تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):گناهانى كه باعث نزول عذاب مى‏شوند، عبارت‏اند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815330512




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تفنگ دادند، مواد گرفتند


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: براساس اين گزارش، طي اين مدت افسران اشغالگر همچون دهه هاي 60 و 70، با استفاده از تابوت هاي فلزي دو جداره سربازان كشته شده خود، صدها كيلوگرم انواع مواد مخدر را از افغانستان خارج كرده اند. اشاره آزادي، دموكراسي، امنيت، پيشرفت و... واژه هاي زيبايي هستند كه آمريكا و متحدانش با هدف فريب افكار عمومي از آنها استفاده كرده و به كشورهاي عراق و افغانستان يورش بردند. اما تاكنون ترور، ناامني، كشتار، عقب ماندگي و افزايش بي سابقه كشت موادمخدر تنها پيامدهاي اين اشغالگري بوده است. ازسوي ديگر، توليد بيش از 80 درصد موادمخدر جهان در افغانستان هرچند توانسته سالانه چيزي بالغ بر 50 ميليارد دلار نصيب آمريكايي ها كند، اما به رغم پرسودبودن اين تجارت آتش آن دامن خود آمريكايي ها را نيز گرفته است طوري كه بسياري از تفنگداران اين كشور كه در كشورشان قهرمان معرفي شده اند، پس از بازگشت از جنگ تبديل به «قهرمانان معتادي» شده اند كه به جاي «افتخار»، «اعتياد» به ارمغان آورده اند. اين مطلب، موضوع «اعتياد نظاميان آمريكايي» را بررسي مي كند. درجنگ ويتنام، موادمخدر به خصوص از نوع ماري جوانا، در بين سربازان آمريكايي و براي فرار از شرايط سخت جنگ و غلبه بر ترس، تنهايي، استرس وخستگي مصرف مي شد. فرماندهان ارشد نظامي نيز به دليل شرايط حساس جنگ، شايد مصرف موادمخدر توسط سربازان تحت فرمانشان را حتي مفيد نيز تلقي مي كردند؛ چرا كه در عمل هيچ اقدام جدي براي جلوگيري از مصرف آنها ديده نمي شد، اما پس از سال1968 واشنگتن ناگهان متوجه وخامت اوضاع شده و تصميم به مبارزه جدي با پديده اي گرفت كه مدت ها بود دامن ارتش را گرفته بود. دولت، تبليغات گسترده اي به راه انداخت تا بدينوسيله جلوي شيوع بيشتر اين پديده را بگيرد. همزمان، مقامات بهداشتي اين كشور هشدار دادند، ادامه اين روند اثرات سوء زياد و بلندمدتي را در بين سربازان و خانواده هاي آنها باقي خواهدگذاشت. اما دراين ميان، براي مقامات رسمي واشنگتن، مهمتر از اثرات سوء رواني، نتيجه عمليات نظامي بود كه نامطلوب مي نمود. اعتياد تفنگداران ممكن بود بر نتيجه عمليات نظامي اثر عكس بگذارد و اين شايد بزرگترين نگراني مقامات ارتش آمريكا بود. اما آنچه مقامات فراموش كرده بودند اين بود كه اين بار اين خود سربازان بودند كه تمايلي به ترك اعتياد نداشتند. از آن پس ماري جوانا ديگر در نتيجه ماموريت هاي سربازان، تاثير مثبت يا منفي زيادي نگذاشت، چرا كه جنگ پايان يافته بود و سربازان در شرايط غيرجنگي، آن را مصرف مي كردند. پس از پايان جنگ برخي از اين سربازان علل شكست در جنگ را، فقط مقاومت جانانه جنگجويان ويتنامي نمي دانستند. اما اكنون در افغانستان، گويا تاريخ در حال تكرار است. اينجا شرايطي به مراتب سخت تر وجود دارد. فراموش نشود كه ويتنام هرگز بزرگترين محل كشت و قاچاق موادمخدر نبوده است. در افغانستان هروئين جاي ماري جوانا را گرفته است. توجه به آمارهاي رسمي سازمان ملل درخصوص ميزان كشت موادمخدر در افغانستان قابل توجه است. جديدترين آمار نشان مي دهد 80 درصد موادمخدر جهان در افغانستان كشت مي شود. اين ميزان رشد هرگز قبل از اشغال وجود نداشت. برخي آمارهاي رسمي كه ارتش آمريكا منتشر كرده است، نشان مي دهد مصرف شديد انواع مواد مخدر، به خصوص هروئين در كنار مشروبات الكلي، سيگار و... سربازان و حتي برخي فرماندهان آمريكايي را با مشكلات جدي مواجه كرده است. مصرف اين مواد به طور مرتب در حال رشد است و سربازاني كه به خانه هايشان باز مي گردند، بايد بقيه عمر خود را با اعتياد سپري كنند. در اين ميان، خانواده آنها نيز بار سنگين اين سوء رفتارها را بايد به دوش بكشند. نتيجه يك تحقيق انجام شده در آمريكا نشان مي دهد. معمولا زنان آمريكايي كه آلوده به مواد مخدر يا الكل مي شوند، پـس از اعتياد همسرانشان، گرفتار شده اند. در اين ميان، برخي حتي اعلام مي كنند كه همسرانشان پس از مصرف مواد، آنها را نيز مجبور به مصرف و با خود همراه كرده اند. در اين رابطه، مقاله «شاون مك كانا» كه در سال 2007 در بخش خبري سايت «سالون» به چاپ رسيد، قابل توجه است. «مك كانا» در اين مقاله به تشريح علل ميل نظاميان آمريكايي مستقر در افغانستان به مصرف مواد مخدر مي پردازد. فراواني، دسترسي بسيار راحت و قيمت ارزان، كافي است تا به گفته اين نويسنده، نظاميان براي فرار از اختلالات روحي رواني، فشارهاي عصبي و... به مصرف هروئين ميل پيدا كنند. «مك كانا» با اشاره به فراواني انواع مواد مخدر به خصوص هروئين در بازارهاي «بگرام»، شهري كه پايگاه هوايي آمريكا در آن مستقر است مي نويسد: «درست بيرون دروازه اصلي پايگاه هوايي ارتش آمريكا در بگرام، دكه هايي وجود دارد كه مردم محلي آن را «بازار بگرام» مي خوانند. براي شهروندان افغان اينجا مكاني است براي تهيه «كالاهاي دست دوم آمريكايي». اما غرفه هايي كه قلب بازار را تشكيل مي دهند تبديل به پاتوق هميشگي برخي سربازان آمريكايي شده اند. تمام طول بازار را مي توان با پاي پياده و ظرف 10 دقيقه طي كرد. در اين ميان،فروشنده ايستاده در كنار يكي از اين دكه ها رو به تو مي كند و مي پرسد: «ويسكي؟» و پاسخ مي شنود: «نه، هروئين.» فروشنده جوان كه به نظر نمي رسد بيش از 17 سال سن داشته باشد، با لبخند تو را به داخل دكه راهنمايي مي كند.» نويسنده در ادامه مي افزايد: تصورش را بكنيد اين گونه معامله ها روزانه ده ها بار و در ده ها بازار شهر بگرام و شهرهاي ديگر افغانستان صورت مي گيرد. اگر هزينه هاي سنگين مالي آن بر پيكره اقتصاد آمريكا را در نظر نگيريم (هر بسته هروئين براي يك بار مصرف حدود 30 دلار)، آيا هزينه هاي جاني و حيثيتي آن كم است؟ راستي آمريكا با چه وعده اي به اين كشور حمله كرد؟! «كانا» ادامه مي دهد: «وقتي از برخي سربازان خواستم براي اطلاع رساني اقدام كرده و از تجربيات و مشاهدات شخصي خود از چگونگي مصرف يا معامله مواد مخدر در طول خدمتشان در افغانستان بگويند، يكي كه حاضر نشد نامش را بگويد وحشت زده گفت: در حال حاضر در استخدام ارتش به سر مي برم و در صورت افشاگري قطعا اخراج خواهم شد. ديگري گفت: من هم هنوز در حال خدمت در ارتش هستم، ولي اين را بگويم سربازان زيادي را مي شناختم كه با هم در بگرام خدمت مي كرديم و الان به احتمال زياد در زندان هاي آمريكا به سر مي برند، شايد هم در يكي از خيابان ها خماري مي كشند، درست نمي دانم! سرباز بعدي سكوت را ترجيح داد، چرا كه او نيز نگران عواقب اظهاراتش است. پس از اصرارهاي زياد من، به آرامي گفت: آنها برادران من هستند اگر از تخلفاتشان در افغانستان بگويم حتما براي خودم و آنها مشكلات جدي به وجود خواهم آورد. بنابر اين، ترجيح مي دهم سخني نگويم.» در همين رابطه، سال گذشته نيز سايت Common Dreams به قلم «آشا بندل» و «توني نيومن»، اقدام به انتشار گزارشاتي از اعتياد تفنگداران آمريكايي در حال خدمت در افغانستان كرد. اين گزارش، به سربازان آمريكايي بازگشته از جنگ عراق و افغانستان مي پرداخت كه به جاي «افتخار»، «اعتياد» به ارمغان آورده و پس از تحميل بار سنگين اين سوء رفتارها، كارشان به خيابان ها و زير پل و در نهايت خودكشي منتهي شده است. مقايسه شمار سربازاني كه به دلايل اعتياد، افسردگي، مصرف داروهاي روانگردان و... دست به خودكشي زده اند، با شمار كشته شدگان در حين جنگ، موضوع مهمي بود كه «بندل» و «نيومن» به بررسي آن پرداخته بودند: «هفته گذشته شبكه «سي. بي. اس. نيوز» با پخش يك بمب خبري اعلام كرد كه براساس مطالعات انجام شده اين شبكه كه پنج ماه نيز به طول انجاميده است، تعداد كهنه سربازاني كه در يك سال اخير خودكشي كرده اند، از تعداد كشته هاي ما در جنگ عراق بيشتر بوده است.» بررسي دقيق معضل - فقط اعتياد - نظاميان آمريكايي، چه آنها كه بازگشته اند و چه آنها كه هنوز در افغانستان يا عراق حضور دارند، نيازمند اطلاعات دقيق و آمار صحيحي است كه تاكنون چنين آماري منتشر نشده است. مسئولان آمريكايي در اين مدت به غير از چند مورد، تنها اقدام به كلي گويي كرده اند. هر از چند گاهي يك مقام نظامي آمريكايي آماري به اين شكل منتشر كرده كه مثلاً «ارتش گزارش هايي از موضوع مواد مخدر و الكل منتشر كرده است.» در اين آمارها معمولا به اين اشاره نمي شود كه به عنوان مثال آزمايش اعتياد چند نفر از تفنگداران كهنه كار آمريكايي مثبت شده است. در اين ميان اما، موسسه اداره كهنه سربازان آمريكا (VAS) كه گفته مي شود نسبت به ساير منابع، آمارهاي دقيقتري در اختيار دارد، حدود دو سال پيش (سال 2007) گزارشي منتشر كرد كه به نظر مي رسد نسبت به آمار و ارقام ديگر، اطلاعات بيشتري در خود داشته باشد. اين موسسه اعلام كرد تنها، در ميان سربازان آمريكايي كه در عراق و افغانستان مستقر هستند، حدود 30 هزار كهنه سرباز وجود دارد كه به طور جدي در معرض اعتياد قرار دارند و در اين باره آمار دقيقي از سربازان مستقر در ساير نقاط جهان در دست ندارد. اين موسسه آمريكايي در گزارش سال 2006 خود نيز حاضر به اعلام شمار دقيق سربازاني كه در اين دو كشور به مواد مخدر اعتياد پيدا كرده بودند نشده و اقدام به كلي گويي كرده بود. از سوي ديگر، شناسايي نظاميان معتاد، مشكل ديگري است كه مقامات مسئول آمريكايي آن را يكي از دلايل نداشتن آمار دقيق عنوان مي كنند. برخي كارشناسان درماني آمريكا اما با پرداختن به اين موضوع، سعي دريافتن راه حل هايي دارند تا به وسيله آن، بتوان قبل از آنكه خيلي دير شود، پي به اعتياد نظاميان برده و آنها را شناسايي كنند. برخي از اين كارشناسان معتقدند بين 5 تا 10 سال زمان مي برد تا با ظهور علائم لازم؛ به اعتياد يك مصرف كننده پي برد. دكتر «جودي ترافتون» از كارشناسان مركز VAشS كاليفرنيا در اين باره مي گويد: ما متوجه شده ايم بسياري از نظاميان معتادي كه به تازگي شناسايي شده اند، در زمان جنگ خليج فارس هروئين مصرف مي كرده اند. در سال هاي نخست شروع مصرف، به سادگي نمي توان متوجه اعتياد فرد شد. اين امر ما را در تعيين شمار دقيق سربازان معتاد به خصوص زماني كه سرباز جوان باشد، دچار مشكل مي كند و اين از جمله دلايل نداشتن آمار دقيق است. خانم «ترافتون» مي افزايد: بسياري از اين سربازان حاضر به مراجعه به كلينيك هاي درماني نيستند و اكثر نظامياني هم كه مراجعه كرده اند، با فشار خانواده مجبور به اين كار شده اند كه در اين صورت نيز، احتمال بازگشت فرد به مصرف مجدد مواد مخدر بسيار زياد است. به هر حال، آنچه مسلم است اين است كه شمار واقعي مبتلايان به اين عارضه، بسيار بيشتر از آمارهاي ارائه شده است. اطلاعات و آمارهاي غيررسمي نشان مي دهد كه به زودي موجي از كهنه سربازان آمريكايي معتاد به هروئين شناسايي شوند. «ترافتون» در ادامه، به سفرهايي كه شخصاً به افغانستان كرده و ملاقات هايي كه از نزديك با نظاميان آمريكايي داشته است مي پردازد: «من گاهي فيلم هم مي سازم. يك بار در سفري كه به افغانستان داشتم، اقدام به تهيه فيلمي تحقيقاتي در خصوص يك سرباز كردم كه به طرز ناراحت كننده اي جان خود را از دست داده بود. «جان تورس» قبل از مرگ، به دوستان و خانواده خود از همه گير شدن مصرف هروئين در بگرام گفته بود. شهري كه دولت بوش ادعا كرده بود صدها ميليون دلار براي نابودي خشاش در آنجا هزينه كرده است. در دو سفري كه طي يك سال به اين شهر كردم، ده ها بار تقاضاي هروئين كردم و حتي يك بار هم «نه» نشنيدم. «تورس» راست مي گفت.» «ترافتون» در ادامه به نحوه تهيه مواد مخدر توسط سربازان آمريكايي- هنگامي كه پولي در بساط ندارند- اشاره كرده و مي افزايد: «من بارها شاهد بودم كه چگونه يك نظامي آمريكايي، حساس ترين تجهيزات نظامي خود را براي بدست آوردن مقداري هروئين مي دهد. سربازاني كه در بگرام خدمت كرده اند، شاهد اين ادعا هستند. آنها مي گويند هروئين در تمام بگرام به راحتي يافت مي شود. نظاميان جوان آمريكايي درست مثل تابوت هاي حامل اجساد كه به پايگاه هوايي «داور» در حال حركتند، به سوي هروئين و اعتياد در حركتند، شناسايي آنها سال ها زمان خواهد برد؛ پس از شناسايي، مي فهمي كه خيلي دير شده است.» «باز گرديم به جامعه آمريكا، پيدا كردن يك نظامي معتاد بازگشته از جنگ افغانستان، كار سختي نيست. تقريباً هيچ كهنه سرباز بازنشسته يا اخراج شده از ارتشي را نيافتم كه بگويد هروئين در پايگاه هاي آمريكايي نديده است و بيشترشان نيز حداقل يكبار از نزديك شاهد مصرف كردن هروئين توسط يك نظامي بوده اند.» علت اين امر چيست؟ چرا پس از ورود اشغالگران به افغانستان، اين كشور حتي به توليدكننده بيش از 90 درصد مواد مخدر جهان نيز ارتقاء يافت؟ آيا آمريكا در اين رشد نقش داشته است؟ چقدر؟ سال گذشته وقتي نمايندگان افغانستان براي شركت در همايشي به ميزباني قوه قضائيه جمهوري اسلامي ايران به هتل «هما» آمده بودند، پس از مواجه شدن با سؤالات مذكور، سكوت را ترجيح دادند. پس از پافشاري هاي بنده، يكي از اين ميهمانان با كمال تعجب گفت: «حضور آمريكايي ها نقش مثبتي در كاهش توليد مواد مخدر داشته است!!! اين در حالي است كه سازمان ملل سال گذشته اعلام كرد، براي نخستين بار تقريباً تمام مواد مخدر جهان (حدود 95 درصد) در افغانستان توليد شده است. آنچه مسلم است اين است كه نبايد نقش مقامات بلند پايه آمريكا و فساد گسترده در سيستم اداري افغانستان را فراموش كرد. گزارش هاي بسياري وجود دارد كه نشان مي دهد بسياري از مقامات آمريكايي و اروپايي در كشت و قاچاق مواد مخدر در افغانستان نقش مستقيم دارند. در تاريخ 30 مرداد ماه سال جاري، منابع خبري افغانستان اعلام كردند كه طي سه سال گذشته برخي افسران نيروهاي چند مليتي، به خصوص نظاميان انگليسي و آمريكايي، بااستفاده از تابوت حامل اجساد سربازان، اقدام به قاچاق مواد مخدر به كشورهاي خود مي كنند تا آنها نيز از اين معامله پرسود بي نصيب نمانند. براساس اين گزارش، طي اين مدت افسران اشغالگر همچون دهه هاي 60 و 70، با استفاده از تابوت هاي فلزي دو جداره سربازان كشته شده خود، صدها كيلوگرم انواع مواد مخدر را از افغانستان خارج كرده اند. چندي پيش نيز «محمود گاريف»، فرمانده ارتش شوروي در دوران اشغال افغانستان، طي مقاله اي كه در پايگاه اينترنتي «آلترانفو» به چاپ رسيد، از تجارت گسترده مواد مخدر توسط مقامات آمريكايي پرده برداشت. «محمود گاريف» اعلام كرد: قاچاق مواد مخدر در افغانستان براي آمريكايي ها، نزديك به 50 ميليارد دلار در سال درآمد دارد، كه با اين مبلغ تمام هزينه ها براي حفظ نيرو در افغانستان كاملا پوشش داده مي شود. به گفته اين مقام سابق نظامي، تمامي عمليات قاچاق مواد مخدر از طريق شهر «اوچ»- شهري كه شوروي در زمان اشغال اين كشور درصدد تاسيس پايگاه هاي نظامي در آنجا بود انجام مي پذيرد. گاريف در ادامه افزود خود آمريكايي ها اعتراف دارند كه مواد مخدر غالبا توسط هواپيما از افغانستان به خارج از اين كشور انتقال مي يابد. فرمانده شوروي اضافه مي كند، نظاميان آمريكايي براي نابودي طالبان در افغانستان به سر نمي برند. سايت «گلوبال ريسرچ» به نقل از «كريستوفر شاون گولد اسميت»، از فرماندهان سابق ارتش آمريكا در عراق نيز در اين باره نوشته است: «شايد خدا به آمريكا و مردم عراق رحم كند، خدا به ما نيز رحم كند چرا كه احتمالا ما نيز در به وجود آوردن اين معضل خانمانسوز سهمي داشته باشيم.» کیهان




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن