ابوالحسني در همايش نقش روحانيت در تكامل انديشه سياسي: پرونده اپوزيسيون در ايران داراي نقايص تامل‌برانگيز است

واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ابوالحسني در همايش نقش روحانيت در تكامل انديشه سياسي: پرونده اپوزيسيون در ايران داراي نقايص تامل‌برانگيز است
خبرگزاري فارس: يك روحاني فعال در حوزه تاريخ گفت: نشريات دگرانديش ديدگاه‌هاي نيروهاي انقلاب و مسئولان نظام را بر اساس برداشت‌هاي خود منتشر مي‌كنند و مانند راديو اسرائيل و BBC با ادبياتي محترمانه، حقايق نظام را وارونه جلوه مي‌دهند.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، حجت الاسلام ابوالحسني (منذر) از مدرسين حوزه‌هاي علميه و پژوهشگر مسائل تاريخي كه در همايش نقش روحانيت در تكامل انديشه سياسي از مشروطه تا امروز در مركز بررسي هاي استراتژيك نهاد رياست جمهوري سخن مي گفت، اظهار داشت: روابط و مناسبات ميان روشنفكران و نخبگان غير روحاني و روحانيت در 2 قرن اخير، داراي ابعاد مثبت و منفي بوده است.
وي افزود: برخي رجال سياسي و اجتماعي غير روحاني رابطه مثبت با روحانيت داشتند و حتي يار و دستيار آنها در جنبش هاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي بودند و برخي ديگر در تقابل و تخاصم با روحانيت بودند كه بخش قابل ملاحظه اين افراد را روشنفكران وارداتي چون ميرزا ملكم خان ها تشكيل مي دادند.
ابوالحسني ادامه داد: در بين روشنفكران غربي كساني بودند كه از خصومت با روحانيت كاستند و در برخي مقاطع ارتباطات و تعاملاتي با عالمان ديني برقرار كردند كه از جمله آنها مي توان به مستشارالدوله صادق همپالگي تقي زاده در مجلس اول كه طرفدار مشروطه سكولار بود، اشاره كرد و البته در اين ميان كساني چون جلال آل احمد نيز بودند كه براي خود سيري داشتند و به نقاط روشني نزديك شده بودند.
اين مدرس حوزه هاي علميه و كارشناس مسائل تاريخي براي تبيين نقش روحانيت در نهضت مشروطه به واكاوي اين موضوع پرداخت و اظهار داشت: بسياري معتقدند مشروطه از نظر زماني به استبداد رضا خاني ختم شد و شكست خورد و معتقدان به اين نگرش الزاما صاحب نگرش شيخ فضل اللهي نيستند و صرفا بر اساس واقع نگري باور دارند كه گر چه در دوران حاكميت رضا شاه فعاليت نهادهاي مشروطه ادامه داشت، ولي به قول تقي زاده يك نفر فعال بود و باقي آلت فعل بودند.
ابوالحسني افزود: اگر بپذيريم كه مشروطه احيا شد، انقلاب اسلامي احياگر آن بود و مشروطيت در پرتو اسلام و رهبري روحانيت به كمك ملت مسلمان احيا شد و چنانچه قوت آموزه هاي عاشورايي تشيع و قدرت رهبري امام خميني (ره) نبود، دستاورد مبارزه با شاه در اندازه باز شدن افق سياسي كشور در اواخر دهه 30 بود و بر همين اساس مي توان گفت كه موج توفنده و كوبنده انقلاب بود كه ريشه نظام استبدادي را كند.
وي اضافه كرد: از نظر ديگر مشروطه به عنوان تجربه تاريخي موفق بود؛ مشروطه از ابتدا به عنوان نهضت ملت ايران در حمايت از عدالتخانه بود و رهبري انحصاري اين ديدگاه با روحانيت بود، ولي مشروطه دوم به عنوان مدل وارداتي غربي عمدتا توسط تحصن سفارت انگليس به عنوان شعار سياسي مطرح و بر مردم تحميل شد و با فراگيري مشروطه، عدالتخانه مخدوش گرديد.
اين روحاني پژوهشگر در حوزه تاريخ معاصر تصريح كرد: در دوران موسوم به مشروطه دوم، دو جريان كلي اسلام گرايان و غرب گرايان در يك تقابل جدي و اساسي خصوصا در عرصه مشروعه خواهي به چالش با يكديگر به چالش و با كمك قدرت هاي بيگانه و ترفندهاي تبليغاتي جناح تندروي سكولار، مشروطه توانست هر 2 گروه اسلام گراي مشروعه خواه به رهبري شيخ فضل الله و مشروطه خواه دين دار به رهبري آخوند خراساني را سركوب كرده و بر كشور حاكميت يابد.
ابوالحسني افزود: آغاز جنگ جهاني اول، بساط سومين مجلس مشروطه را برچيد و متفقين ايران را اشغال كردند و پايان مشروطه رقم خورد و بعد از آن را نمي توان به معناي خاص كلمه دوران مشروطه تلقي كرد؛ نخبگان سياسي و اجتماعي و روشنفكران ما در عصر مشروطه، به مرور صاحب پختگي و تعديل رفتاري در برخورد با روحانيت شدند كه علت آن سلامت نفس برخي از آنها همچون ميرزا حسن مستوفي الممالك، ميرزا حسن خان مشيرالدوله و ميرزا حسين خان معتمدالملك پيرنيا بود.
وي همچنين كسب تدريجي تجربه توسط منورالفكرها را از ديگر علل حسن رفتار آنها با علما و روحانيت عنوان كرد و گفت:‌ كساني كه با شرايط حساس و خطير ايران آشنا هستند و در شناخت كشور، ملت و تاريخ اين سرزمين دچار بدفهمي نشدند، ديانت و احكام، آموزه‌ها و شعائر حيات بخش آن و زعامت الهي و معنوي عالمان ديني و روحانيت به عنوان پاسداران و مروجان تشيع كه داراي نفوذ عميق در جامعه و كارنامه درخشان در زمينه رهبري خيزش هاي ضد استبدادي و ضد استعماري در 2 قرن اخير هستند، ارج نهادند.
مدرس حوزه‌هاي علميه و كارشناس مسائل تاريخي اظهار داشت: ايران كشوري تاثير گذار در منطقه و جهان است و داراي ظرفيت هاي متعدد، چهره‌هاي ماندگار و ملتي تمدن ساز و فرهنگ پرور با ضريب هوشي بالا و منابع و ذخاير طبيعي بسيار بالاست كه آزادي و پيشرفت و تعالي آن در گذشته از سوي دولت هاي استبدادي لطمه خورده و دائما نيز در معرض تهديد و هجوم دشمنان تيز چنگ قرار داشته است.
ابوالحسني افزود: كساني كه از شرايط حساس و خطير كشور و ملت خود شناخت واقع بينانه و همه جانبه دارند و مغرض نيستند و دوست و دشمن را به خوبي مي شناسند، از هر دين و مذهب و مرامي براي حفظ كيان و موجوديت ايران و ايجاد زمينه هاي پيشرفت و حركت به سوي ايده آل ها و چشم انداز روشن آينده تلاش مي كنند و همه ابزارها را در اين مسير به خدمت مي گيرند.
"چنين افرادي، دين و شعائر حسيني را ترياك براي جامعه نمي دانند بلكه مثل امام آن را عامل جوشش و حيات مي دانند و يا روحانيت را نيروي ارتجاعي كه بايد فاتحه آن را خواند، نمي دانند و توانايي و موفقيت ها و خدمات روحانيون را در تاريخ در نظر مي گيرند".
وي ادامه داد: در دوران مشروطه برخي روشنفكران براي نجات كشور و ملت با علما و روحانيت همكاري كردند و اين مي تواند براي همگان درس آموز باشد كه در نبرد سرنوشت با استبداد و استعمار و اصلاحات واقعي اجتماعي و سياسي و فرهنكي و ارتقاء علمي، بايد از دو نيروي دين و روحانيت بهره برد و نه تنها آن را تخريب و تضعيف نكرد، بلكه گفتگو و تعامل مثبت و سازنده با سخنگويان ملت داشت.
ابوالحسني در خصوص علل موفقيت نسبي مشروطه خواهان گفت: در كنار چالش بنيادين روشنفكران وارداتي و دين و عالمان ديني، تنبه و توبه نسبي تقي زاده‌ها را داشته‌ايم و آرمان‌هاي واقعي مشروطه به علت تعديل و پختگي تدريجي و نسبي برخي نخبگان و همكاري آنها با روحانيت پس از مشروطيت، تحقق يافتند و كودتاي انگليسي رضا خاني براي مقابله با موفقيت مشروطه خواهان بود.
اين روحاني پژوهشگر در حوزه تاريخ در پاسخ به سئوالي درباره تعامل مديران دولت اصولگراي نهم با روحانيت با اشاره به رابطه عاطفي و صميمانه علما با افراد سليم النفس و تحصيل كرده و پرورش سربازان اسلام از ميان آنها، اظهار داشت: انقلاب ملت ايران و تاسيس نظام اسلامي و روي كار آمدن دولت اصولگرا، فرصت زرين و طلايي است كه بايد بسيار مدبرانه برخورد كرد و در جهت تقويت آن به نقد و بررسي مستمر پرداخت.
وي افزود: گروهي در كشور ما تحت عنوان اپوزيسيون حضور دارند كه در هر دوره مصاديق آنها تغيير مي‌كند و تصور بسياري اين است كه چنين جرياني بايد راه فروپاشي دولت وقت را هموار كند، اما بنده معتقدم اپوزيسيون در هر جامعه جزئي از ملت است و نبايد دنبال براندازي بوده و در خدمت منافع بيگانگان قرار گيرد.
ابوالحسني ادامه داد: روح وظيفه و جايگاه اپوزيسيون ملي و مستقل و پايبند به شرافت فكري و اخلاقي همان روح و جايگاه و وظيفه مسئولان نظام سياسي است و از اين جريان انتظار مي رود مصالح كشور را در نظر گيرد و توان و تلاش فكري و جسمي و مديريتي را در پيشبرد مصالح به كار گيرد، اما در پرونده اپوزيسيون در كشور ما نقايصي وجود دارد كه تامل برانگيز است.
وي اضافه كرد: رسانه‌هاي متعلق به اين جريان كه جمهوري اسلامي را متهم به حذف ديگران و انحصار طلبي مي كنند، انحصار طلبي را پيشه كرده‌اند و زمينه طرح ديدگاه‌ها و دفاعيات طرف مقابل خود را فراهم نمي‌كنند يا از سخنان مسئولان نظام و دولت مردان، كاريكاتور زننده و گزنده ارائه كرده و از نظرات حريف استفاده ابزاري مي كنند.
ابوالحسني از ماهنامه ايران فردا متعلق به جريان موسوم به ملي - مذهبي به عنوان نمونه اي از اين گونه رسانه‌ها ياد كرد و گفت: همه مطالب اين نشريه تخطئه طرف مقابل است و گاهي نامه يا مقاله‌اي از مخالف در اين نشريه منتشر شده كه اگر صاحب نويسنده واقعي باشند، بي منطق‌ترين و فحاش‌ترين و افراطي‌ترين فردي كه امكان دارد وجود داشته باشد، به نظر مي رسند."كساني كه با نگرش نيروهاي حزب اللهي و افراد حامي ولايت به خوبي آشنايي دارند، مي دانند كه اين افراد سخنان منطقي و پخته‌اي دارند و اكنون اين سئوال پيش مي آيد كه چطور در مجموع 30 شماره نشريه ايران فردا، تنها 3 نامه يا مقاله منتشر شده است كه داراي فحش و حرف هاي بي منطق از سوي چنين چهره‌هايي است".
اين مدرس حوزه‌هاي علميه و كارشناس مسائل سياسي در پايان اظهار داشت: اخيرا مطبوعات دگرانديش سعي كرده‌اند ديگران را وارد معادله كرده و ديدگاه‌هاي آنها را منتشر كنند، ولي مي ترسم كه اين هم به نوعي ادبيات راديو اسرائيل و بي بي سي باشد كه محترمانه‌ترين تعبير از رهبري نظام را دارند و با لفظ آيت الله از ايشان ياد مي كنند، اما در جمع‌بندي تحليل‌هاي خود جمهوري اسلامي را رژيمي فاقد ارزش و سران آن را خائن و ضد ملي معرفي مي‌كنند.
انتهاي پيام/
شنبه 19 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]

[مشاهده در: www.farsnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 143]