واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: «جنبش مشروطه و تحولات فكري و ادبي دوران جديد» بررسي شد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
نشست «جنبش مشروطه و تحولات فكري و ادبي دوران جديد» در مؤسسهي بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها برگزار شد.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ابتداي اين نشست، مديرعامل مؤسسه - هادي خانيكي - با خوشامدگويي به مهمانان و جوانان پژوهشگري كه در نشست حضور يافته بودند، بر لزوم توجه به گفتوگو و گفتوگوي فرهنگها تأكيد كرد.
پس از سخنان وي، محمد صادقي - دبير گروه هنر و ادبيات مؤسسه - با اشاره به اينكه در بررسي ادبيات مشروطه بدون نگاه تاريخي و نگاه ژرف به وضعيت سياسي و اجتماعي دوران مشروطه و قبل از آن، نميتوان نتيجهگيري سودمندي به دست آورد، سخن خود را آغاز كرد.
وي در ادامه به شكست ايران در جنگهاي ايران و روسيه و تلاش ناكام عباس ميرزا در بازسازي و ايجاد ارتش مدرن پرداخت و اعزام محصلان ايراني به اروپا براي فراگيري دانش جديد را اقدامي پرسود ارزيابي كرد و رونق گرفتن ترجمهي آثار غربي در زمينهي داستان و نمايشنامهنويسي در دورهي ناصرالدينشاه و تأسيس دارالفنون را اقداماتي مهم برشمرد.
همچنين محمد صادقي با تأكيد بر ورود مفاهيم تازه و نو در ادبيات مشروطه و تلاشهاي روشنفكراني مانند آخوندزاده، ملكم خان، ميرزا آقاخان كرماني و... افزود: داستان ستارگان فريبخورده از فتحعلي آخوندزاده نخستين داستان ايراني از يك نويسندهي ايراني بود كه به تعبيري، سرنوشت اندوهبار مشروطهخواهان و تجددخواهان را بيان ميكرد و جالب است، فريدون آدميت هم آخوندزاده را آغازگر فن تئاترنويسي در آسيا ميخواند.
سپس فريدون مجلسي - پژوهشگر و مترجم - به دورهي تجدد و شكلگيري تمدن نوين غرب و موضوع تجدد در ايران پرداخت و گفت: نخستين وزارتخانههاي سبك غربي در دوران فتحعليشاه قاجار تشكيل شد و نخستين دانشجويان به خارج اعزام شدند. تماسها و مراودات مكرر وليعهد و نايبالسلطنهي ايران عباس ميرزا با سرداران روس و احساس و لمس تفاوتهاي فرهنگي و فني، او را به برنامهريزي در تجددخواهي تشويق كرد.
وي با انتقاد از نتيجهگيريهاي غيرواقعي و غيرمنطقي ماشاءالله آجوداني در كتاب «مشروطهي ايراني»، سخن خويش را پي گرفت و گفت: آجوداني در «مشروطهي ايراني» در اهميت كار ميرزا ملكمخان ترديد و آن را بياعتبار ميكند، به اعتبار اينكه او در فكر منافع خود بوده و بابت امتياز لاتاري از اجانب پول گرفته است كه به نظر اينجانب، آن فساد، هيچ ربطي به نقد ادبي و سياسي و اثرگذاري آن نوشتههاي مشروطهخواهانه ندارد.
مجلسي همچنين به تأثير كارهاي مهمي در حوزهي ادبيات مانند «منشآت» قائممقام و «رستم التواريخ» پرداخت و گفت: تحول فارسي از ثقيلنويسي و تصنع به ساده و رواننويسي در شعر نيز به همان اندازه اثر گذاشت و به شاعراني چون عارف قزويني، ضمنا هنرمند نوازندهي تار، آهنگساز و خواننده، ايرج ميرزا، ميرزادهي عشقي تا پروين اعتصامي و بهار و دهخدا و ديگران راهگشاي بزرگان سدشكني چون نيما يوشيج، فروغ فرخزاد، مهدي اخوان ثالث، سايه، فريدون مشيري، احمد شاملو، شهريار، اميري فيروزكوهي، سهراب سپهري و ديگراني شدند كه با مشت محكم «از خون جوانان وطن لاله دميده، وز قامت سروقدشان سرو خميده» و با سردادن «نالهي مرغ سحر» پرچمدار آن نهضت بودهاند.
او در ادامهي سخنانش افزود: دربارهي تحول نگارش فارسي پس از مشروطه، نكتهي مهمي كه نبايد از آن غافل ماند و نه فقط بر آيين نگارش؛ بلكه بر شيوههاي تفكر و انشاي فارسي اثر گذاشته، نقش مترجمان قويدستي بوده است كه نخست ايراد بزرگي در نگارش فارسي را برطرف كردند. آنان بودند كه نقطهگذاري را به نثر فارسي آوردند. پيش از آن، كتابهاي ما از جايي آغاز ميشد و يك نفس تا پايان ادامه مييافت. مترجمان با الهام از متون اصلي، نقطهگذاريها، اعم از نقطهي پايان جمله، ويرگول، نقطه ويرگول، علامت نقل قول مستقيم، علامت تعجب، دو نقطهي علامت ارجاع به متن يا عبارت شخص ثالث، پرانتز براي جملهي معترضه يا توضيح، كروشه، آكولاد، تيرهي كوتاه، يك يا دو تيرهي بلند، سياه كردن يا بولد كردن واژه يا جمله، آيين نگارش پانوشتها، عبارات ايتاليك (ايراني)، و نظاير آن كه غالبا هنوز هم اسم فارسي ندارند، در تكميل نگارش و انتقال اثرگذاريهاي مورد نظر نويسنده اقدام كردند. آنان عبارات و حتا اصطلاحاتي را با نقل از زبانهاي خارجي، خصوصا از فرانسه و انگليسي، وارد فارسي كردند.
مجلسي ادامه داد: درست است كه ممكن است برخي اصطلاحات قابل انطباق با اصطلاح مترادفي در فارسي باشد؛ اما ممكن هم هست كه چنين نباشد. در اين صورت، اگر آن اصطلاح قابل درك و نقل باشد، انتقال آن بر غناي فرهنگي فارسي خواهد افزود. در دورهي اصلاحات اقتصادي و صنعتي پيش از جنگ جهاني دوم، موجي ناسيوناليستي كه ريشه در همان جنبش مشروطه داشت، با تأسيس فرهنگستان، تلاش جديدي براي رفع تنگناها و پيراستن فارسي از واژههاي نامفهوم بيگانهي اروپايي يا عربي و مغولي غيره به عمل آورد.
فريدون مجلسي دانشآموخته دانشكدهي زبان و زبانشناسي دانشگاه جرج تاون (1968) و دورهي ويژهي ديپلماسي آمريكا، دانشگاه جانز هاپكينز (1970) است و تأليفات و ترجمههاي بسياري در زمينههاي ادبيات داستاني، حقوق و سياست دارد.
انتهاي پيام
شنبه 19 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]