واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: معرفي كتاب
از عرش تا فرش
* سراينده: دكتر راضيه سدهي (طاهباز)
* انتشارات سرمدي
* چاپ دوم: پاييز 1384
* 300 صفحه، 2500 تومان
مجموعه حاضر، مشتمل بر بيش از 50 شعر با مضمون ديني و قرآني و اجتماعي است كه سراينده اين دفتر، آن را به ساحت پيشواي بزرگ جهان اسلام، پيامبر اكرم (ص)، ارواح پاك چهارده معصوم (عليهمالسلام) و بالاخص ساحت مقدس امام عصر (عج) تقديم كرده است.
خانم دكتر راضيه سدهي، شاعر اين مجموعه - همچنان كه خود نيز متذكر اين معنا شده است - همواره در زندگي پربار خويش سعي داشته تا از رهنمودهاي اخلاقي معصومين (ع) كه با بهترين مضامين در قالب حديث و روايت ارائه شده است، بهره برگيرد و آن را به صورتي سادهتر كه در خور فهم همگان باشد، بيان كند.
ايشان با آن كه به شغل داروسازي مشغول است، اما به خاطر ذوق ادبي و شوق خدمت به ساحت اهل بيت (ع)، سالها پيش با راهنمايي استاد دانشمندش سركار خانم اختر سادات هاشميان، به سرايش اشعاري در منقبت و مدحت پيامبر اسلام (ص) و خاندان طاهرينش پرداخت و به موازات آن، سورههايي از قرآن مجيد را به نظم درآورد، كه يك نمونه از اين ترجمههاي منظوم قرآني در ادامه اين مطلب و معرفي خواهد آمد.
زندهياد، استاد دكتر سيدجعفر شهيدي، در مقدمهاي موجز و مختصر بر اين كتاب چنين نگاشته است خطاب به سرايندهِ اين دفتر:
*در مقدمه شاعر بر كتاب حاضر، چنين آمده است:
به نام آنكه رحمان و رحيم است
خداوندي توانا و كريم است
پس از فراغت از تحصيل در دانشگاه تهران و اخذ درجهِ دكتراي داروسازي، به علت علاقهاي كه به يادگيري مفاهيم قرآن داشتم به طرف مسجد فرشته كشانده شدم و مورد تشويق استاد عزيز و مرحومهام سركار خانم اخترالسادات هاشميان قرار گرفتم.
چون لازمهِ يادگيري قرآن آشنايي به زبان عربي بود در خدمت استادم، به فراگيري زبان عربي نيز پرداختم و ذوق شعري ايشان در برگرداندن بعضي از سُوَر قرآني، باعث شد كه اين جرقه در من نيز بارور شود و در اين وادي قدم نهادم.
به تدريج دامنهِ آن گسترده شد و هم اكنون حدود هجده سال است كه در موضوعات مختلف، اعم از سورههاي قرآني، اعياد مذهبي، مسائل اجتماعي، برخورد با مناسبتهاي شادي و غم، به سرودن اشعاري ميپردازم.
در اين مجموعه به تناسب زمان در زمينههاي مختلفي اشعاري گنجانيده شده است كه برخي صرفاً جنبه خصوصي داشتهاند ولي به خاطر تكميل نوشتههايم نتوانستم آنها را به كلي از مجموعه حذف نمايم. پايه تفكراتم ارادتي بود كه همواره به خاندان عصمت و طهارت داشتهام و تا آنجا كه معرفت كم من نسبت به اين خاندان اجازه ميداد درخصوص ميلاد و زندگي آن بزرگواران نيز سرودههايي دارم. در بيشتر اشعار از احاديث معصومين و گفتار آنان در قالب ادعيه و روايات مدد گرفتهام (در موارد لازم مأخذ و سند روايت ذكر شده است؛ اين موارد در متن با شماره مشخص شدهاند و در پايان كتاب توضيح مربوط به هر شماره آمده است) و شايد بيشتر آنها ترجمان گفتار آن ائمه بزرگوار باشد كه به اين طريق بيان شده است.
شايد مجموعاً بتواند عرض ارادت خالصانهِ ما را به آن خاندان برساند و هم رهنمودي براي ما و نسل جوان مملكت ما باشد و براي كساني كه از درك زبان عربي عاجزند پل ارتباطي باشد تا آنها را هر چه بيشتر با اصول و بنيادهاي اسلامي پيوند دهد.
بخشي از يك شعر اين دفتر:
سورهِ الرحمن
به نام آن كه رحمن و رحيم است
همو بخشنده است و هم كريم است
عروس سورهها گرديده رحمن
خطابش هست بر جن و بر انسان
شروع سوره آمد نام رحمن
ز نعمتها سخن گفته فراوان
خداي مهربان خلق و رحمان
خلايق را همو آموخت قرآن
چو انسان خلق شد با لطف ايزد
بيان و نطق در لفظ و قلم زد
نظام ثابت مهتاب و خورشيد
سجود بوته و اشجار چون بيد
نشان از كُرنش و تسليم خلق است
كه در درياي نعمت جمله غرق است
بناي آسمان را او برافراشت
بساط سنجش و ميزان به پا داشت
نظام عالم هستي ملاك است
تجاوز از موازينش هلاك است
تو ميزان را اگر كردي رعايت
رها كردي ز خُسران قيامت
كه ميزان هست خود نعمت سراسر
بدونش حق و باطلها برابر
زميني را خلق كرد از بهر انسان
در آن نخل و ثمرهاي فراوان
وجود دانه با برگ تر و خشك
گياهان معطر همچنان مشك
شما اي جنيان و خلق انسان
چه سان تكذيب بنموديد آسان
كدامين نعمتش جاي خلاف است
چه شكري از براي آن گزاف است
بكن اقرار بر نعمت كه بيشك
شمار نعمتش شكري است اندك
ز مشتي گل نموده خلق انسان
اجنه شد ز آتش خلق آن سان
كدامين نعمتش انكار داريد؟
اگر براين نعم اقرار داريد؟
خداوند دو مشرق هست يزدان
دو مغرب در مدار اوست گردان
خدايي كه نهادست او دو دريا
يكي شور است و آن ديگر گوارا
ميانش برزخي بنهاده حائل
منافع شمار از آن دو نائل
گهرهايي چو مرواريد و مرجان
برون آيد ميان بحر، آسان
به امر او روان كشتي به درياست
كه چون كوهي ميان دشت پيداست
كدامين نعمتش انكار داريد؟
اگر براين نعم اقرار داريد؟
بقاي آدمي امري محال است
كه تنها خاص ذات ذوالجلال است
تمام مردمان اهل دنيا
نهايت فانياند و اوست برجا
هر آن كس كو كه در ارض و سماء هست
نيازش رو به سوي آن خدا هست
كه هر روزي خدا در شأن و كاريست
نظام كل عالم بر مداريست
كدامين نعمتش انكار داريد؟
اگر براين نعم اقرار داريد؟
بپردازيم بر كار شما زود
حساب جن و انسان، كل موجود
شما اي جنيان و خلق انسان
فرار از كيفر ما نيست آسان
ز اطراف زمين و آسمانها
تواني گر كه بشكافي جهان را
گذر كردن ز حد و مرز الله
فقط در قدرت ربي است آگاه
فرستد آتش بيدود و سوزان
سراسر شعله ميگردد فراوان
كه رنگ شعلهها مسوار باشد
نه كس ياور شود ني يار باشد...
پنجشنبه 17 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]