ميشدم و بعد گنبد را ميديدم و به سوي حرم خيره ميشدم و در پايان به سوي آن ميدويدم تا اين حس را به بيننده القا كنم، ولي در آن صحنه وقتي در امامزاده را باز كردم، زدم زير گريه; چون دچار حالت عجيبي شدم كه نميتوانم براي هيچ كس تعريف كنم، با اين احوال نيم ساعت گريه كردم و در همين جا بود كه قاسم جعفري كلاكت داد; چون ديگر نميتوانستم بازي كنم و بعد از مدتي كه حالم خوب شد، دوباره ضبط را آغاز كرديم با اين تفاسير ميتوانم بگويم «مسافري از هند» بهخاطر همين واقعيتها بود كه پايان خوشي داشت و توانسته بود در ذهن بيننده نقاط مثبتي را ايجاد كند. خيلي از نقش سيتا در اين سريال راضي هستم; چون ميتوانستم با اين نقش به خانوادهها شوك وارد كنم. البته نبايد از بازيخوب ديگر بچهها هم به راحتي بگذريم; چرا كهآنها حتي بهتر از فيلمنامه توانستند نقش خود رابازي كنند; به طور مثال حميد گودرزي با حضور در نقش «فرزاد» توانست اين نقش را بهتر از حد تصور بازي كند ديگر دختر هندي نميشوم عقيده دارم كه يك بازيگر اگر با يك نقش رابطهخوبي با بيننده پيدا كند، ديگر هيچ دليلي وجود ندارد كه به پيشنهادهاي مشابه پاسخ مثبت بدهد و حالا من ميخواهم اين كار را انجام بدهم و اگرپيشنهاد نقشهاي مشابه «سيتا» را داشته باشم، پاسخ من به آنها منفي است و نميخواهم ديگر درهيچ پروژهاي نقش دختر هندي را بازي كنم و حالا ميخواهم بازي در نقش يك دختر ايراني را هم تجربه كنم از مردم فراري نيستم يك بازيگر معروف اگر ميخواهد در كار خود پيشرفت كند، بايد آدم انتقادپذيري باشد و من اين موضوع را به خوبي ميدانم. در بعضي مواقع وقتي با مردم روبهرو ميشوم، آنها از من ميپرسند كه «چرا ديگركمتر به تلويزيون ميآيي» و يا «ميخواهي از مردم فراري باشي» كه در جوابآنها بايد نكتهاي را گوشزد كنم و آن اين كه اصلا اين طور نيست چون عقيده دارم اگربه اينجا رسيدهام، با حمايتهاي همين مردم بوده است; چرا كه بدون آنها نميتوانستم بهجايي برسم . درباره اينكه كمتر در تلويزيونحضور پيدا ميكنم نيز بايد بگويم از من دعوت نميشود تا به آنجا بروم رشته رياضي ميخواندم براي دوره دبيرستان رشته رياضي را انتخابكردم; چون عاشق اين رشته بودم و بعد هم ديپلمتجربي گرفتم و معدل ديپلمم بالاتر از 17 بود و اگر از خود تعريف نكرده باشم، هميشه در درسهايم موفق بودم. در سال سوم دبيرستانشاگرد اول شدم و در سال هفتاد و هشت هم ديپلم گرفتم و همان طور كه در بالا هم گفتم، دانشجوي ترم آخرمهندسي شيمي هستم و اجازه نميدهم شغلم با درس خواندنم تداخل پيدا كند; چون براي من درس در درجه اول قرار داشته و اهميت دو چنداني نسبت به بازيگري دارد. کارگردانهاي بزرگ تا اين لحظه هنوز هيچ پيشنهادي براي بازي درفيلمها و سريالهاي طنز به من نشده است، اما دوست دارم كه يك بار هم بازي در اين سوژه را تجربه كنم. البته دلم ميخواهد براي يك بار هم كه شده در فيلمهاي كارگردانان بزرگي چون بيضايي، مهرجويي، جيراني، ميلاني و بني اعتماد بازي كنم . استقلالي دوآتشهام نه به فوتبال علاقه دارم و نه واليبال، ولي عاشق تيم استقلال هستم و در حقيقت خانوادهام مرا مجبور كردند تا طرفدار آبيپوشانباشم، البته دردربي 56 فكر ميكردم كه استقلال برنده شد، اماپرسپوليس در نيمه اول خيلي خوب بازي كرد. بههر حال يك استقلالي تمام عيار هستم. شايد خواننده شدم نميدانم در سال جديد چه موفقيتهايي رادر پيش رو دارم، ولي شايد طعم خوانندگي را هم در سال 83 بچشم; چون از چند گروه تازه تاسيس موسيقي پيشنهاد دارم و آنها از منخواستند تا در كنسرتهايشان دكلمه كنم. اگرپيشنهاد آنها منطقي بود، در روزهاي آينده شايد با قراردادي عضو گروهاي موسيقي شوم شیلا خداداد در گفتگو با حیات: زن در تئاتر ایران عنصری اساسی است تهران- خبرگزاری حیات هویت زن در تئاترهای ایرانی به طور معمول یک عنصر تاثیرگذار است.شیلا خداداد بازیگر نقش افرند در نمایش «چه کسی مرا می خواند» در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و هنر حیات در خصوص حضور زنان در تئاترهای کشور گفت: زنان از جایگاه بالایی در هنر ایران برخودارند که این مساله متوجه تئاتر هم می شود ولی نکته اساسی پرداختن به زن در بعد هنری و کاری و بعد بازی اوست.وی در ادامه گفت: به طور کلی شخصیت زن در هنر ایرانی در دو بعد کلی خلاصه می شود، قدرت و ایستایی یا ضعف و سستی که این موارد در نمایشنامه ها هم حاکم است و به طور مثال در یک نمایش نامه شخصیت زن قدرت بالا و تاثیرگذار دارد و در نقش دیگر زن در حاشیه قرار دارد.وی در ادامه گفت: به طور کلی به بازیگران زن آن طور که باید بها داده نمی شود و حمایت چندانی نمی شود، این در حالی است که بازیگران زن بیش از بازیگران مرد در معرض نابودی محل و موقعیت کاری هستند و نقاط ضعف و شدت حرفه ای آن ها از تاثیر گذاری بیشتری برخوردار است.وی گفت: هویت زن در تئاتر ایرانی به طور معمول یک عنصر تاثیرگذار است که همه صحنه ها را تحت تاثیر خود قرار می دهد و می تواند محور اصلی کار باشد همان طور که در سینمای کشور هویت زن به عنوان یک عنصر تاثیرگذار مطرح می شود و آن را منع می کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3840]